رازِدِل 🫂
#برشی_از_زندگی_رها 👒🧡 تو دلم گفتم : رها خودت گفتی حق نداری نزدیکم بشی اون بیچاره هم ترسید والا اگه
#برشی_از_زندگی_رها 👒🧡
گفتم : چیز دیگه ای نمی خوای؟
می خوای چای بیارم؟
- نه
از این کوتاه جواب دادنها بیزار بود! 😤
به طرف کرسی رفتم جوراب هایم را در آوردم و اجازه دادم پاهای یخ زده ام از گرمای زیر کرسی حسابی گرم شود.!
در همین حال هم زیر لب فحشی را نثار قمرناز کردم امین کاپشنش را در آورد و او هم به طرف کرسی آمد!
_میخوای بری به خونه بابات سر بزنی؟
میخواستم؟
نمیدانم هم دلم برای خانواده ام تنگ شده بود و هم دلم برای امین تنگ می شد. آره دلم برای شیرین و فهیمه خیلی تنگ شده.🥺
سری تکان داد.
_ باید صبر کنیم این برف بند بیاد یه کم راه ها باز بشه.! ☃️❄️
در دلم دعا کردم باز هم برف ببارد. لحاف را روی خودش کشید و نگاهش را به سقف داد🙄
هوس کمی شیطنت کردم خواستم هرطور شده به شکلی پاهایم را به پاهایش برسانم😅
کم کم و آرام آرام زیر کرسی خزیدم نوک انگشتان پام به دنبال پاهایش میگشت و در نهایت گرمای پام به سردی پاهایش خورد!
خودم را به نفهمی زدم و گفتم
: پاتو نزن به پام یخ زدم😒
- من؟!
_ آره پس کی مگه جز من و تو کس دیگه ای هم هست؟!
_ من نزدم بعدشم حتی اگه من هم زده باشم تو میتونی پاتو ببری اونطرف تر چرا گذاشتی رو پام
بمونه؟!😏
راست میگفت ها،!
خاک بر سرم ببین چطوری دستی دستی حیثیتم را بر
باد بودم🤦♀
سریع پایم رو عقب کشیدم و در حالی که سعی میکردم نخندم! 🤭😬
گفتم : چیزه... من....
میخواستم یه کم استراحت کنم دیدم پات خورده به پام.! همین!
- برندار حالا ؟!
_چی!؟
┏━━━━━🦋📕━━━━━┓
🎓 @raz_del 🎓
┗━━━━━🦋📕━━━━━┛
🖍 با خودت تکرار کن
🌸 من عزم خود را جزم کردهام و در اشتیاقِ رسیدن به آنچه که آرزویش را دارم هستم. من نوازنده زندگی خود هستم و کائنات جوابگوی هر سازِ من است.
🔺"خدایا سپاسگزارم"🔺
#انرژیمثبت
┏━━━━━🦋📕━━━━━┓
🎓 @raz_del 🎓
┗━━━━━🦋📕━━━━━┛
#سوتی
سلام عارفه ام امید وارم حالتون خوب باشه😍
همراز جونی چون سوتی قبلیمو گذاشتی جَوگیر شدم اومدم یکی دیگه هم بگم...😁
تو سوتی قبلی از زن عموم گفتم که برداشته به طرف گفته آقای گاوی حالا میخوام از پسر داییم که ۶ سالشه بگم...🤪
یه تخم مرغ شانسی از این بزرگا واسه دختر خالم که ۵ سالشه روی اُپِن خونه مادرجونم بود..🥚
بعد پسر داییم اومده بود خونه مادرجونم اینو دیده بود برداشت اورد نشون خالم داد که عمه اون میشه ... بعد گفت عمه این تخم چی میتونه باشه؟🤔🤔 خالمم بهش گفت این چون بزرگه تخم شتر مرغه😁 بعد خالم پرسید...
