eitaa logo
روابط عمومی خراسان رضوی
347 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
4.8هزار ویدیو
50 فایل
خرسندیم با ما همراهید🌹🙏🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
تحلیل کاملی از شرایط جهان در نوروز ۱۴۰۲ 🔺 دوستان به معادله زیر دقت کنید: 🔹️ شش ماه قبل و در ابتدای پاییز ۱۴۰۱ و ورود همه‌جانبه لشکریان شیاطین در تمام عیار علیه خارج‌نشین، اعم از تروریست‌های مجاهدین خلق، سلطنت‌طلبان، تجزیه‌طلبان کرد و بلوچ و عرب، سلبریتی‌های دوزاری داخلی، چهره‌های رسانه‌ای معروف در سرتاسر دنیا، با دلارهای مفت سعودی و امارات، لشکریان مجازی فارسی‌نویس مستقر در آلبانی، جده، ریاض، دوبی، برلین، پاریس، کانادا، لس‌آنجلس و ترکیه، با پادویی فریب‌خوردگان ایرانی و همینطور برخی افراد دلخور و ناراضی از برخی مسئولین داخلی، به توهم نابودی از آسیب به تمامی نمادهای ملی و مذهبی ایرانیان، ابنیه‌های مذهبی و تاریخی و باستانی، اموال عمومی و امکانات کشور مضایقه نکردند. 📛 از بحرین در جنوب تا باکو در شمال‌غربی ایران، به تحریک صهیونیست‌ها برای ناامنی مرزی به خط شدند. حتی دشمن، از پتانسیل نفوذی‌های رسانه‌ای ( روزنامه‌های زنجیره‌ای، سایت‌ها، کانال‌ها و پیج‌های مجازی ) و اقتصادی ( مثل جنگ ارزی و دلاری ) داخلی خود هم استفاده کرد. 🔥 نقاطی از غرب و جنوب‌شرق کشور مثل اشنویه و زاهدان را محل لجستیک نظامی خود می‌خواند و رسما وارد فاز و یا حداقل ایجاد بین ایرانی‌ها شده‌ بود! ⚠️ اسرائیل و آمریکا آماده به تاسیسات هسته‌ای و زیرساخت‌های نفتی و صنعتی کشور شده بودند! 📌 اما باذن الهی در عمل چه رخ داد؟! ✅ *ایران، تمامی پایگاه‌های تجزیه‌طلبان در شرق عراق ( کوه‌های ) را شخم زد.* 🔺 *با رونمایی از موشک ، آمریکا را عقب راند.* 🔹 *با اهدای ، آگاهی را به مردم بخشید و با صبر خود، ذات دشمن برانداز و اپوزیسیون در وحشی‌گری و فساد اخلاقی آنها را نمایان کرد.* 🔸 *از افتادن در دام فرقه‌گرایی یا بازی قومیتی برخی فریب‌خوردگان یا عاملین مذهبی، اجتناب کرد و در عمل، آنها، رسوا شدند.* 🔹 *ده‌ها عامل تروریستی را شناسایی کرده و زیر ضرب برد. جواسیس منطقه‌ای ناتو، و لو رفته، کشته شده، دستگیر و یا همکار اطلاعاتی ایران شدند!* 💥 *با و مانورهای نظامی گسترده، دشمن را منکوب کرده و فکر تغییرات مرزی را از سر آنها بیرون کرده و ترس به جانشان انداخته* *💯 را از دهان گرگ صهیونیستی بیرون کشیده و حالا موهوم منطقه‌ای آمریکا و اسرائیل جهت ضربه به ایران را به چالش کشیده* ✅ *در و و و حاشیه جنوبی خلیج فارس، بر تمامی تحرکات آمریکا اشراف داشته و در غرب سوریه، جنوب لبنان و غزه، در آمادگی سرتاسری جهت با اسرائیل قرار دارد.