🌐کاهش دینداری ترکها
راوی #دین: اردوغان که شکست سختی در جریان انتخابات اخیر ترکیه متحمل شده است، میکوشد وجهه خود را که بعد از کودتای ۲۰۱۶ خشن شده، بهبود بخشد. او این هفته به مسیحیان ترکیه اجازه داد که پس از یک قرن و برای اولین بار در تاریخ جمهوری ترکیه، کلیسایی در استانبول بسازند. مسیحیان ترکیه که کمتر از یک درصد جمعیت کشورند، صدها کلیسای قدیمی دارند ولی اجازه ساخت کلیسای جدید نداشتهاند.
از سوی دیگر برخی نظرسنجیها نشان میدهد که میزان دینداری در ترکیه از ۵۵ درصد در سال ۲۰۰۹ به ۵۱ درصد رسیده و تعداد خداناباوران نیز در این ده سال از یک درصد به سه درصد افزایش یافته که میتواند مربوط به سختگیریهای اسلامگرایان حاکم در سالهای اخیر باشد.
@rawinews
🌐امام رضا(ع) و اخلاقِ دینداری
راوی #دین: امام هشتم شیعیان را با صفت رأفت میشناسند. آنچه در کلام حضرت برجسته است، مدارا و سازش با دیگران و رأفت و مهربانی با مردم است. در کلام امام چنان بر این ویژگی تأکید شده است که گویی متر و معیار دینداری را در پیوند تام و تمام با اخلاق ترسیم میکنند. مدارا با دیگران چنان در کلام امام(ع) برجسته است که ایشان آن را یکی از شرایط ایمان واقعی میداند.
امام رضا(ع) سنت پیامبر اکرم(ص) را مدارا با دیگران میداند و رسالت نبوی را در این قالب تبیین میکند. در روایتی از ایشان نقل است که فرموده:
«هیچکس مؤمن نیست مگر اینکه سه خصلت در او باشد؛ سنتی از پروردگارش، سنتی از پیامبرش و سنتی از مولایش. سنت پروردگارش حفظ اسرار خویش است. اما سنت پیامبر، مدارا کردن با مردم است و اما سنت از مولایش صبر در سختیها و مشکلات است». (تحف العقول، ص ۴۴۲).
تاکید امام رضا(ع) بر شفقت بر خلق و مدارای با دیگران را میتوان در این عبارت اثرگذارِ ایشان دید. نقل است که فرمودند:
«همه مخلوقات، در حکم خانواده خدا هستند. محبوبترین خلق به درگاه خدا کسی است که خانواده مؤمنی را خوشحال کند یا در پی برآوردن حاجت برادر دینیاش باشد» (بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۰۷).
این رویکرد میتواند اوج فرهنگِ دیگردوستی را در شیعه نشان دهد. آنچه در کلام ائمه طاهرین(ع) به خوبی قابل رؤیت است، همین سنت حسنه مدارا با دیگران است. آنچه که متر و ملاک ایمان محسوب شده است، نه عبادتهای شخصی و خلوتگزینیهای طاقتفرسای عبادی، بلکه ثمره این اعمال عبادی است که مورد توجه قرار گرفته است. ثمره و نتیجه این اعمال نیز در مدارا با دیگران و رسیدن به ملکه اخلاق حسنه است.
در کلامی دیگر، امام رضا(ع) از پیامبر نقل کرده است که: «نزدیکترین شما به من از نظر مقام در روز قیامت، کسی است که در مورد خانواده خود خوشاخلاق باشد». همچنین از قول امام هشتم آمده که امام علی(ع) میگفت: «هرچقدر اخلاقتان بهتر باشد، ایمانتان کاملتر است»(عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۴۱).
این برتر نشاندن خُلق نیکو نسبت به دیگران، در سرتاسر کلام امام هشتم قابل ردیابی است. در همین خصوص ایشان از پیامبر نقل کرده است: «خداوند نسبت به زنان مهربانتر است و هر مردی که یکی از زنان مَحرَم خود را خشنود کند، خداوند در قیامت او را خشنود میسازد».( فیض کاشانی، المحجةالبیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج۳، ۱۱۹).
در روایتی از ایشان برای نشان دادن برتری اخلاق نیکو نقل شده:
«خداوند تنها به این دلیل ابراهیم را دوست خود گرفت که او کسی را (در برآوردن حاجتش) رد نکرد و هرگز جز از خدا درخواستی نداشت» (عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۸۲).
در نظر ائمه شیعه، ملاک دوستی با خداوند نیز روا کردن حاجت دیگران است. در روایت دیگری نقل شده است که امام رضا(ع) از قول اجداد خود، سخنی از پیامبر اسلام نقل میکرده که بهبود وضعیت مسلمانان را نیز در پیوند با اخلاق تفسیر میکند:
«امت من تا هنگامی که یکدیگر را دوست بدارند، به یکدیگر هدیه بدهند، امانتداری کنند، از گناهان دوری کنند، به مهمان احترام بگذارند و به نیازمندان کمک کنند ... وضعیت خوبی خواهند بود» (عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۳۲).
در نظر امام سعادت نهایی مسلمین نیز در پیوند با خُلق کریمانه و بخشش تعریف شده است. در روایتی دیگر آمده است که امام عبادت را در پیوند با اخلاق و حلم و بردباری تعریف کردهاند:
«هیچ مردی عابد نیست مگر اینکه حلیم باشد» (کافی، ج۲، ص۱۱۱).
به نظر میرسد کلام امام رضا(ع) در این خصوص میتواند سخن نهایی در معرفی سنت شیعی باشد. انتقادهایی که متون دینی در دوران معاصر را خالی از سویههای اخلاقی معرفی میکند، میباید با این نحوه سخنان ائمه شیعه آشنایی بیشتری حاصل کنند. پیوند میان اخلاق و مشی دینی، تأکید همیشگی امام رضا(ع) و دیگر امامان شیعه بوده است.
@rawinews
🌐اسلام؛ دین جنگ یا صلح؟
راوی #دین: پروفسور خُوان کول (Juan cole) مورخ ۶۷ ساله آمریکایی در دانشگاه میشیگان که از ۱۹۷۲ تا ۱۹۹۶میلادی مبلغ بهائیت به شمار میرفت، پس از خروج از این آیین به یکی از منتقدان آن بدل شد و بر پژوهشهای تاریخی درباره تاریخ ادیان تمرکز بیشتری کرد.
