⭕️ با توجه به اینکه سلاح بیولوژیک بودن ویروس کرونا تقریبا حتمی شده از الان دیگه ما باید آرایش جنگی بگیریم و با تمام توان مقابل این سلاح کشنده دشمن بایستیم
هر کسی هر کاری که برای از بین بردن این ویروس میتونه انجام بده و هر چه زودتر و بیشتر انجام بده.
💢 متاسفانه دولت و مجلس غربگرا در این شرایط کاملا تعطیل شده و امید چندانی بهشون نیست. برای همین رهبر انقلاب به نیروهای نظامی فرمان دادند که پای کار بیان و کمک بدن
✅ در این شرایط تک تک ما وظیفه داریم که دقیقا بدونیم چطور میشه جلو پیشروی این ویروس رو گرفت و هر چقدر میتونیم برای مقابله با این سلاح بیولوژیک تلاش کنیم.
رسانه های انقلابی سعی کنند که این آرایش جنگی رو به عموم مردم منتقل کنند تا همه در آماده باش حداکثری قرار بگیرند.
@raviannoorshohada
🇮🇷شهیده مدافع سلامت
خانم نرجس خانعلیزاده:
" به مادرش همیشه میگفت: مامان! من دختر سردارم... میدونم #حاج_قاسم منو خیلی دوست داره❤️
شب شهادت حاج قاسم، بیمارستان شیفت بود. صبح که خبر رو شنید بغض کرد😢 تا چند روز تو خودش بود، به دوستاش گفته بود حالم خوب نیست....
چند روز بعد زن داییش رفته بود کرمان، مزار سردار
نرجس خانم فهمید به زن داییش پیام داد📲 که سلامم رو به سردار برسون، بهش بگو خیلی بهش ارادت دارم...."
#مدافعان_سلامت
#کرونا
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📞گفتگوی تلفنی رئیس قوه قضائیه با پدر شهیده نرجس خانعلیزاده (پرستار گیلانی)
🔹نرجس خانعلیزاده، از «مدافعان سلامت» کادر پزشکی پرستاری کشور بود که پس از سه روز بستری بودن در بخش مراقبتهای ویژه به دلیل ابتلاء به ویروس کرونا در حین رسیدگی به بیماران، در عصر روز ۶ اسفند ۱۳۹۸ در بیمارستان میلاد لاهیجان در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید.
@raviannoorshohada
حسین ۲۷ سال داشت و جمعاً "۲۵ بار" #کربلا رفت✨. اولین سفرش را در ۲۰ سالگی رفت. در مناسبتهای مختلف به صورت مستقل جدای از سازمان حج و زیارت به کربلا میرفت🌹
اغلب با ماشین دوستهایش میرفت. وقتی هم خانمش را عقد کرد، او را به کربلا برد😍💍. عاشق کربلا بود حتی اگر چند روز مرخصی داشت، آن چند روز را به کربلا میرفت...
یک بار، یک کربلای سه روزه رفت. میخواست #شب_جمعه را کربلا باشد. وقتی عراقیها گذرنامهاش را دیده بودند، به او گفته بودند: أنتَ مجنون❤️
#شهید_مدافع_حرم
حسین هریری🕊
@raviannoorshohada
14.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظاتی باحاج قاسم💚
🌷اللهم عجل لولیک الفرج
@raviannoorshohada
ارادت خاصی به امام حسین(ع) و حادثه عاشورا داشت، همیشه ایام محرم و صفر در دستههای عزاداری پابرهنه شرکت میکرد و اصلا اهل تکبر و غرور نبود☝️ و در با حضور شهید شیری در جایی غیبت انجام نمیگرفت. 🌹
اهل صله رحم بود و هفتهای یکی دوبار به منزل خواهرش میرفت و وقتی متاهل شد زیاد به دیدن ما میآمد.😊
ذکریا به خانوادههای مستمند به خصوص برای تهیه جهیزیه کمک میکرد این موضوع را ما پس از شهادتش متوجه شدیم و همه این موارد نشان از این داشت که پسرم لیاقت شهادت را داشت. 🕊
شبی از فراق پسرم خیلی گریه میکردم و درحال درد و دل با حضرت زینب(س) بودم و گفتم؛ خانم، شهدای کربلا 30 روز زیر آفتاب باقی ماندند😔 اما شهدای سوریه یکسال است که پیکرشون برنگشته است. همان شب در خواب دیدم که در یک صحرای بزرگی قرار دارم و سه خانم با صورتهای نقاب زده روی 4 مزار نشستهاند.