* 💥 درگیر زلزله شده و از معادلات سریع منطقه‌ای و جهانی عقب ماند! ❎ *با آتش‌بس راهبردی بین و عربستان، عملا پتانسیل و توان برای نبرد آتی و استفاده از قدرت آتش آنها، حفظ شده و خلیج عدن و باب‌المندب تحت کنترل قرار گرفته* 🛑 *، به دلیل حماقت‌های تیم نتانیاهو، در حال فاصله گرفتن از اسراییل است* 📛 *، انگلیس، کانادا و مثل برخی دیگر از کشورهای اروپایی، علاوه‌بر گیرافتادن در باتلاق و نبرد با ، در آتش خودساخته گرفتار شده و مشکلات اقتصادی، سقوط بانک‌ها و بورس‌ها، اعتصابات و _سراسری مردمی، آنها را به چالش کشیده است.* 🔥 * در داخل سرزمین‌های اشغالی با دو بحران و اعتراضات سراسری یهودیان اشغالگر و همچنین تسلیح فلسطینی‌های ساکن مواجه شده...* 💢 *شش ماه بعد از تحولات پاییز ۱۴۰۱ ایران که خبر شماره یک تا سه رسانه‌های جهان شده بود، حالا جهان به سمت و سویی می‌رود که در آن، ابرگودرت به چالش کشیده شده، اروپا و متحدین انگلوساکسون‌های و ، زده‌اند، اسراییل در آستانه نابودی است و عربستان به سمت شرق چرخیده، اعراب اعم از مصر و اردن و کویت و امارات و بحرین، در حال همسویی با ایران هستند و منطقه ، هارتلند، در کنترل * ✅ و این همه ثمره‌ی خون شهیدان است.
اگر جمهوری اسلامی نبود، ایران چگونه بود؟ بدون جمهوری اسلامی یا حاکم بود که در این صورت رضا پهلوی شاهنشاه شده بود. با رضا پهلوی پیش‌بینی وضعیت‌ امروز کشور خیلی پیچیده نبود؛ در صورت حمله ، چند استان کشور از ایران جدا شده بودند و با ظهور آن استانها و بقیه‌ی کشور درگیر بحران داعش می‌شدند و پس از کشتار بسیاری از مردم و دست‌درازی با جان و مال و ناموس مردم با دخالت و و ، داعش از کشور بیرون رانده می‌شد. وسعت جغرافیایی ایران قطعا بسیار کمتر از امروز می بود و چندین دولت محلی حاکم بودند ؛ با این حال تقریبا در تمام نقاط کلیدی کشور آمریکایی‌ها و ناتو و اسراییل پادگان نظامی ایجاد کرده بودند و از امتیاز برخوردار بودند. ایران در صدر کشورهای اسلامی که از سالها قبل اسراییل را به رسمیت شناخته بود، در بازی‌های ورزشی از بازی با تیم فلسطین خودداری می کرد . به رسمیت شناختن ازدواج ، ممنوعیت پوشش اسلامی و آزادی هر نوع پوشش و ممنوعیت تدریس علوم دینی در مدارس و دانشگاه‌ها در راستای سیاست‌های جهانی‌سازی از جمله اقدامات اصلاحی پهلوی در سالهای اخیر می‌بود. با این همه ماندگاری نظام پهلوی با توجه به روحیه شاهزاده‌ی بی‌عرضه‌ای چون رضا پهلوی غیر منطقی است؛ ایران امروز بدون جمهوری اسلامی، ایرانی به مراتب بدتر از می‌بود؛ مذاهب و اقوام و فرقه‌های مختلف ، ایران را به حداقل هشت کشور تقسیم کرده بودند و هر چند ماه یکبار پس از جنگ های خانمان سوز، یکی از گروه‌ها حاکمیت را در دست می‌گرفت. برای چنین ایرانی نه استقلال سیاسی و نه قدرت علمی و نه توان نظامی و نه خودکفایی اقتصادی؛ خیالاتی بیش نیست. برای آن ایران، تصور سلوهای بنیادی، بیمارستانهای پیشرفته، واکسن سازی، صنعت موشک و انرژی هسته‌ای، خودکفایی در صنعت نفت و بسیاری از صنایع ریز و درشت؛ یک شوخی بیش نبود و ذره‌ای امنیت کمترین آرزوی ایرانیان می‌بود. و همه‌ی این‌ها به لطف حضرت حق و اراده مردم و نعمت ولایت فقیه تعبیر نشده است و امروز به عنوان یک ابرقدرت در دریای متلاطم جهان، کشتی ثبات است. بر ایران بزرگ و عزیز مبارک
