شهادت امام(ع) به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام(ع) جنگید تا شهید شد.
*نزدیک غروب آفتاب*
سر امام(ع) را از بدن جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد.
آنگاه، به دستور عمر سعد، بر بدن مطهر امام(ع) و یارانش اسب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
*۱۸:۴۹ مقارن با اذان مغرب*
داستان روز غمانگیز عاشورا، اینطور تمام میشود! در حالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید! چرا که من بهترین مردمان را کشتهام!»
السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین،
الالعنة الله على القوم الظالمين من الاولين والاخرين
التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیارت عاشورا در روز عاشورا
*تقویم عاشورا*
✍️*معاونت علمی و پژوهشی مرکز بسیج وزارت میراث فرهنگی*
طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی»، واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی ۲۱ مهر سال ۵۹ هجري شمسی میشود.
تاریخ شمسی هم مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و میشود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ، حرفهای مقتلنویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند.
*روز عاشورا چگونه گذشت؟*
در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳-+ دقیقه اختلاف میتواند داشته باشد) را استخراج کردهایم و روایات مقتلنگارها را با این ساعتها تنظیم کردهایم.
*۵:۴۷ اذان صبح*
امام(ع) بعداز نماز صبح، برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب...
خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعداز نماز صبح، به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
*حدود ساعت ۶:۰۰*
امام حسین(ع) دستور دادند تا اطراف خیمهها خندق بکنند و آن را با خار بوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
*طلوع آفتاب*
کمی بعد از طلوع آفتاب، امام(ع) سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. رو به روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبهای خواند. صفات و فضایل خودش، پدر و برادرش را یادآوری فرمودند و اینکه کوفیان به امام(ع) نامه نوشتهاند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکردهاند؟
آنها انکار کردند!
امام(ع) نامههایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کردهاست.
یکی از سران جبههی مقابل، از امام(ع) پرسید: چرا حکم ابن زیاد را نمیپذیرد و آنها را از جنگ مقابله با پسر پیامبر(ص) نمیرهاند؟
اینجا بود که امام(ع)، آن جمله معروفشان را فرمودند:
«أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه...
فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده! ذلت از ما دور است.»
سخنرانی امام(ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیدهاست.
*حدود ساعت ۸:۰۰*
بعد از سخنرانی امام(ع)، چند نفر از اصحاب آن حضرت، به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای کوفه بود _ الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان، سخنان مشابهی گفتند.
بعداز سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر دادند.
چند نفری دچار تردید شدند! از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند.
بعید نیست که کسان دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
*حدود ساعت ۹:۰۰*
روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل میکند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد.
اولین تیر را به سمت سپاه امام(ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد:
«نزد عبیدالله، شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.»
بعداز انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند:
«اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چارهای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.»
چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمیدانیم. تعداد کشتگان تیراندازی با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شدهاست.)
*حدود ساعت ۱۰:۰۰*
بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن، در ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود:
«به گمانم حریف کشندهای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین(ع) حمله کرد اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت.
بعداز عقبنشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیرباران کردند که آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام(ع)، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح، آن نفرات را ۵۰ نفر و ابن شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کردهاست.
اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت.
امام(ع) او را دعا کرد.
گروهی از سپاه شمر خواستند
از پشت سر به امام(ع)حمله کنند. زهیر و ۱۰ نفر به آنها حمله کردند.
*حدود ساعت ۱۱:۰۰*
بعداز این حملات، امام(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد.
اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند که کسی از بنیهاشم به میدان برود.
انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند.
بعضی «در مقابل نگاه امام(ع)» شهید شدند.
یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم.
مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».
یک بار، هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
*اذان ظهر*
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد.
چون که نوشتهاند، امام(ع) خطاب به اصحاب فرمودند:
یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم.
یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد.
امام(ع) از شهادت حبیب متأثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
امام(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند.
نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
*حدود ساعت ۱۳:۰۰*
۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند.
بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر(س) بود.
البته الفتوح، عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خواندهاست. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود:
«ای پسرعموهای من، بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
*حدود ساعت ۱۴:۰۰*
عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند.
عباس(ع) اجازه میدان خواست، اما امام(ع) او را مأمور رساندن آب به خیمهها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت، در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله(ع) سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار، بعداز مرگ برادر عزیزش، گریه کرد و فرمود:
«اکنون دیگر پشتم شکست.»
