eitaa logo
انجمن راویان فجر فارس(NGO)
1.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
985 ویدیو
81 فایل
کانال سازماندهی ، اطلاع رسانی و آموزشی "انجمن راویان فجر فارس NGO" راویان عزیز تبلیغ مراسمات و یادواره هایی که در آن ایفای ماموریت روایتگری را دارید به مدیران کانال ارسال تا انتشار یابد. همچنین گزارشات ماموریت ها واجرای برنامه های خود را نیز ارسال نمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
موضوع خواب پيامبر (ص) يك شب خواب ديدم كه در زمان پيغمبر واقع شده ام وآن زمان ، زمان جهالت بود .عدّه اي از اعراب مشغول كار كردن بودند. يك وقت پيغمبر اسلام (ص) به طرف آن مردم آمد وخود را پيغمبر معرفي كرد اما اعراب حرف ايشان را تكذيب مي كردند وپيغمبر را مي آزردند يك وقت من ديدم كه به پيغمبر سنگ مي زنند من آن وضع را تحمل نكردم وخود را سپر پيامبر (ص) قرار دادم وهرچه سنگ بود نمي گذاشتم به پيغمبر بخورد ولي يك وقت يك نفر ، يك سنگ پرتاب كرد وبه سر مبارك پيامبر خورد وخوني شد وبعد من وپيامبر آنجا را ترك كرديم بعدا كه از خواب بيدارشدم شك كردم كه آنكه در خواب بوده پيامبر است . وقتي كتاب (تعبير ) خواب را باز كردم به حديثي برخورد كردم كه خود پيامبر فرموده بود: شيطان نمي تواند در خواب به شكل ما ظاهر شود.
شهیدامام رضایی حاج ابراهیم باقری زاده.mp3
16.66M
🎙پادکست ❤️شهید امام رضایی 🧡سردار شهید حاج ابراهیم باقری زاده 🤎فرمانده گردان امام رضا ع 🌺 شلمچه کریلای ۵ کاری از : راوی ، خانم ابراهیمی
- ننه جون قربونت برم! ننه دستت درد نكنه! مدتها بود كه دمپخت كازروني نخورده بود. تـازه از بيـرون آمـده بـود و خيلي گرسنه بود. علي لقمة اول را كه برداشت با صدايي كه از توي كوچه مي آمد ميخكوب شد. - اباالفضل كمكتون كنه! يه لقمه غذا! كمي به قاشقش كه بالا آورده بود نگاه كرد. - پس علي چرا نمي خوري؟ بابا حاجي بود كه علي را به خودش آورد. مثل فنر از پاي سفره بلند شـد. بشقاب غذا را هم برداشت. - الان برمي گردم شما غذاتونو بخوريد! در تمام مدتي كه آن فقير غذا مي خورد، علي به او نگاه مي كرد. وقتي كه برگشت، بشقاب، خالي خالي شده بود. - ننه! بازم غذا تو دادي به گدا؟ بيا برات بكشم، غذا هنوز هست! - نه ننه! من سهم خودمو بردم. امروز هم روز خدا بود. علي اين را گفت و رفت به سوي كتابهايش... راوی: مادرشهید
مولای متقیان در منطقه‌ی 1360/12/01 دشمن در جمع بندی اطلاعات خود به این نتیجه رسیده بود که ایران بزودی در منطقه « شوش » عملیات بزرگی انجام خواهد داد . از این رو استحکامات و تمرکز شدید نیرو را در شوش ایجاد کرد و میادین مین را وسعت داد . همچنین 10 تیپ مستقل به همراه چند تیپ « جیش الشعبی » به دو لشگر تقویت شده‌اش در منطقه افزوده و برای پیش دستی در تاریخ 17 /11/ 1360، حمله خود را با شدیدترین آتش توپخانه در چزابه آغاز کرد ، اما با مقاومت سرسختانه نیروهای ایرانی رو به رو شد . در مقابل نیروهای سپاه پاسداران با انجام عملیات « مولای متقیان (ع) » معروف به چزابه در 12/1/ 1360 تلاشهای بی‌رویه دشمن را عقیم گذاشتند . این عملیات دو هفته به طول انجامید و خسارات قابل توجهی به یگانهای تقویت شده ارتش صدام وارد آمد . تنها ثمر حمله عراق به چزابه این بود که عملیات سراسری و گسترده « فتح المبین » یک ماه و نیم به تعویق بیفتد . ارتش عراق در عملیات شکست حصر آبادان اعلام کرده بود که 80 تن و در عملیات « طریق القدس » 34 نفر کشته داده است ، ولی در نبرد چزابه شمار تلفات انسانی خود را به 200 نفر اعلام نمود ،‌که این تفاوت آمار ، شمار تلفات فراوان عراق در چزابه را می‌رساند ، علی رغم این ادعا ، دشمن دست کم 2000 کشته در این منطقه به جای گذاشت . Https://eitaa.com/raviyanfarss انجمن راویان فجر فارس
