هدایت شده از راستی گستری
#حکایت
📌آقا در خانه نیست
(قسمت اول)
در زمان بنی اسرائیل چهارمرد مومن باهم دوست و رفیق بودند
🍂 روزی یکی از آنان که مستمند و فقیر بود به نزد سه نفر دیگر که در منزل یکی از آنان برای همنشینی و گفتگو جمع شده بودند، رفت. وقتی به در خانه رسید، در زد. غلام آن خانه در را گشود،
🔻مرد مومن از غلام پرسید:آقا منزل است؟
🔺غلام به دروغ گفت: خیر،آقا در خانه نیست!
آن مرد بازشگت و غلام وارد منزل شد.
🔻 آقا از او پرسید: کی بود؟
🔺غلام گفت: یکی از دوستان شما،فلان کس بود و من به او گفتم که شما در خانه نیستند.
آن مرد بدون اینکه به غلام خود اعتراضی کند و او را از این کار بد سرزنش نماید، ساکت و خاموش و اعتنایی نکرد💥بقیه دوستان هم بدون اینکه از این عمل ناراحت شوند،بدون اعتنا شروع کردند در ادامه گفتگوی خود با یکدیگر صحبت کردن.💥
🍂 صبح فردای آن روز ،آن مرد مومن باز به نزد آن سه نفر رفت و دید دوستانش از منزل بیرون آمده و می خواهند به سر مزرعه که مال یکی از آنان بود بروند.
نزدیک ایشان آمد و سلام کرد و گفت:آیا من هم می توانم همراه شما بیایم؟
آن سه نفر بدون آنکه از عمل زشت دیروز خود پشیمان شده 😔 و از او عذرخواهی کنند،گفتند: باشد،توهم همراه ما بیا!
هر چهارنفر به اتفاق یکدیگر به سمت مزرعه به راه افتادند.
هدایت شده از راستی گستری
هدایت شده از راستی گستری
#یادداشت
📋 باید برای #صداقت کاری کرد؟
⏹صداقت جزء آن دسته از خوبی هاست که در کلیت ارزشمندی آن همگان مشترک هستند. ضمیر همه انسان ها زیبایی صداقت را درک می کنند.
⏹در فرهنگ اسلامی صداقت از جایگاه بالا و والایی برخودار است. در میان روایات فراوان تنها به این حدیث بسنده کنم که حسن بن محبوب از امام صادق علیه السلام پرسيد: مؤمن بخيل میشود؟ فرمودند: آرى. گفتم: ترسو میشود؟ فرمودند: آرى. گفتم: دروغگو میشود؟ فرمودند: نه و خائن نیز نمی شود؛ سپس فرمودند: مؤمن هر منشى دارد جز خيانت و دروغ. (بحارالانوار، ج72، ص172)
⏹ابعاد صداقت گسترده است و تنها اختصاص به یک حیطه از انسان ندارد؛ صداقت قلب، زبان و کردار شخص را در برمی گیرد.
⏹ کاربست صداقت در زندگی نیز گسترده است؛ از صداقت در ایمان فردی و رابطه فرد با خدا و زندگی خانوادگی گرفته تا صداقت در محیط اجتماع، کسب و کار، رسانه و هنر و...
⏹با این حال صداقت آنچنان که شایسته و بایسته است در زندگی روزمره جای ندارد. به بیان امیر کلام: اقلّ شيء الصّدق و الامانة؛ اكثر شيء الكذب و الخيانة؛ كم تر چيز در ميان مردم راستي و امانت است و بيش تر چيز در ميان مردم دروغ و خيانت است.(غرر الحکم،ص111و 203) همان طور كه شارح غرر در ترجمه این حدیث ذكر كرده است، در میان مردم متاسفانه راستگویی و امانتداری كالای فراموش شده است و كم تر مورد عنایت عملی مردم قرار می گیرد؛ در مقابل، دروغ و خیانت بیش ترین چیزی است كه در بین مردم رواج دارد و بدان مبتلایند ، در حالی كه باید به عكس باشد.
👌به راستی چرا چنین است؟!
