eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
9.8هزار دنبال‌کننده
736 عکس
7 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چشمم همين كه گشت خوش‌اقبال گريه كرد ياد بقيع كرد و به هر حال گريه كرد همراه چار قبله‌ى حاجات سينه زد هم‌پاى چار كعبه‌ى آمال گريه كرد 《يک باره چار كوه كجا بر زمين نشست؟ هفت آسمان به هشتم شوّال گريه كرد》 در كوچه، مادرى به زمين خورد و مجتبى با يادِ آن شكسته پر و بال گريه كرد با ياد نينوا چه به سجّاد مى‌گذشت بعد از پدر، قريبِ چهل سال گريه كرد با داغ باقر و غم صادق دلم شكست حتّى به روی شانه‌ى من، شال گريه كرد بعد از مدينه، نوبت كرب‌وبلا رسيد آن جا كه تل به سر زد و گودال گريه كرد @raziolhossein
در آسمان کرببلا، کم ستاره نیست امّا به دل‌رباییِ این ماه‌پاره نیست گهواره‌اش به بحر گنه، دست‌گیر ماست این کشتی نجات بُوَد، گاهواره نیست "در یک شکوفه نیز شکوه بهار هست" نامش علی است، شیر بخوان، شیرخواره نیست قنداقه را به معرکه‌ی عشق می‌برند "در کار خیر، حاجت هیچ استخاره نیست" با یک نظر گرفت گلوی سه‌شعبه را نازم به تیغ طفل که جز یک نظاره نیست! با گریه‌اش ز مادر و با خنده از پدر اشکی گرفته است که آن را شماره نیست بر غربت حسین، گلوی علی گواست با هیچ کس چنین سند پاره پاره نیست دیشب صدای گریه‌‌اش از عرش هم گذشت امشب علی کجاست که در گاهواره نیست؟ باید کنار گریه، صبوری کند رباب جز اشک، غیر صبر، دگر راه چاره نیست با نی بگو که زخمیِ تیر سه شعبه است این حلق را که طاقت زخم دوباره نیست در آسمان که سرخ شود موقع غروب آیا به یاد حنجر او یادواره نیست؟ "تربت"! بس است شرح غم بی کرانه‌اش بحری است بس عمیق که آن را کناره نیست غزلی عاشورایی در ۱۲ بیت از ۹ شاعر، به ترتیب آقایان: + + @raziolhossein
. رجب! که ماه تو را فیض روز و شب دادند رجب! که نهر بهشتی تو را لقب دادند: حسین بین دو تا نهر آب عطشان بود فرات اگر چه به دشت بلا خروشان بود خروش اشک من از خشکی لبش باشد حضور قلب من از فیض یا ربش باشد همیشه از کرمش زیر منت اویم به جانب حرمش السلام می گویم سلام کرب و بلا! حاجتم شده این بار زیارت رجبیّه! به زیر قُبّه ی یار سلام کرب و بلا! کاش نیمه ی این ماه به یاد داغ عقیله رِسَم به قربانگاه شکست این دل عاشق به رسم هر روزی دوباره آمده یادم چه بیت جانسوزی: «چه کربلاست که آدم به هوش می آید هنوز ناله ی زینب به گوش می آید» @raziolhossein
چشمم همين كه گشت خوش‌اقبال گريه كرد ياد بقيع كرد و به هر حال گريه كرد همراه چار قبله‌ى حاجات سينه زد هم‌پاى چار كعبه‌ى آمال گريه كرد 《يک باره چار كوه كجا بر زمين نشست؟ هفت آسمان به هشتم شوّال گريه كرد》 در كوچه، مادرى به زمين خورد و مجتبى با يادِ آن شكسته پر و بال گريه كرد با ياد نينوا چه به سجّاد مى‌گذشت بعد از پدر، قريبِ چهل سال گريه كرد با داغ باقر و غم صادق دلم شكست حتّى به روی شانه‌ى من، شال گريه كرد بعد از مدينه، نوبت كرب‌وبلا رسيد آن جا كه تل به سر زد و گودال گريه كرد @raziolhossein