عمه جون به نظر تو تخم چیه؟ یکم فکر کرد بعد ۳۰ ثانیه گفت عمه فکر کنم.... تخم سگه 🥚🐶
بعد سکوت خونه رو فرا گرفت و یک دفعه بوم از خنده منفجر شد😂😂😂
پسر دایمم هنگ فکر میکرد سگ هم تخم میزاره😜
قیافه پسر داییم:😧🤕
قیافه سگ که به سگ بودنش توهین شده بود:😡😤
قیافه خالم و بقیه:🤣🤣🤣🤣
┏━━━━━🦋📕━━━━━┓
🎓 @raz_del 🎓
┗━━━━━🦋📕━━━━━┛
#سوال
#درخواست_راهنمایی
سلام میشه کمک کنین خواهرا
شوهرم نشسته جلوی چشمم بایه دختر خیرندیده چت میکنه از ترس نمیتونیم چیزی بهش بگم همش میگه دوستم امامی نم توگوشی دیدم پیامهاشوداره خی*انت میکنه توروخدا کمک کنین دارم دیونه میشم و تا دختر دارم
جهت ارسال پاسخ و کمک کردن به دوستمون و هر سوالی که داشتین به آیدی ادمین محترم پیام بدید🌹❤️✨👌@kosar_98_z
┏━━━━━🦋📕━━━━━┓
🎓 @raz_del 🎓
┗━━━━━🦋📕━━━━━┛
رازِدِل 🫂
#برشی_از_زندگی_رها 👒🧡 گفتم : چیز دیگه ای نمی خوای؟ می خوای چای بیارم؟ - نه از این کوتاه جواب داد
#برشی_از_زندگی_رها 👒🧡
امین با شیطنت گفت : پاتو میگم بذار بمونه پام یخ زده🙃
- مگه من گرم کن توام؟!
خندید 😆😂
به پهلو چرخید و کمی بالشت زیر سرش را عقب کشید؛ طوری که مرا ببیند : رها ؟
- هم؟
- درسته من و تو به اجبار خانواده هامون تن به این ازدواج دادیم درسته من یکی دیگه رو دوست دارم و توهم از من متنفری...
کاش میشد حرفی را که در دلم زده بودم با صراحت به زبان بیاورم بگویم هردوی ما غلط کردیم؛ 😔🥺
تو غلط کردی یکی دیگر را دوست داری من هم غلط بکنم از تو بیزار باشم!
ناخواسته به جان پوست لبم افتادم که امین همچنان ادامه می داد: ولی ما ... زن و شوهریم، رها
زن و شوهر نباید... نباید چه جوری بگم نباید از هم دور باشن میفهمی که منظورم چیه؟
سری تکان دادم!
وگرنه عقدمون باطل میشه... نمی خوام مرتکب گناه بشیم
، اونوقت اگر حتی کنارهم زندگی کنیم گناه کردیم.
سرم را پایین انداختم و گفتم
: چقدر طول میکشه تا عقدمون باطل
بشه؟
لحنش انگار چاشنی خنده داشت دقیق نمیدونم فکر میکنم سه ماه! 🙃
حالا دلم هم مالامال از شور و شعف این حرفش بود اما سری تکان
دادم و گفتم
خوبه هنوز وقت داریم از آخرین باری که
حرفم را خوردم! 😕
امین لحاف را از روی خودش کنار زد و به این طرف کرسی آمد؛
یعنی کنار من..
دلم میلرزید دستهایم هم همینطور آب دهانم را قورت دادم و کمی در خودم جمع شدم!
با خودم گفتم خاک تو سرت رها فقط زبونشو داری،
نگاهش را از روی موهای مواج روی شانهام بالا آورد و به چشمانم
داد :
رها من یه مردم نیاز دارم !!
┏━━━━━🦋📕━━━━━┓
🎓 @raz_del 🎓
┗━━━━━🦋📕━━━━━┛
💕💕
برات آرزو می کنم یه خبر خوب بشنوی ازاونایی که بعدش آهنگ می ذاری و کلی می رقصی.