🔸آیا اهمیت صداقت در پس روزمرگی ها فراموش شده است؟ آیا رذالت و کثیفی دروغ برایمان عادی شده است؟
🔸آیا صداقت در تربیت اخلاقی خانواده ها از جایگاه لازم برخوردار نیست؟
🔸آیا مردم متاثر از لیدرهای فرهنگی و سیاسی خویش اینچنین شده اند؟
🔸آیا نهادهای فرهنگی برنامه ای برای صداقت گستری ندارند؟
🔸بهانه های دروغ پراکنی در جامعه چیست؟
🔸شخصیت شناسی انسان راستگو و دروغگو به چه نحو است؟
🔸آیا موارد صداقت ستیز به خوبی برای مردم شرح داده شده است؟
🔸چرا با تغییر واژگانی دروغ به بلوف بار ارزشی آن نیز تغییر می کند؟
🔸آیا دوپهلو سخن گفتن بارقه ای از دروغ گویی است؟
🔸آیا سکوت نسبت به برخی مسائل در خواستگاری و خانواده ضربه به صداقت گستری نیست؟
🔸آیا تملق و غلو در رسانه و کار هنر زمینه ساز صداقت زدایی نیست؟
🔸آیا دروغ مصلحتی با دروغ منفعتی خلط نشده است؟
🔸ابعاد سرقت علمی و تقلب چگونه است؟
🔸آیا پدیده دوپینگ همیشه جزء موارد دروغگویی به حساب می آید؟
🔸آیا توریه با دروغ متفاوت است؟
🔸آیا سیاه نمایی سیاسیون در انتخابات مصداقی از دروغ نیست؟
🔸چرا تعارفات دروغ و شوخی های دروغین از حساسیت ضد ارزشی برخوردار نیست؟
و دهها سوال دیگر در حوزه های مختلف
👌اینجاست که باید برای واژه پرتکرار ولی غریب صداقت دوباره کاری کرد....
هدایت شده از راستی گستری
#در_قرآن
#لسان_صدق
🔰تعبیر «لسان صدق» در قرآن دو مرتبه ذکر شده است. آیاتی که در آنها این تعبیر به کار رفته است، عبارتند از:
وَ وَهَبْنا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنا وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِيًّا (مریم/50) و از رحمت خويش به آنها عطا كرديم و ذكر خير بلند آوازهاى به ايشان داديم (ترجمه المیزان)
وَ اجْعَلْ لي لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرين (الشعراء/84) و نزد آيندگان نيكنام گردان (ترجمه المیزان)
📍لسان در اینگونه موارد دلالت بر یادی است که مردم از کسی می کنند و اضافه آن به صدق یعنی یاد نیکی که از شخص به عمل می آید. عبارت معادل آن در محاوره روزمره فارسی عبارتست از «ذکر خیر». در اهمیت این موضوع بایسته است به حدیث امیرالمومنین اشاره شود که فرمودند: َ لِسَانُ الصِّدْقِ لِلْمَرْءِ يَجْعَلُهُ اللَّهُ فِي النَّاسِ خَيْراً مِنَ الْمَالِ يَأْكُلُهُ وَ يُوَرِّثُه؛ نام نيكى كه خداوند براى كسى در ميان مردم قرار دهد از ثروت فراوانى كه هم خودش بهره مىگيرد و هم به ارث مىگذارد بهتر و برتر است. (الکافی، ج2، ص154)
📍این دو آیه کاملا با یکدیگر مرتبط هستند؛ حضرت ابراهیم ابتدا از خداوند این درخواست را دارد که خداوندا وی را نام وی را بلندآوازه قرار دهد و خداوند در آیه سوره مریم نوید اجابت دعای او را می دهد. این اجابت هنگامی رخ داد که قرآن می فرماید: «فَلَمَّا اعْتزَلهُم؛ هنگامی که او از مشرکین دور گشت» (مریم/49)
📍درس مهم در این آیات اینست که خداوند در اثر عدم همراهی ابراهیم با جهان شرک و پایداری در راه حق و حقیقت، نام او را در تاریخ پر آوازه ساخت آنگونه ادیان بزرگ آسمانی هر یک به نحوی خود را ادامه دهنده راه ابراهیم بزرگ می خوانند؛ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِمَ وَ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْبَاطَ كاَنُواْ هُودًا أَوْ نَصَارَى (بقره/140) بنابر این انسان باید در محاسبات خویش، تاریخ ربوبی را مدنظر بگیرد؛ تاریخی که در پس اراده الهی تحقق می یابد و عاقبت از آن متقین است هر چند به حسب عمر ظاهری کوتاه مورد اتهام و تمسخر قرار گیرد. آری؛ ⚜گر خواهی نشوی رسوا، همرنگ حقیقت شو.💎
میرخانی
هدایت شده از راستی گستری
#حکایت
آقا در خانه نیست
😮(قسمت دوم)😮
هر چهارنفر به اتفاق یکدیگر به سمت مزرعه به راه افتادند.
در میان راه ناگهان قطعه ابری بالای سر آنها قرار گرفت و بر ایشان سایه انداخت،آنها گمان کردند که ابر بارانی است و هر لحظه ممکن است باران ببارد، با عجله و شتاب حرکت کردند، اما در همین هنگام منادی از میان ابر فریاد زد و گفت: من جبرئیل فرستاده خدا هستم، حال ای ابر آتشین ایشان را در کام خود بگیر و بسوزان!
