eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.8هزار دنبال‌کننده
620 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتند علی یک تنه با دست نگه داشت در را نه که با دست که با شست نگه داشت در را نه فقط لشکری از مرحبیان را در پشت در قلعه به پیوست نگه داشت ازبسکه علی بود و ولی بود به والله در سایه ی اسمش همه را پست نگه داشت نازم به دهانم که به شادی و به غصه یک عمر علی گفت و مرا مست نگه داشت پرونده ی اعمال مرا دید و خوشم که؛ حتی اگر از روی غضب بست، نگه داشت تا دید که من گریه کن فاطمه هستم می خواست مرا خط بزند، دست نگه داشت از هستِ خودش_فاطمه_ دل کند و به این شکل؛ یک عمر برای من و تو هست نگه داشت درپشت در سوخته در روضه اش آخر مارا ته آن کوچه ی بن بست نگه داشت @raziolhossein
فطرس رسیده جا به کبوتر نمی رسد حتی فرشته پیش تو با پر نمی رسد پس با وجود این همه شعبان که رفته است دیگر گناهکار به محشر نمی رسد با یاحسین مست ترینیم به مقصدش هر قدر کاه گشت سبک تر،نمی رسد گاهی برای ما نرسیدن رسیدن است آن جا که دست شاه به نوکر نمی رسد دنیای بی حسین اگر آخر غم است دنیای با حسین به آخر نمی رسد کوهی به کوه نه که در این روزگار پَست دست برادری به برادر نمی رسد در هیچ لحظه ای به جز از لحظه ی اَخا در نقشه ها فرات به کوثر نمی رسد ارث پدر گلوی بریده ست لاجَرَم وقتی که اکبر است به اصغر نمی رسد وقتی که نیستند علی های کربلا انگشترت مگر که به دختر نمی رسد؟؟ در آخرین دقیقه به داد گلوی تو حتی نه بوسه های پیمبر نمی رسد حق در مَثَل همیشه به حق دار می رسد با این حساب شمر به حنجر نمی رسد با این حساب بر تن او پاره هم شود پیراهن حسین به لشگر نمی رسد این شاکلید قصه ی صحرای کربلاست سر می دهد حسین ولی سر نمی رسد @raziolhossein
کشیده از همان آغاز نرجس انتظارش را نه چندین روز و شب، نه ماه خالص انتظارش را ولایت گر که شد معیار و روضه گر که شد مقیاس برای شیعیان کردند شاخص انتظارش را اگر شب منتظر باشی برای دیدن خورشید یقین اینگونه بهتر می‌کنی حس انتظارش را فقط فصل بهار و فصل تابستان نشو خیره مکش ای پنجره اینگونه ناقص انتظارش را پرانده با شمیم خویش شب بو عطر نامش را کشیده با همان یک چشم نرگس انتظارش را مفاتیح الجنان صد جلد دیگر داشت در توشیح اگر می‌گفت مرحوم محدث انتظارش را نه تنها آل یاسین و سمات از او نشان دارند نوشته در امین‌الله و وارث انتظارش را شده کرب و بلا آیینه‌ای از منتظرها پس کشیده موقع جان دادن عابس انتظارش را منم من روضه‌ی عباس تا اینکه بیاید او کشیدم در خودم مجلس به مجلس انتظارش را @raziolhossein
عمریست به شیعیان حسادت دارند بدجور به یکدگر شباهت دارند از کوچه و از بقیع دانستم که اینها به خراب کردن عادت دارند ......... از اینهمه خوب در جهان خوب تری مرغوب تری اگر که مخروب تری تاکور شود هر آنکه نتواند دید بی گنبد و بی ضریح محبوب تری ....... اینها که همیشه جنگ را باخته اند تخریب کنند گوئیا ساخته اند زود است که بشنویم درشهر رسول بین الحرمین راه انداخته‌اند ....... از آنهمه خاک انتخابت کردند پس منشاء اینهمه ثوابت کردند گاهی سبب خیر، عدو خواهد شد آباد شدی چونکه خرابت کردند @raziolhossein
مثل نماز، مثل دعا، صبح و ظهر و شام ارباب را زدیم صدا صبح و ظهر و شام ما لطف کرده‌ایم به خود بین روضه‌ها ارباب لطف کرده به ما صبح و ظهر و شام روضه به روضه گریه ما فرق می‌کند چون فرق بین نافله‌ها صبح و ظهر و شام روزی سه بار از غم تو گریه می‌کنیم با رخصت از امام رضا،‌ صبح و ظهر و شام دختر نشست پیش پدر، گریه کرد و گفت |شلاق می‌زدند به ما صبح و ظهر و شام یک بار ظهر شمر تو را کشت و با سرت هر روز می‌کشند مرا صبح و ظهر و شام   @raziolhossein
