🌿 او جوانی با ایمان و سرشار از عشق به ارزشهای الهی و اسلامی بود .
بسیار به نماز اهمیت میداد.☝️عاشق و مطیع رهبر خویش بود و در مسایل سیاسی بیانات رهبرش را معیار و ملاک عمل و حرف خویش قرار میداد.❤️
حسین انسانی پرانرژی و فعال بود و همواره با انگیزه و با هدف تلاش میکرد و برای رسیدن به نتیجه هرگز خسته نمیشد.✨
حسادت و کینه در وجود او دیده نمیشد. قلبی مهربان داشت و همواره خنده از لبانش جاری بود👌. بسیار شوخ طبع بود و اجتماعی و هرگز گوشه گیری را انتخاب نکرد. تعصب و #غیرت از ویژگیهای روحی و اخلاقی این شهید بود. به همسر و خانواده اش بسیار احترام مینمود.❤️
در سحرگاه ۱۳ شهریور سال ۹۰ گروه پیشتازی به فرماندهی سردار جعفرخانی به کوه جاسوسان حمله می کنند . به قدری حسین نترس و دلیر بود که تا بالای ارتفاع روی کانال نیروهای پژاک می رود و به صورت ایستاده شروع به شلیک گلوله می کند☝️ و تعداد زیادی از نیروهای پژاک را به رگبار بست و این امر باعث غافل گیری اولیه نیروهای پژاک از این عمل شد تا اینکه از داخل غار یکی از نیروهای پژاک خارج شده و از سمت راست به پهلوی حسین تیر اندازی می کند و حسین را به #شهادت می رسانند.😔🕊
شهید مدافع #وطن
حسین رضایی🌹
@raviannoorshohada
آقا مرتضی، خودشان، 10روز در پلدختر بودند. با 15 نفر بسیجی آنجا حضور داشتند.☝️ من هم دو سه روز رفتم، واقعاً از جان و دل کار میکردند، گِل، مثلاً تا یک متر، خانههای مردم را گرفته بود، بعضیها ناراحت و عصبانی بودند، فحش هم که میدادند، ا😢یشان کاری نداشت، با خنده توجیه میکرد که ما آمدیم کمکتان کنیم.😊 اگر کمکی از دستمان برمی آید، بگویید، اگر نه که باز ما کمکتان میکنیم، چندین نفر از همانها خودشان آمدند کمک کردند.🌹
کرمی: چندین بار پیش خودم گفته بودند که «ما نمیمیریم، حتماً شهید میشویم». 💔ایشان از بچه های محله کهنز بودند. شهید سجاد عفتی، شهید محمد آژند و شهید مصطفی صدرزاده از🌹 دوستان و هم محلی هایش بودند، در یک پایگاه، بزرگ شده بودند، آنها شهید شدند، ایشان هم قطعاً باید این مسیر را میرفت. اگر نمیرفت که نامردی بود.👌
ایشان بعنوان مستشار نظامی در دفاع از حرم هم حضور داشتند💔
شهید مدافع #وطن مرتضی ابراهیمی🌹
@raviannoorshohada
یا علی یا علی
یک شب که داشتیم باهم پیامک بازی میکردیم ، بین پیام دادن ها خوابم برد😴 . در عالم رویا دیدم جنازه ای روی تابوتی قرار دارد و روی این جنازه را پارچه مشکی گذاشته اند◼️، فقط لبهای این جنازه مشخص بود ، پیش خودم می گفتم این لبها چقدر آشناست .
چند نفر از تشییع کنندگان جنازه را گرفتند که تشییع کنند ولی به جای لااله الا الله ، یا امیرالمومنین می گفتند و ناگهان آن جنازه هم با صدای بلند فریاد زد : یاعلی ، یاعلی 😱😱
أنقدر بلند و محکم می گفت یا علی که من با وحشت از خواب پریدم😨 . دست و پایم از شدت ترس میلرزید و در اصطلاح گم کرده بودم !
گوشی را گرفتم که برای آقا کمیل زنگ بزنم دیدم ساعت چهار و نیم صبح است و گوشی آقا کمیل هم خاموش بود.😞
بعدها وقتی برای همکارای آقا کمیل خواب آن شب را تعریف کردم تعجب کردند و گفتند آقای جعفرخان اسم عملیات را گذاشته بود یا علی بن ابیطالب (ع) و شهید کمیل هم مدام همین مطالب رو قبل از شهادت می گفتند.🕊😭
شهید مدافع #وطن
کمیل صفر تبار🌹
@raviannoorshohada