🔥ناگهان آتشی از دل آن ابر بیرون آمد و آن سه نفر را در کام خود فرو برد، بسوزاند و خاکستر نمود.
آن مرد مومن فقیر وقتی این صحنه را دید هراسناک شده😱، تعجب نمود که علت این حادثه و بلا چه بود؟!
✅پس به سرعت به شهر بازگشت و به نزد حضرت یوشع بن نون علیه السلام وصی حضرت موسی علیه السلام رفت و ماجرا را تعریف نمود.
🔸حضرت یوشع فرمود: با اینکه خداوند از آنها راضی و خشنود بود، اما به سبب کاری که با تو کردند، بر آنها غضب کرد و از خشم و غضب خداوند همین بلا و حادثه ای بود که برای آنان پیش آمد.
🔹آن مرد گفت:مگر آنها با من چه کردند؟
🔸مرد گفت :مگر آنها با من چه کردند؟
حضرت یوشع، ماجرای آن روز را که او در خانه دوستان خود برای دیدن آنهارفته بود،تعریف کرد.
آن مرد با شنیدن آن ماجرا گفت:من آنها را حلال کردم و بخشیدم.
💎حضرت یوشع گفت :اگر این عفو و بخشش تو پیش از آمدن عذاب و بلا بود،برای آنها فایده ای داشت،ولی اکنون برای آنان سودی ندارد ،مگر اینکه عفو و گذشت تو بعد از این(در عالم برزخ و روز قیامت) برای آنها فایده ای داشته باشد.💎
📚 (آثارالصادقین ،ج۸۱،ص۴۶۵ به نقل از بحارالانوار،ج۷۲،ص۱۹۲)
هدایت شده از راستی گستری
هدایت شده از راستی گستری
#یادداشت
📝جامعترین فضیلت اخلاقی کدام است؟
📍 خوبی ها و نیکی های اخلاقی بی شمارند اما سوال این است که آیا همه در عرض یکدیگرند؟ یعنی ارزش آنها یکسان است؟ یا برخی از آنان از وسعتی برخوردارند که سایر نیکی های اخلاقی را نیز در برمی گیرد؟ به عبارتی آیا بین دانه های فضایل اخلاقی نخ تسبیحی وجود دارد که با کسب کردن آن، سایر فضایل نیز به همراه آن نصیب شخص شود؟
🔰ثمره بحث آنجاست که اگر برخی صفات را مادر دیگر صفات برشمردید، در تربیت اخلاقی روی آنها سرمایه گذاری می کنیم تا زودتر به نتیجه برسیم؛ چه اینکه با به ثمر نشستن آن فضیلت در درون انسان، نیکی های دیگری در وجود انسان کشت می شود. این سرمایه گذاری روی صفات بنیادین از آن جهت حائز اهمیت است که عمر آدمی محدود، زمینه های تربیتی بسیار و نیاز انسان به زود ثمر بخشی کار تربیت اخلاقی را سخت نموده است.
در جواب باید گفت قرآن دو فضیلت اخلاقی را جامعتر و در بردارنده سایر صفات معرفی نموده است: یکی صداقت و دیگری تقوا که دومی اولی را نیز در بر می گیرد.
💠آیه کریم می گوید: لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ السَّائِلينَ وَ فِي الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (بقره/177) نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق و [يا] مغرب بگردانيد، بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [آسمانى] و پيامبران ايمان آوَرَد، و مال [خود] را با وجودِ دوست داشتنش، به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راهماندگان و گدايان و در [راهِ آزاد كردن] بندگان بدهد، و نماز را برپاى دارد، و زكات را بدهد، و آنان كه چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند؛ و در سختى و زيان، و به هنگام جنگ شكيبايانند؛ آنانند كسانى كه راست گفتهاند، و آنان همان پرهيزگارانند.
🔰خداوند در این آیه به جای بحث نظری پیرامون نیکی، با هدف تربیتی و هدایتی به مصادیق بر و نیکی می پردازد. نکته جالب آنجاست که بعد از بیان صفات مومنان چه در حوزه باور و چه در حوزه رفتار همه آن صفات را ذیل دو صفت جمع می کند: اولی صداقت و دومی تقوا. چه اینکه آیه بیانگر آنست کسی که حقیقتا به صداقت نائل شود، به تمام آن صفات نیز رسیده است به نحوی که اگر کسی صادق نیست، آن صفات را نیز ندارد.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
👌به عبارت دیگر در میان مفاهیم برخی از آنان دارای وصف چتری هستند و به آنها چتر مفهومی می گویند؛ چتر مفهومی یعنی مفهوم وسیعی که سایر مفاهیم را در دل خویش جای می دهد و آنان را پوشش می دهد. صداقت از این قیبل مفاهیم است.