*حدود ساعت ۱۵:۰۰*
امام(ع) به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی کند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند.
وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخوارهاش علی اصغر(س) را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.
امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند.
شمر و ۱۰ نفر به مقابله با امام(ع) آمدند.
بعداز شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.
در مقاتل نوشتهاند: زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود، کسی جرأت نمیکرد به سمت ایشان برود، اهل حرم از صدای اسب ایشان (ذوالجناح) متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن(ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند:
«خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
*۱۶:۰۶ مقارن با اذان عصر*
وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین(ع) کشته شود، شنیدم که میگفت:
«به خدا پس از من، کسی را نخواهید کشت که خداوند از کشتن او، بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.»
گوید: آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای بر شما! منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!»
گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد...
*حدود ساعت ۱۷:۰۰*
بعداز شهادت امام(ع)، عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشتهاند تمام این افراد، بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبان برای خیمهها گذاشت.
یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعداز
شهادت امام(ع) به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام(ع) جنگید تا شهید شد.
*نزدیک غروب آفتاب*
سر امام(ع) را از بدن جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد.
آنگاه، به دستور عمر سعد، بر بدن مطهر امام(ع) و یارانش اسب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
*۱۸:۴۹ مقارن با اذان مغرب*
داستان روز غمانگیز عاشورا، اینطور تمام میشود! در حالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید! چرا که من بهترین مردمان را کشتهام!»
السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین،
الالعنة الله على القوم الظالمين من الاولين والاخرين
التماس دعا
هدایت شده از سماح مرکز مشاوره اسلامی حوزه قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذکر مصیبت امام حسین(علیهالسلام)
در مقاتل مینویسند حسین(علیهالسلام) امروز، وقتی خودش به میدان آمد، به بیبیها سفارش کرد که از خیمهها بیرون نیایید! لذا اینها همه در خیمهها بودند. حضرت حمله میکرد و برمیگشت بر روی یک بلندی میایستاد و با صدای بلند میگفت: «لَا حَولَ وَ لَا قُوَّةَ إلَا بِالله». گاهی میآمد تکبیر میگفت؛ «الله اکبر» صدای حضرت که به بیبیها میرسید، دلشان آرام میگرفت.
سید مینویسد، حضرت لحظاتی ایستاد: «فَوَقَفَ يَستَرِيحَ سَاعَةً» ایستاد تا مقداری استراحت کند. آخر حسین(علیهالسلام) دیگر خسته شده بود. «إذ أتَاهُ حَجَرٌ فَوَقَعَ عَلَى جبهَتِهِ» سنگی آمد و به پیشانی حسین(علیهالسلام) خورد. خون سرازیر شد، جلوی دیدگان حسین(علیهالسلام) را گرفت. «فَأخَذَ الثَّوبَ لِيَمسَحَ الدَّمَ عَن جبهَتِهِ» حسین(علیهالسلام) دست برد دامن پیراهن را بالا آورد تا خون را از چهره پاک کند. «فَأتَاهُ سَهمٌ مَسمُومٌ لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ فِی صَدرِهِ»، در نسخه بدل دارد « فَوَقَعَ عَلَى قَلبِهِ فَانقَلَبَ مِن فَرَسِهِ»[16]
حسین(علیهالسلام) به زمین آمد، من عبارات را ترجمه نمیکنم. مرکب خودش را به خون حسین آغشته کرد، شیهه میکشید و به طرف خیمهها میرفت. این زن و بچه در انتظار این بودند که دوباره صدای آقا را بشنوند و دلشان آرام بگیرد. صدای مرکب را شنیدند، اما از راکب خبری نیست. از خیمهها بیرون ریختند، با مرکبی مواجه شدند که آلوده به خون است، دور او را گرفتند. هر کدام از او سؤالی میپرسد. در میان نازدانه دختر حسین سکینه آمد، به مرکب رو کرد و گفت: « یَا جَوَادُ! هَل سُقِیَ أبِی أم قَتَلُوهُ عَطشَاناً؟».
در پاسخ به این نامه👇
https://www.instagram.com/p/Cg_oRezg-Fh/?igshid=MDJmNzVkMjY=
با سلام و احترام. جناب آقای دکتر پورشریفی گرامی، تا جایی که خاطرمان است، شما از اساس منکر چیزی تحت عنوان روانشناسی یا مشاوره اسلامی هستید. در نامه هم اذعان داشته اید که فعالیت های حرفه ای تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران است. حال یک پرسش مطرح است: شما پیشتر مخالفت خود را با تشکیل کمیسیون روانشناسی اسلامی اعلام کرده بودید. همان کمیسیونی که متشکل از روانشناسانی است که تخصص دینی هم دارند و طبیعتا اگر مشاور یا روانشناسی با رویکرد دینی بخواهد فعالیت کند باید از چنین کمیسیونی تاییدیه بگیرد، درست مانند فعالیت سایر کمیسیون ها. قابل حدس است که شما نظارت حوزه علمیه بر محتوای معارض با دین برخی مشاوره ها را هم برنمی تابید. با استقلال حوزه در دادن مجوز هم که مخالف هستید. ممکن است بفرمایید مشاور و روانشناس با رویکرد دینی و بلکه مراجع دینداری که طالب مشاور با رویکرد دینی است در جمهوری اسلامی به کجا می تواند مراجعه کند؟! این چه جبری است که بر فضای مشاوره و روانشناسی حاکم کرده اید؟!
http://eitaa.com/islamic_psychology
کارزار حمایت ازسازمان نظام در مخالفت طرح مجوز مشاوره با رویکرددینی واسلامی به حوزه های علمیه
این کارزار از اهمیت بسیار بالایی برای آینده حرفه ای روانشناسی و مشاوره برخوردار است .
بر همه ما واجب است که نه تنها حمایت لازم را داشته باشیم ،بلکه ضمن انتشار آن به صورت استوری،ارسال در گروه ها و.... به همه دانشجویان،روانشناسان،مشاورین ،خانواده های ایشان و همه مردم جهت حمایت جدی از این کارزار دعوت نماییم.
تعدادی از نمایندگان طرحی را به ریاست مجلس ارائه دادهاند که بر اساس آن طلاحیت اعطای مجوز مشاوره روانشناسی که اکنون در اختیار نظام روانشناسی و مشاوره کشور است، در اختیار حوزههای علمیه قرار بگیرد.
متاسفانه عده زیادی کارزاری را علیه طرح مجلس شورای اسلامی در حمایت از مجوز مشاوره اسلامی به حوزههای علمیه راه اندازی کردند👆👆👆
باید #روانشناسان حوزوی و #اساتید و #طلاب و #متدینین کارزار #عاشورایی در حمایت از طرح مجلس را بزودی راه اندازی کنند
طرح مجلس بزنگاه تاریخی در حمایت از مشاوره اسلامی توسط حوزههای علمیه است
نباید فرصت را از دست داد
در همین زمینه فردا جلسه مهمی برگزار میشود و تصمیمات آن به اطلاع رسانده می شود
مراکز مشاوره اسلامی سماح حوزههای علمیه
مجمع مشاوران و روانشناسان حوزوی
@ravanshenasa
اعتراض رییس دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران به طرح مجلس برای صدور مجوز مشاوره روانشناسی به حوزه علمیه
@AkhbareFori
حمایت از سازمان نظام روانشناسی در مخالفت با طرح مجوز مشاوره با رویکرد دینی و اسلامی به حوزههای علمیه
جناب آقای دکتر قالیباف
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
با سلام و احترام
اخیراً تعدادی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی طرحی را مبنی بر صلاحیت اعطای مجوز مشاوره با رویکرد دینی و اسلامی به صورت مستقل در اختیار مرکز مدیریت حوزههای علمیه علمی کشور ارائه نمودهاند که قرار است در صورت تصویب این موضوع با اضافه شدن یک تبصره ذیل ماده یک قانون تشکیل سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران محقق شود.
به استحضار میرساند این طرح واجد اشکالات زیر بوده و موجب نگرانیهای زیادی در جوامع دانشگاهی و علمی خصوصاً در بین روانشناسان و مشاوران گردیده است:
الف) روانشناسی و مشاوره به عنوان یک علم و حرفه در چند سال اخیر پیشرفتهای زیادی نموده است و با توسعه آزمایشگاهها، تحقیقات و نظریهها اکثراً نقش مهمی در ارتقاء سلامت روان و بهبود کیفیت زندگی ایفا میکند و همانند حرفه پزشکی کسانی میتوانند در این کار تخصصی انجام وظیفه کنند که با موفقیت در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری مبانی علمی از جمله نظریهها، سنجش، آسیبشناسی روانی، روانشناسی رشد، رویکردهای درمانی و... را گذرانده و پس از دوران تحصیل نیز با گذراندن دورههای کارورزی نهایتاً صلاحیت علمی و حرفهای آنان احراز گردد و آنگاه میتوانند صلاحیت حرفهای را کسب کنند.