کول که در خانوادهای مسیحی زاده شده، به زبانهای عربی، فارسی و اردو نیز مسلط است و چند ماه پیش کتابی با نام «محمد؛ پیامبر صلح در میانه تقابل امپراتوریها» منتشر کرده است.
این مورخ برجسته آمریکایی در این کتاب میکوشد با تکیه بیشتر بر قرآن به روایت زندگی و زمانه پیامبر اسلام بپردازد و کمتر به سیرهها و کتب تاریخی استناد میکند.
ایده مرکزی کتاب پروفسور کول این است که در هیاهوی جدال و جنگ میان دو امپراتوری ایران و روم، پیامبر اسلام پیامآور صلح توحیدی بوده و تصور خشن و ستیزهجو از پیامبر اسلام، زاییده نگاه قرون وسطایی کلیسا علیه مسلمانان است.
کول با بررسی آیات مکی و مدنی، پیام دوره ۱۳ ساله فعالیت پیامبر در مکه را «صلح فردی» و پیام دوره ۱۰ ساله اقامت ایشان در مدینه را «صلح اجتماعی» میداند و شواهد متعددی از قرآن در تأیید صلحطلبی پیامبر و اسلام ارائه میکند. تأکیدات مکرر بر مهربانی خدا در آغاز سورهها و تکرار کلمات صلحآمیزی چون «سلام» و «سکینه» شاهدی بر مدعای اوست.
ایده دیگر کول، پیوند قدیمی اسلام با غرب است. به گفته او اسلام نیز همانند دو دین یهود و مسیحیت در بطن امپراتوری روم گسترش یافته و بیگانه با غرب نیست.
همچنین کول گفته که صلحطلبی به معنای نفی کامل خشونت نیست و جنگهای دفاعی پیامبر اسلام به معنی صلحستیزی او نبوده است. او در اینجا به تفاوت میان دو واژه «Pacific» و «peaceful» اشاره میکند که هر دو متضمن صلحجوییاند ولی دومی، جنگ دفاعی را نیز مشروع میداند.
این اثر کول را میتوان در امتداد مواجهه چند صد ساله غرب با قرآن و پیامبر اسلام تفسیر و درک کرد. تا قرن ۱۶ نشر و ترجمه قرآن در اروپا ممنوع و مجرمانه بود و کلیسا میکوشید تفسیری شیطانی و شرورانه از پیامبر اسلام و دین او عرضه کند تا آتش جنگهای صلیبی روشن بماند. کمدی الهی دانته یکی از مصادیق مهم این تلاشهاست که چهرهای منفی از پیامبر اکرم و امام علی(ع) نشان میدهد. حتی مصلحی چون مارتین لوتر نیز با این انگیزه خواهان نشر و ترجمه قرآن شد تا به زعم خود، علاوه بر پاپ، پیامبر اسلام را نیز رسوا کند.
از قرن ۱۸ با کاهش خطر امپراتوری عثمانی و گسترش جریان روشنفکری، نگاهها به پیامبر اسلام نیز بهتدریج تعدیل شد و ترجمه قرآن و سخنان امام علی(ع) آزادانه و منصفانهتر منتشر و بررسی میشد. جرج سیل و گوته از چهرههای بارز این نگاه بودند.
اما نگاه منفی به پیامبر اسلام و قرآن تا زمان ما امتداد یافت؛ هرچند شاید به تندی و عریانی قرون وسطی نیست، ولی هنوز هم برخی از غربیها به تناسب دغدغهها و نیازهای زمانه، پیامبر اسلام و قرآن را متهم به خشونتزایی، سلب آزادیهای اساسی و نفی حقوق انسانها میکنند.
آثاری چون کتاب اخیر خوان کول میتواند این رویکرد غیر علمی و مغرضانه را بهبود بخشد.
@rawinews
🌐جدال عبادت و سلامت؟
راوی #دین: بیماری کرونا برخی مناسبات مذهبی را نیز با چالش مواجه کرده است. مدافعین مناسک مذهبی پا پس نکشیده و همچنان به زیارت حرمهای شریفه میروند و نماز جماعت به پا میکنند.
ماجرا اما وقتی جدیتر شد که موضوع برگزاری نماز جمعه به میان آمد. ستاد مدیریت و پیشگیری کرونا اعلام کرد که نماز جمعه در برخی از شهرها که آلودگی تشخیص داده شده، برگزار نخواهد شد. ستاد نماز جمعه تهران هم از این اطلاعیه تبعیت کرده و اعلام کرد که نماز جمعه این هفته برگزار نخواهد شد. در قم اما ابتدا روابط عمومی ستاد برگزاری نماز جمعه گفت که نماز جمعه در قم به امامت سید محمد سعیدی (تولیت حرم قم) برقرار است. این ستاد ساعاتی بعد اطلاعیه خود را تعدیل کرد و رضایت به تعطیلی نماز جمعه در این هفته داد. پس از آن خبر آمد که نماز جمعه شهرک پردیسان در جنوب قم لغو نشده است. این خبر هم با واکنشهایی همراه بود و مسؤولان مربوطه رضایت به تعطیلی نماز جمعه دادند.
در این میان استفتائی از آیتالله جوادی آملی شد و ایشان اعلام کرد که «نماز جمعه واجب عینی نیست و تخییری است. اگر اپیدمی کرونا هست، باید آن را ترک کرد».
غالب مراجع حال حاضر شیعه، معتقد به وجوب تخییری نماز جمعه در زمان غیبت هستند و حتی برخی شبهه حرمت دارند. پس اغلب مکلّفین میتوانند در روز جمعه به جای نماز ظهر، دو رکعت نماز جمعه بخوانند. در میان فقهای معاصر؛ مرحوم آیتاللهالعظمی اراکی از جمله معدود مراجعی بود که به وجوب تعیینی نماز جمعه باور داشت. ایشان پیش از انقلاب در مسجد امام حسن عسکری(ع) قم این نماز را برگزار میکرد.
