#حضرت_امالبنین_زمینه
دم غروبای مدینه
کنج بقیع میره میشینه
این که میگه لا تدعونی
ام الادب ام البنینه
توسلش بوده همیشه
به مادر حسین و زینب
میگه خودم با چهار تا بچه م
فدا سر حسین و زینب
تا میاد صداش
یا حسین رو لباش
همه گریه میکنن
با صدای ناله هاش
وای. حسین
بند دوم
باز روی خاکا قد خمیده
تصویر چند تا قبر کشیده
ویلی علی شبلی می خونه
این مادر چهار تا شهیده
میفته رو پای رباب و
غروب پیش سکینه میره
به یاد مشک پاره پاره
میخواد حلالیت بگیره
میخوره زمین
شده ام بی بنین
میگه بچه مو زدن
با عمود آهنین
وای. حسین
هر جا که میره پا میزاره
ابر بهار میشه میشه می باره
از صبح تا شب حرفش همینه
مردم حسین مادر نداره
شنیده سر ها رو بریدن
شنیده معجرا رو بردن
شنیده توی کوچه بازار
چجوری دخترا رو بردن
از کفن میگه
واسه مرد و زن میگه
از جای پاهای اسب
روی یک بدن میگه
وای. حسین
#حسین_قربانچه
@raziolhossein1
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#دودمه
چار فرزندم فدای نام پاک مادرت
یابن زهرا یا حسین
این دم آخر به بالینم بیا با خواهرت
یابن زهرا یا حسین
...
بسته ام بار سفر از خانه ی حبل المتین
می رود ام البنین
ای ابالفضلم بیا جان دادن من را ببین
می رود ام البنین
....
این منم ام البنین دارم به لب این زمزمه
فاطمه یا فاطمه
گه دلم در قتلگه باشد گهی در علقمه
فاطمه یا فاطمه
.
چشم هایم تا قیامت هست گریان حسین
جان به قربان حسین
چار فرزندم فدای آه طفلان حسین
جان به قربان حسین
....
هر چه که ام البنین دارد فدایت یا حسین
یا حبیبی یا حسین
بچه های من فدای بچه هایت یا حسین
یا حبیبی یا حسین
@raziolhossein
#حضرت_امالبنین_زمینه
پسر - پشت و پناه مادره
پسر - گرمی آه مادره
پسر - نور نگاه مادره ۲
وای از آسمون بی ستاره
وای از مادری که بی قراره
وای از سینه ای که غرق آهه
وای از ناله ای که گریه داره:
"دیگر مرا ام البنین نخوانید / نخوانید ۲
زیرا که من دیگر پسر ندارم / ندارم ۲"
واویلتا واویلتا - واویلا واویلا ۳
میگن - یه روضه ای به پا شده
میگن - دست عمو جدا شده
میگن - بابا دیگه تنها شده ۲
وای از پیکر در خون نشسته
وای از مشک پاره؛ چشم بسته
وای از نالههای اهل خیمه
با چشمای گریون؛ دلشکسته:
"سقای دشت کربلا اباالفضل / اباالفضل ۲
دستش شده از تن جدا اباالفضل / اباالفضل ۲"
واویلتا واویلتا - واویلا واویلا ۳
پدر - غرق غم برادره
پدر - دیگه بدون لشکره
پدر - حالا غریب مادره ۲
وای از خیمهای که چشم به راهه
وای از تشنه ای که بی سپاهه
وای از مادری که قد کمونه
تنها روضه خونِ قتلگاهه:
"اگر کشتند چرا آبت ندادند / ندادند ۲
چرا زان درّ نایابت ندادند / ندادند ۲"
واویلتا واویلتا - واویلا واویلا ۳
#رضا_نظری
@raziolhossein1
#حضرت_امالبنین_زمزمه
اینکه میگن ابالفضل
قول داده آب بیاره و ، اما نشد درسته ؟
اینکه میگن ابالفضل
تشنه رسید لب فرات ، آبی نخورد درسته ؟
نه باورم نمیشه که ، پهلوونم خورده زمین
میگن که پاشیده سرش ، با یه عمود آهنین
نه باورم نمیشه که ، دستاش بریده باشه و
تصورش سخته برام ، چشماش دریده باشه و
اینکه میگن تو میدون
شش ماهه رو رو دستای ، بابا زدن درسته ؟
اینکه میگن تو میدون
اصغرو با سه شعبه ی ، اسبا زدن درسته ؟
نه باورم نمیشه که ، حرمله خنده سر میداد
الهی این غم حسین ، به سر کافرم نیاد
نه باورم نمیشه که ، افتاد سر اصغر زمین
سرش به نیزه بسته بود ، آخ بمیره ام البنین
اینکه میگن تو گودال
تن حسین شده لگد ، با اسباشون درسته ؟
اینکه میگن تو گودال
از خولی و سنان و شمر ، یا ساربون درسته ؟
نه باورم نمیشه که ، قرآن بشه ورق ورق
سرش تو خورجین و تنور ، یا روی نی یا تو طبق
نه باورم نمیشه که ، برهنه مونده پیکرش
بالای پیکرش زدن ، سیلی به روی دخترش
اینکه میگن رقیه
صورت کبود و موسپید ، شکسته بود درسته ؟
اینکه میگن سکینه
تو مجلس حرومیا ، نشسته بود درسته ؟
نه باورم نمیشه که ، زینب اسیری رفته و ...
یا اسم خانومو کسی ، تو حال مستی گفته و ...