ب) سلامت روان امری خطیر و حساس است و هر کسی نمیتواند در این موضوع بسیار مهم ورود کند. رهبر معظم انقلاب اسلامی(ره) در دیدار اعضای شورای مرکزی توصیه اکید فرمودند: «سلامت روان امر حساس و خطیر است و شورای مرکزی در تدوین ضوابط و اجرای آنان باید دقت لازم را مبذول نمایند». بنابراین قوانین سازمان برگرفته از اسناد بالادستی همچون فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی و قانون تشکیل مصوب مجلس شورای اسلامی، در جهت صدور پروانه فعالیت پس از گذراندن دورههای دانشگاهی و علمی در برد تخصصی سازمان باید صلاحیت آنان احراز شود.
ج) سازمان نظام روانشناسی و مشاوره مولود مجلس شورای اسلامی و یادگار رهبر معظم انقلاب اسلامی در مدت ۱۸ سال فعالیت پیشرفتهای زیادی نموده است و برای اجرای اخلاق حرفهای مبتنی بر فرهنگ دینی و اسلامی و بومیسازی رشته گامهای بلندی برداشته و اصولاً مشاوره در بستر فرهنگ دینی و اسلامی امکانپذیر است. این مهم امری ناگسستنی است که میبایست به جای انفکاک در اجرا، ظرفیت دو طرف (دانشگاه و حوزه) در جهت کیفیسازی و بومیسازی رشته به کار گرفته شود.
این سازمان با داشتن ۴۲هزار روانشناس و مشاور رسمی کارشناسی ارشد به بالا و ۳۰۰هزار عضو وابسته دارای بزرگترین سرمایه اجتماعی کشور است و هماکنون به جای امید به آینده و تلاش برای بهبود آسیبهای اجتماعی و فردی به شدت نگران طرح ارائهشده توسط تعدادی از نمایندگان در اعطای مجوز مشاوره با رویکرد دینی و اسلامی به حوزههای علمیه است و در صورت تحقق این امر، دودستگی و اختلاف موجب صرف انرژی دو طرف برای اقناع مخاطب در رفع اختلاف و اتهام علیه یکدیگر است. از این رو به هیچ عنوان چنین اقدامی به صلاح سلامت جامعه نخواهد بود.
د) سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در طی فعالیت خود هماکنون دارای ساختار لازم همچون کمیتههای تخصصی ۱۶گانه تربیت متخصصان خبره، دفاتر استانی، هیئتهای نظارتی مرکزی و استانی و دیگر موارد مورد نیاز که تمام ساختارهای آن شکل گرفته میباشد که هیچکدام از این ساختارها در حوزه علمیه وجود ندارد. این سازمان در طی سالهای ماضی با تمام ارگانها و نهادها و دانشگاهها از جمله حوزههای علمیه با انعقاد تفاهمنامه، همکاریهای پیوسته داشته است. اکنون بیش از ۱۰۰ نفر از روحانیون عضو سازمان و برخی دارای پروانه فعالیت میباشند و سازمان از وجود ذیقیمت آنان استفاده بهینه مینماید. قدر مسلم طرح نمایندگان محترم با روح فرمان حضرت امام خمینی مبنی بر پیوند دانشگاه و حوزه مغایرت دارد و جداسازی آن صدمات جبرانناپذیری به دو طرف وارد میآورد.
ه) اکنون وزارتین علوم تحقیقات و فناوری، بهداشت درمان و آموزش پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی دانشگاه پیام نور و دانشگاههای غیرانتفاعی با داشتن اساتید مجرب و امکانات مناسب و با بهرهگیری از آخرین نتایج تحقیقات علمی و آموزشی مبادرت به تربیت دانشجویان مینماید؛ خوب است حوزههای علمیه در این مقاطع تحصیلی به نیاز به وزارتین پاسخ مثبت دهد و در جهت تربیت دانشجویان و هم مهارتآموزی آنان کمک نماید؛ به هر حال در صورت تصویب چنین طرحی در مجلس شورای اسلامی موجی از نگرانیها ایجاد خواهد شد که لطمات جبرانناپذیری به جایگاه علمی و دانشگاهی این رشته وارد کرده و موجب نارضایتی دانشجویان و به مخاطره افتادن آینده شغلی آنان میگردد.
به دلیل اهمیت موضوع و مسائل متقن در غیرضروری بودن این طرح و مخالفت صریح جامعه روا
نشناسی و مشاوره به خصوص سازمان نظام روانشناسی با طرح مزبور، درخواست داریم دستور توقف و از دستور خارج کردن آن صادر گردد. قبلاً اقدام شایسته حضرتعالی موجب امتنان و تشکر می باشد.
رونوشت:
- روسای محترم کمیته های کمیسیون های اجتماعی،آموزش و تحقیقات،بهداشت و درمان جهت استحضار و دستورات لازم
- رئیس محترم پژوهشهای مجلس شورای اسلامی جهت استحضار و دستورات لازم
- روسای شوراهای استانی جهت ملاحظه و رایزنی با نمایندگان مجلس شورای اسلامی
- نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی جهت استحضار
هدایت شده از اسحق حیدری
این کار سازمان نظام آدم یاد این ضرب المثل میندازه: دزد پر رو یقه صاحب خونه میگیره .
بجای اینکه حوزه به عنوان حافظ امنیت دینی و اعتقادی مردم از سازمان نظام طلبکار باشه که چرا تو کلینیک های تحت نظارت سازمان نظام کارهای خلاف شرع و عرف انجام میشه (از لمس کردن حرام گرفته تا توصیه های خلاف شرع)، اینها دارن تعیین تکلیف میکنن که حوزه نمیتونه کار مشاوره و رواندرمانی انجام بده .
استاد حسینخانی:
این دست و پا زدن ها برای آن است که آقایان میخواهند انحصار طلبی خود را حفظ کنند. شاهد آن هم اینکه از برنامه وزارت اقتصاد در جهت الکترونیکی شدن صدور مجوزها طفره می روند و به دانش آموختگان دانشگاهی هم مجوز نمی دهند. هراس از محدود شدن یکه تازی آقایان است و این نشان میدهد مجلس نقطه درستی را نشانه گرفته است.
سلام جناب ایزدخواه بنده از بوشهر براتون پیام میفرستم
جناب آرمان شادمان
استادمشاور بوشهر:
پیام استاد شادمان به پیج اینستاگرام «روح الله ایزدخواه» نماینده مردم تهران در مجلس
که از این طرح حمایت کرده و امضاش کرده
👇👇👇
بنده هم حوزه درس خوندم و هم دانشگاه ... حوزه سطح 2 فقه اصول گرفتم و الآن هم دارم سطح 3 مشاوره اسلامی می گیرم
در کنار حوزه، کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی هم گرفتم
در رابطه با طرحی که زحمت کشیدید و امضا کردید (اعطای مجوز راه اندازی مراکز مشاوره به مرکز مدیریت حوزه علمیه) خواستم نکته به عرض برسونم
این طرحی که امضا کردید، گام مهمیه برای این که حوزه از حالت «انزوا» و صرفا «مسجد» خارج بشه و وارد «عرضه های اجتماعی» بشه
از قبل خیلی تاکید میشد که «حوزه» ورود کنه در «علوم انسانی»، انصافا آقای دکتر یکی از زمینه هایی که حوزه خوب ورود کرده و به شدت شاگرد پرورش داده، «مشاوره و روانشناسی» است
اگر یک پرس و جوی ساده کنید میبینید که فقط در «قم»، مراکز حوزوی زیادی رشته «روانشناسی و مشاوره» دارن و خیلی «شاگرد» پرورش دادن: مثل «موسسه امام خمینی»، «موسسه اخلاق و تربیت»، «پژوهشگاه حوزه و دانشگاه»، «مصطفی العالمه»، «مرکز تخصصی امام خمینی» و ...از جمله اون هاست
تازه این ها غیر از «طلبه» هایی است که خودشون میره «دانشگاه» و رشته «روانشناسی و مشاوره» می خونن
حالا فرض کنید این حجم از «طلاب علوم دینی» بخوان ورود کنن در یکی از ساحت های «علوم انسانی» و جریان سازی کنن ... قطعا اتفاق بزرگی میشه ... بنده در شهرستان (بوشهر) هستم و میبینم که اقبال مردم به شدت زیاده به کسانی که «طلبه» هستن ولی تخصصی کار «مشاوره» می کنن
متاسفانه «سازمان نظام روانشناسی و مشاوره»، به شدت «انحصار» درست کرده و حتی به سختی حاضر شده یه «کمیسیون» برای «روانشناسی اسلامی» باز کنه