روز جمعه عدهای از نمازگزاران در پشت درهای بسته مصلی قم ایستادند و نمازی را به جماعت برگزار کردند. سید احمد علمالهدی نیز در واکنش به تعطیلی نماز جمعه اذعان کرد که نماز جمعه فریضه الهی است و در هیچ شرایطی نباید تعطیل شود. وی با پیش کشیدن شرایط بحرانی در هشت سال جنگ تحمیلی عنوان کرد که در شهر دزفول آن هم در بمباران دشمن بعثی، همچنان نماز جمعه به وسیله آیتالله قاضی برقرار بود. او گفت در حالی که شهر و کشور در قرنطینه نیست و اجتماعات در مشهد در فضای باز و صحنهای حرم به وسیله مسؤولان پزشکی تجویز شده است، تعطیلی فریضه الهی نماز جمعه توجیهی ندارد.
در مقابل، مخالفان این رویکرد معتقدند که حفظ سلامت یکی از اصلیترین دستورات فقه است. آیتالله ابوالقاسم علیدوست گفت که اگر شورای تأمین بر اساس نظر کارشناسان حکمی را صادر کرد و اجتماعات حتی در نمازهای جماعات و زیارات اماکن مقدسه را به دلیل خطرات موجود ممنوع اعلام کرد، اینجا فقها به دلیل وجود خطر، حرمت تکلیفی را مطرح میکنند و ما در اینجا حق نداریم خودمان فتوا دهیم که این را قبول نداریم و در ملأ عام هر کاری که خواستیم انجام دهیم.
آیتالله محمد جواد فاضل لنکرانی هم اعلام کرد اگر پزشکی به یک مرجع تقلید گفته باشد روزه بر شما حرام است آن مرجع تقلید دیگر روزه نمیگیرد و اساساً این از خاصیت و ارزش و عظمت فقه شیعه است. او گفت که فقه شیعه به حدی مستحکم است که در رأس واضح
احکام فقه شیعه، وجوب حفظ جان انسان قرار دارد. او تاکید کرد که تمام این عباداتی که برای خداوند انجام میدهیم اگر مزاحمت با حفظ جان انسان داشته باشد، این یک امر بسیار واضح در فقه و اصول ما است که در مسأله تزاحم، حفظ جان مقدم بر اینهاست.
در همین شرایط، نامهای از امام خمینی در فضای مجازی منتشر میشود که به برادرش آقای پسندیده گفته بود: «شما را به خدای متعال قسم میدهم به حرفهای دکتر ترتیب اثر دهید. چرا موجب نگرانی همه میشوید؟ خداوند لازم نموده است که در مواقع احتمال ضرر، انسان از آنچه موجب است اجتناب کند، اگر چه ترک حج و صوم و صلاه باشد» (صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۳۰).
اکنون ماجرای این جدال از نماز جمعه فراتر رفته و به رفتارهای خودسرانهای همچون «ضریحلیسی» رسیده است. این در حالی است که آیات عظام شبیری زنجانی، سیستانی، مکارم شیرازی، سبحانی و جوادی آملی از چند روز پیش خواهان مراعات کامل همه اصول بهداشتی و قواعد پزشکی برای حفظ جان مردم شدهاند.
@rawinews
🌐جدال عبادت و سلامت؟
راوی #دین: بیماری کرونا برخی مناسبات مذهبی را نیز با چالش مواجه کرده است. مدافعین مناسک مذهبی پا پس نکشیده و همچنان به زیارت حرمهای شریفه میروند و نماز جماعت به پا میکنند.
ماجرا اما وقتی جدیتر شد که موضوع برگزاری نماز جمعه به میان آمد. ستاد مدیریت و پیشگیری کرونا اعلام کرد که نماز جمعه در برخی از شهرها که آلودگی تشخیص داده شده، برگزار نخواهد شد. ستاد نماز جمعه تهران هم از این اطلاعیه تبعیت کرده و اعلام کرد که نماز جمعه این هفته برگزار نخواهد شد. در قم اما ابتدا روابط عمومی ستاد برگزاری نماز جمعه گفت که نماز جمعه در قم به امامت سید محمد سعیدی (تولیت حرم قم) برقرار است. این ستاد ساعاتی بعد اطلاعیه خود را تعدیل کرد و رضایت به تعطیلی نماز جمعه در این هفته داد. پس از آن خبر آمد که نماز جمعه شهرک پردیسان در جنوب قم لغو نشده است. این خبر هم با واکنشهایی همراه بود و مسؤولان مربوطه رضایت به تعطیلی نماز جمعه دادند.
در این میان استفتائی از آیتالله جوادی آملی شد و ایشان اعلام کرد که «نماز جمعه واجب عینی نیست و تخییری است. اگر اپیدمی کرونا هست، باید آن را ترک کرد».
غالب مراجع حال حاضر شیعه، معتقد به وجوب تخییری نماز جمعه در زمان غیبت هستند و حتی برخی شبهه حرمت دارند. پس اغلب مکلّفین میتوانند در روز جمعه به جای نماز ظهر، دو رکعت نماز جمعه بخوانند. در میان فقهای معاصر؛ مرحوم آیتاللهالعظمی اراکی از جمله معدود مراجعی بود که به وجوب تعیینی نماز جمعه باور داشت. ایشان پیش از انقلاب در مسجد امام حسن عسکری(ع) قم این نماز را برگزار میکرد.
روز جمعه عدهای از نمازگزاران در پشت درهای بسته مصلی قم ایستادند و نمازی را به جماعت برگزار کردند. سید احمد علمالهدی نیز در واکنش به تعطیلی نماز جمعه اذعان کرد که نماز جمعه فریضه الهی است و در هیچ شرایطی نباید تعطیل شود. وی با پیش کشیدن شرایط بحرانی در هشت سال جنگ تحمیلی عنوان کرد که در شهر دزفول آن هم در بمباران دشمن بعثی، همچنان نماز جمعه به وسیله آیتالله قاضی برقرار بود. او گفت در حالی که شهر و کشور در قرنطینه نیست و اجتماعات در مشهد در فضای باز و صحنهای حرم به وسیله مسؤولان پزشکی تجویز شده است، تعطیلی فریضه الهی نماز جمعه توجیهی ندارد.
