#فرازی_از_وصیت_نامہ
●هنگامی که خبر شهادتم را شنیدید، به یاد سنگر خالی من و اسلحه بر زمین افتادهام باشید و برای پر کردن سنگر و برداشتن سلاحم کمر همت بندید و روانه جبههها گردید و تنور جنگ را گرم نگه دارید، زیرا که به قول امام عزیز جنگ برایمان یک نعمت است.
●سپاه را خانه خویش میدانم و افتخار میکنم که در این لباس درآمده ام و با جان و دل در آن برای رضای خدا مشغول انجام وظیفه هستم و شهادت در این لباس مقدس را افتخاری برای خویش میدانم، زیرا به قول امام علی (ع) لباس سربازی جامه فاخر است که در دنیا لباس عافیت و در آخرت خرید بهشت خواهد بود انشا الله.
#رسم_خوبان
●اصغر در روز عروسیاش حتی یک دست لباس نو هم نخرید. کاپشنی هم که پوشیده بود، برای رفیقش بود. کفشش هم اصلاً معلوم نبود برای کی بود. به هیچ وجه لباس نو نمیپوشید.
●اگر یک پیراهن نو میخرید، میداد به خواهرش بپوشه و یکبار بشوره تا لباس دست دوم بشه و بپوشه. اصغر همیشه بچهها و برادر کوچکش را روی پای خودش میگذاشت و این دعا را میخوند: «یا دائم الفضل الی البر...»
✍️به روایت مادربزرگوارشهید
#سردارشهید_علیاصغر_خنکدار🌷
@rastegarane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماز مودبانه و اول وقت خواندن
انسان را از زیر زمین می کند و به آسمان میبرد.
کسی که دائم نماز اول وقت و مودبانه بخواند در طول زمان رذائلی که سخت میتوانند او را در برزخ گرفتار کنند، از او کنده و عفونت نفس را خشک می کند.
@rastegarane313
◽️مادری که دو فرزندش تشنه شهید شدند، این حوض رو بین دو مزار درست کرد و همیشه پر از آب نگهش داشت!
◽️حالا هم که این مادر از دنیا رفته، مردم راهش رو ادامه میدن...
➕`@rastegarane313
وصیت نامه
شهید محسن حججی
بسم الله النور...
صَلی الله علیک یا اُماه یا فاطمه الزهرا"سلام علیک"
وَلاتَحسَبن الذینَ قُتلوا فی سَبیل الله اَمواتا، بَل احیاء عند رَبِهم یُرَزقون
هرگز نمیمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جدیده عالم دوام ما...
چند ساعتی بیشتر به رفتن نمانده است، هرچه به زمان رفتن نزدیک تر می شوم قلبم بی تاب تر می شود...نمی دانم چه بنویسم و چگونه حس و حالم را بیان کنم...نمی دانم چگونه خوشحالی ام را بیان کنم و چگونه و با چه زبانی شکر خدای منان را به جای بیاورم...به حسب وظیفه چند خطی را به عنوان وصیت با زبان قلم می نویسم...
نمیدانم چه شد که سرنوشت مرا به این راه پر عشق رساند... نمی دانم چه چیزهایی عامل آن شد...
بدون شک شیر حلال مادرم، لقمه حلال پدرم و انتخاب همسرم و خیلی چیزهای دیگر در آن اثر داشته است...
عمریست شب و روزم را به عشق شهادت گذرانده ام... و همیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجه ی بندگی میرسم...
خیلی تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم اما نمی دانم که چقدر توانسته ام موفق باشم...
چشم امیدم فقط به کرمخدا و اهلبیت است و بس امید دارم این رو سیاه پرگناه را هم قبول کنند و به این بنده ی بدِ پرخطا نظری از سر رحمت بنمایند...
که اگر این چنین شد؛الحمدالله رب العالمین...
اگر روزی خبر شهادت این بنده حقیر سرا پا تقصیر را شنیدید؛ علت آن را جز کریمی و رحیمی خدا ندانید...