نه باورم نمیشه که ، رباب کجا و بزم می
سر همه زخمی شده ، بسکه زدن با کعب نی
#حسین_رحمانی
@raziolhossein1
#حضرت_امالبنین_شور
وقتی که غم. میگیره دلت
باشه اگه. تو سینه ت یقین
حتما غمت . میشه برطرف
با گفتن .یاام البنین
مادر ابالفضل. تاج سر ابالفضل
از تموم عالم . مودب تره ابالفضل
این ادب رو بی شک. از تو داره ابالفضل
یا ام الوفا
ذکر روز شنبه ی .اهل کربلا
کی لیاقت داره که بعد فاطمه
فاطمه بشه توی بیت مرتضی
یا ام البنین...
وقتی میشد. راهی قافله
گفتی ابالفضل من بیا
داری الان میری با حسین
پس بی حسین . برنگردیا
یار آل حیدر . دلدار آل حیدر
مادرانه بودی. غمخوار آل حیدر
باتو شد ابالفضل .علمدار آل حیدر
یا ام البنین
روضه دار خونه ی. زین العابدین
تشنه بود و پسرت به آب لب نزد
به به به تربیت کردنت ! آفرین
یا ام البنین...
#محمدرضا_طالبی
@raziolhossein1
#حضرت_امالبنین_نوحه
السلام علی حضرت ام البنین
تا قیامت فقط تویی قمر آفرین
فخر شاه عرب
کوه عشق و ادب
ام عباس ، ام عباس
محشری شد به پا ، در آسمان و زمین
بی بنین گشته آه ، حضرت ام البنین
قامتش شد دو تا
از غم کربلا
ام عباس ، ام عباس
از فراق حسین ، جان به لبش آمده
تا ابد از رباب ، شده خجالت زده
شده ام البنین
خسته و دل غمین
ام عباس ، ام عباس
#محمد_حسین_رحیمیان
@raziolhossein1
#حضرت_امالبنین_زمینه
تصور کن تو این عالم زنی شیرآفرین باشه
ولی از بی کسی با اشک و ناله همنشین باشه
تصور کن که اسم بانویی ام البنین باشه
ولی در وقت جون دادن ، سرش روی زمین باشه
عصای دستی نداره این آخری ، امان از خونجگری
داره میره از پسراش نیست خبری ، امان از خونجگری
نه گریه کن نه سایه بالاسری ، امان از خونجگری
ویلی ویلی ام البنین
چقدر سخته تو عالم بانویی ام الأدب باشه
ولی پیوسته از شرمندگی در تاب و تب باشه
جگر گوشه ش به سقایی خیمه منتصب باشه
ولی خجلت زده از کودکان تشنه لب باشه
آب که میدید غصه ش بی حساب میشد ، از خجالت آب میشد
هر موقع که روبرو با رباب میشد ، از خجالت آب میشد
میگفت حسین و جگرش کباب میشد ، از خجالت آب میشد
ویلی ویلی ام البنین
چقدر خوبه یه بانویی که اینقدر محترم باشه
واسه تشییع ، جنازه ش یک مدینه غرق غم باشه
تو روز جسمش رو بردارن مشیع گرچه کم باشه
نباشه قبر اون مخفی ، اگر چه بی حرم باشه
بگم که فاطمه چگونه دفن شد ، امان از دل علی
با پیکری پر از نشونه دفن شد ، امام از دل علی
روز کتک خورد و شبونه دفن شد ، امان از دل علی
ویلی ویلی یافاطمه
#علی_سلطانی
@raziolhossein1
#حضرت_امالبنین_زمینه
داره می کشم لحظه اخری
یه بغضی که می گیره راه نفس
خدا نگذره از همون تیری که
عصای سر پیریمو زد شکست
نمونده دیگه بعد کرببلا
انیسی به جز گریه زاری برام
از عباس خوش قامتم موند فقط
یه دونه سپر یادگاری برام
اباالفضل خوش قد و بالای من
بمیره برا دستت ام البنین
شنیدم که از پشت عمودت زدن
شنیدم که خوردی با صورت زمین
کجایی اباالفضل-اباالفضل کجایی
سر پیری واسم-نمونده عصایی
شده کار من بیقراری فقط
همش تو بقیع روضه خونم برات
می گن اینقدر بی هوا زد که رفت
سه شعبه تا آخر نشست تو چشات
می گن تا تو بودی توی خیمه ها
حسین غریبم قدش تا نشد
کسی سمت خیمه قدم برنداشت
تا بودی یه گوشواره هم وا نشد
می گن تا که رفتی همه اومدن
یکی داد می زد می برم معجرو
یکی اونجا دنبال گوشواره بود
یکی دیگه برداشتش انگشترو
کجایی اباالفضل-اباالفضل کجایی
سر پیری واسم-نمونده عصایی
می گن با تموم توون اومدی
می گن خیلی سعی کردی اما نشد
به دندون گرفتی تو مشکُ گلم
می خواستی که برگردی اما نشد
دیدی که چه جور آبرومونو برد
جلو فاطمه اخر اون مشک آب
می شینم با گریه می گم روبروش
بیا بگذر از بچه من رباب
رباب این روزا صورتش سوختهُ
نمی یاد اصن توی سایه دیگه
تکون می ده هی دستای خالیشو
می شینه یه گوشه با گریه می گه
کجایی علی جون-علی جون کجایی
دارم واسه تو-می خونم لالایی
#علی_زمانیان
@raziolhossein1