در مقابل، مخالفان این رویکرد معتقدند که حفظ سلامت یکی از اصلیترین دستورات فقه است. آیتالله ابوالقاسم علیدوست گفت که اگر شورای تأمین بر اساس نظر کارشناسان حکمی را صادر کرد و اجتماعات حتی در نمازهای جماعات و زیارات اماکن مقدسه را به دلیل خطرات موجود ممنوع اعلام کرد، اینجا فقها به دلیل وجود خطر، حرمت تکلیفی را مطرح میکنند و ما در اینجا حق نداریم خودمان فتوا دهیم که این را قبول نداریم و در ملأ عام هر کاری که خواستیم انجام دهیم.
آیتالله محمد جواد فاضل لنکرانی هم اعلام کرد اگر پزشکی به یک مرجع تقلید گفته باشد روزه بر شما حرام است آن مرجع تقلید دیگر روزه نمیگیرد و اساساً این از خاصیت و ارزش و عظمت فقه شیعه است. او گفت که فقه شیعه به حدی مستحکم است که در رأس واضح
احکام فقه شیعه، وجوب حفظ جان انسان قرار دارد. او تاکید کرد که تمام این عباداتی که برای خداوند انجام میدهیم اگر مزاحمت با حفظ جان انسان داشته باشد، این یک امر بسیار واضح در فقه و اصول ما است که در مسأله تزاحم، حفظ جان مقدم بر اینهاست.
در همین شرایط، نامهای از امام خمینی در فضای مجازی منتشر میشود که به برادرش آقای پسندیده گفته بود: «شما را به خدای متعال قسم میدهم به حرفهای دکتر ترتیب اثر دهید. چرا موجب نگرانی همه میشوید؟ خداوند لازم نموده است که در مواقع احتمال ضرر، انسان از آنچه موجب است اجتناب کند، اگر چه ترک حج و صوم و صلاه باشد» (صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۳۰).
اکنون ماجرای این جدال از نماز جمعه فراتر رفته و به رفتارهای خودسرانهای همچون «ضریحلیسی» رسیده است. این در حالی است که آیات عظام شبیری زنجانی، سیستانی، مکارم شیرازی، سبحانی و جوادی آملی از چند روز پیش خواهان مراعات کامل همه اصول بهداشتی و قواعد پزشکی برای حفظ جان مردم شدهاند.
@rawinews
🌐خُلق نیک امام حسن(ع)
راوی #دین: نقل است که شخصی نامهای به امام حسن مجتبی(ع) داد که در آن درخواستی مالی بود. حضرت بدون خواندن نامه فرمود که حاجت تو برآورده است. پس از آن برخی به امام(ع) گفتند آیا بهتر نبود که نامهاش را میخواندی و به قدر نیاز به او کمک میکردی؟ حضرت فرمود: ترسیدم برای مدتی که این مرد با خواری میایستد تا نامهاش خوانده شود، خداوند از من مؤاخذه کند (فضائل الثقلین، احمد بن شافعی ایجی، ص ۴۸۶).
🔺منقول است که امام مجتبی(ع) همسایهای یهودی داشت که از دیوار خانهاش نجاست وارد منزل حضرت میشد و آن مرد از این امر اطلاعی نداشت. روزی زن آن یهودی به منزل امام(ع) آمد و از مسأله مذکور مطلع شد و به همسرش خبر داد. مرد یهودی به نزد امام حسن(ع) آمد و معذرت بسیار خواست. حضرت نیز به او فرمود که جدم مرا به رعایت همسایه بسیار توصیه فرموده است ( نزهه المجالس و منتخب النفائس، عبدالرحمن شافعی، ج۲،ص ۱۹).
🔻مروی است که مردی از شام به مدینه آمد. از دور امام(ع) را دید که بر شتری سوار است. پرسید او کیست؟ گفتند که حسن بن علی(ع) است. آن مرد شامی که تحت تأثیر تبلیغات معاویه در شام بود، پس از شناخت حضرت، کینه خود را بروز داد و نزد امام(ع) رفت و به ایشان و پدر بزرگوارش ناسزا گفت. آن حضرت ساکت بود. سپس امام(ع) لبخندی زده و فرمود که گمان میکنم غریب هستی و از اهالی شام. به منزل من بیا تا از تو پذیرایی کنم و اگر مالی بخواهی به تو بدهم. مرد شامی پس از اینکه خُلق امام را دید گفته بود که محبوبتر از او در زمین برایم وجود ندارد (کشف الغمه فی معرفه الائمه، علی بن عیسی اربلی، ج۱، ص ۵۶۱).
🔺گفته میشود که مروان بن حکم هر جمعه امیرالمؤمنین(ع) را بر منبر دشنام میداد. امام حسن(ع) میشنید و واکنشی نشان نمیداد. مروان از عصبانیت شخصی را نزد امام(ع) فرستاد تا به ایشان بگوید که همه این دشنامها را به تو و پدرت میدهم. امام در پاسخش فرمود: به خدا سوگند من آنچه را گفتی با دشنام گفتن به تو محو نمیکنم. اگر راستگو باشی خداوند پاداش صدقت را میدهد و اگر دروغگو باشی به سختترین صورت کیفر میدهد (الطبقات الکبری، محمد بن هاشمی بصری، ج۱۰، ص ۳۹۹).
نقل شده که مروان پس از شهادت امام حسن(ع) گفته بود: به خدا من به کسی بدی میکردم که از کوه هم استوارتر و حلیم تر بود (تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج۱۳، ص ۲۵۲).
@rawinews
🌐نیاز به دین در جهان امروز
راوی #دین : دین و دینداری در دنیای امروز رقیبان بسیاری پیدا کرده. با این وجود، همچنان دینداری به عنوان یکی از عمدهترین گرایشهای انسان مورد توجه است و در ناملایمات، این گرایش انسان بیشتر رخ مینماید. علاوه بر آنکه دین میتواند نقش مهمی در معنابخشی به زندگی در دنیای متلاطم کنونی ایفا کند.
متفکران بسیاری در نقد دین سخن گفتهاند. اما هستند اندیشمندانی که سویهای از دین را در دنیای امروز برجسته دیده و به آن تأکید کردهاند؛
🔺هیوستن اسمیت از جمله افرادی بود که زنده شدن دین در دنیای جدید را خواستار بود. توجه او به برجسته کردن اخلاق و معنویت در ادیان بود. او آموزههای بشر جدید در راه کسب معنویت را «معنویت قهوه خانهای» مینامید و معتقد بود که آن معنویتی که در ادیان معرفی میشود هیچگاه نمیتواند از راه آموزههای انسانی به دست آید.