✍️ رمان 💠 از پنجره اتاق نسیم خوش رایحه بهاری نوازشم می‌کرد تا خستگی یک شب طولانی را خمیازه بکشم. مثل هر روز به نیت شفای همه بیمارانی که دیشب تا صبح مراقب‌شان بودم، سوره خواندم و سبک و سرحال از جا بلند شدم. 💠 روپوش سفید پرستاری‌ام را در کمد مرتب کردم، مانتوی بلند یشمی رنگم را پوشیدم و روسری‌ام را محکم پیچیدم که کسی به در اتاق زد. ساعت ۷ صبح بود، آرزو کردم در این ساعتِ تعویض شیفت، بیمار جدیدی نیاورده باشند و بتوانم زودتر به خانه بروم که در چهارچوب در، قد بلندش پیدا شد. 💠 برای شیفت صبح آمده بود و خیال می‌کرد هر چه پیراهن و شلوارش تنگ‌تر باشد، پیش چشمم جذاب‌تر می‌شود و خبر نداشت فقط حالم را بیشتر به هم می‌زند که با لبخندی کرشمه کرد :«صبح بخیر آمال!» نمی‌دانست وقتی با آن خط باریک ریش و سبیل، صدایش را نازک می‌کند و اسم کوچکم را صدا می‌زند چه احساس بدی پیدا می‌کنم که به اجبارِ رابطه همکاری، تنها پاسخ را دادم و او دوباره برایم زبان ریخت :«دیشب خیلی خسته شدی؟» 💠 نمی‌خواستم مستقیم نگاهش کنم که اگر می‌کردم همین خشم چشمانم برای بستن دهانش کافی بود و می‌دانستم صورتم زبانش را درازتر می‌کند که نگاهم را به زمین فرو بردم و یک جمله گفتم :«گزارش مریضا رو نوشتم.» و دیگر منتظر پاسخش نماندم، کیفم را از کمد بیرون کشیدم و از کنارش رد شدم که دوباره با صدای زشتش گوشم را گزید :«چرا انقدر بد رفتار می‌کنی آمال؟» 💠 روی پاشنه پا به سمتش چرخیدم و باید زبانش را کوتاه می‌کردم که صدایم را بلند کردم :«کی به تو اجازه داده اسم منو ببری؟» با لب‌های پهن و چشمان ریز و سیاهش نیشخندی نشانم داد و همه خویشتن‌داری دخترانه‌ام را به تمسخر گرفت :«همین کارا رو می‌کنی که هیچکس نمیاد سمتت! هم انقدر سخت نمی‌گرفت که تو می‌گیری!» 💠 عصبانیت طوری در استخوان‌هایم دوید که سرانگشتانم برای زدن کشیده‌ای به دهانش راست شد و با همان دستم دسته کیفم را چنگ زدم تا خشمم خالی شود. این جوانک تازه از برگشته کجا داعش را دیده بود و دیگر لیاقت نداشت حتی صدایم را بشنود که از اتاق بیرون رفتم. 💠 می‌شنیدم همچنان به ریشخندم گرفته و دیگر نمی‌فهمیدم چه می‌گوید که حالا فقط چشمان کشیده و نگاه نگران آن جوان را می‌دیدم. او به گمانش فقط به تمسخرم گرفته و با همین یک جمله کاری با دلم کرده بود که دوباره خمار خیال او خانه خاطراتم زیر و رو شده بود. 💠 از بیمارستان خارج شدم و از آنهمه شور و نشاط این صبح تنها صحنه آن شب شیدایی پیش چشمانم مانده بود که قدم‌هایم را روی زمین می‌کشیدم و دوباره حضورش را می‌خوردم. از آخرین دیدارش سه سال گذشته بود و هنوز جای خالی‌اش روی شیشه احساسم ناخن می‌کشید که موبایلم زنگ خورد. 