#در_قرآن
#مراتب_صداقت
📍در بخش نخست صداقت در قرآن به تعابیر هفت گانه صدق در قرآن پرداختیم. آن تعابیر عبارت بود از: قدم صدق، لسان صدق، مقعد صدق، مبوأ صدق، وعد الصدق، مدخل صدق و مخرج صدق.
https://eitaa.com/rasti1/7
https://eitaa.com/rasti1/12
https://eitaa.com/rasti1/18
https://eitaa.com/rasti1/26
https://eitaa.com/rasti1/61
📍تمامی این تعابیر یک بار در قرآن بکار رفته است مگر تعبیر لسان صدق که یکبار درباره دعای ابراهیم و دیگر درباره اجابت آن بکار رفته است.
💎 آنچه به عنوان چکیده کلام از این هفت تعبیر می توان ذکر کرد، دیدگاه علامه طباطبایی است. ایشان برای همه این هفت ترکیب صدق نکته مشترکی را بیان کرده است. طبق نظرگاه ایشان اضافه صدق به این هفت کلمه مفید این نکته است: هر یک از این ها دارای آثار مطلوبی که مورد انتظار هستند، می باشند؛ با اضافه صدق بر این هفت کلمه، هر آنچه که از مضاف این تعابیر انتظار می رود، در بار معنایی آنها فهمیده می شود. مثلا وعده صدق بیانگر یک وعده بایسته و مطلوب و کامل است. همچنین مبوأ صدق بیانگر مکان مطلوبی به فراخور یک زیست مطلوب است. (المیزان، ج10، ص120)
📌 در این بخش به این مسئله می پردازیم که خداوند متعال صدق را در چه مواردی به کار برده است؟ حیطه کاربست صدق چه مواردی است؟
اولین ساحتی که از شنیدن واژه صدق به ذهن می رسد، راستی در گفتار است؛ آنچه شخص به زبان خویش جاری می سازد، دروغ نیست. یکی از زمینه هایی که صدق در قرآن به کار رفته است، همین صدق در گفتار است. آیات مختلفی اشاره به این مرتبه و نیز اشاره به افراد مختلفی دارد.
1⃣ در این مورد خداوند خودش را از همه کس صادق تر برشمرده است. این مطلب با دو تعبیر متفاوت به صورت استفهام انکاری در سوره نساء بیان شده است؛ در آیه 78 آمده است: ⚜و مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَديثاً⚜ و در آیه 122 ذکر شده است: ⚜منْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قيلاً⚜
✳️ در اینجا صدق خداوند به تنهایی بیان شده است اما در برخی دیگر از آیات با ضمیر جمع بیان شده است. عبارت مزبور چنین است: ⚜إنَّا لَصادِقُونَ⚜(انعام/146) در مواردى که صیغه جمع به کار برده شده، برخی علت آن را نقش و کارکرد وسایط فیض الهى مانند ملائک در تحقق فعل برشمرده اند. برخى دیگر افاده بزرگی و عظمت مقام گوینده را ذکر کرده اند. با توجه به اینکه آیه شریفه در باره حرمت شحم گاو و گوسفند بر یهودیان است که امری تشریعی می باشد، شاید نظر دوم در علت ذکر صیغه جمع برتر باشد مگر کسی تقریر کند در ابلاغ تشریع نیز فرشتگان نقش ایفا می کنند.
@rasti1
2⃣غیر از خداوند متعال که بیان شد، در مواردی دیگر موضوع آیه صدق گفتاری بوده است. از جمله آنها در ذیل سرگذشت قوم لوط در سوره حجر است. هنگامی که آن دو فرشته به صورت دو جوان زیبا نزد لوط آمدند و پیامبر خدا از اعمال زشت قوم خود در هراس بود، آن دو فرشته در دلداری نبی الهی گفتند: ما حامل عذاب الهی هستیم و راست می گوییم. یکی از موارد چهارگانه تعبیر ⚜إنَّا لَصادِقُونَ⚜ اینجاست.
