eitaa logo
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
2.3هزار دنبال‌کننده
412 عکس
59 ویدیو
65 فایل
ارتباط با ما در ایتا: 🆔 @almoftagher آدرس کانال آرشیو دروس در ایتا: 🆔 https://eitaa.com/raveshsonnati2 آدرس کانال آرشیو دروس در تلگرام: 🆔 https://t.me/raveshsonnati2 آدرس وبلاگ برای دانلود صوت‌های درسی: 🆔 http://raveshsonnati.blog.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
↪️ 🔹بر فرایند یادگیری قوانینی حاکم است. این قوانین از یک سو چگونگی تحقق یادگیری را بیان می‌کنند، و از سوی دیگر راهنمای معلم در هدایت فرایند یادگیری هستند. معلم با عمل به این قوانین کیفیت و سرعت یادگیری را در شاگردان بالا می‌برد و تجربه‌های یادگیری را برای آنان لذت بخش‌تر و مؤثرتر می‌کند. برخی از مهم‌ترین قوانین یادگیری عبارت‌اند از: 1⃣قانون آمادگی 🔹یادگیرنده باید از جهات مختلف برای یادگیری آمادگی داشته باشد، به مختلف یادگیری از لحاظ جسمی، ذهنی، عاطفی و روانی در او فراهم باشد. اگر یادگیرنده از بیماری جسمی رنج ببرد یا دچار ناتوانی‌های جسمی مانند نابینایی یا ناشنوایی باشد، از بسیاری از انواع یادگیری‌ها محروم خواهد بود. همچنین اگر روی معلومات لازم ذهنی را برای یادگیری مطلب جدید نداشته باشد، یا دچار ناتوانی ذهنی باشد، نمی‌تواند باد بگیرد. 🔹مشکلات عاطفی و روانی مانند افسردگی اضطراب، و پریشانی ناشی از نابسامانی خانوادگی نیز مانع یادگیری خواهد شد. معلم باید با آگاهی از این قانون و توجه به آن، وضعیت شاگرد را در نظر بگیرد و زمانی اقدام به تدریس کند که شاگرد، آمادگی لازم را داشته باشد. البته خود معلم نیز باید برای ایجاد آمادگی در دانش آموز تا حد امکان بکوشد. 🔹انگیزه و رغبت نیز نوعی آمادگی است که باید در یادگیرنده ایجاد شود، ولی به دلیل اهمیت عامل انگیزه، به طور مستقل بدان خواهیم پرداخت. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۷۲، ۷۳‌. 👉 @raveshsonnati
2⃣ قانون انگیزه و هدف 🔹یادگیری بدون انگیزه تقریبا غیر ممکن است. انگیزه نیروی محرک برای توجه کردن، فعالیت و یادگیری است. منشا انگیزه گاهی دور کردن یک ضرر یا عامل ناخوشایندی و گاهی به دست آوردن یک منفعت است؛ چنان که گاهی انسان برای آنکه درد و رنجی نبیند یا منفعتی را از دست ندهد، به درس معلم گوش می‌کند و تکالیف درسی را انجام می‌دهد، و گاه برای آنکه به پاداش یا سودی برسد و یا لذتی ببرد، به درس توجه می‌کند. البته اگر منشا انگیزه رسیدن به پاداش یا لذت باشد، احساس دشواری در انجام تکلیف کمتر از زمانی است که منشأ آن دور شدن از تنبیه و مجازات باشد. 🔹یکی از قوی‌ترین انگیزه‌ها لذت بردن از یادگیری است. منشأ این لذت در فطرت انسان است. انسان به طور طبیعی از احساس آگاهی و روشنایی و کسب معرفت و یادگیری لذت می‌برد. بنابراین اگر معلم طوری تدریس کند که شاگرد احساس کند در حال فهمیدن چیزهایی است که پیش تر نمی‌دانسته و در کلاس بر آگاهی و درک او از جهان افزوده می شود، بیشترین لذت را می‌برد و این خود انگیزه‌ای قوی برای یادگیری در او به وجود می‌آورد. 🔹برخی از دیگر عوامل ایجاد انگیزه در دانش آموز، که معلم باید از آنها استفاده کند، عبارت‌اند از: 🔸ایجاد تصوری روشن از هدف‌های یادگیری در ذهن دانش آموز؛ 🔸آگاه کردن دانش آموز از پیشرفت؛ 🔸ایجاد احساس نیاز به یادگیری؛ 🔸درگیر کردن دانش آموز و مشارکت دادن او در فعالیت‌های درسی. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص۷۳‌، ۷۴. 👉 @raveshsonnati
3⃣ قانون فعالیت ذهنی 🔹بر اساس قانون فعالیت ذهنی، هرچه یادگیرنده در جریان یادگیری فعالیت ذهنی و عملی بیشتری انجام دهد، میزان یادگیری او بیشتر و عمیق‌تر خواهد بود.👇 🔺اگر یادگیرنده در هنگام تدریس معلم صرف شنونده و منفعل باشد، ذهن او فعالیت کمتری انجام می‌دهد و در نتیجه، یادگیری کمتری حاصل می‌شود. 🔺در مقابل، اگر خود او به بازگو کردن مطلب بپردازد یا درباره آن سؤالی مطرح کند یا به سؤال معلم در آن زمینه پاسخ دهد یا چیزی درباره آن مطلب بنویسد، تلخیص کند، یادداشت بردارد، به حل تمرین بپردازد، دست به آزمایش بزند، فکر کند، با هم کلاسی‌های خود به بحث بنشیند و از این قبیل فعالیت‌های ذهنی و عملی انجام دهد، درس را بیشتر و بهتر یاد می‌گیرد. 🔹هرچه فعالیت‌های ذهنی بیشتر باشد، اطلاعات ثبت شده در ذهن یادگیرنده، بیشتر و عمیق‌تر پردازش می‌شود و این پردازش، هم در عمق یادگیری و هم در ثبات و پایداری آن تأثیر فراوان دارد. ↩️ ادامه دارد. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۷۴. 👉 @raveshsonnati