💠 گاهی اوقات تنها مرهم درد دوری می‌شود که کودکانه آرزو کردم او پشت خط باشد و تیر خیال‌بافی‌ام به سنگ خورد که صدای نورالهدی در گوشم نشست. مثل همیشه با آرامش و مهربانی صحبت می‌کرد و حالا هیجانی زیر صدایش پیدا بود که بی‌مقدمه پرسید :«آمال میای بریم ؟» 💠 کنار خیابان منتظر تاکسی ایستادم و حس کردم سر به سرم می‌گذارد که بی‌حوصله پاسخ دادم :«تازه شیفتم تموم شده، خسته‌ام!» بی‌ریاتر از آنی بود که دلگیر حرفم شود، دوباره به شیرینی خندید و شوخی کرد :«خب منم همین الان از شیفت برگشتم خونه! تازه مگه همیشه دوست نداشتی محبت اون پسره رو جبران کنی؟ اگه می‌خوای الان وقتشه!» 💠 نگاهم به نقطه‌ای نامعلوم در انتهای خیابان خیره ماند و باور نمی‌کردم درست در همان لحظاتی که او شده بودم، نامش را از زبان نورالهدی بشنوم که به لکنت افتادم :«چطور؟» طوری دست و پای دلم را گم کرده بودم که نورالهدی هم حس کرد و سر به سرم گذاشت :«یعنی اگه اون باشه، میای؟» 💠 حس می‌کردم دلم را به بازی گرفته و اینهمه تکرار حالم را به هم ریخته بود که کلافه شدم :«من چی کار به اون دارم!» رنجشم را از لحنم حس کرد، عطر خنده از صدایش پرید و ساده صحبت کرد :« داره نیروهای رو برای کمک به سیل می‌بره ایران.»...
🔴 سرپرستی آمریکا را نمی‌خواهیم ♦️ امام خمینی(ره): ما حرفمان از اول تا حالا اين بوده است كه ما يك مملكتى داريم براى خودمان مى‌خواهيم. ما نمى‌خواهيم سرپرست ما باشد. ما نمى‌خواهيم همه منافع اين ملت را امريكا ببرد. ♦️ ما سرپرست لازم نداريم. كى مى‌تواند بگويد كه نخير، بايد حتماً يك كسى ديگر بيايد و شما را اداره كند؟ به شما چه ربط دارد؟ ما يك مملكتى داريم مال خودمان، مخازنش هم مال خودمان؛ خودمان مى‌خواهيم اداره كنيم. ۱۷مهر۵۷
http://l1l.ir/2o-6 🔴«کاپیتولاسیون» به زبان ساده! ♦️امام خامنه ای :«[پیش از پیروزی ] آمریکائی‌ها چند ده هزار مامور در ایران داشتند اینها مامورین سیاسی بودند، امنیتی بودند، نظامی بودند؛ در داخل مجموعه‌ی مدیریت ایران - چه در ارتش، چه در سازمانهای اطلاعاتی، چه در بخشهای برنامه‌ریزی، چه در بخشهای گوناگون دیگر - نشسته بودند، پول و مزد خودشان را به اضعاف مضاعف از دولت ایران میگرفتند، اما برای کار میکردند. این کار بدی بود که در کشور ما اتفاق افتاده بود. رژیم طاغوت به خاطر وابستگی‌اش به آمریکا، به خاطر مزدوری‌اش برای آمریکا، بتدریج در طول چند سال اینها را داخل کشور آورده بود. تا اینجای کار، بد بود؛ اما آنچه که اتفاق افتاد، یک چیز بد مضاعف بود، بد به توان چند بود. ♦️ آن کار بد مضاعف این بود که آمدند در مجلس شورای ملی و مجلس سنای آن روز تصویب کردند که مامورین آمریکائی از دادگاه‌های ایران و امکانات قضائی و امنیتی ایران معافند. یعنی اگر فرض کنید یکی از این مامورین جرم بزرگی در ایران مرتکب شود، دادگاه‌های ما حق ندارند او را به دادگاه بطلبند و محاکمه کنند