eitaa logo
❣️فقط کلام شهید❣️
465 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
7 فایل
یا صاحب الزمان ادرکنی ✹﷽✹ #شهید_سید_مرتضی_آوینی🍂 ✫⇠شرط ورود در جمع شهدا اخلاص است و اگر این شرط را دارے، ✦⇠چہ تفاوتی مے ڪند ڪہ نامت چیست و شغلت•√ #اللهم_عجل_لولیڪ‌_الفرج #ما_ملت_شهادتیم مدیرکانال👇 @Khadim1370 آی دی کانال👇 Ravie_1370
مشاهده در ایتا
دانلود
8.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•°🌱 غیر تو کدوم رفیق ، سنگ تموم گذاشت برام؟ @Ravie_1370🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 فیلم نوشت 🌷حضور معنوی آن بزرگوار به برکت وجود قبر مطهّرش در سرزمین ما، در سرتاسر کشور و در دل آحاد مردم ما آشکار است. امام هشتم علیه‌الصّلاةوالسّلام ولىّ‌نعمتِ معنوی و فکری و مادّی ملت ماست. 🗓۱۳۸۱/۱۰/۲۵ ☀️ ------ @Ravie_1370🌷
سلام 🌹روزبیست و ششم ختم صلوات جهت سلامتی و تعجیـل در امر فرج صاحب الزمان عج و سلامتی امام خامنه ای عزیزتر از جان ونیت قلبی شما عزیزان✨ هدیه به روح مطهر شهیدعلی عابدینی صد صلوات 💫 التماس دعای فرج 🙏 @Ravie_1370🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️حتی حاضر نبود کولر روشن کنه. اهواز خیلی گرم بود و پای مصطفی توی گچ. پوستش به خاطر گرما خورده شده بود و خون می‌آمد. اما می‌گفت: «چطور کولر روشن کنم وقتی بچه‌ها در جبهه زیر گرما می‌جنگند». 🔻 آقایون مسئول! فرماندهان جنگ نظامی اینطور زندگی می‌کردن که در دنیا و آخرت رستگار شدن، شما هم اینطور هستید؟ شهید مصطفی @Ravie_1370🌷
بخشی از وصیت نامه شهید علی امرایی🌹 خواب دیدم خواب کربلا را.حضرت از ضریح مبارک بیرون آمد و فرمودند توهم مال این دنیا نیستی خودت را صاف کن اعمالت را صاف کن بیا پیش ما اگر به زیارت کربلا رفتید سلام مرا به اقا برسانید وبگویید ارباب غریبم دلم برایتان تنگ شده بود ولی دیدم پاسبانی از حریم خواهر ودخترتان برمن واجب تر است راستی به جای من سفر مشهد بروید که خیلی دلم تننگ است نثار روحش صلوات @Ravie_1370🌷
*•••••┅═✧🦋❁﷽❁🦋✧═┅•••••* 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🦋 💠شهید محمد امیری 💠 ای امیر بر نفس خود! امیری! من تو را نشناختم،ولی شناختم؛ می فهمی؟! این را در زمان حیاتت هم به بچه ها می گفتم که خدا را من در بعضی جاها از روی زندگی ات درک کردم. گیلان غرب، آنجا یادت هست وقتی باهم جلو می رفتیم؟ من تو را درک کردم که چقدر بزرگی ، ولی من حقیر با این وضع می بایستی به تو و امثال تو بگویم فلان کن و فلان نکن. چقدر من بد بختم. همۂ امتحانات خدایی را مردود شدم. در جنگل یادت هست؟ باز هم چه بگوئیم؟ خدایا خودت بهتر می دانی! از آنجا که تو خدایی بودی، من در تشییع جنازه ات یک صحبت کردم که بعد از شهادتت فهمیدم درست است و این باطن پاکَت را می رساند. گفتم:«شهید امیری در زمان حیاتش می ساخت و در زمان شهادتش به ما درس ها آموخت و بعد از شهادتش شهید ساز تر خواهد بود.» الان که به چهرۂ حمزه ای نگاه می کنم، تو را می بینم که بسیاری از اعمال تو در حمزه ای متجلّی است و همچنین اسلاملو. تو چقدر گریه کردی تا برگۂ عبور خود را از این دار فانی گرفتی. تو را به پاکی ات قسم ای فاتح میادین مین.... ای که فتح الفتوح کرده بودی... ای بزرگ !....ای افتخار ! ای پرندۂ پرواز و تیز پرواز و ای شهید امیری! دست مرا هم بگیر و بدان که هرچه بخواهم در موردت بنویسم کم است، ولی از مظلومیتت معلوم می شود که الآن خیلی والایی. آن شب که تو را آوردند، فکر کردم که خوابی . باورم نمی آمد، چون بدنت کمی گرم بود، ولی بعداً سرد شد. چون الان بر اعمال ما شاهدی ، به خدا بگو که با این بندۂ حقیرت: «وَفعَل بی مَا أَنتَ أَهلُهُ و لا نَفعَل بی ما اَنأ أَهلَه» 💠💠💠💠💠💠 «محمد امیری» از نفرات واحد اطلاعات و عملیات لشکر 41 و دست‌چین شده توسط سلیمانی در بزرگ‌ترین آزمون زندگی‌اش در روز 25 تیر 1362کمتر از دو هفته قبل از عملیات والفجر3، نزدیک مهران نمره‌ی قبولی گرفت و به‎‌شهدا پیوست. *•••••┅═✧🦋❁🌼❁🦋✧═┅•••••*
*•••••┅═✧🦋❁﷽❁🦋✧═┅•••••* 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🦋 💠اسلاملو و صانعی اسلاملو و صانعی! متأسّفانه با شما کم بودم و شما را نشناختم، ولی از بزرگی شما همین قدر بس که شدید. و به اقتدای مولایمان، (علیه السّلام)، مظلومانه شهید شدید. و از بزرگواری تو ای مجید! همین قدر بس که دوست محمّد بودی و با صانعی و جلال شهید شدید. و آنچه به این بزرگواری می افزاید و آن را آذین بندی می کند این است که در شب قدر و شب ٢٣ ماه مبارک رمضان شهید شدید. و در این ماه است که مظهر مظلومیّت تاریخ (علیه السّلام) که قلم از نوشتن درباره اش عاجز است، شهید شد. باشد که از دست آن ساقی کوثر، آب کوثر را بنوشید و نورانی شوید. و از یادت این فقیر سراپا تقصیر نرود. به امید شفاعت شما ای راهیان راه اولیاء! 💠💠💠💠💠💠 *•••••┅═✧🦋❁🌼❁🦋✧═┅•••••*
*•••••┅═✧🦋❁﷽❁🦋✧═┅•••••* 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🦋 ((محمّد علی کازرونی)) ای خدا! شاهد باش که هر وقت قلم به دست گرفتم تا دربارهٔ شهیدی کلماتی بنویسم، در مرحلهٔ اول، قلم به دست و خود قلم را عاجز دیدم، در حالی که ای خدا! تو خود به قلم قسم یاد کردی. در حالی که قلمی اگر انصاف داشته باشد، خودش می نویسد که من عاجزم و الکن و شرمنده، در ثانی همهٔ کلماتی که در مورد دیگران شهیدان می خواستم روی کاغذ بیاورم، در بارهٔ این شهید هم باید نوشت. انگار که پیوندی پنهان دیرینه دارند شهدا با هم و من صفات خداپسندانهٔ شهید را نمی نویسم که مختصّ همهٔ شهداست. و من مجبور، تا آنجا که می دانم اوصاف بارزِ ویژهٔ شهیدان خدا را می نویسم. آن هم یکی، دوتا، نه همه را، ولی دربارهٔ بعضی از شهدا از بوستان صفات بارزشان یک گل بیشتر نمی چینم. 🥀 به هر حال محمّد علی کازرونی، حجله گاهت خون شد و عروسی کردی با شهادت. 🕊 به به! چه عروس زیبایی! که بهترین عروس دنیاست. مرحبا به انتخابت، مرحبا به حسن سلیقه ات! من نمی دانستم که تو این قدر خوش پسندی؛ و الّا همیشه با هم انتخاب می کردیم، یا می گفتم : محمّد علی تو برایم انتخاب کن! تو می توانستی زنده باشی ولی روح بزرگوارت دنیا را نخواست و دنیا نیز تحمّل تو را نداشت، زیرا بزرگ شده بودی، مانند بچّه ای که وقتی بزرگ می شود، رَحم مادر دیگر تحمّل آن را ندارد،دنیا هم تحمّل تو را نداشت. تو را آنقدر بزرگ شمرده بودی و آن قدر رحمان و رحیم که خواستهٔ بزرگی را از او درخواست کردی که حاکی از روح بزرگت می باشد. و نخواستی مانند بعضی ها، وای چه بگویم محمّد علی جان و این همان معنی اللّه اکبر نمازت بود که دشمن تاب تحمّل تو را در حال نماز نداشت. و قامت ایستایِ راستایِ تو را در وقت نماز به سجود تبدیل کرد. تصمیمات تو نیز از همان ایستادگی در نمازت سرچشمه می گرفت. به هر صورت هر چه بنویسم کم است، تو خانهٔ جدیدت را انتخاب کردی. انتخاب خانهٔ جدید و همسر جدید بر تو مبارک باد! ای شهیدِ بزرگوارِ بلند همّتِ عوض کنندهٔ دنیا با آخرت و ای راضی به رضای خدا! شفیعم باش! 💠💠💠💠💠💠 شهید محمّد علی کازرونی در سال 1343 در کرمان متولد و تا کلاس سوم راهنمایی درس خواند. قبل از انقلاب در تظاهرات علیه رژیم طاغوت شرکت می کرد و در اجتماعات مردمی در مساجد شرکت می نمود. حدود دو سال بعداز انقلاب به عضویت سپاه پاسداران درآمد. یکسال در کردستان و حدود یک سال و نیم در جبهه خوزستان جنگید و در تاریخ 19 مرداد 1365 آسمانی شد. 🕊 *•••••┅═✧🦋❁🌼❁🦋✧═┅•••••*
🌾🌿🌾 خداجان!!! وقتی چشمانم را میبندم، دیگر همه چیز درباره … رسم همین است. یادشان شادت می‌ڪند، و چنان می‌ڪند، ڪه دلتنگشان می‌شوی … و خووووب ترینی.... و من هر روز شبیه یڪ چیزم، دیروز شمعدانی شده بودم، لب پنجره در ڪنار دستان تو، امروز به گمانم، یڪ شوم هی من ذوق ڪنم برایت، هی تو تماشا ڪنی … چه لذتی ڪه تو خدای منی....☘️ شهدایی 🌷عزیزان وهمراهان 🕊 شمادعوت شدید @Ravie_1370🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا