هدایت شده از مسار
✨گردان سادات
🌺از بس که شیفته حضرت زهرا (س) بود، به سادات هم ارادت ویژهای داشت. گردانی داشت به نام یا زهرا (س) که بیشتر نیروهایش از سادات بودند.
🍀داشت سوار تویوتا میشد که برود، رفتم جلو و گفتم: «برادر تورجی میخواهم بیایم گردان یا زهرا (س).» گفت: «شرمنده جا نداریم.» گفتم: «مگر میشود گردان مادرمان برای ما جا نداشته باشد؟»
🌷 تا فهمید سیدم پیاده شد، خودش برگهام را برد پرسنلی و اسمم را نوشت.
یک روز هم رفتم مرخصی بگیرم، نمیداد. نقطه ضعفش را میدانستم. گفتم: «شکایتت را به مادرم میکنم.»
💫از سنگر که آمدم بیرون، پا برهنه و با چشمان اشکآلود آمده بود دنبالم. با یک برگه مرخصی سفید امضاء. گفت: «هر چقدر خواستی بنویس؛ اما حرفت را پس بگیر.»
راوی: سید احمد نواب
📚 خط عاشقی ۲ (خاطرات عشق شهدا به حضرت زهرا س)، گرد آوری: حسین کاجی، ص ۱۲۶
#سیره_شهدا
#شهید_تورجیزاده
عکسنوشته حسنا
🆔 @masare_ir