3⃣سومین مورد صداقت در گفتار مربوط به صداقت حضرت عیسی در ادعای نبوت از زبان حواریون است. حواریون به حضرت عیسی گفتند:⚜نريدُ أَنْ نَأْكُلَ مِنْها وَ تَطْمَئِنَّ قُلُوبُنا وَ نَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنا وَ نَكُونَ عَلَيْها مِنَ الشَّاهِدينَ⚜میخواهيم كه از آن مائده بخوريم تا دلهايمان آرام گيرد و بدانيم كه تو به ما راست گفتهاى و بر آن شهادت دهيم(مائده/113)
🌺 @rasti1
✍ میرخانی
هدایت شده از راستی گستری
#در_قرآن
#مراتب_صداقت
📍در بخش نخست صداقت در قرآن به تعابیر هفت گانه صدق در قرآن پرداختیم. آن تعابیر عبارت بود از: قدم صدق، لسان صدق، مقعد صدق، مبوأ صدق، وعد الصدق، مدخل صدق و مخرج صدق.
https://eitaa.com/rasti1/7
https://eitaa.com/rasti1/12
https://eitaa.com/rasti1/18
https://eitaa.com/rasti1/26
https://eitaa.com/rasti1/61
📍تمامی این تعابیر یک بار در قرآن بکار رفته است مگر تعبیر لسان صدق که یکبار درباره دعای ابراهیم و دیگر درباره اجابت آن بکار رفته است.
💎 آنچه به عنوان چکیده کلام از این هفت تعبیر می توان ذکر کرد، دیدگاه علامه طباطبایی است. ایشان برای همه این هفت ترکیب صدق نکته مشترکی را بیان کرده است. طبق نظرگاه ایشان اضافه صدق به این هفت کلمه مفید این نکته است: هر یک از این ها دارای آثار مطلوبی که مورد انتظار هستند، می باشند؛ با اضافه صدق بر این هفت کلمه، هر آنچه که از مضاف این تعابیر انتظار می رود، در بار معنایی آنها فهمیده می شود. مثلا وعده صدق بیانگر یک وعده بایسته و مطلوب و کامل است. همچنین مبوأ صدق بیانگر مکان مطلوبی به فراخور یک زیست مطلوب است. (المیزان، ج10، ص120)
📌 در این بخش به این مسئله می پردازیم که خداوند متعال صدق را در چه مواردی به کار برده است؟ حیطه کاربست صدق چه مواردی است؟
اولین ساحتی که از شنیدن واژه صدق به ذهن می رسد، راستی در گفتار است؛ آنچه شخص به زبان خویش جاری می سازد، دروغ نیست. یکی از زمینه هایی که صدق در قرآن به کار رفته است، همین صدق در گفتار است. آیات مختلفی اشاره به این مرتبه و نیز اشاره به افراد مختلفی دارد.
1⃣ در این مورد خداوند خودش را از همه کس صادق تر برشمرده است. این مطلب با دو تعبیر متفاوت به صورت استفهام انکاری در سوره نساء بیان شده است؛ در آیه 78 آمده است: ⚜و مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَديثاً⚜ و در آیه 122 ذکر شده است: ⚜منْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قيلاً⚜
✳️ در اینجا صدق خداوند به تنهایی بیان شده است اما در برخی دیگر از آیات با ضمیر جمع بیان شده است. عبارت مزبور چنین است: ⚜إنَّا لَصادِقُونَ⚜(انعام/146) در مواردى که صیغه جمع به کار برده شده، برخی علت آن را نقش و کارکرد وسایط فیض الهى مانند ملائک در تحقق فعل برشمرده اند. برخى دیگر افاده بزرگی و عظمت مقام گوینده را ذکر کرده اند. با توجه به اینکه آیه شریفه در باره حرمت شحم گاو و گوسفند بر یهودیان است که امری تشریعی می باشد، شاید نظر دوم در علت ذکر صیغه جمع برتر باشد مگر کسی تقریر کند در ابلاغ تشریع نیز فرشتگان نقش ایفا می کنند.
@rasti1
2⃣غیر از خداوند متعال که بیان شد، در مواردی دیگر موضوع آیه صدق گفتاری بوده است. از جمله آنها در ذیل سرگذشت قوم لوط در سوره حجر است. هنگامی که آن دو فرشته به صورت دو جوان زیبا نزد لوط آمدند و پیامبر خدا از اعمال زشت قوم خود در هراس بود، آن دو فرشته در دلداری نبی الهی گفتند: ما حامل عذاب الهی هستیم و راست می گوییم. یکی از موارد چهارگانه تعبیر ⚜إنَّا لَصادِقُونَ⚜ اینجاست.
