eitaa logo
🥀روایت شهدا🥀
88 دنبال‌کننده
703 عکس
386 ویدیو
2 فایل
حضرت آیت الله خامنه: نگذارید نام شهدا و یاد شهدا فراموش بشود و یا در جامعه‌ی ما کهنه بشود. باید یاد حقیقت و خاطره‌ شهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن، زنده نگه داشت.🌱✌🏻 ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 | 🔻اعتقادات مذهبی قلبی اش خیلی زیاد بود، منیتی نداشت بدون اینکه در ظاهر بخواهد به مردم نشان دهد.همش در نهانش بود نه آشکار بلکه فقط بین خودش و خدایش بود. 📍 بدی اگر در خانواده و دیگران می دید زود فراموش می کرد ولی خوبیشون را حسابی به خاطر می سپرد و قدر دانشان بود... طاقت نداشت غم خانواده و یا کسی را ببیند همیشه سعی می کرد خانواده و اطرافیانش را از خود راضی نگه دارد. بله! همین خوبی هایش بود که از آن یک شهید ساخت. @ravayatshahidan
🔰 | 🌟 به مناسبت سالروز 🔅 تاریخ تولد: ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ ❤️ تاریخ شهادت: ۱ آبان ۱۳۹۴ 📌 مزار شهید: بهشت رضوان 🕊محل شهادت: حلب، سوریه 🔻 هرچه تقویم را زیر و رو کردم تولد تا شهادتش در مُحرم خلاصه می شود. قرار بیقرار را ورق زدم فهمیدم مادرش، او را نذر حضرت عباس کرده بود. 🔅 حسرت هایش برای نبودن در کربلا، کار دستش داد. بی قراری اش با چهارشنبه های نذر و روضه هیئت بیشتر شد، پرنده قلبش خانه به خانه پرید تا در طواف حرم عمه سادات آرام گرفت. ➖ نام جهادی را انتخاب کرد.شاید هم ابراهیم شد تا اسماعیل نفسش را قربانی کند. گذشت از دنیا و تعلقاتش حتی از همسر و فرزندانش. ⭐️ دلش در سوریه گرفتار شده بود. اما گاهی ترکش های پا و پهلویش او را مجبور به برگشت می کرد. در مجروحیت هم آرام و قرار نداشت. سرزدن به خانواده شهدا و یاد کردن دوستان شهیدش مرهم دل تنگی هایش بود. ➖ مردانه پای قولش می ماند. با ابوعلی عهد کرد هرکس زودتر شهید شد سفارش دیگری را پیش ارباب کند. با شهادتش شفاعت رفیق جامانده را کرد و ابوعلی هم به کاروان عشاق پیوست. 🚩 مصطفی در صدر قلب ها بود چه در سوریه که سردار دل‌ها از محبتش به او گفت و چه در شهریار که با کارهای فرهنگی اش نوجوان و جوان خاطر خواهش بودند. ◽️او مرد ماندن نبود. از سفره پاسداری از حرم، شهادت می خواست. در روز تاسوعا شهید شد، نگاهی کن به ما اسیران بلاتکلیف. ✍🏻 نویسنده : @ravayatshahidan
🎉🌺 میلاد پر برکت رسول اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) مبارک باد 🌺🎉 @ravayatshahidan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 | پیامبر درست به دنیا معرفی کنیم @ravayatshahidan
☘🌱🌸☘🌱🌸☘🌱🌸 دور هم جمع‌ شده بودند، هر کدام نظری می‌دادند و روی آن پافشاری می‌کردند! 😐 یکی از میان جمع بلند شد و گفت: به هرحال حرف‌های خوبی می‌زدند اخلاقش هم مورد پسند اهل مکه قرار گرفته‌است😊 و همه دوستش دارند❤️ من نظرم این است که همگی به دین او ایمان بیاوریم🙌 بلافاصله مردی با شنیدن این صحبت به‌شدت عصبانی شد و از جا برخاست، صورتش برافروخته شده بود! کاردش می‌زدی خونش در نمی‌آمد 😡 با صدای بلند گفت: پس بت‌های‌مان را چه کنیم؟ با این صحبت چند نفر هم به نشانه تأیید سری تکان دادند پیرمردی قد خمیده با صدایی خش‌دار گفت: من که نمی‌توانم بت بزرگ را بشکنم! 😕 شخص دیگری گفت: پس رفتار دیروزمان را با محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) و یارانش چه کنیم؟ یادتان نیست با آن‌ها چکار که نکرده‌ایم؟ 😔 چه آزار و اذیت‌ها و چنین نسبت‌هایی که به او ندادیم😞 یعنی از رفتار ما چشم‌پوشی می‌کند؟