🔻دنیل دنت هم که از متفکران آتئیست محسوب میشود به جنبهای از دین اشاره کرده که آن را سبب ابقای دین در دنیای جدید میداند. او معتقد است که دین در جهان جدید روز به روز نحیفتر و از عرصه عمومی خارج میشود، اما رگههایی از دین همچنان در انسانها وجود دارد. دنت این جنبههای دینی در افراد را از این بابت میداند که دین، کارکردهایی داشته است. او معتقد است که دین به نظم اجتماعی انسانها کمک کرده و این سبب شده که همچنان به آن رجوع شود. به باور او، دین به این خاطر باقی مانده که قدرت نظم بخشیدن به اجتماع را داشته وگرنه طبیعت آن را از بین میبرد. دنت ملاک ماندگاری و توجه به دین را در همین نظمبخشی دین به امور اجتماعی میداند. وی حتی اذعان میکند که به خاطر این ویژگی دین، حتی میباید در مدارس نیز به دانش آموزان، دین را تدریس کرد.
🔺آلن دوباتن هم از جمله افرادی است که روش تعلیمی ادیان را میپسندد. او اگر چه اعتقاد و التزامی به دین ندارد، اما میگوید که روش ادیان برای تعلیم به بشریت، شیوهای برتر در دنیای سرعت زده امروزی است. او میگوید که در دنیای امروز، دانشهای مختلفی به بشر عرضه میشود اما همگی این آموزهها زودگذر است. اما ادیان، شیوه تکرار را برای تعالیم خود برگزیدهاند. ادیان بر این باورند که اگر میخواهید چیزی را در ذهن ابناء بشر جا بیاندازید باید آن را ده یا پانزده بار در روز تکرار کنید، در غیر این صورت فراموش خواهند کرد. به خاطر همین است که تمام ادیان عادت نیایش کردن را از صبح تا شب در برنامه خود دارند. چون میدانند چیزی که ساعت ده صبح یاد بگیریم، تا موضع ظهر یادمان میرود.
📸عکس: تپه موریا در بیتالمقدس؛ مکانی مقدس برای سه دین بزرگ ابراهیمی
@rawinews
🌐گزارش یک مفسر (2)
👈🏻به بهانه پایان درس تفسیر آیتاللهالعظمی جوادی آملی
راوی #دین : ترتیب چینش مطالب تفسیر تسنیم با بیان گزیده تفسیر، تفسیر آیه، لطایف و اشارات و بحث روایی در پایان رعایت شده است. آیتالله جوادی آملی بهترین و کارآمدترین شیوه تفسیری قرآن و شیوه اهل بیت(ع) را شیوه موسوم به «تفسیر قرآن به قرآن» میداند که پیش از او علامه طباطبایی در میدان این شیوه، گوی سبقت را از دیگران ربود؛ هرچند از لحاظ شناسنامهی تفسیری فرزند سلف مفسران پیش از خود است (تسنیم: 1/ 72).
به نظر آیتالله جوادی از آن جهت که قرآن کریم کلام خداوند است و با اعجاز خود، انتساب به خداوند را اثبات میکند، یکی از منابع دینی است که حجیت آن نسبت به سنت، همانند حجیت قطع، ذاتی است؛ هرچند بخشی از مطالب قرآن به شکل نصوص قطعی است و بخشی دیگر به صورت ظواهر و ظنی است. به نظر ایشان نتیجه حاصل از تفسیر قرآن به قرآن، این نیست که قرآن جزء حجت و نیمی از دلیل است تا در اصل اعتبار و حجیت خود نیازمند انضمام به سنت باشد؛ زیرا اولاً سنت در ناحیه اصل حجیت خود وامدار قرآن است و ثانیاً سنت غیرقطعی وقتی معتبر است که محتوای آن بر قرآن عرضه شود و هیچگونه مخالفت تباینی با آن نداشته باشد؛ پس قطعاً محصول بحث قرآنی باید پیش از عرضه بر حدیث، حجتی معتبر و بینیاز از ضمیمه باشد تا بتواند میزان سنجش سنت واقع شود (تسنیم: 1/ 63-64). ایشان در استدلال به آیات برای تبیین و اثبات روش تفسیری مختار خود خواننده را توجه میدهد منظور از اینکه «چون قرآن تبیان همه چیز است، تبیان خود نیز خواهد بود»، این نیست که چون هر آیه، تبیان همه چیز است، پس تبیان خود هم باشد؛ بلکه مقصود آن است که مجموع قرآن تبیان خود نیز خواهد بود (تسنیم: 1/ 66). هرچند به نظر ایشان سیره عملی اهل بیت(ع) در تفسیر قرآن به قرآن برای ما اثبات اصل این روش را به ارمغان میآورد و گرنه تطبیق در پارهای از موارد بدون تعبد آسان نیست. بررسی مواضع سجود در آیه «أنَّ المَسَاجِدَ لِلّهِ» و لزوم قطع برخی از مواضع دست آن در صورت تکرر حد سرقت و نیز تفسیر معنای «جُناح» شاهد مدّعاست (تسنیم: 1/ 71).
ایشان در بیان دیگری از حجیت قرآن تصریح میکند از آنجا که قهراً اعتبار تفسیر قرآن به قرآن در حد استقلال است، و نه منحصر در آن و سنت نیز بعد از رسیدن به حد نصاب حجیت دارای اعتباری مستقل در پرتو قرآن است، از این رو توان هرگونه شرح و تفصیل نسبت به قرآن را داراست. بر این اساس، اعتبار سنت مسلّم معصومین(ع) که از منابع غنی و قوی دین نشأت میگیرد، در همه شؤون تفسیر قرآنی لحاظ خواهد شد (تسنیم: 1/ 106)؛ لذا حجیت استقلالی قرآن در مقام ثبوت است، و گرنه در مقام اثبات نیازمند وسیله است که برای قرآن در مرحله اثبات به دو طریق به نحو مانعةالخلو قابل احراز است؛ یکی راه اولیاست که با شهود باطنی و علم حضوری حقانیت قرآن را به شکل عینالیقین در مییابند و طریق دوم راه حکیمان و متکلمان است که حقانیت قرآن بر آنها با علم حصولی و برهان عقلی روشن میشود. از اینجا سلطنت عقل و سیطره برهان عقلی در مقام اثبات حقانیت وحی و رسالت الهی نیز بر ما روشن میشود (تسنیم: 1/ 109-110). تفسیر قرآن به سنت گرچه لازم و ضروری است، اما چنین تفسیری در قبال تفسیر قرآن به قرآن همانند ثقل اصغر در طول ثقل اکبر قرار دارد و حجیت سنت معصومین مدیون حجیت قرآن است (تسنیم: 1/ 133).