↪️ 4⃣ ایجاد ارتباطات معنادار 🔹یادگیری مطالب جدید برای افراد وقتی آسان‌تر می‌شود که بتوانند این مطالب را با مطالبی که پیش‌تر آموخته‌اند، پیوند دهند. 🔹این کار باعث می شود مطالب جدید معنادار شود؛ اما اگر یادگیرنده هیچ ارتباطی میان مطالب جدید و آموخته‌های پیشین نیابد، پریشان و سرگردان خواهد شد. هرچه یادگیرنده ارتباط بیشتری بین آنها درک کند، عمق فهم و یادگیری او بیشتر می‌شود. افزون بر این، ایجاد ارتباط باعث می‌شود که مطالب یکپارچه، و حفظ آنها آسان‌تر شود. 🔹به خاطر سپردن مطالب نامربوط بسیار مشکل‌تر از حفظ مطالبی است که بر اثر مرتبط شدن، تعداد آنها کمتر و پیوستگی آنها بیشتر شده است. برای مثال، این دو جمله را در نظر بگیرید: «حسن می‌رفت»، «سارها پریدند». در ظاهر هیچ ارتباطی میان این دو جمله نیست و به همین جهت این دو جمله برای ما چندان معنادار نیستند. حال اگر ارتباط آنها با دانسته‌های قبلی روشن شود و جمله‌ها را به این صورت کامل کنیم که «وقتی حسن، پسر همسایه، برای چیدن گردو از درخت کهنسال خانه شان بالا می‌رفت، سارهایی که بر شاخه‌های آن نشسته بودند، از روی آن پریدند»، درک و فهم ما از این دو جمله بیشتر شده، حفظ آن‌ها نیز برایمان آسان‌تر خواهد شد؛ زیرا دو مطلب جدا از هم تبدیل به یک مطلب پیوسته می‌شوند. 🔹بنابراین در جریان تدریس، معلم باید برای ایجاد ارتباط و یکپارچگی میان قالب جدید و دانسته‌های پیشین شاگردان چاره اندیشی کند. 🔹یکی از راه‌های رسیدن به این هدف، اجرای قانون دوم، یعنی وادار کردن شاگردان به فعالیت ذهنی، فکری و عملی است. فعالیت‌هایی مانند تفکر، نوشتن، بازگو کردن، مطالعه و تمرین عملی، طرح کلی مطالب و رابطه اجزا را با آن طرح آشکار می‌کند. 🔹راه دیگر آن است که معلم خود به بیان ساختار کلی مطالب و رابطه اجزا با هم و با آن ساختار بپردازد؛ زیرا طبق نظریه گشتالت اجزا به تنهایی یل اصلا مفهومی ندارند و یا مفهوم ناقصی دارند. ارتباط میان اجزا و یک‌پارچگی مطالب، به آنها معنای جدید می‌دهد و موجب می‌شود ما درک دیگری از اجزا پیدا کنیم. ↩️ ادامه دارد. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۷۴. 👉 @raveshsonnati
↪️ 5⃣ قانون تکرار و تمرین 🔹تکرار می تواند به صورت مرور ذهنی یک مطلب، یا انجام یک عمل به دفعات متعدد باشد. البته مرور هم به نوعی تکرار مطالعات پیشین در ذهن است. مرور ذهنی و تکرار عمل، هر دو به یادگیری کمک می کنند. کسی که مطلبی را در ذهن خود مرور می کند، هم آن را بهتر می فهمد و هم آن مطلب در حافظه اش پایدارتر می شود به همین ترتیب، تمرین عملی نیز به تسلط بر یک مهارت و حفظ بادوام تر آن کمک می کند. چنان که گفته اند: «کار نیکو کردن از پر کردن است». کسی که صد ساعت دوچرخه سواری کرده، مسلما از آن که پنچ ساعت تمرین کرده است، تسلط بیشتری در راندن دوچرخه دارد. 🔹در عمل به قانون تکرار و تمرین، توجه به دو نکته لازم است: 🔸نخست اینکه تمرین نباید بیش از حد طولانی و خسته کننده باشد؛ زیرا موجب بی رغبتی و افت یادگیری می شود؛ 🔸دوم اینکه معلم هم خود می تواند به مرور و تکرار مطالب به شکل مناسب بپردازد و هم می تواند شاگردان خود را آموزش دهد و از آنها بخواهد که آموخته های خود را مرور و تکرار کنند. ترکیب هر دو شیوه با هم، اگر به اندازه متعادل باشد، تاثیر کامل تری در یادگیری خواهد داشت. 📚روش تدریس (هادی رزاقی) ص 76، 77. 👉 @raveshsonnati
↪️ 6⃣ قانون اثر 🔹اموری که انسان در محیط یادگیری با آنها برخورد می‌کند، هریک دارای اثری خوشایند یا ناخوشایند است. 🔹قانون اثر می‌گوید این آثار خوشایند یا ناخوشایند، در یادگیری تأثیر می‌گذارند: 🔸اگر تجربه‌ها خوشایند و لذت بخش باشند، اثر پایدارتری در شاگرد می‌گذارند و برای مثال باعث می‌شوند او دوست داشته باشد آنها را تکرار کند. 🔸اما اگر آن تجربه‌ها ناخوشایند باشد، آثار نامطلوبی بر شاگرد به جای می‌گذارند؛ برای مثال، آنچه در آن محیط به گوش او می‌خورد، در ذهن او نقش نمی‌بندد و او تمایلی به یادآوری آن نخواهد داشت. 🔻بنابراین معلم باید محیط یادگیری را با شیوه مناسب تدریس، برخوردهای عاطفی درست و تشویق های بجای برای شاگردان جذاب و خوشایند کند و از عواملی که موجب ناراحتی، کسالت و یا بی‌رغبتی شاگردان می‌شود و آثار نامطلوب در یادگیری آنان دارد، بپرهیزد. ↩️ ادامه دارد. 📚روش تدریس (هادی رزاقی) ص۷۷. 👉 @raveshsonnati
🔻اهمیت نظریه‌های یادگیری 🔹یک نظریه یادگیری به ما می‌گوید که یادگیری چه نوع پدیده‌ای است و در چه شرایطی صورت می‌گیرد، و به عبارت دیگر، تغییری که در جریان یادگیری صورت گرفته، تغيیر در چه چیزی است. 🔹معلم با استفاده از این نظریات، درک بهتری از جریان یادگیری و انواع آن به دست می‌آورد و می‌تواند خود از نتایج این نظریات در تدریس استفاده کند؛ ضمن آنکه می‌تواند از لوازم کاربردی این نظریات، که روانشناسان و دانشمندان علوم تربیتی برشمرده‌اند، بهره ببرد 🔹برای مثال، اگر معلم یادگیری را فرایند انتقال مفاهیم و دانش‌ها به ذهن شاگردان بداند، می‌کوشد ذهن آنان را مانند انباری تهی، با بسته‌های دانش و اطلاعات پر کند و از شاگردان نیز انتظار دارد این بسته‌ها را در حافظه خود نگاه دارند. در چنین حالتی معلم همه کاره است، و شاگردان تنها شنوندگانی منفعل خواهند بود. در مقابل، اگر معلم یادگیری را کسب بینش و ساخت شناختی بداند، شاگردان را در جهت فعالیت و تفکر هدایت می‌کند تا خودشان به این بینش دست یابند. در این صورت شاگردان نیز درک عمیق‌تری از موضوع یادگیری به دست می‌آورند. بنابراین درک معلم از ماهیت یادگیری می‌تواند در چگونگی روش‌های تدریس و برنامه‌ریزی برای آن مؤثر باشد. 🔹هریک از نظریات با نگاهی خاص ماهیت یادگیری را تفسیر کرده‌اند. از این‌رو نمی‌توان گفت یکی از این تفسيرها کاملا درست است و همه نظریات دیگر کاملا نادرست‌اند. دقیق‌تر آن است که بگوییم هریک از این نظریات جنبه‌ای از یادگیری و چگونگی کسب دانش را به گونه‌ای خاص توضیح می‌دهند. برای درک بهتر یادگیری باید همه این دیدگاه‌ها را با هم در نظر گرفت. جمع بندی و ایجاد توافق میان این نظریات، تصویری نزدیک‌تر به واقعیت فراهم می‌کند. 🔹نظریه‌های یادگیری در دو دسته جای می‌گیرند: نظریه‌های شرطی و نظریه‌های شناختی. دو نظریه درخور ذکر دیگر نیز هست که یکی به نظریه یادگیری اجتماعی معروف است و از ترکیب دو دیدگاه شرطی و شناختی به وجود آمده، و دیگری نظریه خبرپردازی است که از شباهت‌های ذهن انسان با کامپیوتر الگو گرفته است. ما نخست به توضیح دو نظریه از گروه شرطی می‌پردازیم و سپس نشریه گشتالت و نظریه یادگیری معنادار آزوبل را از گروه نظریه‌های شناختی معرفی می‌کنیم. توضيح دو نظریه یادگیری اجتماعی و خبر پردازی را به بعد موکول می کنیم. ↩️ ادامه دارد. 📚روش تدریس (هادی رزاقی) ص۸۲، ۸۳. 👉 @raveshsonnati
🔻نظریه‌های شرطی 🔹در این گروه، دو نظریه اصلی را می‌توان نام برد: 🔸شرطی سازی پاسخگر یا کلاسیک 🔸شرطی سازی کنشگر یا عامل. 🔹ویژگی این هر دو نظریه آن است که ماهیت یادگیری را پیوند میان دو چیز می‌دانند که یکی رفتار جاندار است و دیگری یک عنصر خارج از وجود جاندار. در این پیوند، رفتار یادگیرنده نسبت به یک عامل یا عنصر خارجی شرطی می‌شود و آن عنصر احتمال بروز رفتار را بیشتر می‌کند. در اینجا ابتدا نظریه شرطی سازی پاسخگر و سپس نظریه کنشگر را توضیح می‌دهیم 🔻نظریه شرطی سازی پاسخگر 🔹در اوایل قرن بیستم میلادی، ایوان پترويچ پاولف، فیزیولوژیست روسی پژوهش‌هایی را درباره بازتاب های شرطی انجام داد که پس از او این پژوهش‌ها ادامه و گسترش یافت. او با انجام آزمایش‌هایی دریافت همان طور که یک عامل طبیعی مانند غذا موجب ترشح بزاق حيوان می‌شود، همراه شدن یک عامل خنثی مانند نور یا صدا با غذا نیز می‌تواند همین اثر را در عامل خنثی پدید آورد. یعنی پس از اینکه عاملی مانند نور چند بار هم زمان با غذا نشان داده شد، اگر همان نور را به تنهایی نیز ارائه کنیم، بزاق دهان حیوان با دیدن این نور ترشح می‌شود. در این صورت می‌گوییم همان گونه که ترشح بزاق به طور طبیعی مشروط به وجود غذا بود، نسبت به نور نیز مشروط یا شرطی شده است. در این مثال، غذا را محرک غیرشرطی (UCS)، و نور را محرک شرطی (cs) می‌نامند؛ چنان که ترشح بزاق را بر اثر غذا، پاسخ غیر شرطی (UCR)، و همین ترشح را بر اثر دیدن نور، پاسخ شرطی (CR) می‌خوانند. 🔹فرایند شرطی شدن رفتار در انسان نیز فراوان رخ می‌دهد و رفتار او نسبت به محرک‌های خاصی شرطی می‌شود. برای مثال، اگر کودکی همزمان با دیدن یک عروسک صدای وحشتناکی بشنود و این پدیده چند بار تکرار شود، بعد از آن، دیدن عروسک به تنهایی نیز موجب وحشت او می‌شود. ↩️ ادامه دارد. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۸۳، ۸۴. 👉 @raveshsonnati
↪️🔻نظریه‌های شرطی ↪️🔻نظریه شرطی سازی پاسخگر 🔻تقویت و خاموشی پاسخ 🔹در نظريه شرطی سازی پاسخگر، همراه بودن محرک شرطی (نور) با محرک غیر شرطی (غذا) موجب تقویت رابطه این دو محرک در حیوان می‌شود و احتمال بروز پاسخ شرطی (ترشح بزاق حيوان بر اثر دیدن نور) را بیشتر می‌کند. در مقابل، اگر حیوان چندین بار محرک شرطی را بدون حضور محرک غیرشرطی بیند، به تدریج پاسخ شرطی‌اش نیز کاهش می‌یابد و سرانجام خاموش می‌شود؛ یعنی دیگر نور باعث ترشح بزاق در آن حیوان نخواهد شد. 🔹پاولف این پدیده را «خاموشی رفتار شرطی» نامید. بنابراین همراهی محرک طبیعی، تقویت کننده پاسخ است و نبودن آن موجب خاموشی رفتار پاسخ خواهد بود. این قانون درباره انسان نیز صادق است. در مثال کودک و عروسک، اگر چند بار همان عروسک بدون آن صدای وحشتناک به کودک نشان داده شود، ترس او از بین خواهد رفت و پاسخ شرطی او در واکنش به دیدن عروسک خاموش خواهد شد. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص۸۴، ۸۵. 👉 @raveshsonnati