اوست که رو سیاهی چون مرا هم می بخشد و مرا یاری می کند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کار فرهنگی یعنی مثل این انیمیشن خوب
⭕️ یعنی در ذهن مردم هک شود که باید رعایت مکان عمومی و جامعه را داشته باشند
#حجاب
@rastegarane313
◽️ از حدود ٧ هزار شهید زن کشور بیش از ۵٠٠ تاش از #کردستان بوده، با در نظر گرفتن نسبت جمعیت میشه یک چهارم شهدای زن!
◽️ فقط یک موردش شهادت زیر شکنجه ناهید فاتحی، سمیه کردستان
◽️حالا باز افتخار کنید که ریشه "زن زندگی آزادی" گروهکهای کُردیه!
👤 کاظمی
@rastegarane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
شبتان پر از آرامش
آرامشتان از سر چشمه غیب
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@rastegarane313
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
هنوز هم با تو #فاصله دارم، از زمین تا #آسمان
هنوز هم در برابرت کم می آورم
هر بار که #چشمم به #تابلوی سر کوچه می افتد، انگار #تابلو با من حرف می زند!
« #کوچه_شهید … »
دلم می لرزد
انگار تمام #زمستان به دلم #هجوم آورده است!
در خودم می شکنم
همه چیز #عوض شد
تو #رفتی و من #ماندم
می ترسیدم #اسیر روزمرگیها شوم و شدم، #اسیر زندگی شوم و شدم، می ترسیدم یک روز از خودم #شرمنده باشم که هستم
می دانم #اندوهگینی
می دانم که می خواهی #بمانم
می دانم که می خواهی #فانوس یادت را #روشن نگاه دارم
می دانم، که #رسالتی بزرگ بر #شانه دارم
باید #پرنده بودن را دوباره بیاموزم، بیاموزم و بیاموزانم
باید #قصه پرواز را دوباره بخوانم
باید #ثابت کنم تو حقیقتی زنده ای
تو #خون سرخی هستی در #رگهای این سرزمین
باید #شروع کنم و تو را به تمام #جهان بشناسانم
ای
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهیده_والامقام
🌹 #علی_اصغر_محمدی
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
@rastegarane313
🔳خاطرات مردم شیراز از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی
«الان وقت اداری است»
در مراسم چهلم آیت الله حائری، حاج قاسم چند دقیقهای صحبت کرد و یک راست رفت فرودگاه. تا داخل پاویون فرودگاه همراهش رفتم. حاجی مثل آهنربا همه را سمت خودش جذب میکرد. پاسدارها و سربازهای زیادی همراهش آمده بودند. حاجی ناراحت بود و با اخم و عصابنیت، ارشد آنها را صدا زد و گفت: "شما کار و زندگی ندارین؟ مگه الان ساعتکاریتون نیست؟ اینجا چه کار میکنین؟!
هیچ کس جوابی نداشت. زود خودشان را جمع و جور کردند و رفتند.
📚 برگی از کتاب «#حافظ_دلها»
🌺صبحتون شهدایی
@rastegarane313
🇮🇷🌹🕊🇮🇷🕊🌹🇮🇷
#پیامکی_از_بهشت 💐
اين سير تاريخ و اين فراز و نشيبها بايد براى ما تجربهاى باشد كه مومن نبايد از يك سوراخ دو بار گزيده شود و ادامه دادن راه شهدا و دنبال كردن خط انقلاب تنها با شركت در يك تشييع جنازه نيست و يا در مجالس شركت كردن و يا در يك راهپيمايى رفتن نيست اینها همه فرع هستند و ما باید با عمل و گفتار و ايمان و تقوا ، اصل اين راه را دنبال کنیم حال در هر كجا و در هر لباس و به هر وسيله ای که ممکن است .
