eitaa logo
~ رأیه‌الــهُــدی ~
111 دنبال‌کننده
986 عکس
102 ویدیو
3 فایل
💫بسم‌رب‌الشهدا💫 گروه‌فرهنگی‌رایه‌الهدی🧕 (واحدخواهران‌پایگاه‌شهیدان‌ترکیان) . . نسل ما نسل ظهور است...اگر برخیزیم🍃 @rayatol_hoda
مشاهده در ایتا
دانلود
~ رأیه‌الــهُــدی ~
دوستای خوبم😍 شـــبتون بخیر 💙 امشب به مناسبت ایام شهادت عمار حلب که پشت سر گذاشتیم ، #شهید_محمدحسین_
〰🌸〰 گریزی به کتاب قصه دلبری 〰🌸〰 نمی دانم گفتن دارد یا نه. از طرف خانم ها چندتا خواستگار داشت. مستقیم به او گفته بودند آن هم وسط دانشگاه.😳 وقتی شنیدم گفتم: چه معنی داره یه دختر بره به یه پسر بگه قصد دارم باهات ازدواج کنم 😐 اونم با چه کسی! اصلا باورم نمی شد. عجیب تر اینکه بعضی از آنها مذهبی هم نبودند.😕 از تیپش خوشم نمی آمد. دانشگاه را با خط مقدم مقدم جبهه اشتباه گرفته بود. شلوار شش جیب پلنگی گشاد می پوشید با پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ که می انداخت روی شلوار. در فصل سرما با اورکت سپاهی،اش تابلو بود. یک کیف برزنتی کوله مانند یک‌وری می‌انداخت روی شانه اش. شبیه موقع اعزام رزمنده های زمان جنگ. وقتی راه می رفت کفش هایش را روی  زمین می کشید. ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد. از وقتی پایم به بسیج دانشگاه باز شد، بیشتر می دیدمش. به دوستانم می گفتم:« این یارو انگار با ماشین زمان رفته وسط دهه شصت پیاده شده و همون جا مونده!»😁 به خودش هم گفتم.آمد اتاق بسیج خواهران و پشت به ما و رو به دیوار نشست. آن دفعه را خودخوری کردم. دفعه بعد رفت کنار میز که نگاهش به ما نیفتد. نتوانستم جلوی خودم را بگیرم. بلند بلند اعتراضم را به بچه ها گفتم. به در گفتم تا دیوار بشنود.زور می زد تا جلوی خنده اش را بگیرد.😅 معراج شهدای دانشگاه که انگار ارث پدرش بود. هر موقع می رفتیم, با دوستانش آنجا می پلکیدند. زیرزیرکی می خندیدم و می گفتم:« بچه ها، بازم دار و دسته محمدخانی! » بعضی از بچه های بسیج با سبک و سیاق و کار و کردارش موافق بودند، بعضی هم مخالف. معروف بود به تندروی کردن و متحجر بودن. از او حساب می بردند، برای همین ازش بدم می آمد. فکر می کردم از این آدم های خشک مقدس از آن طرف بام افتاده است.📿 آنهایی که با افکار و رفتارش موافق بودند می گفتند: شبیه شهداست، مداحی می کنه‌ ، می ره تفحص شهدا !!!
📚 دعوا سر اولویت است 🥀 ~ گروه فرهنگی رایه‌الهــدی ~ ~ پایگاه شهیدان ترکیان ~ @rayatol_hoda
~ رأیه‌الــهُــدی ~
#معرفی_کتاب 📚 دعوا سر اولویت است 🥀 ~ گروه فرهنگی رایه‌الهــدی ~ ~ پایگاه شهیدان ترکیان ~ @rayatol_
⬛️ گریزی به کتاب دعوا سر اولویت است ⬛️ 🌹 اولویتی به نام حسین بن علی (ع) 🌹 👈 《 ویژه ی کنکوری ها: سوال کنکور ورودی کربلای سال ۶۱ 》 👉 برای مرور عزیزانی که در آستانه ی کنکور هستند، مطالعه ی نمونه سوال جهت آماده سازی فضای امتحان توصیه میشود:👌 سوال: مشکل آقای طرماح چه بود؟ ( سوال کنکور ورودی کربلای سال ۶۱ ) 🤔 جواب: امام حسین را دوست داشت آمّا ( آمّا: به " اما " ی حاوی تعجب و از سویی تاکید شدید گفته می شود ) ● دلش جای دیگری بود ● چیزهای دیگری را به امام ترجیح داد، مثل خانواده اش ● به عهدش وفادار نبود ● وقت ناشناس و موقعیت ناشناس بود که منجر به تصمیم اشتباه ناشی از همین اولویت ناشناسی شد. @rayatol_hoda
📚 سر بُلند 🖤 ~ گروه فرهنگی رایه‌الهــدی ~ ~ پایگاه شهیدان ترکیان ~ @rayatol_hoda
~ رأیه‌الــهُــدی ~
#معرفی_کتاب 📚 سر بُلند 🖤 ~ گروه فرهنگی رایه‌الهــدی ~ ~ پایگاه شهیدان ترکیان ~ @rayatol_hoda