↪️🔻نظریه‌های شرطی ↪️🔻نظریه شرطی سازی پاسخگر 🔻تعمیم و افتراق محرک 🔹در آغاز دوره‌ای که حیوان نسبت به یک محرک خاص مانند نور با صدای زنگ شرطی می‌شود، محرک‌های مشابه نیز برای او همان اثر را دارند. در واقع، حیوان آن خاصیت را به همه محرک‌های شبیه به محرک شرطی تعمیم می‌دهد. این پدیده را «تعميم محرک» می‌نامند. 🔹حال اگر یک نور خاص یا صدای یک زنگ خاص چندین بار با محرک طبیعی (غذا) همراه شود، ولی نورها یا صداهای مشابه با آن محرک طبیعی همراه نشوند، حیوان این نورها یا صداها را از هم تمیز می‌دهد و پاسخ شرطی را تنها در برابر آن نور با صدای خاص بروز می‌دهد. این پدیده را تمیز یا افتراق محرک» نامیده اند. در مثال بالا، کودک در ابتدا از هر عروسک مشابه نیز می‌ترسد؛ اما پس از آنکه صدای وحشتناک را فقط به همراه یک عروسک خاص شنید، دیگر از عروسک های مشابه نخواهد ترسید و در واقع میان آنها تمیز خواهد داد. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۸۵. 👉 @raveshsonnati
↪️🔻نظریه‌های شرطی ↪️🔻نظریه شرطی سازی پاسخگر 🔻شرطی شدن در سطح بالاتر 🔹محرک شرطی می‌تواند خود مانند یک محرک طبیعی عمل کند و اثر خود را به یک عامل خنثای دیگر نیز، که چندین بار با آن همراه شده است، ببخشد. این پدیده را «شرطی شدن در سطح بالاتر» می‌گویند. برای مثال، دیدن یک گل به طور طبیعی موجب ترس و اضطراب در کودک نمی‌شود و برای او عاملی خنثی به شمار می‌رود. حال اگر دیدن این گل چندین بار با دیدن عروسک، که قبلا به یک محرک شرطی تبدیل شده، همزمان شود، دیدن گل نیز همچون یک محرک شرطی عمل می‌کند و مانند دیدن عروسک باعث ترس و اضطراب کودک می‌شود. به همین ترتیب شرطی شدن می‌تواند به سطوح بالاتری نیز سرایت، و عامل‌های خنثای دیگر را نیز شرطی کند. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۸۵، ۸۶. 👉 @raveshsonnati
↪️🔻نظریه‌های شرطی ↪️🔻نظریه شرطی سازی پاسخگر 🔻شرطی شدن در زندگی انسان 🔹شرطی شدن کلاسیک از پدیده‌های ساده حیوانی است که تقریبا در همه حیوانات اتفاق می‌افتد. این پدیده در زندگی انسان نیز اهمیت فراوانی دارد؛ زیرا بسیاری از اشیا و پدیده‌ها که اثر خاصی ندارند و محرک خنثی هستند، ممکن است بر اثر همراه شدن با برخی محرکهای طبیعی، خاصیت آنها را به خود بگیرند و تبدیل به محرک‌های شرطی شوند؛ مثلا شنیدن نام برخی غذاها و میوه‌ها، مانند پوست مرغ و خرمالو، برای بعضی افراد ناراحت کننده و چندش آور است؛ چراکه قبلا با خوردن این اشیا احساس بدی به آنها دست داده است، در نتیجه، شنیدن نام این اشیا آن احساس را برای آنها تداعی می‌کند. همچنین ممکن است دیدن در و دیوار مسجد برای برخی کودکان آرامش بخش و نشاط آور باشد؛ چراکه تداعی‌گر خاطرات شیرینی است که زمانی در یکی از مساجد برایشان رخ داده است. بنابراین می‌توان از این ویژگی، که در حیوان و انسان مشترک است، برای شرطی کردن رفتار انسان نسبت به بسیاری از محرکها استفاده کرد؛ به طوری که آن محرک‌ها پاسخ‌های مثبت یا منفی را در افراد برانگیزد و احساس‌های خوشایند یا ناخوشایندی را در آنان ایجاد کند. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۸۶، ۸۷ 👉 @raveshsonnati
↪️🔻نظریه‌های شرطی ↪️🔻نظریه شرطی سازی پاسخگر 🔻شرطی شدن پنهان 🔹نکته مهم در زندگی انسان، و به ویژه در آموزش و پرورش، این است که پدیده شرطی شدن در بسیاری از مواقع خود به خود و بدون اراده انسان رخ می‌دهد؛ چراکه ممکن است یک یا چند محرک خنثی به طور اتفاقی با محرکی طبیعی که اثری خوشایند با ناخوشایند دارد، همراه شوند و اثر آن محرک طبیعی را به خود بگیرند. برای مثال، اگر معلم درس دینی، تدریس خود را با خوشرویی، اخلاق نیک و بزرگوارای همراه کند، خاطره شیرینی از این درس در ذهن شاگردان باقی می‌گذارد و برعکس ترشرویی و بداخلاقی او در این درس، به طور طبیعی نگرشی منفی از این درس ایجاد خواهد کرد، به طوری که ممکن است بعدها دیدن کتاب دینی، شنیدن نام آن و یا برخورد با محتوای آن، برای شاگردان آن معلم ناراحت کننده باشد. 🔹در اینجا بنابر مکتب رفتارگرایی می‌توان گفت شاگردان یاد گرفته‌اند که با دیدن کتاب دینی خوشحال یا ناراحت شوند. این یادگیری از نوع یادگیری پنهان است؛ زیرا معلم و دانش آموز برای تحقق این یادگیری، آگاهانه تصمیم نگرفته‌اند و این یادگیری به طور ناخودآگاه رخ داده است. به علاوه، آنان غالبا از وجود این نوع یادگیری نیز آگاه نیستند. ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
↪️🔻نظریه‌های شرطی ↪️🔻نظریه شرطی سازی پاسخگر 🔻کاربردهای نظریه شرطی‌سازی کلاسیک در تدریس 🔹معلم می‌تواند با همراه کردن دو چیز میان آنها پیوند ایجاد کند تا شاگردان با دیدن یا شنیدن یکی از آنها تصویر و خاطره دیگری برایشان تداعی شود. 🔹برای مثال، اگر درس ریاضی یا زبان، که به طور طبیعی برای شاگردان جذابیت چندانی ندارد، با بیان داستان‌های شیرین، نشان دادن تصاویر و نقاشی‌های جذاب، فعالیت‌های دوست داشتنی برای شاگردان، و تشویق‌های معلم همراه شود، محتوای آن درس‌ها نیز برای آنان جذاب خواهد شد. 🔹در مقابل، اگر شاگردان در این درس‌ها با خشونت، تنبیه و سخت‌گیری های معلم، فعالیت‌های بی‌جاذبه و خشک، و کتابی با تصویرها و صفحه بندی نازیبا روبه رو شوند، از این درس‌ها متنفر می‌شوند و به شدت از آنها می‌گریزند. 🔹به طور خلاصه، اگر درس معلم با امور خوشایند همراه شود، آن درس برای شاگردان جذاب خواهد شد، و همراهی درس با امور نامطلوب و ناگوار شاگردان را نسبت به آن بی علاقه و سست خواهد کرد. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۸۷ _ ۸۸. ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
