شهید مهدی کشاورز
#چله_شهدا #روز_یازدهم
🔸 در سال ۱۳۳۸ در اصفهان به دنیا آمد. دوران مدرسه را تا دیپلم با موفقیت ادامه داد.
مهدی در تظاهرات و پخش اعلامیه فعالیت های مستمری داشت. با پیروزی انقلاب افراد معاند را به همراهی چند تن،از دانشگاه اصفهان بیرون راندند و با شروع غائله کردستان به عنوان معلم پس از گذراندن دوره یک ماهه عازم این شهر شد.
هنگام مراجعه به کردستان مشکلات مردم را به مسئولین می رساند. وی در طول مبارزات کردستان در منطقه بود و با استقرار قرار گاه رمضان ، هنوز فعال بود
و پس از آن به لشکر مقدس امام حسین (ع) به عنوان تیم گشت و شناسایی و دیده بانی رفت.
پس از رشادت های بسیار و شرکت در عملیات های مختلف و در کنار افرادی چون شهید خرازی، صیاد شیرازی، آقا باباگلی و آقابابایی سرانجام در سال ۱۳۶۲ در سن ۲۴ سالگی در عملیات خیبر درمنطقه طلائیه با اصابت ترکش خمپاره و رگبار مسلسل دوشکا به خدمت مولایش حسین (ع) شتافت.
🗒 فرازی از وصیت نامه :
«...دوستان را سفارش میکنم به خواندن قرآن و عمل کردن به آن، تقوا را پیشه کنید و حجاب خود را رعایت کنید.»
🌱یادش گرامی ونامش جاودان
🤲 دعای خیروشفاعت این شهیدبزرگواربدرقه امروز زندگیتان
کانال راز دل با شهدا
https://eitaa.com/joinchat/3876848122Ca4e3262d58
شهید عباسعلی فتاحی
#چله_شهدا #روز_یازدهم
بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟
عباسعلی گفت: امام گفته.
مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه.
خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته.
اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست.
گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند.
🇮🇷کانال راز دل با شهدا
https://eitaa.com/joinchat/3876848122Ca4e3262d58
شهید حمیدرضا ملاحسنی
#چله_شهدا #روز_یازدهم
🔸 شهیدی که تماشاچی در تشییعاش را شفاعت میکند
🔸 ۲۷ سال از شهادت و مفقودی حمیدرضا گذشته بود. خواهرش دیگر طاقت دوری نداشت؛ رفت کنار مزار شهید پلارک، همرزم برادرش، او را به حضرت زهرا (س) قسم داد که خبری از برادرش حمیدرضا به او بدهد.
🔸 گفت: «به حمید بگو به خواب خواهرت بیا و خبری از خودت بده!»
🔸 خواهرش با گریه تعریف میکرد: فردای آن روز خواب دیدم جمعیت زیادی در بلوار سردار جنگل در منطقه پونک تهران در حرکت هستند.
🔸 صدای حمیدرضا را شنیدم؛ گفت: خواهر اینها همه برای تشییع پیکر من آمدهاند و به اذن خدا همهی آنها را شفاعت خواهم کرد.
🔸بعد اشاره به عابری کرد که در کنار جمعیت بود اما توجهی به آنها و شهدا نداشت، گفت: حتی او را هم شفاعت خواهم کرد.
🔸 از خواب که بلند شدم فهمیدم در بوستان نهجالبلاغه تهران شهید گمنام تشییع و تدفین کردهاند.
🔸 بعدها با پیگیری خانوادهی شهید و آزمایشات DNA هویت این شهید اثبات شد.
🔸 اگر به بوستان نهجالبلاغه تهران رفتید، در کنار مزار شهیدِ وسط یادمانِ شهدای گمنام که متعلق به شهید حمیدرضا ملاحسنی است.
🔸یادش گرامی ونامش جاودان
🔸دعای خیروشفاعت این شهیدبزرگواربدرقه امروز زندگیتان
🌻|↫#تعجیلدرفرجمنجیعالمصلوات
🇮🇷کانال راز دل با شهدا
https://eitaa.com/joinchat/3876848122Ca4e3262d58