مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
🌸خاطره ای از #معجزه شهید سیدمیلاد مصطفوی در حق یکی از دوستدارانش 👇👇👇👇
🔸یه بار یه کار فرهنگی برای شهید سیدمیلاد مصطفوی انجام دادم
و برای هزینه اون کار یه تیکه از طلامو که خودم با حقوق خودم خریده بودم فروختم 🎁و برای آقاسید یه کار فرهنگی انجام دادم
هیچکس متوجه نشد
حتی پدر و مادرم
فقط خودم و سید و خدا دونستیم
سر نماز به آقاسیدمیلاد گفتم سید هیچی نمیخوام ازت
فقط نشونم بده که تو زندگیم هستی😭
موند و #اربعین اومد
من خیلی دوست داشتم برم کربلا ولی جور نمیشد😔
و تا اون موقع هم کربلا نرفته بودم
خیلییییییییی بیقرار بودم و گریه میکردم
شب و روزم شده بود گریه برای دیدار #کربلا😭😭💔
یه روز نزدیک اربعین خیلی دلم گرفته بود یه دلنوشته نوشتم و فرستادم کانال شهید مصطفوی در باب کسی که از اربعین جامونده بود...💔
بلافاصله یک نفر به مدیر کانال پیام داد و گفت کی این #دلنوشته رو نوشته⁉️ گفت فلانی
گفت من #هزینه کربلاشون رو میدم بره کربلا
گفت مشکل هزینه نیست جور نمیشه براشون
گفت من میخوام هزینه بفرستم هدیه شهید مصطفوی هست شماره کارت بدین‼️
گیج شده بودم
خلاصه از اون اصرار و از من انکار گفت هدیه از طرف سیدمیلاده
من دقیقا یک میلیون و دویست برای سید برای اون کار فرهنگی هزینه کرده بودم
🔸اون شخص که ندونستم کی بود #دقیقا همون مبلغ که برای شهید هزینه کرده بودم رو ریخت به کارتم😧
تا چند روز گیج و منگ بودم
خلاصه اینکه من نرفتم کربلا و تصمیم گرفتم هزینه کربلامو هدیه بدم به شخص دیگه✨
گفتم سیدمیلاد کربلا نرفت و کربلاشو هر بار #هدیه میداد
ولی خیلیی بیقرار بودم برای دیدار کربلا
ولی به سیدمیلاد گفتم سید #پا_میزارم_رودلم ببینم چی میبینم😭
گفتم سید جانم تو چطور از کربلا گذشتی و هر بار کربلاتو هدیه میدادی به شخص دیگه😭😭😭
هزینه رو ریختم برای یک شخص و اون بنده خدا رفت کربلا😭😭
#پلاک_خادمی_شهدام رو دادم به اون شخص گفتم بنداز حرم آقا امام حسین علیه السلام 🌱
نیت کردم و گفتم خادم شهدا و ارباب بمونم😭😭😭
اون شخص از #کربلا اومد. . .
و من. . . برای اربعین بعدی از طرف #خادمی کشوری نمیدونم از بین چند هزار نفر انتخاب شدم⁉️ برای خادمی کربلا
و برای اولین بار رفتم کربلا
و در دویست قدمی حرم آقا ابوالفضل علیه السلام در #موکب کریم اهل بیت علیها السلام چهارده روز خادم الحسین شدم.
😭😭😭😭😭
#شهیدسیدمیلاد_مصطفوی🌺
#شهید_گره_گشا✨
خدایا شکرت بخاطر وجود نعمت شهدا
@raviannoorshohada
#ستاره_های_زینبی
🔰همسر شهید: انگار ناف مهدی را با #کربلا بریده بودند. در طول زندگی ۳۲ ماهه مان، سه سفر پیاده #اربعین رفت و دو بارش مرا هم با خودش برد. سفر اول خواهر و شوهر خواهرم هم همراه مان بودند.
🔰 پس از سلامی به حضرت علی (ع) در نجف، حرکت کردیم. شب اول تا دو نصف شب راه می رفتیم. سفر با او اصلا #خستگی نداشت. وسط راه روضه هم می خواند همه را می گریاند.
وسط راه بچه ای دو ساله را دیدیم که به زائرها آب می داد. با دیدنش گل از گل مهدی شکفته بود.
🔰 رفت با او عکس گرفت. گفت: «انشاء الله خدا چنین بچه ای بهمان بدهد سال دیگر با او بیائیم اربعین»...نزدیک کربلا از یکی از #موکب ها جارو گرفت و شروع به کار شد. جارو می کرد و می گفت: «این ها خاک قدم های زائر های کربلاست. بردارید برای قبرهای تان».
#شهید_مهدی_نوروزی🌷
نثار روح مطهر همه شهدا صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@raviannoorshohada