🌹 #شهید_والامقام
🕊 #رمضان_امینی
#سلام_به_دوستان_شهداء 🌹
#روزتان_شهدایی 🌹
💐 #بهمن_ماه🇮🇷
🌹 #ماه_خون_و_قیام🇮🇷
🌼 #ماه_پیروزی🇮🇷
🌺 #انقلاب_اسلامی🇮🇷
@rastegarane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه خوشبختم که صبحم
با سلام بر شما آغاز می شود
و ابتدا عطر یاد شما در قلبم می پیچد
چه روز دل انگیزی است روزی که
نام شما بر سردرش باشد
و شمیم شما در هوایش ...
من در پناه شما آرامم ،
دلخوشم ، زنده ام ...
شکر خدا که شما را دارم ...
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
@rastegarane313
گاهی وقتها از
نردبان بالا میروی
تا دستان خدا را بگیری...
غافل از اینکه خدا پایین ایستاده
و نردبان رامحکم گرفته که تاتو نیفتی...!
ارسالی از مخاطب محترم کانال
@rastegarane313
📆 #روز_شمار_شهدایی
🔆امروز #جمعه ۲۸ بهمن ماه ۱۴۰۱ مصادف با ۲۶ رجب المرجب
📿 ذکر روز جمعه : اللهم صل علی محمد و آل محمد (صد مرتبه)
✅ ذکر روز جمعه موجب عزیز شدن میشود.
🕊شهادت شهید مدافع حرم حمیدرضا انصاری
🕊شهادت شهید مدافع حرم حمیدرضا باب الخانی
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
@rastegarane313
نامهای به پسرم
سردار شهید حاج جعفر جنگروی
«… و تو ای گل آقا، ای پسر خوشگل، ای پسر باهوش، ای پسر شجاع، ای رزمنده کوچک و سرباز خوب، ای شهید آینده اسلامی، ای حسین عزیزم، بدانید که فرزندان خلف عزیزترین مال دنیا و ذخیره آخرت برای پدران و مادرانشان هستند و هیچ پدر و مادری نمیتواند دوری فرزندان خود را تحمل کند. الا در یک صورت در یک طریق آن هم طریق خدا، وقتی صحبت از خداست و طریق او، هیچ چیز معنا ندارد چرا که همه چیز از او شروع میشود و به او ختم میشود.
برای همین انسان وظیفه دارد با کمک خداوند این راه را راه خود قرار دهد و این سعادتی است که خدا نصیب ما کرده و ما را به خانه خودش و شهر پیامبر گرامیش دعوت کرده. حسین جان! اینقدر عظمت مکه و مدینه زیاد است که شاید انسان دیگر فکر جای دیگری را نکند، اما هر موقع بچه کوچکی و یا طفل نوزادی را میبینم به یاد تو و خواهرت میافتم.»
صَلی اَللهُ عَلیکْ یا اباعبدلله (ع)
@rastegarane313
🌿🌸🌿
کسی که دندان درد دارد فکر میکند تمام کسانی که دندانشان سالم است خوشحال هستند،
انسان فقیر هم همین اشتباه را راجع به افراد ثروتمند می کند
#جملات_ناب
@rastegarane313
💎هی می نشینیم می گوییم:
اگر خوشگل تر بودم...
اگر پولدار تر بودم...
اگر در یک شهر دیگر زندگی میکردم...
اگر از کشور خارج میشدم...
اگر یک دهه زودتر بدنیا آمده بودم...
یا اگر الآن برای خودم اسم و رسمی داشتم،
لابد اِل میشد و بِل میشد!
ولی این خبرها نیست و ما این را دیر میفهمیم
شاید ده ها سال دیرتر؛
زمانی که عمرمان را دویده ایم که در فلان خیابان،
خانه بخریم و فلان ماشین را داشته باشیم
و از فلان مارک لباس و کیف و کفش بخریم!
یک روزی میرسد که می بینیم به هرچه که فکرش را می کردیم رسیدیم ولی حالمان جوری که فکرش را می کردیم نشد!
