#عاشقانههایهمسرانشهدا
زن هستم اگر
ولے دلم سنگر توست
ذڪر لب من دعاپشٺ سر توست
رفتے نگران نباش،مردانہ بجنگ
این راه از این بہ بعد با #همسر توست
#پیشکش_به_همسران_شهدا
🇮🇷کانال راز دل با شهدا
https://eitaa.com/joinchat/3876848122Ca4e3262d58
💢 در تاریخ بنویسید ؛ در این دیار زنانی هم بودند که مردانه پشت همسرانشان ایستادند تا آنها به میدان جهاد در راه خدا عازم شوند
و به آرزویشان که همان شهادت بود
برسند و عاقبت بخیر شوند...
این زن ها در اوج جوانی تنهایی را ، طعنه ها را ، دلتنگی را ، اشک را به جان خریدند و با نثار عزیزترینشان ، هم برای فرزندانشان مادر بودند و هم پدر و با زینب کبری معامله کردند و صبر را از او به ارث بردند.
.
📷 #عکس : سمت راست #همسر #سردار #شهید سبزعلی #خداداد و #خواهر شهید نیکخو ؛ و #همسر #سردار #شهید مفقودالاجسد یاسر زندی از #فرماندهان #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا.🇮🇷
.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یک_عهد_عاشقانه_برای_ایران
▪️رفقا واقعا چطور میشه یک زن اینطور سی سال پشت آرمان و اهداف شوهرش می ایستد و از خودش میگذرد ؛ تا سرانجام عشقش ؛ ختم ب شهادت شود و به آرزویش برسد....!!!
.
▪️خواهران خوبم از نگاه زنانه شما چه چیزی باعث این همه اقتدار و عظمت و شکوه و صبرشان میشود؟چه باعث میشود انقدر نگاهشون قشنگه ؟ چه باعث میشود که آنها همچون زینب جز زیبایی چیزی نمیبینند؟این همه حال خوب از کجا نشات میگیرد!
.
🎥 #کلیپ #مصاحبه با #همسر #سردار #شهید حاج صادق امیدزاده ، که چند روز پیش در سوریه در حمله هوایی توسط #جنایتکاران #اسرائیلی #بشهادت رسید.🌷🌷🌷
.
#الگوی_زینبی
#مدافعان_حرم
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
هدایت شده از گستردهتبلیغاتیترابایت
🔮متولد کدوم ماهی⁉️⁉️⁉️
با لمس لینک ماه تولدت 🚷 ویژگی #همسر آیندتو ببین📛😱
🔅فروردین
🔅اردیبهشت
🔅خرداد
🔅تیر
🔅مرداد
🔅شهریور
برای مشاهده طالع بقیه ماها 👇👄
https://eitaa.com/joinchat/1742668208C01bff2c7f8
❌ورود افراد زیر پانزده سال اکیدا #ممنوع❌📛❗️
💢 یک روز خانمش بهش گفت :
رحیم تو مثلا فرمانده ای ، چقدر دیر به دیر
بهمون سر میزنی و میای خونه ...!
ناراحت شد و رو به خانمش گفت:
خانم دیگه به من نگو فرمانده ...
من ته مانده ممممممم .دیگه بهم نگو.
.
📷 #وداع #همسر و #فرزند سردار شهید آقا رحیم بردبار، #فرمانده تخریب لشکر ویژه ۲۵ #کربلا _ ۱۳۶۵
.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
43.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 براستی که معنای واقعی جملهی
( از دامن زن مرد به معراج میرود)
را همسران شهدا معنا کردند ...
.
🎥 انتشار #کلیپ #مصاحبه ساده و صمیمی با #همسر #وفادار #سردار بی سر #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا #شهید ذبیح اله عالی #فرمانده #شجاع #گردان مسلم بن عقیل لشکر ویژه ۲۵ #کربلا ...
.