〰🖤〰 گریزی به کتاب سربلند 〰🖤〰 💫 روایت زندگی شهید مدافع حرم محسن حججی 💫 اصرار داشتم حلقه ها سِت باشند.☺️ گفت: " غیر از طلا هرچی پیدا کردی به روی چشم! "😇 همه ی بازار را زیر پا گذاشتیم تا یک جفت حلقه ی ست پیدا کردیم. جنس حلقه ی من طلا سفید بود و جنس حلقه ی محسن پلاتین 💙💍 موقع پرو لباس مجلسی یواشکی بهم گفت: " هنوز نامحرمیم! تا بپسندی برمیگردم. " رفت و با سینی آب هویج بستنی برگشت. برای همه خریده بود جز خودش. گفت میل ندارم. وقتی خیلی اصرار کردیم مادرش لو داد که روزه گرفته است. ازش پرسیدم: " حالا چرا امروز ؟؟ " گفت: " می خواستم گرهی تو کارمون نیفته و راحت بهت برسم. " 😊🙂💛 ~ گروه فرهنگی رایه‌الهــدی ~ ~ پایگاه شهیدان ترکیان ~ @rayatol_hoda
📚 چشمان یعقوب 💚 ~ گروه فرهنگی رایه‌الهــدی ~ ~ پایگاه شهیدان ترکیان ~ @rayatol_hoda
〰💚〰 گریزی به کتاب چشمان یعقوب 〰💚〰 🌱 روایت زندگی شهید مدافع حرم رضا کارگر برزی 🌱 آتش درست کردیم. کیسه خوابم داشتیم. خیلی که سرد نبود، هوا رو به سرد شدن می رفت. خلاصه دوتایی دراز کشیده بودیم، صورتمون سمت آسمون بود. داشتیم درباره ی خونواده هامون حرف می زدیم. رضا گفت: " می دونی، پاکدامنی فقط خاص خانما نیست! " با سر تایید کردم. دنباله ی حرفاش گفت: "متاسفانه تو جامعه ی ما خیلیا هستند که در انجام اعمالشون سهل انگاری می کنن. یه جورایی میشه گفت پایبند به اصول خانواده نیستند. بعضی تو رفتار، بعضی با چشم و حتی بعضیا تو فکرشون این انحرافات رو دارن." نفس عمیقی کشید و ادامه داد: "به خداوندی خدا، من نه در عملم، نه چشمم و نه حتی در ذهنم هم این موارد جایی ندارند. صادقانه اش اینه که عاشق زندگی ام و به اصولش پایبندم." 😊✨ ~ گروه فرهنگی رایه‌الهــدی ~ ~ پایگاه شهیدان ترکیان ~ @rayatol_hoda
📚 اسم تو مصطفاست 🌹 ~ گروه فرهنگی رایه‌الهــدی ~ ~ پایگاه شهیدان ترکیان ~ @rayatol_hoda
〰🌹〰 گریزی به کتاب اسم تو مصطفاست 〰🌹〰 🌹روایت زندگی شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده🌹 شب چمدانم را بستم. قرار شد صبح زود به زیارت خانم زینب (س) برویم.😇 در دلم با خانم قراری گذاشتم. کافی بود کنار ضریح حرمش قرار بگیرم و همان را بگویم. وقتی آفتاب نزده رفتیم حرم گفتی: " زود یه سلام بده و بیا بیرون! " جلوی ضریح ایستادم و قرارم را مرور کردم. باید به خانم می گفتم کاری کند که دیگر مصطفی پیش خودم بماند و نتواند بیاید آنجا، اما هرچه کردم زبانم نچرخید. شرم وجودم را گرفت.😥 گفتم: "خانم مصطفای من امانت برای شما باشه، برای شما دفاع کنه، ولی سالم برگرده!"💫 سلام دادم و آمدم بیرون. دیدم جلوی کفشداری روی پله ی کوتاهی محمدعلی به بغل نشسته ای و با فاطمه بازی می کنی.😊 - زیارت کردی؟ - بله! - زیر آبم رو زدی؟ - نتونستم! - اگه اتفاقی برام بیفته چی؟ - نه نمی افته! - چه با اطمینان! - حضرت زینب (س) مادر شیعه ها و پشتیبانشونه، راضی نمیشه برای بچه هاش اتفاقی بیفته. اون خودش از عزیزاش دور شده، راضی نمیشه من از عزیزم دور بشم!😔 خندیدی: " فیلم داره خیلی هندی میشه، راه بیفت بریم!" @rayatol_hoda
📚 رفیق مثل رسول 💙 ~ گروه فرهنگی رایه‌الهــدی ~ ~ پایگاه شهیدان ترکیان ~ @rayatol_hoda
〰💙〰 گریزی به کتاب رفیق مثل رسول 〰💙〰 تمام شب سرگرم انجام کارهایم بودم. بین این همه مشغله یاد تک‌تک دوستانم افتادم. به این فکر کردم که همه‌ی آن‌ها بیشتر از هرچیزی برای من رفیق هستند و این رفاقت زیباترین دل‌بستگی من توی دنیاست. کنار آن‌ها خندیدن،گریه کردن، تلاش کردن و خیلی چیزهای دیگر را تجربه کردم. نزدیک‌های سحر بود و من انگار نشسته بودم و داشتم روی قالی هزار رج زندگی‌ام دست می‌کشیدم. خیلی از تنهایی‌ها، غصه‌ها و مشکلاتم را با گره‌ی رفاقت رفو کرده بودم و این تنها گره‌ای بود که دلم می‌خواست برای همیشه باز نشود. ~ گروه فرهنگی رایه‌الهــدی ~ ~ پایگاه شهیدان ترکیان ~ @rayatol_hoda
📚 مجید بربری 🌹 ~ گروه فرهنگی رایه‌الهــدی ~ ~ پایگاه شهیدان ترکیان ~ @rayatol_hoda