『🇮🇷͜͡🌹』
#مناجات شهید دهہ هفتادے 🌙
روحمان از بین رفته ،
سرگرم بازیچه دنیاییم ،
«الَّذِینَ هُمْ فِے خَوْضٍ یَلْعَبُونَ»
ما هستیم .
مردهام ،تو مرا دوباره حیات ببخش ،
خوابم ،تو بیدارم ڪن
خدایا ...!
بہ حرمت پاے خسته ے رقیه (س)،
بہ حرمت نگاه خسته ے زینب (س)،
بہ حرمت چشمان نگران حضرت ولے عصر (عج)؛
بہ ما حـرڪت بده .
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_عباس_دانشگر
آنقدر زرنگ و با شهامت بود که حاج محمد بروجردی و ناصر کاظمی، وقتی دیدنش به عنوان نفوذی فرستادنش تو حزب کومله.
رفت خودش رو در حزب جا کرد و شد مسئول پرسنلی حزب. تمام اطلاعات و اخبار ضد انقلاب رو کامل استخراج کرد. وقتی کارش تمام شد و برگشت سپاه، ضد انقلاب پشت هم شکست میخورد. تمام آمار و اخبار حزب رو تخلیه کرده بود.
بعدها فهمیده بودند که او همان محمود کاوه فرمانده نامدار سپاه در کردستان بوده.
#خاطرات_شهدا 🌺☔
فرمانده بودم پادگان زیاد برق میرفت یک روز عارف اومد گفت:حاج آقا تا برق میره بچه ها از ترس پتو میچسبند به دیوار و فریاد میزنندیا ابوالفضل میشه دستور بدید جشن پتو غدقن بشه.😐
حسابی خنده ام گرفت.😅گفتم اسمت چیه گفت عارف.گفتم بیرون وایسا.
تماس گرفتم گفتم بیایید عارف رو بندازید تو پتو تا بیشترین حد ممکن بندازیدش بالا!😊
یادش بخیر اولین آشنایی من بود.انقدر این بچه نجیب و مودب بود که حدو حساب نداشت .
به نقل از همرزم بزرگوار شهيد 🌱
#شهيد_عارف_كايدخورده ♥️☔
ما تا این روزی که احمد شهید شد، نمیدانستیم که احمد این قدر مجروح شده، والله یک بار احمد نگفت که ترکش به سرم خورده، به صورتم خورده، یک بار نیامد بگوید که مجروح شدم، من که نزدیکترین فرد به احمد بودم، نمیدانستم احمد این قدر زخمی شده، هیچ وقت نگفت، خدا شاهد است هیچ وقت بر زبان جاری نکرد، احمد خیلی خصلتها داشت، همیشه از بریدگی از دنیا میگفت واقعا انسان عجیبی بود یعنی هر چه آدم از او فاصله میگیرد، احساس میکند که احمد یک قلهای بود، واقعا یک قلهای بود، متفاوت بود، خیلی فضیلت داشت، برای همین میگویم احمد واقعا خلاصهای از شخصیت امام خمینی (ره) بود در ابعاد مختلفی.
🌷شهید احمد کاظمی🌷
به روایت شهید حاجقاسم سلیمانی🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جایی خواندم،شهیدی گفته بود:
🌱خداوند با آن چیزے که دوستشان دارید ، شما را امتحان میکند...
نگران شدم که مبادا مرا با عشق تو امتحان کنند...🍂
#رفیق_شهیدم
#داداش_حمید💚
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#رفیق_گر_نگاهی_تو_مارا_کنی_بس_است
بعدشما اخلاصمان بہ اختلاس رفت!
ایمانمان رنگ باخت❗
محبت هاو بردبارے هاتمام شد!
صفاوسادگے در رنگ دنیا رنگ
باخت!
وقتی از رنگ جبهہ فاصلہ گرفتیم!