برات آرزو می کنم برات یک معجزه پیش بیاد، از اونا که باورت نمی شه داره اتفاق می افته.
برات آرزو می کنم اونی که دوسش داری اندازه تو دوست داشته باشه
.برات آرزو می کنم به هدفی که داری خیلی زود برسی و همه ی مشکلاتت حل شن.
برات آرزو می کنم یک روز پاشی و ببینی حس مثبت داری و احساس آزادی کنی، همه ی دردا و غمات یادت رفته باشن و یک لبخند از ته دل بزنی.
برات آرزو می کنم اگه تو فکر کسی هستی و از دستش دادی دیر یا زود بهت زنگ بزنه و بگه می خواد برگرده.
برات آرزو می کنم اگه به چیزی نیاز داری به دستت برسه.
برات آرزو می کنم فکرت رها باشه، آرامش داشته باشی و شبا زود و خوب خوابت ببره.
برات همه ی چیزای قشنگ و آرزو می کنم❤️
┏━━━━━🦋📕━━━━━┓
🎓 @raz_del 🎓
┗━━━━━🦋📕━━━━━┛
#ایده_معنوی
#مهربان_ڪردن_شوهرومطلوب
💠✍🏻اگر شوهر به زن محبت نمی ڪند، زن می تواند آیه زیر را بر قند و نبات بخواند و بدمد و بدهد تا شوهرش از آن قند و نبات بخورد.
یا این ڪه این آیه را بر گلاب بخواند و بدمد و سپس گلاب را به صورت بمالد ان شا االله شوهرش مهربان و مطیع می گردد؛ آیه این است :
⇇♡انَّ اَصحاب الـجنَّۀِ الیوم
فی شُغُلٍ فاکهونَ هم و اَزواجهم
فی ظلالٍ علی الاَرائک متَّکئونَ
لَهم فیها فاکـهۀٌ و لَهم ما یدعون♡َ⇉
📚کنز الحسینی،ص 44
❤️💛💚
┏━━━━━🦋📕━━━━━┓
🎓 @raz_del 🎓
┗━━━━━🦋📕━━━━━┛
رابطه عاشقانه زوجین نسبت به هر چیز دیگر در زندگی در اولویت است و باید زمان و فضای کافی به آن اختصاص داده شود.
شریک زندگی، نفر شماره یک و مهمترین فرد است و نیازمند این است که به طور مداوم زن یا مرد از نیازهای عاطفی و جن.سی همسرش آگاهی پیدا کند و راههای جدید و متنوع برای راضی نگه داشتن یکدیگر و لذت بردن از هم را جستجو کنند.
در غیر این صورت ماه عسل زندگی مشترکشان خیلی زود به پایان میرسد و باغچه زندگیشان پژمرده خواهد شد.
┏━━━━━🦋📕━━━━━┓
🎓 @raz_del 🎓
┗━━━━━🦋📕━━━━━┛
#سوتی
سلاااام
می خوام یکی از فاجعه ترین ماجرای های فیلمای عروسی رو بگم
که مربوط به ۲۵ سال پیش ..
فیلم عروسی عموم رو گذاشتن با یک اهنگ خز که مثلا ادیت زده بودن😂
وای خدا تو فیلم زن عموم حلقه دستشه(بدون هیچ جعبه ای ) جلو عموم زانو می زنه🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤦♀🤦♀🤦♀🤦♀🤦♀
یعنی دختر عموم و من مرده بودیم انقد خندیدیم حالا پسر عمومم نشسته بود خجالت می کشید😂😂🤦♀🤦♀خودشو مشغول گوشی کرده بود😂😂
دختر عمومم که هم سن منه گقت مامان والا اون چبزی که ما دیدیم رسم این بود مرد جلو زن زانو می زنه تو چرا زانو زدی
بعد زن عمومم به شوخی گفت رسم ما خاص ها متفاوته🤣🤣🤣
ارواح عمش
┏━━━━━🦋📕━━━━━┓
🎓 @raz_del 🎓
┗━━━━━🦋📕━━━━━┛
#ایده_عاشقانه
#عاشقانه_برای_همسرم
❤️خانومایی که همسرشون صبح زود میرن سر کار این پیامو واسشون بفرستید و زیرش هم با زبان خودتون یه تشکر از این بابت ازش بکنید:(یا یادداشت بذارید..)