فطرس رسیده جا به کبوتر نمی رسد حتی فرشته پیش تو با پر نمی رسد پس با وجود این همه شعبان که رفته است دیگر گناهکار به محشر نمی رسد با یاحسین مست ترینیم به مقصدش هر قدر کاه گشت سبک تر،نمی رسد گاهی برای ما نرسیدن رسیدن است آن جا که دست شاه به نوکر نمی رسد دنیای بی حسین اگر آخر غم است دنیای با حسین به آخر نمی رسد کوهی به کوه نه که در این روزگار پَست دست برادری به برادر نمی رسد در هیچ لحظه ای به جز از لحظه ی اَخا در نقشه ها فرات به کوثر نمی رسد ارث پدر گلوی بریده ست لاجَرَم وقتی که اکبر است به اصغر نمی رسد وقتی که نیستند علی های کربلا انگشترت مگر که به دختر نمی رسد؟؟ در آخرین دقیقه به داد گلوی تو حتی نه بوسه های پیمبر نمی رسد حق در مَثَل همیشه به حق دار می رسد با این حساب شمر به حنجر نمی رسد با این حساب بر تن او پاره هم شود پیراهن حسین به لشگر نمی رسد این شاکلید قصه ی صحرای کربلاست سر می دهد حسین ولی سر نمی رسد @raziolhossein
کشیده از همان آغاز نرجس انتظارش را نه چندین روز و شب، نه ماه خالص انتظارش را ولایت گر که شد معیار و روضه گر که شد مقیاس برای شیعیان کردند شاخص انتظارش را اگر شب منتظر باشی برای دیدن خورشید یقین اینگونه بهتر می‌کنی حس انتظارش را فقط فصل بهار و فصل تابستان نشو خیره مکش ای پنجره اینگونه ناقص انتظارش را پرانده با شمیم خویش شب بو عطر نامش را کشیده با همان یک چشم نرگس انتظارش را مفاتیح الجنان صد جلد دیگر داشت در توشیح اگر می‌گفت مرحوم محدث انتظارش را نه تنها آل یاسین و سمات از او نشان دارند نوشته در امین‌الله و وارث انتظارش را شده کرب و بلا آیینه‌ای از منتظرها پس کشیده موقع جان دادن عابس انتظارش را منم من روضه‌ی عباس تا اینکه بیاید او کشیدم در خودم مجلس به مجلس انتظارش را @raziolhossein
عمریست به شیعیان حسادت دارند بدجور به یکدگر شباهت دارند از کوچه و از بقیع دانستم که اینها به خراب کردن عادت دارند ......... از اینهمه خوب در جهان خوب تری مرغوب تری اگر که مخروب تری تاکور شود هر آنکه نتواند دید بی گنبد و بی ضریح محبوب تری ....... اینها که همیشه جنگ را باخته اند تخریب کنند گوئیا ساخته اند زود است که بشنویم درشهر رسول بین الحرمین راه انداخته‌اند ....... از آنهمه خاک انتخابت کردند پس منشاء اینهمه ثوابت کردند گاهی سبب خیر، عدو خواهد شد آباد شدی چونکه خرابت کردند @raziolhossein
فطرس رسیده جا به کبوتر نمی رسد حتی فرشته پیش تو با پر نمی رسد پس با وجود این همه شعبان که رفته است دیگر گناهکار به محشر نمی رسد با یاحسین مست ترینیم به مقصدش هر قدر کاه گشت سبک تر،نمی رسد گاهی برای ما نرسیدن رسیدن است آن جا که دست شاه به نوکر نمی رسد دنیای بی حسین اگر آخر غم است دنیای با حسین به آخر نمی رسد کوهی به کوه نه که در این روزگار پَست دست برادری به برادر نمی رسد در هیچ لحظه ای به جز از لحظه ی اَخا در نقشه ها فرات به کوثر نمی رسد ارث پدر گلوی بریده ست لاجَرَم وقتی که اکبر است به اصغر نمی رسد وقتی که نیستند علی های کربلا انگشترت مگر که به دختر نمی رسد؟؟ در آخرین دقیقه به داد گلوی تو حتی نه بوسه های پیمبر نمی رسد حق در مَثَل همیشه به حق دار می رسد با این حساب شمر به حنجر نمی رسد با این حساب بر تن او پاره هم شود پیراهن حسین به لشگر نمی رسد این شاکلید قصه ی صحرای کربلاست سر می دهد حسین ولی سر نمی رسد @raziolhossein