💔 پدر حامد رفت بیمارستان و رسید بالای سر حامد ؛ دید که حامد چشمهایش را، دستهایش را همانجا در لاذقیه جا گذاشته...دید تن پسرش جابهجا پر از ترکش است:« بعد از آن هرکسی از ایران زنگ میزد و از من میپرسید وضعیت حامد چطور است، میگفتم برو مقتل حضرت ابوالفضل را بخوان.»
جانبازی حامد اما یک خاطره قدیمی را در ذهن پدر زنده کرد ، یاد روزهایی افتاد که حامد میگفت:«دوست دارم مثل حضرت عباس(ع) از خواهرش دفاع کنم.»
حالا حامد هم، دستهایش را داده بود، تا بال دربیارود و بپرد سمت آسمان ... همان دستهایی که قطع شدنشان او را در سوریه و بین غیرایرانیها معروف کرده بود به شهید ابوالفضلی.
#شهید_حامد_جوانی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
#سبک_زندگی_شهدا
برادر بزرگوار شهید می گوید:
🌙وقتی نزدیک ماه مبارک رمضان میشدیم داداش حامد میومدند مسجد و در تمیز کردن و نظافت مسجد با بچه ها سهیم میشدند.
پنجره های مسجد رو با روزنامه پاک میکردند، لوسترها رو تمیز میکردد، کل مسجد رو با دوستاشون جارو میکردند، استکان ها رو میشستند و...
💫آخرای ماه شعبان همیشه روزه میگرفتند.
قبل رسیدن ماه مبارک با حقوق ناچیزی که از سپاه میگرفتند برای خانواده هایی که وضع مالی خوبی نداشتند ولی داداش میشناخت که اهل روزه هستند وسایل مورد نیاز از قبیل چای، برنج، مرغ، روغن و غیره تهیه میکردند و یواشکی در اختیارشون قرار میدادند... این ها رو به ماهم نگفته بود... بعد شهادتشون متوجه اینکاراشون شدیم که یه عده از این خانواده ها خودشون برامون تعریف میکردن که آقا حامد همیشه هوای خانواده ی ما رو داشتند....
مدافع حرم
#شهید_حامد_جوانی
#ماه_رمضان #شهدا
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
شهید مدافع حرم حامد جوانی که بدون ۲ دست و ۲ چشم به شهادت رسید
در وصیتنامه خود نوشته بود: آرزو دارم همچون حضرت عباس(ع) در دفاع از حرم اهل بیت به شهادت برسم😢🥀
#شهید_حامد_جوانی
#شهیدابالفضلی
#شهدا
#شهید
#غدیر
#ذی_الحجه
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم