#درسنامه_روش_سنتی
#علوم_عقلی
↪️ 1⃣ علم منطق
🔻مقطع یادگیری «متوسّطه»
🔹الحاشیة علی تهذیب المنطق للتفتازانی نوشتۀ ملا عبدالله یزدی
🔹الجوهر النّضید فی شرح منطق التّجرید للمحقّق نصیر الدّین الطّوسی نوشتۀ علامه حسن بن یوسف حلّی
🔹تحریر القواعد المنطقیّة فی شرح الرّسالة الشّمسیّة لنجم الدین علی الکاتبی القزوینی معروف به شرح شمسیّه نوشتۀ قطب الدّین محمّد بن محمّد رازی
🔻توضیح:
🔹کتاب حاشیه ملا عبدالله نسبت به دو کتاب دیگر موجزتر است ولی شرح شمسیه در عین عمق و اتقان و دقّت، مبسوطتر و روانتر است. ضمنا متن تهذیب المنطق و متن شمسیّه، مناسب مقطع مقدماتی است ولی آموختن شرح یکی از این دو متن، طلبه را از آموختن متن آن بینیاز میسازد. الجوهر النضید نیز هم از جهت عمق و دقت و هم از جهت جامعیت در نوع خود کم نظیر بلکه شاید بینظیر باشد.
🔻شروح و حواشی:
🔹حاشیه ملا عبدالله
🔸رفع الغاشیة عن غوامض الحاشیة نوشتۀ مرحوم مدرّس افغانی
🔸مقصود الطّالب نوشتۀ آیت الله محمّد علی گرامی دامت إفاضاته
🔸شافیه نوشتۀ استاد حجّت هاشمی خراسانی دام ظلّه
🔸حواشی محمّد علی
🔸حواشی عبدالرّحیم
🔺نکته: برای فهم حاشیه از شرح خبیصی بر متن تهذیب نیز می توان بهره برد.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#فوائد_صرفی
🔹معانی باب افعال
🔸فصل اول: معانی صحیح
5⃣ دخول
↪️🔻تذکر دو مطلب:
2⃣ بعضی از محققین این معنا را با همه اقسامش زیر مجموعه معنای صیرورت میدانند، ایشان میفرماید: جمیع هذا بمعنی صار ذا کذا ای صار ذا الصبح و ذا المَساء و ذا الشَمال و ذا الجَنوب و ذا الکُدیة 🔸(شرح شافیه، ج ۱، ص ۹۰.) برخی دیگر نیز این ارجاع را پسندیدهاند. 🔸(جامع المقدمات-شرح التصریف، ج۱، ص ۱۹۷ ـ ۱۹۶.) ولی به نظر میرسد تفکیک این دو معنا (صیرورت و دخول) از هم انسب باشد و وجه آن، این است که ارجاع این معنا به صیرورت مستلزم جواز ارجاع تمامی معانی مذکوره که لازمند و متعدی نیستند، به آن معنا میباشد و این ارجاع با لحاظ اینکه در مقام بیان انواع و اصناف معانی هستیم مناسب نیست گرچه در مقام وضع ممکن است فائدهاش تقلیل وضع باشد مثلاً گفته شود که باب افعال وضع شده است برای افاده جعل در متعدی و صیرورت در لازم که هر کدام از این دو معنا اقسام و اصنافی دارند به هر حال مقامی که ما در آن مقام بحث میکنیم فقط مقامِ بیان انواع معانی نیست بلکه اصناف نیز در این مقام ذکر میشوند و به همین جهت تعدیه و جعل را با اینکه میتوان آنها را یک نوع دانست را دو معنا ذکر کردیم؛ گذشته از این، معانیای که ذکر میشوند معلوم نیست که برخی از آنها اصناف یک نوعیاند و یا هر یک خود، نوعی مستقلاند به عبارت دیگر همانطور که احتمال دارد واضع، هیئت مثل اَتْمَرَ و مثل اَصْبح را برای یک معنا (افاده صیرورت) وضع کرده باشد در نتیجه هر دو به معنای صیرورتند و دخول در مثال دوم لازم خارجی (نه مفهومی) آن است یعنی صاحب صبح شدن مفهوم اِصباح است که در خارج به دخول در صبح محقق میشود، همانطور احتمال دارد واضع، هیئت آندو را برای دو معنا (صیرورت و دخول) وضع کرده باشد لذا هر کدام از این دو نوع میتوانند مستقل باشد و ارجاع یکی به دیگری بنابراین احتمال غلط است؛ جز این مطالب فهم معنای صیرورت در مثل اصبح و احرم خلاف ظاهر و متبادر از لفظ است و حکم به این و اثبات آن واقعا مشکل است اگر چه احتمال آن مردود نیست.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#معرفی_مولف_و_کتاب
💥وضح النهج فی شرح نهج البردة (للشاعر الکبیر احمد شوقی)
✔️ الشیخ سلیم البشری (شیخ الجامع الازهر فی زمانه)
🔹احمد شوقی در قصیدهای به استقبال قصیده محمد الصنهاجی البویصری (شرح حال وی در ص ۶۷ این کتاب آمده است.) در مدح خیر الانام رسول الله رفته و قصیدهای با نام نهج البردة سروده است. این قصیده در اوج فصاحت و بلاغت است از همین رو شیخ سلیم بشری در نوشتاری کوتاه به شرح این قصیده در پاورقی پرداخته است هر چند شرح مستوفی از این قصیده و مقایسه ابیات آن با دیگر اشعار عربی را در گرو وقت و زمان مناسب میداند.
🔹استاد محمد بک المویلحی که از دانشمندان و منتقدان ادبی مصر بوده و مقالاتی در نقد دیوان احمد شوقی منتشر کرده است، در مقدمهای بر این قصیده و شرح آن به مقارنه کوتاه بین شعر متقدمان و متاخران و تمجید از مقام شعری احمد شوقی پرداخته است. این مقدمه عالمانه سبب شده است تا شیخ البشری شرح خود را بدون مقدمه آغاز کند.
🔹علاقمندان میتوانند تصویر طبع اول این قصیده و شرح آن را در آدرس زیر مشاهده کنند.
💠https://goo.gl/6JhkZS💠
👉 @raveshsonnati
#سخن_معصوم
#شرح_کلمات_قصار
✔️قال اميرالمؤمنين علیه السلام:
💥الْمَوَدَّةُ نَسَبٌ مُسْتَفَاد
1⃣ ترجمه
🔹دوستى نسبت استفاده شده است.
2⃣ اعراب
🔹المودة: بر وزن و معناى محبت و به كسر ميم نيز صحيح است؛ و «وُدًّ و وِدًّ و وَدّ و وَدادة و وِداد وَ وَداد و مَوْدِدة» همه به معناى دوستى است. و در قرآن است: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون» و نيز گفته: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى»
🔹نسب: بر وزن سبب به معناى نسبت، معروفٌ.
🔹مستفاد: اسم مفعول به معناى استفاده شده.
3⃣ معنى
🔹بدانكه نسبت بر دو قسم است:
🔸 ۱: اصلى چون دو برادر و دو خواهر، كه اين خويشاوندى نسبى خوانده میشود و در اختيار شخص نيست و به اين معنى است: «الرِّضاع ُ لُحْمَةٌ كَلُحْمَةِ النَّسَبِ» و اين در مقابل خويشاوندى سببى است مانند نسبت شخص با برادر زن و پدر زن و جز اينها؛ به شخصى گفتند اين شخص چه كاره تو است - و او برادر زن او بود - گفت: اگر زنم بميرد هيچ كاره و بيگانه.
🔸 ۲: فرعى و عارضى كه حاصل میگردد از مودّت، و دوستى بين دو نفر كه از جهت محبت به يكديگر انتساب میيابند. گويا دو برادر يا دو خواهرند و اين قسم در اختيار شخص است و آدمى به واسطه مودت میتواند كسب نسبت كند، و از راه محبت براى خويش صاحب نسبت دست بياورد.
🔺پس قسم اول نسبى است حصولى و قسم دوم نسبى است تحصيلى، از اين رو گفتهاند:
🔸گرگى كه دهد شير مرا ميش من است
🔸بيگانه كه نيكى بكند خويش من است
🔺و پرسيد: برادر بهتر است يا دوست گفت: اگر برادر رفيق باشد برادر.
🔹كاتب حروف گويد:
🔸گر شيمه و عادت محبت دارى
🔸با خلق جهان خوى مودت دارى
🔸گر باب و امّ و اخ و عمّ و خالت نيست
🔸افسرده مشو زياده نسبت دارى
📚 شرح ۱۱۰ کلمه از کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام ص۷۷، ۷۸.
👉 @raveshsonnati