در آسمان کرببلا، کم ستاره نیست امّا به دل‌رباییِ این ماه‌پاره نیست گهواره‌اش به بحر گنه، دست‌گیر ماست این کشتی نجات بُوَد، گاهواره نیست "در یک شکوفه نیز شکوه بهار هست" نامش علی‌ست، شیر بخوان، شیرخواره نیست قنداقه را به معرکه‌ی عشق می‌برند "در کار خیر، حاجت هیچ استخاره نیست" با یک نظر گرفت گلوی سه‌شعبه را نازم به تیغ طفل که جز یک نظاره نیست! با گریه‌اش ز مادر و با خنده از پدر اشکی گرفته است که آن را شماره نیست بر غربت حسین، گلوی علی گواست با هیچ کس چنین سند پاره پاره نیست دیشب صدای گریه‌‌اش از عرش هم گذشت امشب علی کجاست که در گاهواره نیست؟ باید کنار گریه، صبوری کند رباب جز اشک، غیر صبر، دگر راه چاره نیست با نی بگو که زخمیِ تیر سه شعبه است این حلق را که طاقت زخم دوباره نیست در آسمان که سرخ شود موقع غروب آیا به یاد حنجر او یادواره نیست؟ "تربت"! بس است شرح غم بی کرانه‌اش بحری‌ست بس عمیق که آن را کناره نیست از ۹ شاعر به ترتیب ابیات: + + @raziolhossein
در آسمان کرببلا، کم ستاره نیست امّا به دل‌رباییِ این ماه‌پاره نیست گهواره‌اش به بحر گنه، دست‌گیر ماست این کشتی نجات بُوَد، گاهواره نیست "در یک شکوفه نیز شکوه بهار هست" نامش علی است، شیر بخوان، شیرخواره نیست قنداقه را به معرکه‌ی عشق می‌برند "در کار خیر، حاجت هیچ استخاره نیست" با یک نظر گرفت گلوی سه‌شعبه را نازم به تیغ طفل که جز یک نظاره نیست! با گریه‌اش ز مادر و با خنده از پدر اشکی گرفته است که آن را شماره نیست بر غربت حسین، گلوی علی گواست با هیچ کس چنین سند پاره پاره نیست دیشب صدای گریه‌‌اش از عرش هم گذشت امشب علی کجاست که در گاهواره نیست؟ باید کنار گریه، صبوری کند رباب جز اشک، غیر صبر، دگر راه چاره نیست با نی بگو که زخمیِ تیر سه شعبه است این حلق را که طاقت زخم دوباره نیست در آسمان که سرخ شود موقع غروب آیا به یاد حنجر او یادواره نیست؟ "تربت"! بس است شرح غم بی کرانه‌اش بحری است بس عمیق که آن را کناره نیست غزلی عاشورایی در ۱۲ بیت از ۹ شاعر، به ترتیب آقایان: + + @raziolhossein
. رجب! که ماه تو را فیض روز و شب دادند رجب! که نهر بهشتی تو را لقب دادند: حسین بین دو تا نهر آب عطشان بود فرات اگر چه به دشت بلا خروشان بود خروش اشک من از خشکی لبش باشد حضور قلب من از فیض یا ربش باشد همیشه از کرمش زیر منت اویم به جانب حرمش السلام می گویم سلام کرب و بلا! حاجتم شده این بار زیارت رجبیّه! به زیر قُبّه ی یار سلام کرب و بلا! کاش نیمه ی این ماه به یاد داغ عقیله رِسَم به قربانگاه شکست این دل عاشق به رسم هر روزی دوباره آمده یادم چه بیت جانسوزی: «چه کربلاست که آدم به هوش می آید هنوز ناله ی زینب به گوش می آید» @raziolhossein