و محکوم کنند؛ این اسمش است. ♦️این نهایت ضعف و وابستگی یک ملت است که بیگانگان بیایند در این کشور، هر کاری دلشان میخواهد، بکنند؛ دادگاه‌های کشور و پلیس کشور اجازه نداشته باشند اندک‌تعرضی به اینها بکنند. آمریکائی‌ها این را از رژیم خواستند، رژیم طاغوت هم دودستی تقدیمشان کرد: قانون کاپیتولاسیون.» ♦️ : حضور سُلطه‌طلبانه‌ی مأموران آمریکایی در ایران در زمان رژیم پهلوی و تصویب قانون کاپیتولاسیون در جهت مصونیت آنها
🔴 دو روز نیست که با سر رفاقت باز کرده. تا دیروز حکم گاو شیرده رو برای داشت و بدون اجازه‌اش حتی نفس نمی‌کشید؛ اما الان برا آمریکا لات بازی در میاره و به فرستاده‌هاش می‌گه: "هر کاری که خودم صلاح بدونم و دلم بخواد انجام می‌دم." 🔹حالا فهمیدید چرا مستکبرا از می‌ترسن؟!
✍️ 💠 دوسال پیش به هوای هوس پسری سوری رو در روی خانواده‌ام قرارگرفتم و حالا دوباره عشق سوری دیگری دلم را زیر و رو کرده و حتی شرم می‌کردم به ابوالفضل حرفی بزنم که خودش حسم را نگفته شنید، هلال لبخند روی صورتش درخشید و با خنده خبر داد:«یه ساعت پیش بهش سرزدم، به هوش اومده!» از شنیدن خبر سلامتی‌اش پس از ساعت‌ها لبخندی روی لبم جا خوش کرد و سوالی که بی‌اراده از دهانم پرید:«می‌تونه حرف بزنه؟» و جوابم در آستین شیطنتش بود که فی‌البداهه پاسخ داد:«حرف می‌تونه بزنه، ولی نمی‌تونه بکنه!» 💠 لحنش به‌حدی شیرین بود که میان گریه به خنده افتادم و او همین خنده را می‌خواست که به سمتم آمد، سرم را بوسید و برادرانه به فدایم رفت:«قربونت بشم من! چقدر دلم برا خنده‌هات تنگ شده بود!» ندیده تصور می‌کرد چه بلایی از سرم رد شده و دیگر نمی‌خواست آسیبی ببینم که لب تختم نشست، با دستش شکوفه‌های اشکم را چید و ساده صحبت کرد:«زینب جان! داره با سر به سمت جنگ پیش میره! دو هفته پیش دو تا ماشین تو منفجر شد، دیروز یه ماشین دیگه، شاید امروز یکی دیگه! سفرای کشورهای خارجی دارن دمشق رو ترک می‌کنن، یعنی غرب خودش داره صحنه جنگ رو برای آماده می‌کنه!» 💠 از آنچه خبر داشت قلبش شکست، عطر خنده از لبش پرید، خطوط صورتش همه در هم رفت و بی‌صدا زمزمه کرد:« داره میفته دست تکفیری‌ها، حمص همه آواره شدن! آماده لشگرکشی شده و کشورهای غربی و عربی با همه توان تجهیزش کردن! این تروریست‌هام همه جا هستن، از کنار هر ماشین و آدمی که تو دمشق رد میشی شاید یه انتحاری باشه، به‌خصوص اینکه تو رو میشناسن!» و او آماده این نبرد شده بود که با مردانگیِ لحنش قد علم کرد:«البته ما آموزش نیروهای سوری رو شروع کردیم، و تصمیم گرفتن هسته‌های مردمی تشکیل بدیم و به امید خدا نفس این رو می‌گیریم!» 💠 و دلش برای من می‌تپید که دلواپس جانم نجوا کرد:«اما نمی‌تونم از تو مراقبت کنم، تو باید برگردی !» سرم را روی بالشت به سمت سِرُم چرخاندم و دیدم تقریباً خالی شده است، دوباره چشمان بی‌حالم را به سمتش کشیدم و معصومانه پرسیدم:«تو منو به‌خاطر اشتباه گذشته‌ام سرزنش می‌کنی؟» 