میرخانی
هدایت شده از راستی گستری
#در_قرآن
#مقعد_صدق
📍تعبیر «مقعد صدق» به معنای قرارگاه راستین تنها یک مورد در قرآن ذکر شده است. در قرآن مجید در آیه آخر سوره قمر آمده است: في مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِر.(قمر/55)
📍این توصیف یکی از توصیفات والایی است که خداوند برای بهشتیان ذکر کرده است. علت این والایی به خاطر آنست که نهایت قرب را می رساند. خداوند در اینجا از واژه «عند» به معنای نزد استفاده نموده است. این نزدیکی و عندیت در حالی است که برای توصیف خویش از «ملیک مقتدر» استفاده نموده است. ملیک مبالغه برای ملک و پادشاهی است و افزون بر این مبالغه به مقتدر وصف شده است. 💎این عبارت «عند ملیک مقتدر» بیانگر آنست که این افراد در نهایت تکریم مهمانی قرار دارند و هر چه بخواهند، خداوند برای آنان فرو نمی گذارد چرا که هر گونه نعمت و پاداشی در دست قدرت و فرمان اوست که اینان همگی در نهایت تشرف و نزدیکی با وی هستند.💎
📍افاده و بار معنایی عبارت «مقعد صدق» بسته به اینست که ما اضافه این عبارت را از چه سنخ بدانیم؟ برخی آن را اضافه بیانیه و برخی آن را اضافه اختصاصیه برشمرده اند.
✅بر اساس اضافه بیانیه (دربرداشتن معنای «من») معنا چنین است که جایگاه مومنان، جایگاه صدقی است که هیچگونه باطل و بیهودگی در آن راه ندارد؛ تمام آنچه می یابند، همان وعده صدقی است که خداوند در برابر اعمال نیکشان به آنان نوید داده بود. این بار معنایی نظیر آنی است که مومن شهر انطاکیه در برابر وعده صدق الهی گفت: قَالَ يَالَيْتَ قَوْمِى يَعْلَمُون؛ ای کاش قوم من نیز از این وعده های صدق الهی آگاه بودند. (یس/26) علامه طباطبایی در تعمیق این معنا می گوید: قربی که هیچ بعدی در آن نیست و حضوری که در آن هیچ غیبی نیست. (نک:المیزان، ج19، ص89)
✅بر اساس اضافه اختصاصیه (دربرداشتن معنای «ل») معنا چنین است که جایگاه مومنان برآمده از صدق آنهاست. یعنی این پاداش ارزانی و مختص کسانی است که تمام وجود آنها صدق و راستی است؛ بین باور و افعال آنها هیچ دروغ و باطلی راه ندارد. علامه طباطبایی این وجه را هم احتمال عبارت مقعد صدق ذکر کرده و هم سبب تعبیر لسان صدق. (نک:المیزان،ج15، ص286) روایتی که آلوسی از امام صادق علیه السلام در تفسیر خویش نقل می کند، همین معنا را تایید می کند (نک:روح المعانی، ج14، ص95)
✍🏻میرخانی
هدایت شده از راستی گستری
#حکایت
📌برخلاف قول و قرار خود عمل نکنید
🔻عبدالله بن ابی الحمساء عامری گفت:یک روز با پیغمبر اکرم صل الله علیه وآله وسلم طبق یک قول و قرار، وعده کردم فلان روز در فلان مکان،در ساعت معینی به دیدار آمده،ایشان را ملاقات خواهم کرد.
متاسفانه بر خلاف وعده ای که کرده بودم قول قرار خود را فراموش نموده،در آن ساعت معین به محل قرار و ملاقات نرفتم.😶
پس از ساعتها ⏲قراری که با پیامبر اکرم صل الله علیه وآله گذاشته بودم به خاطرم آمد و فردی به محل ملاقات ایستاده است،وقتی نزدیک ایشان رسیدم. حضرت فرمود: «ای جوانمرد،امروز بر من سخت گذشت،زیرا طبق قول و قرارمان ساعتهاست در این محل به انتظار تو ایستاده ام.»
عبدالله عامری با شنیدن این سخن،از رفتار بد خود بسیار شرمنده شده 😔تصمیم گرفت که همیشه طبق قول و قرار خود عمل نموده ،هرگز خلف وعده نکند.💎
📚(محجه البیضاء،ج۵،ص۲۳۸)