شـــهید علی اصغر قلعه ئی #چله_شهدا #روز_دوم یکم دی ۱۳۴۹، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش حسین، کارگر بود و مادرش،مدینه نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. در تاریخ ۱۳۶۶/۱۰/۲۸ ، در ماووت عراق شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3876848122Ca4e3262d58

شهید عبدالحمید تقی‌زاده بهبهانی #چله_شهدا #روز_دوم در تاریخ 30 مرداد سال 1346 در بهبهان متولد شد او از رزمندگان صادقی بود که در جبهه های جنگ برای حفاظت از سرزمین و ارزش های دینی خود حضور یافت و در اقدام ناجوانمردانه دشمن در استفاده از سلاح های شیمیایی بر خلاف کنوانسیون های بین المللی در 19 دی ماه 1365 در جاده شهید صفوی شلمچه مصدوم و پس از انتقال به بیمارستان شهید چمران تهران سرانجام در 26 دی ماه به شهادت رسید 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3876848122Ca4e3262d58

شهید اسماعیل غلامی یاراحمدی #چله_شهدا #روز_دوم از زمانی که فتنه داعش شروع شد، اسماعیل به مأموریت سوریه می‌رفت. مدام در رفت و آمد به سوریه، عراق و یمن بود. هنوز دقیقاً درجه اسماعیل را نمی‌دانیم، بعد از شهادتش متوجه کارهایش شدیم. بعد از شهادتش هیچ لباس و پلاکی برای ما نیاوردند. داعش بالای سرش رسیده بود و پیکرش را ارباً اربا کرده بودند. فقط یک تکه صورتش را دیدیم. برادرم و همرزمانش ۲۹ آبان ۱۳۹۸ برای شناسایی رفته بودند. یکی از همرزمانش یعنی کسی که تا آخرین لحظه همراهش بود می‌گفت با اسماعیل شب رفته بودیم شناسایی و برگشتیم. قرار بود هفت صبح برگردیم که منطقه را بزنیم. گفتم اسماعیل بخواب فردا باید دوباره برگردیم. گفت مگر می‌شود نماز شب نخوانیم؟ بگذار نماز شب را به نماز صبح‌مان وصل کنیم. بعد اسماعیل سر و وضع و ریشش را مرتب می‌کند، لباس‌هایش را با لباس خاکی‌اش عوض می‌کند. دوستانش می‌گویند اسماعیل نوربالا می‌زنی! چه خبر شده؟ گریه اسماعیل را کسی ندیده بود، اما آن لحظه روضه حضرت رقیه (س) گوش می‌داد و گریه می‌کرد. همرزمش می‌گفت از ماشین پیاده شدم و گفتم اسماعیل الان شهیدمان می‌کنی! تمام فرشته‌ها را کشاندی توی ماشین! ساعت ۱۱ و ۴۰ دقیقه نزدیک مقر بودیم. اسماعیل گفته بود نماز را در مقر بخوانیم. همین جمله دهانش بود و با لپ‌تاپش منطقه را برای عملیات رصد می‌کرد که یکهو زمین و آسمان آتش شد. موشک زده بودند. همرزمش از ماشین پرت شده بود بیرون. ایشان وقتی بالای سر اسماعیل می‌رسد دست و پای اسماعیل بر اثر اصابت موشک قطع شده بود. می‌گفت اسماعیل هنوز ضربان قلب داشت. می‌خواستم به لب‌های ترک خورده و خشکیده‌اش آب بزنم. گفتم اسماعیل روزه است با زبان روزه خدمت حضرت زینب (س) برود. دوستش برمی‌گردد تا اطلاع بدهد وقتی برمی‌گردد داعش بالای سر اسماعیل می‌رسد و می‌خواستند پیکرش را ببرند، ولی نمی‌توانند. پیکرش را ارباً اربا می‌کنند. چشمش را درمی‌آورند و به قلبش چاقو می‌زنند و لباس و پلاکش را می‌برند. 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3876848122Ca4e3262d58

🌷🕊 ✋سلام برشما همسنگران و دوستداران شهـــــداء 🍃 روزمان راباسلام وتوسل به شهدابیمه کنیم. سلام برشهدایی‌که مردانه جنگیدندتاما امروز در آرامش وامنیت کامل زندگی کنیم. #چله_شهدا #روز_دوم ﴿شهید سید رضی موسوی﴾ 🌻|↫‌#تعجیل‌درفرج‌منجی‌عالم‌صلوات 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3876848122Ca4e3262d58

کاروان آرام قدری آهسته ناقه‌‌ی زینب جا مانده در گل کاروان گل با دو صد بلبل عازم بسوی قتلگاه است #یاسین_اصغری🎙 #روز_دوم #محرم🏴 #کلیپ| #ریلز | #استوری📲 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم