#حضرت_رباب
افتد اگر به حشر نقاب از دل رباب
خورشید میرود به حجاب از دل رباب
بعد از خدا که با خبر از داغ هر دل است
دارد خبر به دهر رباب از دل رباب
در بزم می یزید به روی لب حسین
ساغر گرفت و خواست کباب از دل رباب
دندان به دل فشردن آن خسته جان که دید
با خیزران گرفت جواب از دل رباب
زینب که بود سنگ صبور دل همه
افتاده بود در تب و تاب از دل رباب
آتش شنیده ای که چه با موم میکند
دلهای اهلبیت شد آب از دل رباب
بعد از حسین شاد نشد خاطرش "یتیم"
شادی شده است خانه خراب از دل رباب
#مرتضی_جام_آبادی_یتیم
@raziolhossein
#امام_سجاد_شهادت
چون کنم یاد اسیران حسین
آید از شام بلا یاد مرا
مِحنتم کُشت چو در یاد آمد
مِحنت سیّد سجّاد مرا
چشم من تا سحر از غصّه نخفت
من ندانم چه بدید و چه شنفت
که به دروازۀ ساعات بگفت:
مادرم کاش نمیزاد مرا
مادرم کاش نمیزاد و نبود
چشم من شاهد این چرخ کبود
که بسی داغ سر داغ فزود
خصم بد کینه ز بیداد مرا
به اسارت من و هشتاد و چهار
سلسله بسته سر ناقه سوار
به سر نی سر هفتاد و دو یار
خبر از فاجعه میداد مرا
شامیان جمله به هم پیوستند
از دو سو صف به تماشا بستند
دل بشکستۀ ما را خستند
هست از آن مرحله فریاد مرا
یکطرف هَلهلَهگر خیل عدو
کِلکشان خیل زنان دیگر سو
هست از آن روز هنوزم به گلو
بغض نشکفته و غمباد مرا
چشمِ نامحرم هر پیر و جوان
حرم آل عبا را نگران
همچو شمعی دل من شعله زنان
غیرتم سوخت ز بنیاد مرا
عدّهای بر دل ما چنگ زدند
عدّهای بر سر ما سنگ زدند
عدّهای از طرب آهنگ زدند
شادیِ این دل ناشاد مرا
عدّهای نیز ترحّم کردند
نان و خرما صدقه آوردند
زان تصدّق دل ما آزردند
کی رود این اَلم از یاد مرا؟
آن سر پاک که در ملک وجود
مظهر حُسن خداوندی بود
خرمن زلف چو بر نیزه گشود
بند دل بود که بگشاد مرا
تا از آن مرحله کردیم گذر
دل ویرانه نمودیم مقر
کس ندیده است از آن روز دگر
دل ویران شده آباد مرا
به چمن میگذرم، میگریم
به قمر مینگرم، میگریم
اختران میشمرم، میگریم
کس بجز گریه مبیناد مرا
ای «یتیم» آیت دلدادهگیام
متبلور بود از سادهگیام
زآن چمن سرخط آزادگیام
داده آن سوسن آزاد مرا
#مرتضی_جام_آبادی_یتیم
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
ای از ازل گریسته جبریل در غمت
کعبه سیاهپوش عزای محرمت
از بس کشیده آه که افتاده از نفس
بهر لبان خشک تو عیسی ابن مریمت
سردار سربریده ی عشقی و تا ابد
گیسوی اکبر است سر نیزه پرچمت
جز موقعی که گردن ششماهه تیر خورد
چشمی ندیده هیچ کجا گردن خمت
شاهد بر آن بزرگی محنت که داشتی
کافی ست قبر کوچک سقای علقمت
ترسم ز حال فاطمه زان رو نمیکنم
توصیف چنگ قاتل و گیسوی درهمت
دریای لطف بودی و دشمن به کربلا
لب تر نکرد زاب دو دریا به یک نمت
ما گریه میکنیم که زخم تو به شود
فرمودی اشک گریه کنان است مرهمت
چشمی دگر به گریه به من دِه که این جهان
تاریک شد به چشم من از خاک ماتمت
بعد از وفات نیز رثای تو سر دهم
باشد "یتیم" مرثیه خوان دو عالمت
#مرتضی_جام_آبادی_یتیم
@raziolhossein
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
افتد اگر به حشر نقاب از دل رباب
خورشید میرود به حجاب از دل رباب
بعد از خدا که با خبر از داغ هر دل است
دارد خبر به دهر رباب از دل رباب
در بزم می یزید به روی لب حسین
ساغر گرفت و خواست کباب از دل رباب
دندان به دل فشردن آن خسته جان که دید
با خیزران گرفت جواب از دل رباب
زینب که بود سنگ صبور دل همه
افتاده بود در تب و تاب از دل رباب
آتش شنیده ای که چه با موم میکند
دلهای اهلبیت شد آب از دل رباب
بعد از حسین شاد نشد خاطرش "یتیم"
شادی شده است خانه خراب از دل رباب
#مرتضی_جام_آبادی_یتیم
@raziolhossein