🌧🍃
🍃
.
.
#روایتـےازتو
.
.
یک چیزے کہ برایم عجیب بود این بود کہ ایمان خودش بود، باور داشت کہ شهید مے شود و در راه ایمانش هم از همہ چیزهایے کہ علاقہ داشت گذشت، محمدرضا بہ موتورش علاقہ خاصے داشت، روزے کہ مے رفت بہ من گفت کہ دو روز دیگر دوستم مے آید و موتور را مے برد، موتورم را بہ او بخشیدم. بہ موهایش هم خیلے علاقہ داشت، وقتے مے خواست برود موهایش را از تہ زد و کچل کرد. وقتے بعد از شهادتش وسایلش را جمع کردیم بیشتر از یک ساک کوچک نبود حتے لباس و کفش نویی را کہ قبل از رفتنش برایش خریده بودم هم بخشیده و رفتہ بود. خیلے راحت از اموال شخصے اش گذشت ، فکر مے کنم باید بہ یک درجہ از ایمان و عرفان رسیده باشد کہ راحت از تمایلات و خواستہ هایش بتواند بگذرد...
.
| روایت مادر شهید |
.
.
[ #شهید_محمدرضا_دهقان ]
همیشه می گفت #سرباز_امام_زمانم و زمانی که به او می گفتم بمان و ادامه تحصیل بده، می گفت من صدای هل من ناصر امام حسین(ع) را الان می شنوم.
حرف های #عجیبی می گفت که ما را مجاب می کرد.
محمدرضا می گفت چون #حضرت_آقـا فرمودند ما به سوریه کمک می کنیم و هیچ #قیدی نیاوردند که چطور کمک میکنیم، من به عنوان #پیرو حضرت آقا خودم را آماده کردم و آموزش های تکاوری و #تخریب دیدم که هر موقع آقا اراده کند من آماده باشم.
میگفت شما فکر کن #امام_زمان(عج) ظهور کند و چشمش به من بیفتد و دست روی شانه من بگذارد و من یک جوان بی فایده باشم؛ امام زمان(عج) اینطور خوشحال می شود یا یک جوان سرباز و #آماده که ایشان را خوشحال کند؟
#شهید_محمدرضا_دهقان
بامادرخاکریزخاطرات شهداهمراه باشید👇
https://eitaa.com/razechafieh
میگفـت:
_ سعیکنیدمدافـعقلبـتونباشید
_ ازنفـوذشیـطان؛
_ شایـدسخـتترازمدافـعحرمبودن،
_ مـدافعقلـببودنباشه..!🕊
#شهید_محمدرضا_دهقان
#سقوط
رازچفیه👇
@razechafieh
خاکریزخاطرات شهدا👆