eitaa logo
رضیع الحسین (نوحه)
3.3هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
14 فایل
جهت دسترسی و استفاده از اشعار مذهبی به کانال شعرمذهبی رضیع الحسین علیه السلام بپیوندید @raziolhossein @raziolhossein تبلیغات و تبادل ❌❗
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نه اکبرت رو آوردی نه اصغرت رو آوردی حالا که اومدی بابا فقط سرت رو آوردی با سر اومدی ... قسمت دادم به مادر اومدی با سر اومدی ... معلومه از زیر خنجر اومدی باباحسین ..... فدای رخ گلگونت محاسن پر از خونت بابا مهمون کی بودی چرا شکسته دندونت دستش بشکنه ... کی لبِ قاری و با چوب میزنه دستش بشکنه ... لب تو کبود تر از لب منه باباحسین ..... تنم سیاهه باباجون خیال نکن سیاپوشم زدن بسکه به من سیلی دیگه نمی‌شنوه گوشم باهم میزدن ... به زمین خوردم و بازم میزدن باهم میزدن ... آروم ناله میزدم محکم میزد باباحسین ..... از اون شبی که زجر اومد سراغم تو دل صحرا صدای پا میاد وقتی تنم میلرزه ای بابا خیلی بد میزد ... از همون لحظه ای که اومد میزد خیلی بد میزد ... به عمو عباس حرف بد میزد باباحسین @raziolhossein1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شنیدم از توو تشت صداتو آتیش زدی دل باباتو دیگه غصه نخور عزیزم میرم امشب از اینجا با تو خرابه که جای تو نیست ، بریم از اینجا دخترم توی بهشت منتظرت ، نشسته زهرا مادرم رقیه جان رقیه جان..... شنیدم توی دشت صداتو آتیش زدی دل باباتو سرت درد می‌کنه مثه من کی از پشت کشیده موهاتو از روی نی دیدم تو رو ، زجر حرومی بد می زد مادرم و صدا زدی ، وقتی تو رو لگد می زد رقیه جان رقیه جان..... شنیدم توو کوفه صداتو آتیش زدی دل باباتو میسوختم روی نیزه وقتی با سنگ میزدن عمه هاتو از بغض توو نگاه تو ، هنوز دارم آه میکشم سنگا اجازه نمی‌داد ، که با تو همکلام بشم رقیه جان رقیه جان..... شنیدم توی شام صداتو آتیش زدی دل باباتو تا چوب خیزران بالا رفت گرفت زینب جلو چشاتو قد میکشیدی ببینی ، چوبشو کجا میزنه به عمه میگفتی داره ، رو لب بابا میزنه رقیه جان رقیه جان..... شنیدم همه جا صداتو آتیش زدی دل باباتو حلال کن منو دست ندارم درآرم خارای توو پاتو شونه های عمو میشه ، دیگه از امشب جای تو بریم از اینجا می‌زارم ، مرهم رو زخم پای تو رقیه جان رقیه جان..... @raziolhossein1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بابا ببین چشمم یه کاسه ی خونه حال سه ساله ت رو هیشکی نمیدونه حال منم مثل موهات پریشونه نامردا آخه چرا تو رو آزردن قربونت برم چی سر تو آوردن باباجون سرت بیمارم کرده آه انگشترت تب دارم کرده رگ های گلوت بیچاره م کرده بابای غریب، شاه مظلومم6 بالا سرت دیدم یه عالمه دشمن دلم برات تنگه حرفی بزن با من گوشواره مو مثل انگشترت بردن سوخته معجرم شبیه موهات بابا واسه دخترت تموم دردات بابا دندونم شکست وای از دندونت خون شد قلبم از چشم پر خونت مردم واسه ی جسم بی جونت بابای غریب، شاه مظلومم @raziolhossein1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از سفر اومدی ای سایه‌ی بالاسر من تا که مرهم بذاری رو زخم‌بال و پرمن اینکه‌دیدم‌سرتو دوروز‌ پیش میون‌طشت بیشتر از کلّ‌سفر به‌دخترت‌سخت‌گذشت چی‌به‌سرتواومده؟  کی‌به‌لب‌توچوب‌زده؟ اینکه‌موهات‌پریشونه  برای‌دخترت‌بده گریه برا رگات‌کنم یابشینم‌نگات‌کنم؟    دلم‌میخوادببوسمت تا جونمو‌فدات‌کنم بابای‌خوب‌من‌حسین منی‌که‌بازوی‌تو بالش‌زیر سرمه چندشبه‌که‌خاک‌ویرونه‌دیگه‌بسترمه به‌خدا‌خسته‌شدم‌دیگه‌ازاین‌دربه‌دری بگوبرگشتی‌بابا تا منو همرات ببری خسته‌ترازهمه‌منم شبیه‌فاطمه‌منم اونی‌که‌توسه‌سالگی باباقدش‌خَمه‌منم زجرحرامی‌اومدو تامی‌تونست‌منو زدو خیلی‌چشیدم‌این‌روزا تلخی‌طعم‌لگدو بابای‌خوب‌من‌حسین توروجون‌دخترت،چشماتوواکن‌ای‌پدر ببینی‌باصورتم‌چه‌کرده‌شمرِ‌ خیره‌سر دخترتو خیلی از حرمله‌بیزاره‌بابا یه‌جوری‌منوزده‌هنوزچشام‌تاره‌بابا دیراومدی‌کنار‌من  دیگه‌تمومه‌کارمن یه‌کم‌دیگه‌که‌دفن‌شدم‌ بشین‌سرمَزارمن بابای‌سرجدای‌من تومجلس‌عزای‌من بمون‌وبا‌همین‌گلو  قرآن‌بخون‌برای‌من بابای‌خوب‌من حسین @raziolhossein1