↪️🔻نظریه‌های شرطی 🔻نظریه شرطی شدن کنشگر یا عامل 🔹در نظریه شرطی سازی پاسخگر، که توضیح آن گذشت، یک عامل یا محرک خارجی، پاسخی را در انسان یا حیوان فرامی‌خواند؛ یعنی ابتدا محرکی ایجاد می‌شود و سپس موجود زنده به آن پاسخ می‌دهد؛ اما در شرطی سازی کنشگر، ابتدا از موجود زنده رفتاری سر می‌زند و سپس آن موجود در مقابل این رفتار، پاداش با تنبیهی دریافت می‌کند، و در نتیجه، یاد می‌گیرد که آن رفتار را تکرار کند یا از آن بپرهیزد. در واقع، اگر نتیجه رفتار برای جاندار خوشایند باشد، میل دارد آن رفتار را دوباره انجام دهد، و اگر نتیجه با اثر رفتار برایش ناخوشایند باشد، از آن دوری خواهد کرد. به نظر بی. اف. اسکینر که واضع نظريه شرطی سازی کنشگر است: 🔹دانستن علت رفتار اولیه جاندار مهم نیست؛ بلکه پیامد آن مهم است؛ زیرا پیامد رفتار است که تکرار آن یا اجتناب از آن را فرا می‌خواند. 🔹در «شرطی سازی پاسخگر» محیط بر جاندار اثر می‌گذارد و در «شرطی سازی کنشگر» جاندار است که بر محيط اثر می‌کند. وقتی کودکی یک ساله با گفتن یک کلمه مانند «بابا» تشویق اطرافیان خود را بر می‌انگیزد، بر محیط خود اثر مطلوب گذاشته و تشویق شده است؛ پس، بعد از آن نیز میل دارد دوباره آن کلمه را تکرار کند. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۸۸ - ۸۹. 👉 @raveshsonnati
↪️🔻نظریه‌های شرطی ↪️🔻نظریه شرطی شدن کنشگر یا عامل 🔻تقویت و تنبیه در شرطی شدن کنشگر 🔹در نظرية اسكينر، هریک از پیامدهای مطلوب رفتار، که انسان با حیوان را به تکرار رفتارش فرامی‌خواند، «تقویت» نامیده می‌شود. البته تقویت گاه مثبت و گاه منفی است. 🔸منظور از تقویت مثبت وضعیتی است که جاندار در نتیجه رفتارش پاداشی محسوس و مشهود دریافت کند، 🔸و تقویت منفی حالتی است که جاندار در پی رفتارش ببیند یک عامل ناخوشایند و رنج آور از محیطش حذف می‌شود. 🔹ویژگی مشترک این دو نوع تقویت آن است که هر دو احتمال بروز آن رفتار را افزایش می‌دهند، و از همین روست که به آنها تقویت می‌گویند. برای تقویت مثبت می‌توان دانش آموزی را در نظر گرفت که در مقابل حل یک مسئله ریاضی جایزه می‌گیرد، و برای تقویت منفی می‌توان فردی را مثال زد که بر اثر ورزش درد مفاصلش کاهش می‌یابد. 🔹برخلاف تقویت که احتمال بروز یک رفتار را بیشتر می‌کند، تنبیه احتمال آن را کاهش می‌دهد. تنبيه عاملی رنج آور و ناخوشایند است که در نتیجه یک رفتار خاص بر جاندار وارد می‌شود تا از صدور دوباره آن رفتار جلوگیری کند؛ مثل به پدر در مقابل بی ادبی کودک نگاهی تند به او بیندازد، و یا حیوانی که زیاد سروصدا می‌کند، پس از هر بار صدا کردن ضربه‌ای به بدنش بخورد. ↩️ ادامه دارد. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی)؛ ص ۸۹. 👉 @raveshsonnati
↪️🔻نظریه‌های شرطی ↪️🔻نظریه شرطی شدن کنشگر یا عامل 🔻کوشش و خطا در شرطی سازی کنشگر 🔹نکته در خور توجه درباره شرطی شدن کنشگر این است که جاندار ابتدا نمی‌داند در مقابل چه رفتاری به او پاداش می‌دهند و یا پرهیز از چه رفتاری تنبیه‌ها را منتفی می‌کند، از این رو، ابتدا ممکن است در رفتارهای او خطاهای بسیاری باشد. پس از کوشش و خطاهایی، که گاه کم هم نیستند، او یاد می‌گیرد که چه رفتاری انجام دهد. تا پاداش بگیرد و از چه رفتاری پرهیز کند تا گرفتار تنبیه نشود و به این ترتیب، درست و نادرست را از طریق آزمون و خطا یاد می‌گیرد. 🔻خاموشی رفتار 🔹اگر جانداری که رفتاری را یاد گرفته است، مدتی در مقابل آن رفتار پاداش دریافت نکند، به تدریج آن را ترک می‌کند و به اصطلاح رفتار او خاموش می‌شود. اگر پدر و مادرح کودکی که پس از هر بار سلام کردن کودک به او آفرین می‌گفته‌اند و سلام او را به این پاداش پیوند داده بودند، مدتی این پاداش را قطع کنند، ممکن است کم کم کودک سلام کردن را ترک کند. ↩️ ادامه دارد. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی)؛ ص ۹۰. 👉 @raveshsonnati
↪️🔻نظریه‌های شرطی ↪️🔻نظریه شرطی شدن کنشگر یا عامل 🔻تعمیم و تمیز 🔹پدیده تعمیم و تمیز، که شرح آن در شرطی‌سازی کلاسیک گذشت، در اینجا نیز رخ می‌دهد. برای مثال جانداری که در مقابل حرکت چرخشی به سمت راست پاداش گرفته است. ممکن است حرکت به سمت چپ را نیز انجام دهد. در اینجا جاندار خاصیت یک رفتار را به رفتار مشابه آن تعمیم داده است. برای آنکه او این دو نوع رفتار را از هم تمیز دهد، باید تنها در صورتی به او پاداش دهیم که به سمت راست بچرخد، و اگر او به سمت چپ چرخید، نباید به او پاداش دهيم در این صورت، آن جاندار می‌تواند میان آن دو نوع رفتار تمیز دهد. پس کودکی که بعد از بلند صحبت کردن در میان جمع تنبیه می‌شود، ممکن است به طور کلی از صحبت کردن پرهیز کند یا کمتر حرف بزند. در این صورت برای آنکه او بین اصل صحبت کردن و بلند صحبت کردن در جمع تمیز دهد، باید او را تنها در مقابل دومی تنبیه کرد؛ گاه حتی لازم است علاوه بر محدود کردن تنبیه، اصل سخن گفتن او نیز تقویت شود. ↩️ ادامه دارد. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی)؛ ص ۹۰-۹۱ 👉 @raveshsonnati