چند روز قبل از اعزامش به سوریه ،منزل ما بود ،باهم به کازرون رفتیم اما درمسیربرگشت، ماشین خراب شد.کنارماشین ایستاده بود ،رفتارش عجیب بود ومدام ساعتش را نگاه می کرد وانگارازچیزی در عذاب بود. کنجکاو شده بودم ،طاقت نیاوردم، گفتم : داداش چیزی شده ؟ مشکلی پیش آومده ؟مگه منتظرکسی هستی؟ نگاهی همراه با لبخند به من انداخت و گفت : نه خواهر، اذان گفته شده و زمان نماز اول وقت داره می گذره، بعد یه بطری آب از صندوق عقب ماشین بیرون آورد و شروع کرد به وضو گرفتن، زیراندازش را پهن کرد وهمانجا مشغول خواندن نمازشد. ( نماز اول وقت خیلی برایش مهم بود، اگر می دید موقع نماز ،کسی به کار دیگری مشغول هست ، می گفت چرا اول نماز نمی خوانی وبعد کارت را انجام بدهی؟ همیشه برای کار کردن وقت هست. اول به نماز اول وقت که خدا بهش سفارش کرده برس تا هم خدا ازت راضی باشه ،هم ثواب کاررا برده باشی.) راوی:خواهر شهید شهید مدافع حرم محسن جمالی
انجمن راویان فجر فارس(NGO)
شهید امام رضایی بسم رب الشهدا علاقه زیادی به ع داشت... آن در شب عملیات ، پشت نونی ها وقتی داشتیم ع را جلو می بردیم ، کنار دست من نشسته بود ، مایلرها (کامپرسی ها) نگه داشتند که پیاده بشن وحرکت کنیم به سمت نقطه رهایی ، ابراهیم باقری وقتی پایین آمد یه نگاهی به آسمون کرد ، چند دقیقه ای خیره به آسمون وستاره ها شد. گفت : ع این طرفه؟ گفتم : بله امام رضا ع این طرفه! این قبله است پشت به قبله امام رضا ع است... برگشت دستاش را گذاشت روی سینه اش ، اشک از چشماش سرازیر شد تو اون لحظه حساس.... گفت: دلم می خواست بیام به پابوست آقا ، مدتیه نشده برسم به خدمت شما ، از همین جا به شما سلام میدم... ع یه سلامی از ته دل ، من دیگه همچین سلامی را هیج جایی ندیدم...🥺 از ته دل سلامی کرد و قطع به یقین جواب سلام را گرفت که پس از شهادتش پیکرش نه به اشتباه ، نه!! اشتباهی در کار نبود... پیکرش به تقدیر ، به دستور ، با طلبیدن امام رضاع به رفت... وقتی پیکر همه را به دیار آوردند ، پیکرمطهر ابراهیم بین آن ها نبود!! کجاست؟! چی شده؟! خبر رسید که پیکرشهید در مشهدالرضا است😢 اون موقع ها رسم بر این بود که هر شهیدی را وارد مشهد می کردند قبل از اینکه به ببرند و به خانواده ها خبر بدهند ، مستقیم پیکر را به حرم امام رضا ع می بردند وطواف می دادند ، بعد به معراج الشهدا می بردند و به خانواده ها خبر می دادند. ابراهیم از رفت به مشهدالرضا ع ، طلبیدش امام رضا ع✋ ونکته ای که بر روی سنگ مزارش هست اینکه عکس تصویرشون هم الان رو به سوی امام رضا ع است...🤲 :
7.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥🔴 حتما ببینید من یــه دوستی دارم ! دلش میخواد با دوست من، دوست بشه! دوست داره با خونواده تـو مانوس بشه💚 به مناسبت ایام ولادت امام حسین(ع) رونمایی از کلیپ 📌اثری متفاوت و دلنشین مخصوص دهه هشتاد، نودیا با صدای🎙 رضا هلالی و محمد اسدالهی