3⃣سومین مورد صداقت در گفتار مربوط به صداقت حضرت عیسی در ادعای نبوت از زبان حواریون است. حواریون به حضرت عیسی گفتند:⚜نريدُ أَنْ نَأْكُلَ مِنْها وَ تَطْمَئِنَّ قُلُوبُنا وَ نَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنا وَ نَكُونَ عَلَيْها مِنَ الشَّاهِدينَ⚜میخواهيم كه از آن مائده بخوريم تا دلهايمان آرام گيرد و بدانيم كه تو به ما راست گفتهاى و بر آن شهادت دهيم(مائده/113)
🌺 @rasti1
✍ میرخانی
🌸🌸
🌺
#در_قرآن
#مراتب_صداقت
📍 در یادداشت پیشین 📝بیان شد یکی از موارد استعمال صداقت، صداقت در کلام و زبان است. این راستی گفتار در موارد مختلفی ذکر شده است که عبارتند از:
1⃣صداقت خداوند
2⃣صداقت فرشتگان حامل پیام عذاب قوم لوط
3⃣ صداقت حضرت عیسی از زبان حواریون در ادعای نبوت
آیات مربوطه به اینها نیز بیان شد اما مصادیق دیگر صداقت گفتاری:
4⃣ادعای صداقت برادران یوسف در دو جریان مختلف. اولین ادعای صداقت برادران یوسف هنگامی بود که با اصرار، یوسف خردسال را با خود به صحرا و دشت🏜 بردند اما بدون یوسف پیش پدر خویش بازگشتند و مدعی شدند که گرگ یوسف را خورد. آنها گفتند هر چند ما راست بگوییم اما تو سخن ما را باور نخواهی کرد؛ ⚜و ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنا وَ لَوْ كُنَّا صادِقينَ ⚜(یوسف/17) دومین بار زمانی بود که برای گرفتن گندم در ایام قحطی از کنعان به مصر رفته بودند ولی به دلیل پیدا شدن جام دربار 🍸در اثاثشان، آنها مجبور شدند بدون بنیامین پیش پدر خویش بازگردند. وقتی حضرت یعقوب فرزند خویش را غایب دید، بسیار اندوهگین و ناراحت 😔گردید. برادران داستان را برای یعقوب نبی بازگو نمودند و گفتند: پیرامون این داستان می توانی از مردم مصر و کاراوانیانی که با ما همراه بودند، سوال نمایید و بعد با تاکید گفتند: ⚜إنَّا لَصادِقُونَ⚜ ما راست می گوییم (یوسف/82)
💎نکته جالب آنکه در تعبیر اول از «لو» استفاده شده که نشانگر غیرواقعی بودن ادعای آنهاست برخلاف دومین تعبیر که از «إنا» استفاده شده است که نشانگر صدق حقیقی آنهاست.
5⃣ مصداق دیگر کاربست صداقت در مرتبه صداقت گفتاری پیرامون جریان یوسف و زلیخاست. زمانی که یوسف از چنگ زلیخا به سمت درب کاخ فرار 🏃🏻🏃🏻🏃🏻می کرد و زلیخا نیز به دنبال او می دوید، با گرفتن پیراهن یوسف از پشت سر پیراهن وی پاره گشت. پس از گشودن درب به یکباره خود را پیش عزیز مصر دیدند.😳😳 فوری زلیخا با دروغ مدعی خیانت یوسف شد و دست به مظلوم نمایی زد. يوسف در دفاع مقابل دروغ پراکنی های زلیخا گفت: او مرا با اصرار و التماس به سوى خود دعوت كرد. به طور معمول در چنين بزنگاهی صداقت جوان زیبارو مورد تخطئه است تا کلام زن شوهردار و دارای مقام حکومتی.
