شهید حاج کاظم نجفی رستگار #چله_شهدا #روز_هفتم زاده ی سوم فروردین ۱۳۳۹، در ری می باشد. نام پدر او علی اصغر بود که در شغل کشاورزی فعالیت می کرد در مهرماه ۱۳۶۱ زندگی مشترکی را تشکیل داد و ثمره ی این ازدواج، یک دختر شد شهید حاج کاظم رستگار در سال ۱۳۶۱ چند روز بعد از ازدواجش به جبهه رفت تا این که در روز پنجشنبه ۲۵ اسفند ماه ۱۳۶۳ در جریان عملیات« بدر»، هنگام اذان ظهر در شرق دجله( منطقه هور الهویزه) بهمراه چند نفر از فرماندهان تیپ سیدالشهدا( ع) در حال شناسایی منطقه بود که بر اثر بمباران هوایی شهید شد. پیکر این فرمانده شهید پس از ۱۳ سال پیدا شد که همچون سید و سالار شهیدان، قطعه قطعه به وطن بازگشت و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3876848122Ca4e3262d58

💠کرامت شهید به مادرش💠 شهید کاظم نجفی رستگار #چله_شهدا #روز_هفتم 🌱مادر در خواب پسر شهیدش را می‌بیند. پسر به او می‌گوید: توی بهشت جام خیلی خوبه...چی می‌خوای برات بفرستم؟ 🌸مادر می‌گوید: چیزی نمی‌خوام؛ فقط جلسه قرآن که میرم، همه قرآن می‌خونن و من نمی‌تونم بخونم، خجالت می‌کشم... میدونن من سواد ندارم، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون!!🥀 🌱پسر می‌گوید: نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون! بعد از نماز یاد حرف پسرش می‌افتد! قرآن را بر می‌دارد و شروع می‌کند به خواندن... 🔹خبر می‌پیچد! پسر دیگرش، این‌ را به عنوان کرامت شهید، محضر آیت الله نوری همدانی مطرح می‌کند و از ایشان می‌خواهد مادرش را امتحان کنند... 🔸حضرت آیت‌الله نوری همدانی نزد مادر شهید می‌روند! قرآنی را به او می‌دهند که بخواند! به راحتی همه جای قرآن را می‌خواند؛ اما بعضی جاها را نه! میفرمایند: «قرآن خودتان رو بردارید و بخوانید!» 🌱مادر شهید شروع می‌کند به خواندن از روی قرآن خودش؛ بدون غلط... 🔸آیت الله نوری با گریه، چادر مادر شهید را می‌بوسند و می‌فرمایند: «جاهایی که نمی‌توانستند بخوانند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم.» 📚شهیدان زنده اند کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3876848122Ca4e3262d58

شهید کاظم نجفی رستگار #چله_شهدا #روز_هفتم کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3876848122Ca4e3262d58

شهید قدرت اله شجاعی #چله_شهدا #روز_هفتم متولد سال ۱۳۴۶ برای رفتن به سربازی فقط به شوهرخواهرش میگوید وبا هم کارهای سربازی را انجام میدهند وقتی دفترچه ی آماده به خدمت را میگیرد به پدر و مادرش میگوید که میخواهم به سربازی بروم چون علاقه ی شدیدی به شهید شدن داشت و به پدر و مادرش میگفت من هم دوست دارم مانند عبدالخالق بگی (پسر همسایه) شهید شوم. روز اعزام خانواده او را همراهی میکنند.او به جبهه جنگ می‌رود. در زمان خدمت راننده تانک بود. او در یکی از مرخصی هایی که آمده بود یکی دو روز دیر تر رفت و میگفت این آخرین مرخصی من است وقتی به محل خدمت رسید بچه های هم خدمتی او خط مقدم بودند و این به عنوان راننده تانک رفت و تانک های عراقی را به پشت خط منتقل کرد. و در پنجمین بار که رفت تانک را منتقل کند با گلوله ی تانک دشمن به شهادت رسید. محل شهادت: شلمچه عملیات کربلا ۵ یادش گرامی باد 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3876848122Ca4e3262d58

شهید حشمت اله فاخری #چله_شهدا #روز_هفتم تنها پسر خانواده بود که در سال 1344 در شهر باب انار دیده به جهان گشود و در زمان جمگ تحمیلی در حالی که نوجوانی بیش نبود در جبهه حق علیه باطل شرکت نمود و سر انجام در عملیات رمضان با رمز یا صاحب الزمان شرکت کرد. ایشان به عنوان کمک آر پی چی زن بودند در تاریخ 23/4/1361 در منطقه شلمچه مصادف با 21 رمضان 1403 ه.ق در اثر اصابت تیر پدافند ضد هوایی به چشم چپ و زانوی راستش همچون مولایش امیرالمومنین به وصال یار شتافت و شربت شیرین شهادت را نوشید و برای زنده نگاه داشتن نام و یاد این شهید بزرگوار پایگاه مقاومت بسیج و دبستان باب انار را به نام ایشان نهادند. باشد که ادامه دهنده راهش باشیم. ان شاءالله 🌻|↫‌#تعجیل‌درفرج‌منجی‌عالم‌صلوات 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/joinchat/3876848122Ca4e3262d58