نه تنها «حوزه»، حتی به «فارغ التحصیلان» دانشگاه هم به سختی «مجوز» میده (تا جایی که آقای «سیاح» بابت «تسهیل مجوز کسب و کار» با سازمان نظام روانشناسی به چالش خورده)
تا وقتی که برای «مشاوره» با رویکرد دینی باید اجازه از افرادی گرفته بشه که اصلا اعتقاد به ورود «حوزه» به این مسائل ندارن، کار پیش نمیره ... باید «حوزه» مستقلا «اعتبار بخشی» بشه و باید در کشور نگاه به «حوزه»، یک نگاه «جامع» بشه ... باید توقع از «حوزه» بره که «مشاور» تربیت کنه و «مرکز مشاوره» بزنه
خواستم عرض کنم که سال ها مراکز حوزوی، «طلبه» هایی تربیت کردن که تحصیلات تخصصی «روانشناسی و مشاوره» دارن و این زمینه کاملا فراهمه که «حوزه» ورود کنه به این عرصه؛ منتها در این مرحله، گام بعدی رو امثال حضرتعالی (که در جایگاه قوه مقننه) هستید میتونید انجام بدید و این «تحول» رو رقم بزنید، تحولی که از ابتدای «انقلاب» از «حوزه» انتظار میرفت و الآن با امضا و رای شما میتونه محقق بشه
با سلام و احترام
اعظم الله اجورنا واجورکم بمصابنا بالحسین و اصحابه علیهم السلام.
در خصوص طرح مجلس:
اکثر حرف ها رابا جزییات دنبال می کنیم، جلسات مهمی برگزار شده و نکات دقیقی مطرح شده و ادامه دارد که فعلاً نمی توانم به آن بپردازم،
لطفاً کمی صبر کنید
ممنون
مجتبی رضایی
مدیر مشاوره و خانواده حوزههای علمیه
✨دستگاههای صادر كننده مجوز كسب و كار به فرمان رهبری گوش دهند✨
حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در بخشی از سخنرانی خود در شب دوازدهم محرم به موضوع تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار اشاره کرد و گفت: رهبر معظم انقلاب میفرمایند در کشور ما بیشترین موانع کسب و کار وجود دارد که باید برداشته شود؛ اگر نظام پزشکی، نظام روانشناسی، کانون وکلا و سایرین به همین فرمان رهبر عمل کنند و تغییراتی در رویه گذشته خود دهند قطعا تحولی جدی در برداشت موانع کسب و کار ایجاد خواهد شد.
وی با اشاره تلویحی به اقدام احتمالی مجلس برای بازنگری در اختیارات سازمانهایی که زیر بار تسهیل صدور مجوز نمیروند گفت: شاید اگر خود این نظاماتی که اشاره شد، اقدام به پذیرش قانون و مسیر تعیین شده از سوی رهبری کنند نیازی به مصوبه مجلس هم نباشد.
پناهیان با اشاره به تجربه موفق سایر کشورها در تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار یادآور شد: به گفته کارشناسان فقط با باز شدن مسیر دریافت مجوز ۳ میلیون شغل برای تحصیل کردگان کشور ایجاد میشود.
وی تحقق این هدف را نیازمند توجه جدی به سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری دانست که مسیر کارشناسی عمیقی را از تدوین تا ابلاغ طی میکند.
بر اساس این گزارش پیش از این سیدامیر سیاح، رئیس مرکز مطالعات و بهبود محیط کسب و کار وزارت امور اقتصادی و دارایی با اشاره به جلسه اخیر کمیته حمایت از تولید مجلس شورای اسلامی، از اراده مجلس برای باز پس گیری اختیار دستگاههای خود انتظام صادر کننده مجوز به دلیل سوء استفاده آنها از اختیارات قانونی شان خبر داده بود.
🔴آغاز ثبت نام و انتخاب رشته های بدون آزمون کنکور از ۱۸ مرداد
🔸بنا بر اعلام سازمان سنجش آموزش کشور، ثبت نام داوطلبان رشتههایی که پذیرش آنها در آزمون سراسری مهر ماه سال ۱۴۰۱ صرفاً بر اساس سوابق تحصیلی (معدل کتبی دیپلم) انجام میشود، از طریق درگاه اطلاع رسانی این سازمان از روز سه شنبه ۱۸ مرداد آغاز میشود و در روز یکشنبه ۲۳ مردادماه پایان مییابد.