در این میان یکی از راه رسید و محک صداقت گفتار آن دو را چنین گفت: ⚜إنْ كانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَ هُوَ مِنَ الْكاذِبِينَ وَ إِنْ كانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَ هُوَ مِنَ الصَّادِقِينَ⚜اگر پيراهن يوسف از جلو پاره شده باشد، آن زن راست میگويد، و يوسف دروغگو است و اگر پيراهنش از پشت سر پاره شده است، آن زن دروغ میگويد و يوسف راستگو است. (یوسف/26و27)
6⃣ مصداق آخر در به کار رفتن صدق در مرتبه گفتار مربوط به داستان حضرت سلیمان و غیبت هدهد 🕊است. هنگامی که او دلیل غیبت خویش را سفر به قوم سبا ذکر کرد، حضرت سلیمان در جواب فرمود: ⚜قالَ سَنَنْظُرُ أَ صَدَقْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْكاذِبينَ⚜ (نمل/27)
📌تمامی آیاتی که بیان شد نشانگر به کاررفتن صداقت در مرتبه گفتار است.
✍ میرخانی
🌸 @rasti1
🌺🍃
🌸
#در_قرآن
#مراتب_صداقت
✳️ عرصه و مرتبه دیگر صداقت، صداقت در وعده است. در قرآن حکیم در این خصوص دست کم می توان به 6 آیه اشاره داشت. بیشتر این آیات ناظر به صادق الوعده بودن خداوند است و آیه ای نیز ناظر به صادق الوعده بودن مومنین مجاهد است که به بررسی تک تک آیات می پردازیم.
✳️ در میان آیاتی که خداوند را به راستی در وعده متصف نموده است، بیشتر آیات ناظر به تحقق وعده ها در قیامت در خصوص پاداش عملکرد مومنین است. اولین آیه ای که می توان بدان اشاره داشت، آیه 74 سوره زمر است. در آیه آمده است: ⚜و قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلينَ⚜میگويند: سپاس خدايى را كه هر وعده كه به ما داد، راست بود. آن زمين را به ما ميراث داد. و اكنون در هر جاى بهشت كه بخواهيم مكان میگيريم. عمل كنندگان را چه مزد نيكويى است.
✳️اولین رفتار بهشتیان بعد از ورود به بهشت و استقبال گرم نگهبانان بهشت، ادب سپاسگزاری است. شکر و سپاس به خاطر چی؟ اولین دلیل این ادب، اولین مطلبی است که در نظر آنان جلوه گر است و آنست که خداوند به تمام وعده هایش در روز جزا جامه عمل پوشانده است. از همین رو آنان ابتدا شکر خدا را ناظر به ویژگی ها و نعمت های بهشت ننمودند بلکه گفتند: وعده های او راست بود.
اینکه وعده خداوند چه بوده است، تعبیر بعد از واو تفسیری معین می کند؛ ⚜أوْرَثَنَا الْأَرْضَ⚜زمین را به ما ارث داد» زمین در اینجا منظور بهشت است.
📍دلیل استفاده از تعبیر ارث می تواند یکی از موارد زیر باشد:
1⃣ نعمت های بسیاری در برابر اعمال کمی که می توانست به حساب شکر نعمت های دنیوی گذاشته شود
2⃣ از آنجایی که هر انسان مکانی در دوزخ و مکانی در بهشت دارد، وقتی بهشتی شود آن مکان دوزخ برای سایرین باقی می ماند طبق آنچه که در روایت نبوی مطرح شده است.
3⃣ با نهایت آزادی می توانند از بهشت استفاده کنند و بهره مند شوند. (تفسیرنمونه/ج19،ص557)
4⃣ علامه طباطبایی دلیل استفاده از این تعبیر را در بقاء بهشت برای بهشتیان (المیزان/ج15،ص12) و شریک نبودن با دیگران می داند. در اينجا بهشت را از اين جهت ارث ناميده كه بهشت در معرض آن بود كه به تمامى افراد اعطاء شود، چون خدا آن را به شرط ايمان و عمل صالح به همه وعده داده بود، پس اگر به متقين اختصاص يافت در حقيقت از اينان به آنان ارث رسيده، نظير اين عنايت در آيه ⚜أنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ⚜(انبیا/105) است. (المیزان/ج14،ص79)
💎 آنچه مهم است این ارث بری بهشت در دنیا به مومنین وعده داده شده بود و اکنون به آن دست یافته اند و راستی خداوند در وعده را با تمام وجود خویش درک نموده اند. آیات ⚜تلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ كانَ تَقِيًّا⚜(مریم/63) ⚜ أولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيها خالِدُون⚜(مومنون/10و11) همان وعده هایی است که اکنون محقق شده است.
✍🏻 میرخانی
🌸🌟
❤️ @rasti1