❤️ساعت عاشقی
❣ساعت 00:00 نیست؛
❣ساعت شیش صبحه !
❣که به عشق زن و بچه ات میری سرکار...
┏━━━━━🦋📕━━━━━┓
🎓 @raz_del 🎓
┗━━━━━🦋📕━━━━━┛
رازِدِل 🫂
#برشی_از_زندگی_رها 👒🧡 امین با شیطنت گفت : پاتو میگم بذار بمونه پام یخ زده🙃 - مگه من گرم کن توام
#برشی_از_زندگی_رها 👒🧡
سرم را بالا بردم و نگاه چشمان وحشیام را به چشمانش دوختم. همین که یه مردی میتونی با فکر قمر....
- بسه رها !🤨
ابرو در هم کشید چشمهایش را با حرص بست و دستی به پیشانی بلندش کشید. نفسی کشید و دستش را برای نوازش موهایم بالا آورد!🥰
ادامه داد : گفتم که من و تو زن و شوهریم فردا پس فردا باید برای خانواده هامون نوه بیاریم نه؟😉
حرفهایش دلگرم کننده نبود او حتی نگفت گور بابای قمرناز قمرناز کیه؟!
نگاهش ملتهب شده بود شاید نگاه من هم نمیدانم لبم را با زبانتر کردم!
قبل از اینکه چیزی بگویم سرش را جلو آورد قلبم ریتم درست زدن را فراموش کرده بود.! جلوتر آمد و...
خون به رگهایم هجوم آورد خودم را به هرچی نفهمیدن بود زدم و چشمانم را بستم چشمانم را بستم و فهمیدم چقدر خوب است، نزدیک شدن به کسی که بی قرارش شده ای!
چقدر این تپش قلب و نفس های سریع و نامنظم را دوست داشتم😌❤️🔥
همراهی اش کردم بی آنکه قلبم اجازه نخواستن بدهد
وقتی چشمهایم را باز کردم امین کنارم نبود، اگر راستش را بگویم دوست داشتم کنارم میماند اما..
فضای خانه بین تاریکی و روشنایی گیر افتاده بود. از خوابیدن در این ساعت بعد از ظهر بیزار بودم!
به کسالت بعد از آن نمی ارزید.کش و قوسی به بدنم دادم و پیراهنم را پوشیدم
برف همچنان میبارید؛ از صبح تا به الان دانه هایش ریزتر شده بود اما انگار خیال بند آمدن نداشت.
از سرما میلرزیدم با خودم گفتم در این سرمای خشک، امین چطور توانسته حمام برود، آن هم حمامی که امروز تنورش روشن نبوده! 😳😣
نگران شدم نکند مریض شود،!
┏━━━━━🦋📕━━━━━┓
🎓 @raz_del 🎓
┗━━━━━🦋📕━━━━━┛
هفت قدم برای شاد بودن:
قدم اول: کمتر فکر کنید،
بیشتر احساس کنید.
قدم دوم: کمتر اخم کنید،
بیشتر لبخند بزنید.
قدم سوم: کمتر صحبت کنید،
بیشتر گوش دهید.
قدم چهارم: کمتر قضاوت کنید،
بیشتر بپذیرید.
قدم پنجم: کمتر ببینید،
بیشتر انجام دهید.
قدم ششم: کمتر گلایه کنید،
بیشتر سپاسگزار باشید.
قدم هفتم:کمتر بترسید،
بیشتر دوست داشته باشید.
┏━━━━━🦋📕━━━━━┓
🎓 @raz_del 🎓
┗━━━━━🦋📕━━━━━┛