🔺بخش اول این نوشتار را در اینجا بخوانید.
@rawinews
🌐الغدیر؛ دیروز و امروز
راوی #دین : علامه امینی با نگارش کتاب «الغدیر» ارج و قرب بسیاری یافت. مرحوم آیتاللهالعظمی موسوی اردبیلی گفته: «روزی خدمت آیتالله خویی رفتم. مطلبی از ایشان پرسیدم. وقتی جواب را گرفتم و میخواستم خداحافظی کنم، ایشان فرمودند علامه امینی از ایران برگشتهاند. نمیخواهید به دیدن ایشان برویم؟ عرض کردم امروز روز درس است، اگر اجازه بفرمایید، ما روز دیگری میرویم و امروز به درسهایمان میرسیم. آیتالله خویی فرمودند مطمئن باشید ثواب زیارت ایشان از ثواب همه این درسها بیشتر است (یادنامه علامه امینی، ج1، ص 70).
برخی حتی مقام و مرتبه علامه امینی را در عالم رؤیا دیده و آن را نقل کرده بودند. آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی نقل کرده است: «آقایی که از مخالفین آقای امینی بود و تا آخر هم مخالف ایشان باقی ماند، از آقای آشیخ محمد طاهر شبیری خاقانی که مرجع تقلید بود، نقل کرد که آشیخ محمد طاهر در سفر مکه صحرای محشر را در خواب میبیند و میبیند که امیرالمؤمنین ساقی کوثر است و شیعیان هم صف کشیدهاند تا از حضرت آب بگیرند. آشیخ محمد طاهر هم داخل صف میشود. ناگهان میبیند آقای امینی آمد و بدون صف از حضرت امیر آب گرفت و رفت. آشیخ محمد طاهر میگفت: من هم از صف بیرون آمدم و جلو رفتم که از حضرت آب بگیر. به من گفتند: برو داخل صف. گفتم الان این آقا آمد و بدون صف آب گرفت. گفتند: چون او الغدیر را نوشته است. جالب این است که شخصی که خواب را دیده بود، تا پیش از دیدن خواب از مخالفین آقای امینی بود، و ناقل دوم کسی بود که تا آخر هم با آقای امینی مخالف بود. منظور این است که کتاب الغدیر آقای امینی مقبول حضرت امیر واقع شده است (جرعهای از دریا، ج 2، ص 603).
اما برخی هم نسبت به بیتوجهی به مرتبت مرحوم امینی گلایه کردهاند. استاد محمد رضا حکیمی پس از درگذشت علامه امینی نوشت: «چون صاحب الغدیر درگذشت؛ من شاهد یکی دیگر از مناظر دردناک اجتماعی بودم. عدم تجلیل بهسزا از شخصیتهای علمی. روزنامه دو سطری نوشت و عکسی کوچک در صفحات وسط یا آخر، و رادیو کلمهای گفت جزو اخبار گرم و سرد شدن هوا و گران و ارزان شدن سبزی خوردن و آمدن و رفتن فلان فوتبالیست! گویی این وسایل – البته در این بوم و بر- از بیمضمونی سرشته شدهاند و برای شناخت ارزشهای راستین و والاییها و شناساندن آنها وضع نشدهاند. باری ماهی چند بر این مصیبت علمی و دینی و اجتماعی گذشت و من همواره از اندوه از دست دادن چونان مردی و چونان حماسهای مجسم (که وجودش ترکیبی بود از علم و عمل و اخلاص و جهاد) آسوده دل نبودم تا به این اندیشه افتادم که خوب است یادنامهای به نام او و تذکار خاطرات و مجاهدات او منتشر شود» (یادنامه علامه امینی، محمد رضا حکیمی، مجله الفبا، 1352، ج اول).
علامه امینی اگر چه مرتبه و منزلتی متعالی داشته، اما معرفی او به جامعه امروز نیاز به رویکردی جدید دارد؛ رویکردی که لزوماً در تمجید و تعریفها نهفته نیست و میتواند از راه نقد آثار و اندیشه، و بررسی و ترویج روشهای پژوهشی او رخنمایی کند.
@rawinews
راوی
🌐زندگی وقف ترجمه راوی #فرهنگ: اگر چه امروزه ترجمه قرآن به امری معمول بدل شده، اما تاریخ پر چالشی د
🌐انتقادها به ترجمه قرآن فولادوند
👈🏻به بهانه 15 مرداد ماه؛ سالروز درگذشت محمدمهدی فولادوند
راوی #دین : مرحوم استاد دکتر محمدمهدی فولادوند (1387-1299) هرچند از مهمترین مترجمان قرآن در دوره معاصر است، ولی ترجمه او نیز با برخی نکتهبینیها و نقدها مواجه بوده است.
مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین دکتر احمد احمدی نقدی به برخی از ترجمههای فارسی از قرآن کرده بود. او در حین این نقد، به ترجمه فولادوند هم اشاره کرده و برخی از تعابیر وی را به نقد کشید. دکتر احمدی با مبنا قرار دادن تفسیر المیزان گفته بود که «پیداست که مترجمان محترم حتی یک بار هم به تفسیر معتبر المیزان مراجعه نکردهاند و گرنه چنین ترجمه بیاساس و گمراهکنندهای را انتخاب نمیکردند». (بلای تقلید در ترجمه قرآن کریم، مجله بینات، ش 13).
دکتر احمدی در حالی فولادوند و برخی دیگر از مترجمان قرآن را با ایراد نادیده گرفتن تفسیر المیزان نکوهش میکرد که فولادوند گفته بود: «من اکثر کارهایی را که در زمینه ترجمه قرآن شده است، دیدهام و با توجه به تجربهای که در فن ترجمه داشتم، سعی کردم اشتباهات دیگران را تکرار نکنم. غیر از ترجمه به تفسیرهای زیادی مراجعه کردم؛ از تفسیرهای علمی قرآن گرفته تا تفسیرهای متصوفه. غیر از مقایسه ترجمهها، من بعد از اینکه ترجمه خودم را مینوشتم خیلی در پس و پیش کردن کلمات زحمت کشیدم» (دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج1، صص، 556-557).
