eitaa logo
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
644 دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
3هزار ویدیو
37 فایل
🌷 کانال ویژه راویان(سیره شهدا،دفاع مقدس و مدافعین حرم،جبهه مقاومت،انقلاب،پیشرفت،مکتب حاج قاسم و جهاد تبیین) 🌹اهداف:اعزام راوی،برگزاری دوره روایتگری،اردوی راهیان نور و راهیان مکتب حاج قاسم، برگزاری کنگره ویادواره شهداو... ⚘سیاری @Mojtabas1358 ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻🥀🌱🌻🥀 این شیر های شکسته و چروکیده که در تصویر میبینید ؛ چهل سال پیش شاخ شمشادهایی بودن... که بر اثر به این وضعیت دچار شدن...😔 و الان بهشون میگن ...! http://eitaa.com/raviannoorshohada
💌خطاب به همسر: الان که دارم این وصیتنامه رو می نویسم ؛ خیلی دلتنگ شدم و گریه امانم نمی دهد... بنده لایق شهادت نیستم اما اگر خداوند متعال مرگ ما را شهادت در راهش رقم بزند؛ آن را مدیون تو هستم...! 🌷 http://eitaa.com/raviannoorshohada۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 دیدار اعضای ستاد بزرگداشت سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی،برخی از مسئولین استان از جمله: حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری با خانواده معظم شهید عزیز شهروز مظفری نیا( همسر بزرگوار، فرزندان عزیز شهید و...) و تقدیر از خانواده معظم شهید ⚘ امروز بعدازظهر (سه شنبه)، ۱۶ دی ⚘منزل شهید 👇
شب عملیات هویزه بود... بچه ها شور و حال عجیبی داشتند. یکی وصیت نامه می نوشت، یکی نماز می خواند، بعضی قرآن می خواندند و بعضی با یکدیگر شوخی می کردند... اما حسین درخواست آب کرد تا غسل شهادت کند، اما آب به اندازه کافی نداشتیم. گفت: «به اندازه شستن سرم باشد، کافی ست.» به او گفتم: «فردا عملیات است و در گرد و غبار، دوباره سرت کثیف می شود.» گفت: «به هر حال می خواهم سرم را بشویم.» گفتم: «مگر می خواهی به تهران بروی؟» حسین زد زیر خنده؛از ته دل می خندید... آنقدر خندید که همه به خنده افتادند. گفت: «نه، فردا می خواهم به ملاقات خدا بروم.» بالاخره یکی از بچه ها یک کتری آب نیم گرم تهیه کرد و حسین سرش را شست!... 🍃...سالگرد شهادت سردار حسین علم الهدی و همرزمانش در حماسه هویزه گرامی باد...🌷 http://eitaa.com/raviannoorshohada
📝از دست نوشته های شهید علم الهدی...♡ آری! تنهایی، موهبتی است الهی... در تنهایی از تنهایی به در می آییم ؛ در تنهایی به خدا می رسیم و من در سنگر تنها هستم. روزها در تنهایی با خود سخن می گویم و در جمع نماز جماعت با دوستانم... در این تنهایی، در این خانه جدید، با خود، با خدا و با شهدا سخن می گویم. من در این تنهایی به یاد انس علی ابن ابیطالب (ع) با تاریکی شب و تنهایی او می افتم.😔 او با این آسمان پرستاره سخن می گفت، سردرچاه نخلستان می کرد و می گریست...😭 راستی فاصله اش با من زیاد نیست. از دشت آزادگان تا کوفه و کربلا، 20 کیلومتر است ...» http://eitaa.com/raviannoorshohada