صدایی به من گفت؛ خانمی که قدبلندتر است مادر حضرت ابوالفضل(ع) است😭 که 4 پسر خود را در کربلا از دست داد چرا تو بی تابی میکنی؟ سپس از خواب بیدار شدم و گریه کردم و گفتم خدایا راضی ام به رضای تو.😭😔
راوی:مادرشهیدمدافعحرم
#زکریا_شیری
#جاویدالاثر💔
@raviannoorshohada
🌹شهید ماه اسفند؛ سردار شهید عبدالحسین برونسی
🌹سهم خانواده من
🌹همسر شهید: يك روز با دو تا از همرزماش آمده بود خانه. آن وقتها هنوز كوی طلاب مینشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد #گرم. فصل #تابستان بود و عرق همينطور شُرشُر از سرو رويمان میريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی از دوستهای عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد میخواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده خدا، برای خانه خودتان واجبتر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچههای شما اينجا خيلي بيشتر گرما میخورند.
🌹كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما #كولر هم تقسيم میكند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه میگويد. خندهای كرد و گفت: اين حرفها چيه شما میزنيد؟ رفيقش گفت: جدی میگويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زنها! الان خانم ما باورش میشود و فكر میكند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. میدانستم كاری كه نبايد بكند، نمیكند. از اتاق آمدم بيرون.
🌹 بعد از شهادتش، همان رفيقش میگفت: آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: میشود آن خانوادهای كه شهيد دادند، آن #مادر شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را میتوانند تحمل كنند.
📚منبع: برگرفته از کتاب خاکهای نرم کوشک
@raviannoorshohada
❤️ دلمان گرفته...
این همه شوق داشتیم برای اسفند ماه
برای چشم دوختن به جاده
تا رسیدن به #منزلگاه_عشاق!
ما نه تنها کوله بار #سفر بسته بودیم
بلکه کوله بار دل هم ..!
دلمان از شوق قدم زدن روی خاک پاک #فکه
🌹از شوق چشم دوختن به غروب #شرهانی
و از ذوق چشم دوختن به گنبد طلائی رنگ #طلائیه نمیدانست چه کند...!
🔆هرسال این روزها ;
ما مهمان شما بودیم ....
اما حالا که تقدیر به #جاماندن است
بیایید و امسال شما #مهمان دل های ما باشید ...🍃
#میزبان شماست دل های ما ...♡
در همین گوشه شهر پرهیاهو ,
در قاب های مجازی که شما #واقعی ترینشان هستید ...❤️
چه کنیم حالا همین جا برایمان شلمچه و طلائیه است ....
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 میکس "صدای شهید سید مرتضی آوینی" با تصاویر "حضور آتش به اختیار و شبانه بسیجیها"
برای ویروس زدایی از محلات
براستی که حضرت امام ره؛
بسیج را لشگر مخلص خدا دانست،که دفتر تشکیل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده اند
بسیجیان مصداق عمل جانم فدای ایرانند!! نه شعار!!!!
@raviannoorshohada
📜فرازی از وصیت نامه شهید:
♦️حال آنکه قرار است هرکسی یک روز به دنیا آمده، یک روز از دنیا #رود، چه خوب است با #شهادت باشد. شهادت در راه دفاع از حریم آل الله.
#شهادت
بارانی اسـت که
بر هرکـس نمیبارد✨
و #شَـهادت نام گِرِفت...!
وقتی خُدا کسی را کُشت
اَز شِدَّت ✨عِـشق ✨
#شهید_سیدرضا_طاهر
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🅾 پردهبرداری از «پروژه ژنوم ایرانیان»
🔹آمریکاییها ژنوم ایرانیان را به طور کامل سکانس کردهاند و ژنوم و پروتئین ما در اختیار آمریکا و رژیم صهیونیستی است!
◀️ میدانید با داشتن ژنوم یک ملت چه کاری میتوان کرد؟ یعنی میتوانند ویروسی بسازند که در یک نژاد خاص مرگآوری و شیوع بیشتری داشته باشد!
@raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
🌹شهید ماه اسفند؛ سردار شهید عبدالحسین برونسی
🌹سهم خانواده من
🌹همسر شهید: يك روز با دو تا از همرزماش آمده بود خانه. آن وقتها هنوز كوی طلاب مینشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد #گرم. فصل #تابستان بود و عرق همينطور شُرشُر از سرو رويمان میريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی از دوستهای عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد میخواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده خدا، برای خانه خودتان واجبتر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچههای شما اينجا خيلي بيشتر گرما میخورند.
🌹كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما #كولر هم تقسيم میكند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه میگويد. خندهای كرد و گفت: اين حرفها چيه شما میزنيد؟ رفيقش گفت: جدی میگويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زنها! الان خانم ما باورش میشود و فكر میكند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. میدانستم كاری كه نبايد بكند، نمیكند. از اتاق آمدم بيرون.
🌹 بعد از شهادتش، همان رفيقش میگفت: آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: میشود آن خانوادهای كه شهيد دادند، آن #مادر شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را میتوانند تحمل كنند.
📚منبع: برگرفته از کتاب خاکهای نرم کوشک
@raviannoorshohada
1_28631115.mp3
4.83M
🌺داستان شهید برونسی
🌷استاد عالی
@raviannoorshohada
🌹 #دلنوشته ی #زینب_حاج_قاسم بمناسبت #روز_شهید ...
♦️آخرین باری که بهم زنگ زدید، سه ساعت قبل از سفرتان به #بهشت بود؛ به همون جایی که در خواب تعریف کردید ... یک باغ بسیار زیبا و خصوصی برای خود شما و گفتید این باغ را خودتان برای خودتان ساختید و دو روز قبل از شهادتتان این باغ را دیدید ..
♦️کاش میدانستم امشب آخرین باری که زنگ زدید بار آخریست که صدایتان را میشنوم ..
و کاش از حرفهایتان و از اصرارتان برای تنها نماندن در خانه چیزی حس میکردم.
کاش آن لحظه میفهمیدم چرا به من گفتید بابا از دستم ناراحت نشو... کاش حکمت این صحبتهایتان را در آخرین مکالمان میفهمیدم...
به من قول دادید وقتی برگشتید باهم به #مشهد میرویم... چه خوش عهدی بابا جان و چه سفر زیارتی زیبا و با شکوهی به مشهد رفتید.
♦️هر بار که میرفتید انتظار برگشتتان شیره جانمان را میگرفت ... میگفتیم نروید خستهاید، مریض هستید؛ میگفتید من نروم چه کسی برود؟ شما قبول میکنید #ناموس مردم، #بچههای بیگناه در چنگال #یک_مشت_حیوان_وحشی اسیر و گرفتار شوند، #مرزهايمان به خطر بيفتد و فردا اينها به داخل كشور ما بيايند و جان و مال و ناموس مردم را به غارت ببرند و من در خانه کنارتان بمانم؟ ما با سوال شما از خودمان شرمنده میشدیم و شما را به خدا میسپاردیم ... كاش بخاطر اينهمه سال دوری و سختی و دلهره، گوشه نگاهی به ما بندازید بابا جان كه چه سخت تشنه يک نگاه شمايم.
♦️حضرت عشق #حضرت_پدر امروز روز شماست؛ #روز_شهید ... باز هم پیروز میدان شدی و مُزد اينهمه سال مجاهدت و سختی و خستگی را چه با افتخار از خود سيدالشهدا گرفتی.
♦️ #روز_شهيد بر شما كه تمام وجودتان نشانهای از شهيد بود ، مبارك
✍ #زینب_سلیمانی
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اولین_انتشار
🎥 فیلم کامل شوخی سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی💚
@raviannoorshohada
🌹خدا صبرت بده طلبه ی جهادی
☎️زنگ عبرت:
❤️اسمش محمد مداح است ، #طلبه_جهادی که این روزها در بیمارستانهای قم به بیماران
#کرونایی کمک میکرد...
♦️همسر #باردارش با علایم کرونا و بیماری دیگر در بخش آی سیوی همان بیمارستان به همراه #فرزندش جان داد...
♦️گوشه ای نشست و بدون هیاهو برای اینکه روحیه بقیه خراب نشود با خودش خلوت کرده
❤️چون طلبه هست شاید عکسش را خیلی منتشر نکنند اما خدا میبیند و خدا کافیست..
@raviannoorshohada