هدایت شده از اینجا با هم باشیم⚘️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کرب_و_بلا
شوق #زیارت #حضرت_حسین وصف ناپذیر است!
و این #شوق سرشار از #محبت ، صدق و #وفا ، معرفت و ذوقی است که #روح و جسم را جانی دوباره میدهد...
#زواری که کیلومترها با پای پیاده که یک دمپایی ساده آنهارا یاری میدهد ، طی میکنند طریق را و گوئیا پا بر روی بال ملائکی میگذارند که نویدش را معصوم علیهم السلام داده اند...
دردی نیست!
#تاول هایی که پر از #عشق است!
و پاهاییکه خسته از زمین اند و رو به #آسمان میروند..
رسیدن به #عمود_۱۴۰۷ و دیدار مشعشع گنبد #حضرت_علمدار_کربلا ، تمام مسیر را از یاد میبرد ، #انرژی چندین برابر ، #زائر را بال پرواز میدهد و خودش را به آستان قدسی #شهید_کربلا روان میکند...
این حس را باید بیایی تا با تمام وجود حس کنی!
ممنونم از #خدای_سبحان که بلطف حضرت حسین علیه السلام ، همه ی این پاهای خسته را به آسمان (حرم مطهر ) رسانید...
والان گوشه ای از آن را میبینیم🤲
****
#سحرگاه ۲۲ #شهریور ۱۴۰۱
#باب_القبله
مقابل #شش_گوشه آسمان عشق
#آدرسےقبل_شهــادت
توےسنگــر با او و چند تای دیگه از بچه ها نشسته بودیم .😊
یکی از بچـه های #بسیجـی وارد شد.
پانزده – شانزده ساله به نظر میرسید.
مثل بقیه جوانترها شیــفته فرهاد شده بود و نشــانی منزل او را میخواست.☺️
فرهاد مکــثی کـرد و سرش را بالا آورد و گفت :
- شما لطــف دارین ! ما در خدمتــتون هستیــم . خیابــونای #شیرازو بلدی؟
- بلـــــــــه...
- سوار ماشـــین که شدی میگی #دارالرحمة ، قبرستون جدید . . . صدای خنده بچه ها جوان را گــیج کرده بود.😂
فرهــاد #پیـشانــی جوان را بوسید و گفــت:
بنــویس ڪاکو ... برای مزاح بود ... بنویــس :✍
دارالرحمة ، قطعـــه #شهدا ، ردیف ... ، پلاک ... بسیجی جوان رفت.
روزها گذشت . بچه ها یکی یکی شهید شدند . اکبر رفت ، حسین رفت ، فرهاد هم رفت ... جنازه او را از سردشت آوردند و شوق و شورش را به آرامگاه ابدی اش در دارالرحمة سپــردند.
وقتــے به شـــوق #زیارت مزار او به راه افــتادم ، یڪ نفر زودتر از من به آنجا رسیده بود ، هــمان بسیجی جوان #نشانے را درست آمده بود.😭
#شهید_فرهاد_شــاهچراغی
#شهدای_شیراز
#ﺳﺎﻟﺮﻭﺯﺷﻬﺎﺩﺕ 🌷
🍃🌷🍃🌷