↪️🔻نظریه‌های شرطی ↪️🔻نظریه شرطی شدن کنشگر یا عامل 🔻تفاوت تقویت‌های پیوسته و ناپیوسته 🔹اگر رفتار یادگیرنده به مدت طولانی و به طور پیوسته تقویت شود، باعث سیری و بیزاری او از آن رفتار می‌شود و به اصطلاح او به حد اشباع می‌رسد. در این صورت، یادگیرنده دیگر علاقه‌ای به آن رفتار و حتی پاداش آن نخواهد داشت. برای مثال، اگر پدر و مادر کودکی او را همیشه پس از هر بار مسواک زدن با گفتن جمله «آفرین فرزند خوبم، یا حتی با دادن یک جایزه پاداش دهند، این پاداش‌ها به سرعت اثر خود را از دست می‌دهند و علاقه کودک به مسواک زدن کاهش می‌یابد؛ در حالی که اگر پاداش را به صورت ناپیوسته و هر از گاهی به او بدهند، آن رفتار بیشتر تثبیت می‌شود؛ زیرا طعم پاداش در ذائقه او برای مدتی طولانی باقی خواهد ماند و به اشباع نخواهد رسید. 🔹تقویت ناپیوسته گاه صورت منظم دارد، یعنی پاداش‌ها در فاصله‌های زمانی منظم داده می‌شوند، و گاه نیز فاصله آن‌ها نامنظم است و یادگیرنده نمی‌تواند زمان آن‌را پیش بینی کند. تقویت نامنظم موجب می‌شود که تلاش یادگیرنده ثابت، بادوام و یکنواخت بماند و به همین دلیل اثر ماندگارتری در رفتار یادگیرنده دارد. 🔹البته تقویت پیوسته برای زمانی کوتاه در آغاز شرطی‌سازی و برای تقویت پاسخ‌های ضعيف لازم است و موجب یادگیری سریع‌تر و بیشتر می‌شود؛ اما در ادامه و برای تثبیت رفتار، بهتر است تقویت‌ها نامنظم باشند. ↩️ ادامه دارد. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۹۱. 👉 @raveshsonnati
↪️🔻نظریه‌های شرطی ↪️🔻نظریه شرطی شدن کنشگر یا عامل 🔻کاربرد نظریه شرطی سازی کنشگر در زندگی انسان 🔹در شرطی سازی کنشگر، بر خلاف شرطی سازی پاسخ‌گر، موجود زنده منفعل نیست؛ بلکه ابتدا با اراده خود کاری انجام می‌دهد و پس از آن تقویت یا تنبیهی دریافت می‌کند. از این رو، در این نوع یادگیری اراده جاندار بیشتر به کار گرفته می‌شود. از سوی دیگر، دایره فعالیت‌های ارادی انسان بسیار گسترده‌تر از بازتاب‌های شرطی اوست که در شرطی‌سازی کلاسیک پدید می‌آید. به همین علت از این نوع شرطی سازی می‌توان برای شکل دادن و کنترل و اصلاح رفتارهای انسان بهره‌های بسیاری برد. 🔹در مراکز درمانی و محیط‌های آموزشی با تقویت و تنبیه رفتارهای خاص، رفتارهای فرد را چنان که می‌خواهند شکل می‌دهند. برای نمونه، کودکی را که به ناخن جویدن عادت کرده است یا به وسایل دیگران دستبرد می‌زند، برای هر بار دستبرد زدن و ناخن جویدن تنبیه می‌کنند، و اگر یک بار این کار را نکرد، تشویق می‌کنند تا پس از مدتی رفتارهای او شکل مطلوب را پیدا کند. البته تجربه نشان داده که اثر تشويق و تقویت رفتار بیشتر و بهتر از تنبیه است. 🔹از این رو تا حد امکان باید به جای تنبیه، از انواع تقویت استفاده کرد. روش فوق حتى در آموزش رفتارهای پیچیده نیز کارایی دارد. در این روش ابتدا رفتار پیچیده را به رفتارهای خرد تجزیه می‌کنند و هر یک از اجزا را جداگانه از طریق شرطی سازی عامل آموزش می‌دهند. به این ترتیب، زنجیره‌ای از آموزش‌ها پی در پی می‌آیند تا یادگیری یک رفتار پیچیده تحقق یابد. 🔹شرطی سازی کنشگر حتی در شکل دادن به رفتارهای غیرارادی نیز کار آمد است. واکنش‌هایی مانند ضربان قلب، فشار خون و مشکلات گوارشی به وسیله شرطی سازی کنشگر تحت کنترل در می‌آیند. برای مثال، فرد درمان شونده پیوسته به دستگاهی که تغییرات فشار خون او را نشان می‌دهد نگاه می‌کند تا ببیند در چه زمانی فشار خون او کاهش می‌یابد. در همان زمان به تصورات و افکار و اعمال خود نیز در آن لحظه توجه می‌کند. پس از آن می‌کوشد همان افکار و اعمال را تکرار کند تا از این طریق هیجانات را کنترل، و در نتیجه، فشار خون خود را نیز تنظیم کند. ↩️ ادامه دارد. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۹۲. 👉 @raveshsonnati
↪️🔻نظریه‌های شرطی ↪️🔻نظریه شرطی شدن کنشگر یا عامل 🔻پیشنهادهایی برای به کارگیری نظریه بالا در کلاس درس 1⃣ رفتاری را که می‌خواهید تقویت کنید، به روشنی برای خود تعیین کنید و در جایی که می‌خواهید رفتار مهمی را آموزش دهید، هدف و انتظارتان را به طور واضح در دفتر یادداشت خود بنویسید و به شاگردان نیز کاملا به طور مشخص اعلام کنید، به طوری که در فهم انتظارات شما هیچ ابهامی برایشان باقی نماند. 2⃣ تقویت کننده‌ها و تنبیه‌های مناسب برای هر فرد را شناسایی کنید. اینکه هر کس از چه چیزی خوشحال یا ناراحت می‌شود، بستگی به روحیه و علایق و شرایط او دارد؛ ممکن است برای یک دانش آموز، گرفتن یک کتاب داستان بسیارخوشحال کننده باشد، اما برای دانش آموز دیگری که شغل پدرش کتابفروشی است، چنین جایزه‌ای چندان جلب توجه نکند. همچنین میزان تقویت مناسب برای هرکس نیز با فرد دیگر متفاوت است؛ ممکن است گرفتن یک خودکار ساده دانش آموزی را خوشحال کند، اما برای دانش آموزی دیگر کافی نباشد. 3⃣ به شاگردان کمک کنید تا دریابند موفقیت یا شکستشان را خودشان تعیین می‌کنند؛ یعنی بفهمند رفتارهای خودشان آنان را به موفقیت یا شکست می‌کشاند. برای این منظور آنان باید نتایج رفتارهای خود را به طور آشکار ببینند و بدانند که می‌توانند این نتایج را کنترل یا کم و زیاد کنند. 4⃣ از نتایج تشویق‌های کلامی مانند «آفرین»، «چه کار خوبی!»، «جالب است»، می‌بینم که داری خوب تلاش می‌کنی»، و نیز از برخوردهای عاطفی مانند نگاه‌های محبت آمیز غافل نشوید. می‌توانید رفتار یک دانش آموز را با اظهار دوستی و محبت و صمیمیت، تشویق و تقویت کنید؛ چنان که محرومیت عاطفی و بی توجهی حساب شده را نیز می‌توان به منزله تقویت منفی یا تنبیه به کار برد. در بسیاری از مواقع تشویق‌های کلامی و برخوردهای عاطفی مثبت یا منفی، مؤثرتر و کم هزینه‌تر از تقویت مادی و محسوس است. 5⃣ تقویت و تنبیه باید فوری باشد. دانش آموز باید بلافاصله پس از یک رفتار نتیجه آن را ببیند. تأخیر در این کار موجب می‌شود او رابطه بین رفتار ونتیجه آن را درک نکند. 6⃣ در آغاز آموزش یک رفتار، برای سرعت بخشیدن به یادگیری از تقویت و تنبیه پیوسته استفاده کنید و پس از آن برای تثبیت و تداوم یادگیری، تقویت متناوب و نامنظم را به کار ببرید. ↩️ ادامه دارد. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص۹۳-۹۵. 👉 @raveshsonnati
↪️🔻نظریه‌های شناختی یادگیری 🔹یادگیری در نظریه‌های رفتاری، پیوند خوردن رفتار انسان یا حیوان با یک عامل یا محرّک خارجی است. صاحبان این نظریه‌ها به تحولات درون ذهن در جریان یادگیری توجهی ندارند و بررسی این تحولات را چندان مهم نمی‌دانند؛ اما شناخت گرایان معتقدند یادگیری در حقیقت تغییراتی است که درون ذهن انسان یا حيوان صورت می‌گیرد. از دیدگاه آنان رفتارهای آشکار نتیجه فرایندهای ذهنی است. از نظر آنان ماهیت یادگیری در روابط جدید میان اجزای محیط یادگیری است. 🔹در اینجا نخست نظریه گشتالت را، که قدیمی‌ترین نظریه شناختی و سردسته آنهاست، و سپس نظریه یادگیری مشاهده‌ای را به اختصار توضیح داده، پس از آن به کاربردهای این دو نظریه در آموزش و تدریس به اجمال اشاره می‌کنیم.🔻🔻 1⃣ «گشتالت» نام اولیه نظریه‌های شناختی است. این واژه آلمانی در اصل به معنای طرح، شکل و انگاره است و در اصطلاح روان شناسان شناختی به معنای این است که کل یک موقعیت، مفهوم و آثاری بیش از مفهوم و آثار تک تک اجزای آن دارد. 2⃣ یادگیری معنادار، در مقابل یادگیری طوطی وار، وقتی حاصل می‌شود که یادگیرنده به ساخت کلی اجزا در یک موقعیت یا پدیده و درک روابط بین آن اجزا پی ببرد و بتواند مفهومی را در ساخت شناختی‌ای که از قبل داشته است، درج کند. 🔹به نظر آزوبل، برای آنکه یک مفهوم جدید در ساخت شناختی یک فرد داخل شود، نخست باید یک پیش سازمان دهنده به او ارائه شود. پیش سازمان دهنده مفهومی کلی شامل مفهوم جدید و یا مفاهیم مشابه با مفهوم جدید است که از قبل برای یادگیرنده شناخته شده است. ⬅️ برای به کارگیری نظریه شناختی در آموزش راه‌هایی از این قبیل وجود دارد: 🔸توجه دادن به ساختار مطلب و روابط میان اجزای آن 🔸سازماندهی مفروضات مسئله در جهت کشف راه حل 🔸ایجاد جوی آرام و آزاد برای ابراز راه حل 🔸سعی در تلخیص و چکیده سازی نکات 🔸تأکید بر فرایند آموزش به جای نتیجه آن. ↩️ ادامه دارد. 📚روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۹۵ -۱۰۷ با تلخیص. 👉 @raveshsonnati
🔻نظریه یادگیری شناختی - اجتماعی 🔹روان شناس کانادایی، آلبرت باندورا، با ارئه نظریه یادگیری شناختی - اجتماعی اظهار کرد که رفتار انسان هم خاستگاه بیرونی و اجتماعی دارد و هم خاستگار درونی و شناختی. این دیدگاه هم بر خلاف نظریه رفتارگرایی و یادگیری شرطی است که رفتار انسان را برخاسته از محرک‌های بیرونی می‌دانست، و هم مخالف نظریه شناختی‌ها و پیروان گشتالت است که منشأ رفتار انسان را فعالیت‌های ذهنی و شناختی او می‌دانند. 