💠 طوری به رویم خندید که دلم برایش رفت و او دلبرانه پاسخ داد:«همون لحظه‌ای که تو حرم (علیهاالسلام) دیدمت، فهمیدم خودش تو رو بخشیده عزیزدلم! من چرا باید سرزنشت کنم؟» و من منتظر همین پشتیبانی بودم که سوزن سِرُم را آهسته از دستم کشیدم، روی تخت نیم‌خیز شدم و در برابر چشمان متعجب ابوالفضل خجالت کشیدم به احساسم اعتراف کنم که بی‌صدا پرسیدم:«پس می‌تونم یه بار دیگه...» 💠 نشد حرف دلم را بزنم، سرم از به زیر افتاد و او حرف دلش را زد:«می‌خوای به‌خاطرش اینجا بمونی؟» دیگر پدر و مادری در ایران نبود که به هوای حضورشان برگردم، برادرم اینجا بود و حس حمایت مصطفی را دوست داشتم که از زبانش حرف زدم:«دیروز بهم گفت به‌خاطر اینکه معلوم نیس سوریه چه خبر میشه با رفتنم مخالفت نمی‌کنه!» که ابوالفضل خندید و رندانه به میان حرفم آمد:«پس خواستگاری هم کرده!» 💠 تازه حس می‌کرد بین دل ما چه گذشته که از روی صندلی بلند شد، دور اتاق چرخی زد و با شیطنت نتیجه گرفت :«البته این یکی با اون یکی خیلی فرق داره! اون مزدور بود، این !» سپس به سمتم چرخید و مثل همیشه صادقانه حرف دلش را زد:«حرف درستی زده. بین شما هرچی بوده، موندن تو اینجا عاقلانه نیست، باید برگردی ایران! اگه خواست می‌تونه بیاد دنبالت.» 💠 از سردی لحنش دلم یخ زد، دنبال بهانه‌ای ذهنم به هر طرف می‌دوید و کودکانه پرسیدم:«به مادرش خبر دادی؟ کی می‌خواد اونو برگردونه خونه‌شون ؟کسی جز ما خبر نداره!» مات چشمانم مانده و می‌دید اینبار واقعاً شده‌ام و پای جانم درمیان بود که بی‌ملاحظه تکلیفم را مشخص کرد:«من اینجا مراقبش هستم، پول بلیط دیشبم باهاش حساب می‌کنم، برا تو هم به بچه‌ها گفتم بلیط گرفتن با پرواز امروز بعد از ظهر میری ان‌شاءالله!» 💠 دیگر حرفی برای گفتن نمانده و او مصمم بود خواهرش را از سوریه خارج کند که حتی فرصت نداد مصطفی را ببینم و از همان بیمارستان مرا به فرودگاه برد. ساعت سالن فرودگاه روی چشمم رژه می‌رفت، هر ثانیه یک صحنه از صورت مصطفی را می‌دیدم و یک گوشه دلم از دوری‌اش آتش می‌گرفت. تهران با جای خالی پدر و مادرم تحمل کردنی نبود،دلم می‌خواست همینجا پیش برادرم بمانم و هر چه می‌گفتم راضی نمی‌شد که زنگ موبایلش فرشته نجاتم شد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻اینجا است، همانجایی که یکسال است به عالم و آدم پول میدهد تا ثابت کند پلیس ایران یک دختر را کشته است و بخاطر آن باید حکومت تغییر پیدا کند، سندی ندارند ولی میگویند کشته است. با استدلال خودشان الان باید مردم آمریکا براندازی کنند؟! یادم نبود اونجا آمریکاست و میتونند بکشند
🔴امام خمینی: ی جنایتکار باید بداند ملت عزیز و خمینی تا نابودی کامل منافعش او را راحت نخواهند گذاشت 16خرداد60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️چرا با آمریکا و اسرائیل صلح نمی کنیم تا خوشبخت و مرفه بشیم؟!