مسعود انصاری نیز از دیگر پژوهشگرانی بود که به نقد ترجمه فولادوند پرداخت. او گفته بود که مجموعه یادداشتهای انتقادیاش از ترجمه فولادوند از سوره بقره بیش از صد مورد است. به عنوان نمونه در آیه هفتم سوره بقره «عذاب عظیم» به عذابی دردناک ترجمه شده است که بدیهی است خطاست و معنای عظیم، سترگ و سهمگین و بزرگ است نه دردناک. انصاری اما گفته بود که وقتی خوانندگان با اشکالات یک ترجمه روبهرو میشوند میپندارند که این ترجمه از ارزش ساقط است، بلکه برعکس بر گرانقدری آن ترجمه دلالت دارد که نظر دانشوران را جلب کرده تا اشکالات احتمالیاش را برطرف سازند (نگاهی به ترجمه قرآن کریم از استاد محمد مهدی فولادوند، بینات، شماره 11).
حجتالاسلام محمدعلی کوشا هم در مقالهای با ذکر نزدیک به شصت اشکال، به نقد برخی از تعابیر در ترجمه فولادوند پرداخته بود. وی البته این اشکالات را تَرک اولی در ترجمه فولادوند خوانده بود (نقدی بر ترجمه استاد محمدمهدی فولادوند از قرآن کریم، ترجمان وحی، سال سوم، شماره اول).
استاد محمدمهدی فولادوند علاوه بر قرآن، به ترجمه نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه، «اقتصادنا»ی شهید صدر، «المنقذ من الضلال» غزالی و برخی دیگر آثار در فرهنگ اسلامی اقدام کرد. وی که استاد الهیات دانشگاه تهران و نواده دختری آیتالله سید محسن عراقی (اراکی) از علمای بزرگ اراک در اواخر دوره قاجار بود، دعای کمیل را هم به زبان فرانسوی برگرداند. او با این آثار خود، یکی از اثرگذارترین اصحاب فرهنگ اسلام و ایران محسوب میشود. وی به فارسی و فرانسوی شعر میسرود.
@rawinews
🌐سن بلوغ دختران؛ پرسش مجتهد عربستانی و پاسخ مرجع افغانستانی
راوی #دین: تغییر فتوای آیتاللهالعظمی اسحاق فیاض؛ از مراجع تقلید نجف درباره سن بلوغ دختران بازتاب گستردهای در محافل حوزوی و حتی رسانههای عمومی داشت. پیشتر در اینجا درباره این تغییر فتوا نوشته و گفته بودیم که هنوز ادله این تغییر فتوا اعلام نشده است.
اکنون با گفتگوی مکتوب آیتاللهالعظمی فیاض با آیتالله سید منیر الخباز؛ فقیه عربستانی مقیم حوزه علمیه قم و از شاگردان آیتاللهالعظمی سیستانی درباره این تغییر فتوا، بخشی از ابهامات ماجرا روشن شده است.
آقای خباز که مجتهد ۵۸ ساله متولد منطقه شیعهنشین قطیف در عربستان سعودی است و در حوزههای نجف و قم درس خوانده، در نامهای به آیتالله فیاض یادآوری کرد که بیش از بیست روایت معتبر بر اشتراط ۹ سالگی در سن بلوغ دختران دلالت میکند و اجماع فقهای شیعه و حتی گزارشهای دال بر برداشت اصحاب امامان معصوم(ع) بر همین سن تأکید دارد. وی سپس با اشاره به روایاتی که میتواند مستند فتوای آقای فیاض قرار گیرد، یادآور شده که فتوا به بلوغ در سن ۹ سالگی نه تنها موافق فتوای مشهور فقها و حتی موافق تفاسیر شیعه درباره آیه ۶ سوره نساء است، بلکه روایات دال بر بلوغ در ۱۲ یا ۱۳ سالگی مورد اقبال نخستین فقهای شیعه نیز قرار نگرفته و ما را فتوای فقهای اهل سنت نزدیک میکند که چنین روشی با مفاد مقبوله عمر بن حنظله منافات دارد.
از نظر آقای خباز حتی اگر بگوییم میزان اعتبار و قوت روایات دال بر عدد ۹ با ۱۳ در مقایسه با همدیگر یکسان است، باز هم عدد ۹ را ترجیح باید داد چون قدر متیقن است و باید در چنین مواردی به کمترین عددی که بدان یقین داریم تمسک کرد و عدد بزرگتر و افزونتر را که حاوی مقدار مشکوک است کنار گذاشت.
بر خلاف آیتالله خباز که روایات محمد بن ابیعُمیر ازدی را حتی با مبنای آیتاللهالعظمی خویی دارای تمامیت سندی دانسته است، آیتاللهالعظمی فیاض در پاسخ مکتوبی که به آقای خباز داده، این دسته از روایات ابن ابی عمیر را از نظر سندی نپذیرفته و گفته که آقای خویی هم معتقد بود ابن ابی عمیر بارها از افراد غیر ثقه نقل حدیث کرده است.
آقای فیاض همچنین در دلالت روایات ابن ابی عمیر بر بلوغ دختران در ۹ سالگی نیز خدشه کرده و گفته که مراد روایت، سن رشد دختران بوده و نه سن بلوغ شرعی آنان. این مرجع برجسته شیعه در ادامه گفته که اجماع فقها به هیچ وجه حجت نیست و حتی به اجماع نخستین فقهای شیعه نیز نمیتوان بها داد؛ چون اجماع باید به صورت متواتر یا هر طریق معتبری به زمان معصوم متصل شود که چنین امکانی وجود ندارد و هیچ تواتر لفظی و اجمالی نداریم.
در پاسخ مکتوب آیتاللهالعظمی فیاض به آیتالله خباز تنها به نقد ادله اعتبار سن ۹ سالگی اکتفا شده و به ادله اعتبار ۱۳ سالگی پرداخته نشده است و انتظار میرود تجربه گفتگو بین این دو مجتهد افغانستانی و عربستانی درباره این موضوع مهم و جنجالی ادامه یابد.