🌷شادی روح این پهلوان جویباری صلوات ...
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
.
#همسر_شهید
#عشق_واقعی
#سردار_بی_سر
#ذبیح_اله_عالی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
این دوقلوها قلبِ مادرند ؛
از کدام قسمتِ قلبش دل بِکند ..!
.
▪️پس از 11 #سال #مادر شده بود.
اما در #بمباران چند روز پیش رژیم #صهیونیستی هم #همسر #شهید شد و
هم #مادر دو #شهید...
( امان از دل #زینب)
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
💢 در تاریخ بنویسید ؛ در این دیار زنانی هم بودند که مردانه پشت همسرانشان ایستادند تا آنها به میدان جهاد در راه خدا عازم شوند
و به آرزویشان که همان شهادت بود
برسند و عاقبت بخیر شوند...
این زن ها در اوج جوانی تنهایی را ، طعنه ها را ، دلتنگی را ، اشک را به جان خریدند و با نثار عزیزترینشان ، هم برای فرزندانشان مادر بودند و هم پدر و با زینب کبری معامله کردند و صبر را از او به ارث بردند.
.
📷 #عکس : سمت راست #همسر #سردار #شهید سبزعلی #خداداد و #خواهر شهید نیکخو ؛ و #همسر #سردار #شهید مفقودالاجسد یاسر زندی از #فرماندهان #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا.🇮🇷
.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🔖 یادی از حبیببن مظاهر لشکر 25 #کربلا، «حاج فرضعلی احمدی» ؛پیرمرد #شهیدی که به مقام #مکاشفه رسید...
.
▪️نه #چریک بود ، نه #نظامی نه دوره دیده ی دانشگاه های افسری ، #چوپان بود و کشاورز متولد ۱۳۰۲ #سوادکوه....با شروع جنگ با عضویت #بسیجی، از #همسر و ۷ فرزند خود دل میکند و راهی جبهه ها میشود...!!!تا زمان #شهادت هجده مرتبه عازم جبهه ها شد و بیش از ۵۰ ماه در مناطق عملیاتی حضور داشت... #شهید حاج فرضعلی احمدی، پیرمردی بود، عارف.
.
▪️همیشه یک #قوطی همیشه تو کوله پشتی اش و یک خرج هایی هم همراهش بود. خیلی راحت، خار و خاشاک را جمع می کرد. #آب می ریخت تو قوطی و خیلی سریع، حتی در خطوط عملیاتی، چای، دم می کرد.تنها کسی که تو #لشکر مجوز #چای #سیگار علنی رو داشت حتی جلو فرمانده لشکر ، حاج فرضعلی بود.😊
.
▪️انسان عجیبی بود. با نماز شب هایش، با ناله و گریه هایش، رزمنده ها را به شدت منقلب می کرد. #حاج_کمیل_کهنسال میگفت:
حاجی اواخر جنگ، خیلی گریه می کرد، می گفت: «کمیل! همه رفتند و من پیر شدم، محاسنم سفید شد ولی هنوز #شهید نشدم.»
شهادت حق حاج فرضعلی بود و بالاخره آن پیرمرد بی سواد #عاشق، که کلاس درسش، مکتب #عشق_بازی امام بود. از #دانشگاه #جبهه فارغ التحصیل بندگی شد و چه زیبا در تاریخ ۴ خرداد ۱۳۶۷ به ملکوت اعلی پر کشید.
.
#حبیب_لشکر_کربلا
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
● در وصيتنامهاش به همه تأكيد كرده است كه پشتيبان ولايت باشيد و از خط ولايت فاصله نگيريد.
● ايشان آرام و قرار نداشت و آنقدر از شهادتش مطمئن بود كه ميگفت در نماز شبت هر چي از خدا بخواهي، ميدهد. به خدا اطمینان داشت از ته دل شهادت می خواست با این که نه جنگی بود و نه به ظاهر شرایطی. برای باورش برنامهریزی میکرد.