🤔 من که خجالت می‌کشم نزد او بیایم...😓 هنوز حرفش تمام نشده بود که جوانی از وسط جمعیت با صدای بلند گفت: این جور که من شنیده‌ام، محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) خیلی اهل عفو و گذشت است...💗 پس نگران گذشته نباشید، بیایید با هم پیش او برویم و ایمان بیاوریم☺️ برای قوم و قبیله‌مان نیز بهتر است چون همه به او متمایل شده‌اند🙂 😇حرف‌های زیادی بین‌شان رد و بدل می‌شد، کسانی که خیلی مخالف بودند آرام‌‌آرام داشتند صحبت‌های دیگران را قبول می‌کردند، تا این که بالأخره تصمیم گرفتند نزد پیامبر بروند🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂ چند نفری دور پیامبر حلقه زده‌بودند. پیامبر با مهربانی و رویی باز آن‌ها را تحویل گرفت☺️ نماینده‌شان لب به سخن گشود و گفت ما می‌خواهیم مسلمان شویم ولی شرط‌هایی داریم! یکی این که بُت بزرگ‌مان را به دست خودمان نشکنیم. دوم این که تا یک سال مهلت داشته باشیم نماز نخوانیم😥 بقیه افراد هم با تکان دادن سر، حرف او را تأیید می‌کردند👌، و از طرفی گمان می‌کردند پیامبر به‌خاطر بالا رفتن تعداد مسلمان هم که شده شرایط آن‌ها را قبول می‌کند!😄 ✅ولی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: 👇 خیری در دینی که در آن نیست پیدا نمی‌شود! آنها به هم‌دیگر نگاهی کردند و رفتند... @ravayatshahidan
📔 | 📚 عنوان کتاب: خون شریک 🔻گذری بر خاطرات زندگی شهیدمدافع حرم میرزا مهدی صابری ✍🏼نویسنده:مریم علی بخشی @ravayatshahidan
✉ 🌹شهــید احــمد ڪشوری: را از خود دور ڪنید در مـــقابل حـــرف های منـــحرف بی تــفاوت نباشــید! فرزندانتان را آگاه ڪنید و تشویق بـه فـــعالیت در الله ڪـــنید‌. 💌 @ravayatshahidan
🔰 | ‌🔻همسر شهید محمد جعفر سعیدی نقل می کند که در یکی از روزها با شهید نشسته بودیم که یک خاطره بسیار زیبا برایم نقل کرد و گویا می خواست که مرا نیز آماده کند که در شهادتم صبر و حوصله داشته باشم . 🔅 او گفت در یکی از جبهه‌ها جوانی خوش سیما بنام شهید حر خسروی که از بندر گناوه اعزام شده بود را دیدم به او گفتم: که آقای خسروی شما خوب است سری به گناوه بزنید و با پدر و مادر خود ملاقاتی داشته باشید و بعدا بیایید جبهه که ایشان در جواب می گوید من دلم نمی خواهد به پشت جبهه بروم . 📍می خواهم مثل شهید کربلا حر باشم و تا می توانم لشکر امام حسین (ع) را یاری نمایم و این خاطره ای بود که شهید محمد جعفر سعیدی از شهید حر خسروی برایم گفت. ✍🏻 روای :همسر شهید @ravayatshahidan
🔰 | 🌟 «مشکل ما این است که برای رضایت همه کار می‌کنیم جز رضای خدا» 🌷 @ravayatshahidan
🔰 | 🔻اگر این شهدایی که شلمچه، یادگار آنها و این بیابانهای خونین، حامل نشانه‌های آنهاست، نبودند، امروز در این کشور، از استقلال ملی، از شرف ملت، از اسلام و از هیچ چیز ایرانی، نشان برجسته‌ای نبود.  🌟من سرزمین شلمچه را یک سرزمین مقدّس میدانم. این‌جا نقطه‌ای است که ملائکه‌ی الهی که شاهد فداکاری مخلصانه‌ی این شهدای عزیز بودند، به آن تبرّک میجویند. ۱۳۷۸/۰۱/۰۸ @ravayatshahidan
🔰 | 🔻 روح الله پس از گرفتن رضایت پدر و مادر و همسرش، لحظه وداع وقتی دید حنانه دختر یک و نیم ماهه اش گریه می کند، حتی پشت سرش را هم نگاه نکرد. 🔅 بعدها در سوریه گفته بود: وقتی صدای گریه حنانه را شنیدم یک لحظه می خواستم برگردم اما اگر لحظه خداحافظی، یک لحظه برمی گشتم شاید نظرم عوض می شد... ! 📍شما بودین از این دردونه می گذشتین؟؟؟؟ @ravayatshahidan