🔻 نصب بنر بزرگی در کالیفرنیا، به احترام آرون بوشنل، سرباز آمریکایی که در مقابل سفارت اسرائیل در واشنگتن خودسوزی کرد.
🚨 / آخرین وحشت در اردوگاه صهیونیستی از ترس ایران (۲) 🟣 ناوگان پنجم نیروی دریایی در خلیج فارس (مستقر در بحرین) به حالت صد در صدی در آمد. 🔵 بایدن رئیس‌جمهور خواب‌آلوی ایالات متفرقه آمریکا: ارادهٔ ما برای ، آهنین است! 🔴 شبکه ۱۴ عبری: در کنار شکست ننگین اطلاعاتی، برای مقابله با محور ایران (نیروهای )، تنهای تنها مانده‌! 🔥 وزارت دفاع (جنگ) آمریکا، پنتاگون: ایران و نیروهای نیابتی آن (محور مقاومت) به اسرائیل، قریب الوقوع است. 🟤 منابع عبری: دیپلمات‌ها و خبرنگاران برای آماده میشوند؛ تعدادی تلفن ماهواره‌ای برای حفظ ارتباطات توزیع شده! ⚪️ شرکت هواپیمایی آلمانی لوفت هانزا، تمام پروازهای خود را به از تهران، به طور موقت متوقف کرد. 🔴 منابع میدانی مطلع گزارش دادند که سطح آمادگی نیروهای مسلح در افزایشه یافته 🟤 نیروی هوایی خود را برای پاسخ به حملات ایران به درون سرزمین‌های اشغالی، به حالت درآورده 🟢 یکپارچه‌ی نیروهای مسلح ایران، قرارگاه خاتم‌الانبیاء، در سرتاسر کشور به حالت درآمده ⚫️ رویترز در اعلام کرد که پس از ، درصورت ادامه‌ی تنش توسط ، تمامی نیروهای نیابتی در منطقه (نیروهای مقاومت) در ، ، و ، به شکل همزمان، به اسرائیل و پایگاه‌های در خاورمیانه (غرب آسیا)، هجوم خواهند کرد. 💚 السلام علیک یا امیرالمومنین 🇮🇷🇵🇸
🔹شکست ۸ لایه پدافندی ابرقدرت‌ها😁 🔻🔻🔻🍃اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ کپی با ذکر صلوات ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
🔻🔻🔻 چین رسما اعلام کرد که از عضویت فلسطین به عنوان عضو رسمی سازمان ملل حمایت می کند. 🍃أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُها عِبادِی الصَّالِحُون🍃 🍃وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ🍃
🔸دریادار سیاری: پاسخ ارتش و سپاه به عبور از خط قرمزهای نظام، قاطع و سخت است رئیس ستاد و معاون هماهنگ کننده ارتش: 🔹ارتش و سپاه هرگونه اقدام مذبوحانه و تعدی به مرزهای ایران و عبور از خط قرمزهای نظام مقدس جمهوری اسلامی را با پاسخی قاطع، سخت و پشیمان کننده پاسخ داده و خواهند داد. 🍃وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة وَ مِن رِباطِ ال‍خَیل تُرهِبونَ به عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم🍃 🔻چرا عملیاتی که ایران انجام داد کار بزرگی بود
🔻سلام گرگ بی طمع نیست با کشف معدن جدید لیتیوم در ایران، ایران از چهارمین کشور به اولین کشور جهان با بیشترین معدن لیتیوم در جهان تبدیل شده! ماشین های تسلا برقی و تمام اکوسیستمش برقی هستند و قلب تپنده باطری ها لیتیوم هستش:) فک کنم الان مشخصه چرا ایلان ماسک میخواد مذاکره کنه! ‌