@rawinews
🌐استخاره در دوراهی
راوی #دین: استخاره در سدههای اخیر مورد توجه شایان شیعیان بوده و توجه ویژه به آن، بهنوعی از اختصاصات مذهب امامیه به شمار میرود. محمدبن مسعود عیاشی از محدثان شیعه که احتمالا در نیمه اول قرن چهارم درگذشته است، اثری با عنوان «کتاب الاستخارة» نگاشته است (رجال النجاشی، ص352؛ الفهرست للطوسی، ص213) که به نظر میرسد اولین اثر مستقل در این باب باشد. رضیالدین سيدبن طاووس از علمای قرن هفتم و استاد علامه حلی حدود هشت قرن پیش نخستین کتاب مفصل درباره استخاره را با عنوان «فتح الابواب بين ذوى الالباب و بين رب الارباب فى الاستخارات» تألیف کرد. ابنطاووس چندين بار به ابتكارى و بدون پيشينه بودن كتاب خود تصریح كرده است (فتح الابواب، ص113). هرچند پیرامون استخاره تا قرن دهم و رسالة فی الاستخارة اثر مغلوی وفائی (کشف الظنون، 1/ 844) اثری در منابع رایج در تراجم و کتابشناسی دیده نمیشود، ولی از آن پس تدریجاً آثار متنوعی نوشته شد؛ بهویژه حدود سی جلد كتاب در اين موضوع به قلم علما حدفاصل قرن یازدهم تا چهاردهم تأليف گردید.
ژان شاردن؛ جهانگرد فرانسوی حدود سیصدسال پیش در سفرنامه خود اشاره میکند: «سادهترين و نخستين روش پيشگويى و تفأل در نظر ايرانيان كه بسيار رايج است استفاده از قرآن مجيد است كه عمل بدان را استخاره مىگويند. از بعضى كتابها نيز بدين منظور سود مىجويند. استخاره به معنى رايزنى و مشورت كردن با خداست. ايرانيان هنگامى كه براى كردن يا نكردن كارى دچار شك و ترديد مىشوند به استخاره توسل مىجويند. بدين منظور به يكى از روحانيان رو مىآورند و از او مىطلبند برايشان استخاره بگيرد ... مردم بر اين اعتقادند روحانيانى كه داراى مراتب علمى و دينى و معنوى بالاتر مىباشند چون در درگاه ذات پروردگار مقربترند استخارهشان به واقعيت نزديکتر مىباشد.» (سفرنامه شاردن، 3/ 1033).
در منابعی مانند کتاب حمدالله مستوفی به رواج استخاره در دوره قاجار اشاره شده است. سیدمحمد کمرهای؛ داماد عمه امام خمینی نیز فهرستی از استخارههای متعدد محمدعلی شاه را که در کتابی دیده، در کتاب «روزنامه خاطرات» آورده است. محمدعلی شاه از استخارههای میرزا ابوطالب زنجانی؛ فقیه مقیم پایتخت بهرههای فراوانی میگرفت. همچنین استخاره مرحوم آیتالله شیخ عبدالکریم حائری برای اقامت در قم در پی دعوت علمای این شهر بسیار مشهور است.
🔺اکنون حیدر حبالله؛ پژوهشگر مطرح لبنانی در مقاله مفصلی به نام «فقه الاستخارة» پس از بررسی ادله شرعی و عقلی، استخاره با عدد به وسیله تسبیح و سنگریزه را مطابق تمام مسالک در حجیت خبر واحد، به دلیل فقدان روایتی معتبر در این باب، ضعیف ارزیابی کرده است. همچنین درباره استخاره با قرآن به دو شیوه شمارش اوراق مصحف و شیوه امروزین که آیه اول از صفحه گشوده را میخوانند، معتقد است به طریق معتبر قابل اثبات نیست. افزون بر آن، درباره حکم استخاره با دو رقعه، سه رقعه و شش رقعه که برخی فقیهان متأخر امامیه تلقی به قبول کردهاند، اختلافاتی واقع شده است. حبالله پس از بررسی روایات استخاره ذاتالرقاع، حجیت آن را موافق با نظر محقق سبزواری (ذخیرة المعاد، 1/ 348) مورد تأمل میداند؛ هرچند در انواعی که نمیتوان انتساب آن را به شریعت صحیح دانست، در صورت پذیرش قاعده تسامح در ادله سنن میتوان بدان عمل کرد. نوع دیگر یعنی استخاره قلبی به این صورت است که پیش از انجام عمل قلب خود را متوجه خداوند گرداند و به آنچه احساس کرد اقدام و عمل کند. وی میگوید برخی روایات این نوع استخاره معتبر است و میتوان گفت از استخاره مشورتی قویتر و از استخاره دعایی ضعیفتر است. استخاره به این عنوان که قلب را متوجه خداوند بداند و سپس با مردم مشورت کند نیز خالی از قوت نیست (دراسات فی الفقه الإسلامی المعاصر، 4/ 95و111و147و193و196). به نظر وی برخی عوامل همچون طرد جوامع شیعی، رواج روحیات صوفیانه و منزلت سید بن طاووس در میان شیعه و اعتماد عمومی به روایات در دوره رواج اخباریگری، سبب شیوع استخاره با قرآن و تسبیح شده است (همان، ص203و204).
با این حال، فقهای معاصر آرای مرسوم در باب استخاره را میپذیرند.
آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی پس از ذکر حکایتی معتبر از استخارههای ویژه حاجی کلباسی، مخالفت با استخاره را بنا بر احتیاط واجب جایز نمیداند (درس خارج اصول، 29/1/1396). بنا بر نظر آیات عظام تبریزی و سیستانی انجام استخاره با تسبیح و رقعه تنها به قصد رجاء بلامانع است (صراط النجاة، 1/ 553؛ الفقه للمغتربین، 327-328). دفتر آیتاللهالعظمی سیستانی نیز گفته است: «میتوان به استخاره اعتماد کرد ولی بعد از اینکه با تدبر و مراجعه به خبرگان و مشاوره دوستان راستین نتوان تصمیم گرفت و حیرت همچنان باقی ماند و شخص نتوانست هیچ طرفی را ترجیح دهد، استخاره اولویت دارد؛ اما شأن دیگری مانند کشف غیب ندارد»
@rawinews