eitaa logo
رایحه سیب (طب ایرانی اسلامی)
53.5هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
73 فایل
ادمین @montazeranevalieamr تبادل @rayehe_admin دوره های آموزشی؛ @amozeshe_bartar فروشگاه رایحه سیب @foroosh_bartar کانال طبی ریحانة النبی @Reyhanatonnabi18 سوالات طبی @Reyhanatonnabi110313 کتابخانه طبی @ketabkhane_tebbi ارتباطات: 02591010010 02536621324
مشاهده در ایتا
دانلود
💢توجه: این داستان واقعی است. قسمت دوم: از مطب تا خونه گریه کردم و شوهرم برام این آیه رو میخوند: و لنبلوکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین رسیدم خونه عین روح شده بودم، لباسهایی که براش خریده بودم رو بغل میکردم و گریه میکردم، میخواستم اسمشو بذارم کوثر؛ طبق خوابی که دیده بودم که به واسطه این بچه خدا بهمون برکتهای زیادی میده. به دوست صمیمیم زنگ زدم، دعوام کرد که چرا رفتی سونوگرافی؟ مگه نگفتم چرت و پرت تو آزمایشاشونه، بچت صد در صد سالمه. شوهرم خیلی هول کرده بود، گفت اگه منگول باشه، پاک آبرومون میره، ولی من فقط میگفتم ما حق کشتن یه آدمو نداریم. اونم آدمه مثل ما بعد چند روز مادرم زنگ زد گفت: کِی میری برای سقطش؟ گفتم: سقطش نمیکنم اون جون داره، کشتنش حرامه! خیلی دعوام کرد ولی گوشم بدهکار نبود شروع کردم به تحقیق، که دیدم چقدر زیادن بچه هایی که اینها گفتن منگولن و مادرها نگهشون داشتن و سالم دنیا اومدن. بعد چند هفته رفتم ک پرونده بهداشت باز کنم ازم غربالگریها رو خواستن، گفتم: غربالگری دوم رو نرفتم چون نمیخواستم سقطش کنم گفت: غربالگری اولی جوابش چی بود؟ گفتم: ریسک دادن وقتی نشونشون دادم، گفتن خب عیبی نداره از زمان قانونیش گذشته مجبوری یک کم بیشتر پول بدی که سقطش کنی🤯 محکم جلوشون ایستادم و گفتم سقطش نمیکنم! با تعجب نگام کردن، دو تا دکتر و یک ماما ریختن سرم یک ساعت و خورده‌ای، که مجبورم کنن سقطش کنم، گفتن تو حالیت نمیشه منگول یعنی چی! ادامه دارد... 🍎مجموعه طبی رایحه سیب👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1570963458Ced84a594b8
💢توجه: این داستان واقعی است. قسمت سوم: ...دو تا دکتر و یک ماما ریختن سرم یک ساعت و خورده ای که مجبورم کنن سقطش کنم گفتن: تو حالیت نمیشه منگول چیه. یه بچه منگول میشناسم که سر مادرش جیغ میزنه نمیتونه از مادرش تشکر کنه. گفتم: تشکرش رو نمیخوام. من حق کشتن یه آدمو ندارم. بعد از ما امضا گرفتن که نمیخوایم بچمونو سقط کنیم. گذشت تا رسید به 9 دی 99 و کوثر کوچولوی من دنیا اومد، سالمِ سالم و باهوش. کوثر که یک ماه و نیمه شد رفتم بهداشت دعوا، خواستم مردم بفهمن و دستی دستی بچه های سالم، نابغه و بی گناهشون رو خاک نکنند، وقتی دعوا میکردم عرق سرد نشست روی صورت دکتره از ترس، ولی خانم ماما گفت: با دعوات با ما چیزی حل نمیشه ، مشکل وزارتخونس ما به وظیفمون عمل میکنیم. گفتم: ما وظیفه ای جز در قبال اسلام نداریم. همونجا بودم که شنیدم یک مادر بخاطر آزمایشات شما بچشو میخواست سقط کنه افتادم به دست و پاش گفتم: سقطش نکن من میگیرمش ازت اگه منگول بود ولی از زندگی محرومش نکن. 🍎مجموعه طبی رایحه سیب👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1570963458Ced84a594b8