و آن روز است که می فهمیم روزهای زندگی را برای ساختن آینده از دست دادیم!
آدم های اطرافمان را که شاید هم ناب بودند،
برای بدست آوردن آدم های دیگر از دست دادیم...
و از همه بدتر خودمان را برای رسیدن به اهدافمان، گم کردیم...
بهتر است خانه ی ذهنمان را بکوبیم و از نو بسازیم.
بهتر است خودمان را برای پولدارتر شدن و آدم حسابی تر شدن نکوبیم و نابود نکنیم.
از زندگی عشق بخواهیم،
عشق به آدمهای نابی که سرنوشت در مسیرمان می گذارد!
#جملات_ناب
@rastegarane313
♦️امان از جهل و نادانی...
🔹️گفتند کرونا از چین با پرواز جامعه المصطفی وارد قم و از قم به کشور منتشر شد، دروغ بود
🔹️گفتند واکسن برکت آب مقطر است، دروغ بود
🔹️گفتند فایزر ایمنی بالای ۹۵ درصد دارد، رئیسش ۴ بار کرونا گرفت و این هم دروغ بود
🔹️بارها گفتند رهبر انقلاب از دنیا رفته، دروغ بود
🔸️حالا می گویند آخوندها در قم برای بیحجابی، مدارس دخترانه را مسموم میکنند!
💠چه خوب گفت امیرالمومنین:
احمق را اگر به كار خوبى متوجّه كنى، غافل مىشود، اگر بخواهى از نيكى دست بكشد دست مىكشد، اگر به نادانى وادارش كنى در پى نادانى مىرود، چون سخن گويد دروغ به زبان آورد، فهم ندارد و اگر هم به او تفهيم كنى نمى فهمد...
#حجاب
#جنگ_شناختی
هدایت شده از کلبه ی شعر
🌷 شعر لری
خِرِ لِو خَنَه قشنگِت خِرِ او خنِسِنِت
کًمی هم وِ مِ بَرَس خُو چه خووَ رَسِسِنت
همه مردم جهانن چَش وِ ره منتظرت
زوُ بَرَس تو ای هِنا رَس خِرِ او رَسِسِنِت
#مهدی_ملک
✅ ترجمه
قربون لبخند قشنگت قربون خندیدنت
کمی هم به من برس خوب چه خوبه رسیدگیت
همه مردم جهانند چشم به راه منتظرت
زود برس تو ای فریادرس قوربون رسیدنت
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌺 گلچین بهترین شعرهای فارسی
🌺 گلچین موسیقی
🌺 انتشار سروده های شما در کانال
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@shaeranehayemahkhaky
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کیسهٔ مظلوم را خالی مکن!
پایهٔ ظالم به آن عالی مکن!
عاقبت این شیوه گردد شیونت
خم شود از بار هر دو، گردنت
#جامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آواسوری
6ساله ازنهاوند شهربرزول
@rastegarane313
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #براساس_زندگینامه_شهید_غلامعلی_رهسپار*
* #نویسنده_غلامرضا_کافی*
* #قسمت_سیزدهم*
دیگه از بس که مادر مجید بی تا بی میکرد دلشوره هات به من سرایت کرده بود.تظاهرات بنزین ها هم رفته بودند تظاهرات که چون شهر شلوغ بود یکی از اقوام مجید اون رو میبینه و بزرگ می برد داخل خونه و نمیزاره بیرون بیاد و بره تظاهرات.ولی غلام فرار کرده بود و رفته و در یک برد و بعد هم رفته بود تظاهرات.
ساعت ۴ بعد از ظهر ما ناهار نخورده بودیم و توی کوچه منتظر بودیم به مادر مجید دلداری می دادم که یکدفعه دیدم بچه ام حمید داد زد.
_اومدن اومدن..
مامان مجید دویدن رفت جلوشون. نگاه کردم دیدم آره مجید تنها داره میاد.
_کجا بودی تا الان؟! نمیگی اگه بگیرنت میکشنت ! تا منو نکشی که نمیشینی خداجون من را از دستتو بگیره بچه!
مجید هم همینطور که مامان توکوچه بند داشت حرف میزد ایستاده بود تا ببینه من چی میگم.
چهره ناراحت بود خیالم راحت شده بود که این بچه سالم برگشته! چقدر نذر کرده بودم. خدای ناکرده اگر اتفاقی پیش میآمد میگفتند تقصیر بچه فلانی بوده که این را با خودش برده.غلام دیگه خودش سردسته بود و کلا توی تظاهرات شرکت میکرد.
_مجید جان کجا بودی تا الان؟!
مجید پرید وسط حرف های پای مادرش رو به من گفت: رفتیم که بریم تظاهرات من دیگه نتونستم برم ولی غلام رفت.
دلم ریخت.
_ تو تظاهرات نبودی؟!
_با هم که رفتیم شهر شلوغ بود یک دفعه نمیدونم این فلانی از کجا پیدا شد و من را کشید برد تو خونش و در را هم قفل کردن نزاشت بیام بیرون تا الان ، ولی غلام فرار کرد و رفت و دسته تظاهر کننده ها و من دیگه ندیدمش.
همینطور که این زبان بسته مجید داشت برای من توضیح میداد مادرش کشید برداشت تو خونه و ما هم با بچهها آمدیم داخل.یکم نگران شده بودم آخه روزهای اوج تظاهرات بود. شعر مجید ناراحت و نگران شدم نکنه غلام راگرفتن و مجید چیزی به من نمیگه.
نزدیکای غروب بود که دیدم کلید روی دار انداخته شد و در باز شد.اولش فکر کردم بابای بچه هاست .چشمم به در بود که دیدم غلام اومد داخل.همیشه از درک می آمد داخل آن چیزی که جلب توجه میکرد کفش های پاره پوره اش بود . اصلا وانمود نکردم که نگران بودم.
_خسته نباشی مادر تا الان کجا بودی ؟چیزی خوردی؟!
به روی خودم نیاوردم که مجید گفته بود امروز تظاهرات بودیم.
_مامان از مجید پسر همسایه خبر نداری ببینم اومده یا نه؟
_کجا بوده مگه؟
_امروز صبح که داشتم می رفتم گفت منم باهات میام .دیگه تظاهرات بود و ما هم رفتیم توی شلوغی دیدم یکی مجید را گرفت و برد و نذاشت بیاد توی تظاهرات. مثل اینکه از اقوامشان بود .دیگه ندیدمش. الان هم جرأت نکردم برم در خونشون ببینم اومده یا نه؟!
_بله مادر آمد. آخه تو چرا بچه مردم را با خودت میبری ؟! اگه بلایی سرش بیاد ما جواب مامانش رو چی بدیم؟!
_مگه من به زور بردمش ؟خودش میگه می خوام بیام !حالا که تو تظاهرات هم نتونست بیاد.
_مادرش امروز اومد کلی دعوا کرد که چرا بچه اش را میبری؟
_میگفتی خودش میره !مگه بزار میبرنش؟!
_حالا خدا رو شکر که امروز سالم اومد. اگه خواست بیاد با خودت نبر خودش میخواد بره, بره!
خم شد که بند کفشش را باز کنه.
_غلامعلی مادر آبرومونو بردی! برو بیا برو یک کفش بگیر . آخه این کفش پاره چیه میپوشی؟ زشت جلوی مردم .فکر میکنند ما یک کفش برات نمی خریم. آبروی بابات میره. چطور با این راه میری؟!
کفش را بیرون آورد و همین طور که یه پاش رو توی آستانه در گذاشته بود به عقب نگاه کرد و گفت: تا پیروز نشیم من کفش نمی خرم.
#ادامه_دارد...
@rastegarane313