● میگفت #شهادت را فقط برای خودش نمیخواهد، میخواهد شفیع ما باشد. ابراز محبت برایش مهم بود. هرشب بچهها را میبوسید و میگفت: دوستتان دارم. پسرها هم باید میگفتند دوستت داریم تا دست از سرشان بردارد.
نقل از #همسر محترمه شهید
#شهید_مدافع_حرم_قاسم_غریب
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
🥀 #خواب شهادت #سید_جواد_اسدی در #خان_طومان سال ۹۵
در یکی از روزهای اردیبهشت ۹۵ در قرارگاه تاکتیکی #یگان_ویژه_۲۵_کربلا ، #سید_جواد گفت: حاج آقاحاج، میخواهم کمی باهم صحبت و درد و دل کنیم.
گفتم : سیدجان بفرما (آخه بنده سیدها رو بنام صدا نمیکردم).
#سید_جواد ، از وضعیت منطقه و نیروها و پیگیریهایش گزارش داد.
بنده هم گوش میکردم.
از وجود نیروهای جاسوس در بین نیروها گفت (غیر ایرانی بودند).
ادامه داد...
از برخوردهایش با تعدادی از متخلفین (فاطمیون) گزارش داد.
بنده هم چند تذکر را جهت رعایت موضوعات گفتم.
#سید_جواد متوجه برخورد و رفتارهای خشن با غیرایرانیها شده بود.
درد و دل و صحبتهای اصلی اش شروع شد.
فهمیدم که همه آن گزارشات مقدمه مطالب اصلی سید هست.
او میخواست کمی از دلش بگوید و سفره دلش را باز کند.
بنده و #سید_جواد ، علاوه بر همکار و همرزم، یه طوری بچه محل سببی میشدیم.
بعصی اوقات لفظ بچه محل را بهش میگفتم.
#سید_جواد از حماسه سازی رزمندگان #لشکر_۲۵_کربلا تعریف کرد.
بعد گفت، ما باید هوای همه این رزمندگان را در عقبه داشته باشیم.
از مسؤل وقت رده خودش تعریف میکرد که خیلی هوای نفرات را داره..
بنده گوش میکردم و گهگداری اشاراتی داشتم و تصدیق یا رد میکردم.
سید ادامه داد که هوای خانوادهام را داشته باشید. از #همسر و پسرش #سید_احمد و زحمات اونها میگفت.
سفره دل سید باز شده بود. یکطرفه صحبت میکرد. از مادرش گفت و خوابی که مادرش دیده بود گفت و گفت و گفت.
بنده هم با آرامش گوش میکردم، با هم لبخند هم میزدیم.
#سید_جواد ادامه داد که حاج آقا، خواب #شهادت خودم را دیدم.
و بحث اصلی این بود که میخواست به بنده بگوید.
گفتم سیدجان، خواب چگونه بود؟
خندید و بانشاط و شادابی گفت:
حاج آقا، چند شب قبل خواب دیدم که در اثر جراحت به شهادت رسیدم.
اول یاد خواب مادرم افتادم که برای شهادت یکی دیگر از پسرهایش به فرزندانش گفته بود.
(#سید_جواد همیشه میگفت که شهید دوم خانواده بنده هستم.)
دوم اینکه بعد از شهادت، روحم به سمت آسمان بالا آمد، از بالای جنازه ام به پیکر بی جانم نگاه میکنم و میخندم و لذت میبرم.
#سید_جواد ادامه داد که حتما توی این منطقه شهید خواهم شد و راضی هستم.
کمی به او سفارش کردم که سیدجان برای شما که برادر شهید هستی شهادت ممنوع است.
مواظب خودت باش.
#سید_جواد هم لبخندی زد.
از هم خدا حافظی کردیم.
چند روزی گذشت و در روز ۱۶ اردیبهشت ۹۵ در درگیری شدید با جبهه کفر، #سید_جواد_اسدی و #محمود_رادمهر در کنار یکدیگر در #خان_طومان به شهادت رسیدند.
🌹 روحشان شاد و راهشان پررهرو باد.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
🥀 #خواب شهادت #سید_جواد_اسدی در #خان_طومان سال ۹۵
در یکی از روزهای اردیبهشت ۹۵ در قرارگاه تاکتیکی #یگان_ویژه_۲۵_کربلا ، #سید_جواد گفت: حاج آقاحاج، میخواهم کمی باهم صحبت و درد و دل کنیم.
گفتم : سیدجان بفرما (آخه بنده سیدها رو بنام صدا نمیکردم).
#سید_جواد ، از وضعیت منطقه و نیروها و پیگیریهایش گزارش داد.
بنده هم گوش میکردم.
از وجود نیروهای جاسوس در بین نیروها گفت (غیر ایرانی بودند).
ادامه داد...
از برخوردهایش با تعدادی از متخلفین (فاطمیون) گزارش داد.
بنده هم چند تذکر را جهت رعایت موضوعات گفتم.
#سید_جواد متوجه برخورد و رفتارهای خشن با غیرایرانیها شده بود.
درد و دل و صحبتهای اصلی اش شروع شد.
فهمیدم که همه آن گزارشات مقدمه مطالب اصلی سید هست.
او میخواست کمی از دلش بگوید و سفره دلش را باز کند.
بنده و #سید_جواد ، علاوه بر همکار و همرزم، یه طوری بچه محل سببی میشدیم.
بعصی اوقات لفظ بچه محل را بهش میگفتم.
#سید_جواد از حماسه سازی رزمندگان #لشکر_۲۵_کربلا تعریف کرد.
بعد گفت، ما باید هوای همه این رزمندگان را در عقبه داشته باشیم.
از مسؤل وقت رده خودش تعریف میکرد که خیلی هوای نفرات را داره..
بنده گوش میکردم و گهگداری اشاراتی داشتم و تصدیق یا رد میکردم.
سید ادامه داد که هوای خانوادهام را داشته باشید. از #همسر و پسرش #سید_احمد و زحمات اونها میگفت.
سفره دل سید باز شده بود. یکطرفه صحبت میکرد. از مادرش گفت و خوابی که مادرش دیده بود گفت و گفت و گفت.
بنده هم با آرامش گوش میکردم، با هم لبخند هم میزدیم.
#سید_جواد ادامه داد که حاج آقا، خواب #شهادت خودم را دیدم.
و بحث اصلی این بود که میخواست به بنده بگوید.
گفتم سیدجان، خواب چگونه بود؟
خندید و بانشاط و شادابی گفت:
حاج آقا، چند شب قبل خواب دیدم که در اثر جراحت به شهادت رسیدم.
اول یاد خواب مادرم افتادم که برای شهادت یکی دیگر از پسرهایش به فرزندانش گفته بود.
(#سید_جواد همیشه میگفت که شهید دوم خانواده بنده هستم.)
دوم اینکه بعد از شهادت، روحم به سمت آسمان بالا آمد، از بالای جنازه ام به پیکر بی جانم نگاه میکنم و میخندم و لذت میبرم.
#سید_جواد ادامه داد که حتما توی این منطقه شهید خواهم شد و راضی هستم.
کمی به او سفارش کردم که سیدجان برای شما که برادر شهید هستی شهادت ممنوع است.
مواظب خودت باش.
#سید_جواد هم لبخندی زد.
از هم خدا حافظی کردیم.
چند روزی گذشت و در روز ۱۶ اردیبهشت ۹۵ در درگیری شدید با جبهه کفر، #سید_جواد_اسدی و #محمود_رادمهر در کنار یکدیگر در #خان_طومان به شهادت رسیدند.
🌹 روحشان شاد و راهشان پررهرو باد.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
@shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم