eitaa logo
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
631 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
37 فایل
🌷 کانال ویژه راویان(سیره شهدا،دفاع مقدس و مدافعین حرم،جبهه مقاومت،انقلاب،پیشرفت،مکتب حاج قاسم و جهاد تبیین) 🌹اهداف:اعزام راوی،برگزاری دوره روایتگری،اردوی راهیان نور و راهیان مکتب حاج قاسم، برگزاری کنگره ویادواره شهداو... ⚘سیاری @Mojtabas1358 ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 ❤️🕊 روزهای اول جنگ، شهر اشغال شده‌ی هویزه... را به همراه مادرش به مقر بعثی ها می‌آورند؛ یڪی از مسئولین بعثی (ستوان عطوان) دستور می‌دهد دختر را به داخل سنگرش بیاورند! مادر را بیرون سنگر نگه می‌دارند؛ لحظه ای شیون مادر قطع نمی شود... دقایقی بعد بانوی جوان با حالتی مضطرب، دستان خونی و و لباس پاره شده سراسیمه از داخل سنگر به بیرون فرار می ڪند... تعدادی از سربازان به داخل سنگر می روند و با جسد ستوان عطوان مواجه می شوند؛ دختر جوان هویزه ای حاضر نشده را به بهای آزادی بفروشد و با سر نیزه، ستوان را به هلاڪت رسانده و حتی اجازه نداده چادر از سرش برداشته شود... خبر به گوش سرهنگ هاشم فرمانده مقر می رسد؛با دستور سرهنگ یڪ گالن بنزین روی دختر جوان خالی می ڪنند... در چشم بهم زدنی تمام چادر بانو را فرا می‌گیرد و همانند شعله ای به این سو و آن سو می‌دود... و لحظاتی بعد جز دودی ڪه از خاڪستر بلند می‌شود چیزی باقی نمی ماند!! فریادهای دلخراش مادر برای بعثی ها قابل تحمل نیست، مادر را نیز به همان سبڪ به جگر گوشه اش می رسانند... 🌷 🌹 🕊🕊🕊
#کلام_شهید 📖 #زن در اسلام ، #زنده_سازنده_ورزمنده است💪 بہ شرطی ڪہ لباس #رزمش لباس #عفتش باشد . . . #شهید_بهشتی❣ #صبحتون_شهدایی...
❤️🕊 روزهای اول جنگ، شهر اشغال شده‌ی هویزه... را به همراه مادرش به مقر بعثی ها می‌آورند؛ یڪی از مسئولین بعثی (ستوان عطوان) دستور می‌دهد دختر را به داخل سنگرش بیاورند! مادر را بیرون سنگر نگه می‌دارند؛ لحظه ای شیون مادر قطع نمی شود... دقایقی بعد بانوی جوان با حالتی مضطرب، دستان خونی و و لباس پاره شده سراسیمه از داخل سنگر به بیرون فرار می ڪند... تعدادی از سربازان به داخل سنگر می روند و با جسد ستوان عطوان مواجه می شوند؛ دختر جوان هویزه ای حاضر نشده را به بهای آزادی بفروشد و با سر نیزه، ستوان را به هلاڪت رسانده و حتی اجازه نداده چادر از سرش برداشته شود... خبر به گوش سرهنگ هاشم فرمانده مقر می رسد؛با دستور سرهنگ یڪ گالن بنزین روی دختر جوان خالی می ڪنند... در چشم بهم زدنی آتش تمام چادر بانو را فرا می‌گیرد و همانند شعله ای به این سو و آن سو می‌دود... و لحظاتی بعد جز دودی ڪه از خاڪستر بلند می‌شود چیزی باقی نمی ماند!! فریادهای دلخراش مادر برای بعثی ها قابل تحمل نیست، مادر را نیز به همان سبڪ به جگر گوشه اش می رسانند... @raviannoorshohada