شهید مهدی نوروزی
#چله_شهدا #روز_هشتم
🔸۱۳۶۱؛ (۱۵ خرداد) ولادت در کرمانشاه
🔸۱۳۷۹؛ اعزام به خدمت سربازی و خدمت در بندر عباس و کرمانشاه و مبارزه با قاچاقچیان مواد
🔸؛استخدام در نیروی انتظامی و اعزام به مبارزه علیه تکفیری های شرق کشور به رهبری عبد المالگ ریگی.
🔸۱۳۸۵؛ (۲۸ بهمن) حضور بدون نقاب در مراسم اعدام نصر الله شنبه زهی؛ عامل بمب گذاری اتوبوس سپاه در زاهدان و از عوامل تروریستی گروه ریگی. متعاقبا عبد المالک ریگی برای سرش جایزه گذاشت.
🔸۱۳۹۰؛ انتقال به قوه قضائیه برای کشف و مبارزه با فساد اقتصادی آقا زاده ها و رانت خواران.
🔸۱۳۹۳؛ (۱۲ آبان) اعزام ۲۸ روزه به سامرا برای جهاد با داعش
🔸۱۳۹۳؛ (۲۰ دی) شهادت در العوینات در ۴۰ کیلومتری سامرا دردرگیری باداعش و تشییع د رکربلا و بیتوته در حرم حضرت علی (ع).
🔸یادش گرامی ونامش جاودان
🔸دعای خیروشفاعت این شهید والامقام بدرقه امروز زندگیتان
کانال راز دل با شهدا
https://eitaa.com/joinchat/3876848122Ca4e3262d58
شهید مهدی نوروزی
#چله_شهدا #روز_هشتم
تولد یک سالگی محمدهادی نزدیک بود.
دوست داشتم تولدش را بگیرم ولی استرس نبود آقا مهدی بی قرارم می کرد...
چاره ای نبود، زندگی جریان داشت و من باید بدون آقا مهدی تنها زندگی را می گذراندم.
روز تولد محمد هادی یک کیک بزرگ سفارش دادم. عکس آقا مهدی را روی کیک زدم.
با همه خواهرها و برادرها و فامیل رفتیم سر مزار آقا مهدی.
میزبان، آقا مهدی بود...
محمدهادی را بغل کردم و نشستم کنار مزار آقا مهدی.
در گوش محمدهادی گفتم: «ببین پدرت هم هست، می بیننتت و مواظبت هست»
بعد رو کردم به آقا مهدی گفتم: «پسرت یک ساله شده آمده تا بهت لبیک بگه که راهت رو ادامه می ده»
آن روز بیشتر از اینکه از یک ساله شدن محمدهادی خوشحال باشم از نبود مهدی در کنارم ناراحت بودم.
همه ناراحت بودند و گریه می کردند... 🥺😢
واقعا که مدیون خون شهدا هستیم... 😭🥀
کانال راز دل با شهدا
https://eitaa.com/joinchat/3876848122Ca4e3262d58
شهید کریم کاویانی:
#چله_شهدا #روز_هشتم
شهید کریم کاویانی کوثر خیزی از شهیدان بم کرمان بود.
وی در ابتدا زرتشتی بود اما در چهارده سالگی مسلمان شدن خود را رسما اعلام می کند و در راه خدمت به اسلام و مسلمانان تلاش های فراوان و صادقانه از خود نشان می دهد.
پس از اسلام آوردن، قرآن و نهج البلاغه را حفظ می کند و نیز به ثروت قابل توجه دست می یابد اما ثروت خود را صرف اسلام و انقلاب می کند.
دو خانه داشت که یکی را به عنوان مسجد وقف می کند و دیگری را وقف امام جماعت آن مسجد می کند.
شهید کاویانی در جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۱ در عملیات رمضان به شهادت رسید.
مادرش در زمان کودکی او از دنیا رفته بود. خواهر بزرگ تر او که مخفیانه مسلمان شده بود، وی را با خود به کرمان می برد و از همان چهار سالگی قرآن و نماز را به او یاد می دهد.
شهید کاویانی از یازده سالگی مخفیانه نماز می خواند اما از چهارده سالگی مسلمان شدن خود را رسما اعلام می کند.
این اقدام او زمینه را فراهم می سازد که تعدادی از خویشاوندانش که مخفیانه مسلمان شده بودند پشت سرش به نماز بایستند.
به دلیل این اقدام خواهرش، وصیت می کند پس از شهادت، در نزدیک مزار او در مسجد صاحب الزمان کرمان دفن شود.
جالب آنکه این وصیت را به صورت شفاهی به دوست همرزمش حاج عباس خلیلی می گوید.
وقتی جنازه ی شهید پس از هفده سال به وطن باز می گردد، آقای خلیلی به دلیل بستری شدن در بیمارستان نمی تواند وصیت را برساند اما با اینکه توقع بود در بم دفن شود، در قطعه ی شهدای مسجد صاحب الزمان کرمان می آرامد.
🇮🇷کانال راز دل با شهدا
https://eitaa.com/joinchat/3876848122Ca4e3262d58