حنایمان رنگے ندارد😔💔
#اللهم_الرزقنا_شهادت🇮🇷
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌷
زندگینامه
شهید احمد قاسمی یکی از گلهای پرپرشده روحانیت است که در پنجم اردیبهشتماه سال ۱۳۴۰ش در روستای سقی از توابع شهرستان گناباد چشم به جهان هستی گشود. دوران طفولیت را در کانون مهر و محبت والدینی متدین، پاک و ساده سپری نمود. در هفتمین بهار زندگیاش راهی مدرسه شد تا الفبای رشد و کمال را بیاموزد و برای آینده اسلام فرد مؤثری باشد. پس از گذراندن تحصیلات اولیه، جذبه محبت سالار عشق به او مهلت نداد و احمد را حجرهنشین دلدار کرد.
تحصیلات حوزوی را در مدرسه علمیه امام رضا(ع) شهرستان گناباد آغاز نمود سپس برای ادامه تحصیل به مشهد مقدس هجرت کرد.
وی در مشهد در دروس حضرت آیتالله العظمی خامنهای (حفظهالله) شرکت میکرد و با بعضی از روحانیون چون شهیدان معظم، حجتالاسلام والمسلمین کامیاب و فرزانه و عجم در ارتباط بود.
در مجالس مهم و محافل مذهبی و سیاسی شرکت میکرد و یکی از پایهگذاران این مجالس ارزشمند بود. مخالفت با گروهکهای معاند اسلام و انقلاب، بحث و جدل با منافقین و مخالفت با بنیصدر از جمله فعالیتهای این روحانی انقلابی بود.
با شروع جنگ تحمیلی، فرمان جهاد پیر جماران، خمینی کبیر(قدسسره) را لبیک گفت و عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل شد.
دو بار در میدان عشق و جانبازی حضور پیدا کرد تا اینکه در تاریخ شانزدهم بهمنماه سال ۱۳۵۹ هجری شمسی در سن نوزده سالگی بر اثر اصابت ترکش خصم به بدن این سرباز فداکار امام زمان (عج) در منطقه عملیاتی میمک، به آرزوی دیرینه خود رسید و در جوار اولیای الهی در غرفههای بهشتی قرار گرفت.
#سالروز_شهادت
#شهدا_را_یاد_کنیم_حتی_با_1_صلوات
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
💐
امر امامش و شور حیاتش وحدت بود.
صلابت غیرتش، رفعت عبادتش نماز بود.
شبش، نور اخترش، جان پیکرش شهادت بود.
کتاب مکتبش، صحف محشرش، سوره مقصدش قرآن بود.
تفریحگاه دنیایش، میعادگاه هر روزش قبرستان بود.
و اینها نمونه ای از خصوصیات آن عزیز بود.
#شهدا_را_یاد_کنیم_حتی_با_1_صلوات
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
من به تو خواهرم و برادرم که در سنگرید، پیام می دهم که خواهم آمد و انتقام خون های به ناحق ریخته را خواهم گرفت.
نگرانی من و تو ای خواهرم اینست که مبادا #سازشی صورت گیرد و خون های شهیدان به هدر رود و نتوانیم ندای امام را به گوش جهانیان برسانیم، که ندای امام همان ندای اسلام است.
(بخشي از انشاء شهيد 14 ساله طاهره هاشمي)
#شهدا_را_یاد_کنیم_حتی_با_1_صلوات
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌷
در جبهه ابتدا در مخابرات تیپ ۲۱ امام رضا (ع) خدمت میکرد. سپس به واحد اطلاعات عملیات لشگر ۵ نصر رفت.
در سال ۱۳۶۲ که عملیات خیبر انجام شد، برادر شهید مفقودالاثر شد. اما شهید با کمال خونسردی و صبر، به راحتی این مسئله را پذیرفت.
بسیار صبور بود و خانواده را به صبر دعوت میکرد و میگفت: «پیرو امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) باشید. چه بلاهایی که بر سر آنها آمد و صبر کردند، شما هم صبر کنید و نکند که بعد از شهادتم گریه کنید. همه روزی میمیریم. هیچکس در دنیا باقی نمانده و نمیماند.»
مادر شهید در پاسخ میگفت: «مادرجان! داغ جوان سخت است.» و او پاسخ میداد: «مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک / چند روزی قفسی ساختهاند از بدنم...»
#شهدا_را_یاد_کنیم_حتی_با_1_صلوات