🔹به نظر باندورا بیشتر رفتارهای آدمی با مشاهده الگوها و از طریق مدل سازی آموخته می‌شود، یعنی فرد از طریق مشاهده دیگران و تقلید از آنان، نحوه انجام رفتارهای جدید را یاد می‌گیرد و این یادگیری را در موقعیت‌های بعدی راهنمای عمل قرار می‌دهد. فرایند یادگیری مشاهده‌ای از چهار فرایند دیگر تأثیر می‌پذیرد: 1⃣ توجه: نخستین شرط یا مرحله یادگیری مشاهده‌ای این است که یادگیرنده به رفتار الگو توجه کند تا بتواند شکل رفتار و ویژگی‌های آن را بشناسد. هرچه میزان این توجه بیشتر، و غفلت و بی‌توجهی یادگیرنده کمتر باشد، یادگیری بهتر صورت می‌گیرد. 2⃣ یادسپاری: پس از آنکه توجه یادگیرنده به یک موضوع یا رفتار جلب شد، او باید آن را به حافظه بسپارد. اگر چه عواملی که موجب جلب توجه می‌شود، در حافظه و یادسپاری نیز موثر است، خود یادسپاری مرحله لازم دیگری از یادگیری مشاهده‌ای است. برای به خاطر سپردن یک مطلب باید آن را به صورت رمزهای کلامی یا تصویری در آورد. به این کار «بازنمایی» یا «رمزگردانی» می‌گویند. رمزگردانی یک مطلب موجب می‌شود یادآوری آن آسان‌تر شود. همه عواملی که برای تقویت حافظه و رمزگردانی در روانشناسی مطرح شده‌اند. در اینجا نیز مؤثر و کانون توجه است. 3⃣ بازآفرینی عمل: در این مرحله، رفتاری که به صورت رمز در حافظه ثبت و ضبط شده است. به صورت عمل در می‌آید. در واقع فرد رفتاری را که قبلا مشاهده کرده و به خاطر سپرده است. اجرا می کند. باندورا بر تمایز میان یادگیری و عملکرد تأکید می کند؛ زیرا اگر مرحله توجه و یادسپاری به خوبی انجام شده باشد، فرد یاد گرفته است. اما برای آنکه یادگیری خود را به طور آشکار نشان دهد و به صورت عمل در آورد، باید شرایطی فراهم آید؛ زیرا همواره چنین نیست که یادگیری به صورت عملکرد ظهور کند؛ چنان که پیش از او تولمن نیز با آزمایش‌هایی نشان داده بود که گاهی حیوانات یاد می‌گیرند، اما چون انگیزه برای عمل و با شرایط دیگر رفتار فراهم نیست، این یادگیری آشکار نمی‌شود. هرگاه یادگیری به صورت رفتار آشکار در آید، می‌توان آن را ارزیابی کرد. در این صورت معلم می‌تواند به اشکالات دانش آموز خود در یادگیری پی ببرد و در صدد اصلاح آنها بر آید؛ 4⃣ فرایند انگیزشی: از نظر باندورا، مشاهده کننده برای یادگیری نیازی به تقویت و پاداش ندارد اما برای آنکه رفتاری را که یاد گرفته است انجام دهد، باید تقویت دریافت کند. تقویت موجب می‌شود که انگیزه عمل کردن در فرد به وجود آید؛ چنانکه دریافت تنبیه او را از انجام رفتاری که یاد گرفته، باز می‌دارد. ↩️ ادامه دارد. 📚روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۱۱۰ - ۱۱۲ با تلخیص. 👉 @raveshsonnati
↪️🔻نظریه یادگیری شناختی - اجتماعی 🔹به نظر باندورا تقویت و تنبيه الگو می‌تواند جانشین تقویت و تنبیه یادگیرنده و مشاهده‌گر شود و در او ایجاد انگیزه کند. 🔹برخی از توصیه‌های کاربردی که از نظریه یادگیری مشاهده‌ای به دست می‌آید، چنین است: 🔸تعیین هدف توسط معلم و برنامه ریزی برای ارائه الگوهای رفتاری، 🔸نظارت معلم بر رفتار خود به عنوان الگو، 🔸تشویق شاگردان محبوب کلاس به منظور ارائه الگو، 🔸تشویق رفتار خوب یک شاگرد در کلاس، 🔸تکرار نمایش رفتارهای مطلوب، 🔸نقد الگوهای منفی که از طریق رسانه ها ارائه می‌شود. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۱۱۲-۱۱۶ خلاصه. 👉 @raveshsonnati
↪️🔻نظریه پردازش اطلاعات 🔹در نظریه پردازش اطلاعات، ذهن انسان به کامپیوتر تشبیه می‌شود؛ زیرا درست مانند کامپیوتر اطلاعات را از گیرنده‌های خود دریافت کرده، آنها را پردازش و سپس ذخیره می‌کند و در هنگام نیاز به وسیله دستگاه‌های برون داد، آشکار می‌کند. 🔹مراحل یادگیری در نظریه پردازش اطلاعات عبارت است از: 🔸دریافت اطلاعات 🔸پردازش و سپس حفظ و نگهداری آنها 🔹حفظ و نگهداری یکی از اصلی‌ترین مفاهیم در نظریه پردازش اطلاعات است. از این رو، در این نظریه درباره انواع حافظه و فرایندهای مربوط به آن به تفصیل بحث شده است. 🔹حافظه طبق یک تقسیم به سه بخش حافظه حسیه، کوتاه مدت و بلندمدت تقسیم شده است. 🔸حافظه حسی ویژه ثبت محرک‌های حسی به مدت یک تا سه ثانیه است؛ حافظه کوتاه‌مدت اطلاعات حسی را به صورت رمز در آورده، حداکثر تا سی ثانیه نگاه می دارد. 🔸حافظه بلندمدت اطلاعات موجود در حافظه کوتاه مدت را غربال و گزینش کرده، برای همیشه در خود حفظ می‌کند. 🔹گنجایش حافظه حسی و بلندمدت تقریبا نامحدود است؛ اما حافظه کوتاه مدت گنجایش محدودی دارد و پنج تا نه واحد اطلاعاتی را ذخیره می‌کند. 🔹از راه تقطیع می‌توان ظرفیت حافظه کوتاه مدت را افزایش داد. 🔹پردازش اطلاعات به معنای تبدیل اطلاعات حسی به رمز (رمزگردانی)، تجزیه و تحلیل اطلاعات، و سازماندهی آنهاست. 🔹از میان رمزهای صوتی و تصویری و معنایی، رمزهای معنایی که از طریق معنا دادن به اطلاعات، یعنی ربط دادن آنها به آگاهی‌های پیشین حاصل می‌شوند، در حافظه ماندگارترند. 🔹عوامل مؤثر بر تقویت حافظه‌های سه گانه، که در جریان تدریس نیز می‌توان از آنها استفاده کرد، عبارت‌اند از: 🔸توجه و دقت، 🔸تکرار و مرور، 🔸فکر کردن درباره اطلاعات، 🔸تقطیع، 🔸گسترش معنای اطلاعات از راه ربط دادن آن به آگاهی‌های پیشین، 🔸تقویت اطلاعات پیشین و سازماندهی اطلاعات. 🔹فراشناخت به معنای آگاهی فرد از شناخت و فرایندهای ذهنی خودش است. 🔹پیشرفت درسی در شاگردانی که مهارت‌های فراشناختی را کسب کرده‌اند، به نحو چشمگیری بهبود می‌یابد. 🔹راهبردهای فراشناختی عبارت‌اند از: 🔸برنامه‌ریزی، 🔸نظارت و کنترل، 🔸نظم دهی. ↩️ ادامه دارد. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۱۲۰ خلاصه. 👉 @raveshsonnati