#حضرت_امالبنین_زمینه
#زمینه
کنج بقیع دلغمین نشسته روی زمین
مرثیه خوانی کند بهر "قطیع الیمین"
( سیدتی فاطمه حضرت ام البنین )
......
جام و سبو گریه کرد لاله بر او گریه کرد
ز گریه ی مادری چشم عدو گریه کرد
سیدتی فاطمه......
نمی شود باورش چه آمده بر سرش
دست علمدار عشق جدا شد از پیکرش
سیدتی فاطمه.....
دو چشم او شد زغم چشمه ی اشک و الم
یکی به یاد حسین یکی به یاد حرم
سیدتی فاطمه......
گریه کند بی حساب مادر سقای آب
خجل شد از تشنگان خجل بود از رباب
سیدتی فاطمه......
بر غم آن پاره تن سر جدا از بدن
به جای زهرا کند گریه بر آن بی کفن
سیدتی فاطمه...
#میثم_مومنی_نژاد
@raziolhossein1
#حضرت_امالبنین_زمزمه
#زمینه
اباالفضل ، دلم رو رها از غم و از محن کن
اباالفضل ، با اون چشم زخمیت نگاهی به من کن
اباالفضل ، بیا و تن مادرت رو کفن کن ، اباالفضل
کجایی ، که دلتنگ اون روی ماهم
کجایی ، به در مونده مادر نگاهم
کجایی ، برا دیدنت چشم به راهم
..............
شنیدم ، اومد کربلا فاطمه در بر تو
شنیدم ، که خورده عمود بی هوا بر سر تو
شنیدم ، زده حرمله تیر به چشم تر تو ، شنیدم
شنیدم ، نموند دیگه واست امیدی
شنیدم ، که خیلی خجالت کشیدی
شنیدم ، که آخر تو زهرا رو دیدی
..............
بمیرم ، برای غریبی که یاور نداره
بمیرم ، برا کشته ای که به تن سر نداره
بمیرم ، برا اون شهیدی که مادر نداره ، بمیرم
شنیدم ، حسینم لب تشنه جون داد
شنیدم ، می زد زینب از غصه فریاد
شنیدم ، که با صورت از مرکب افتاد
#علی_سلطانی
@raziolhossein1
#حضرت_امالبنین_زمینه
#زمینه
تموم غصه هاتونو خوندم //من از سر شکسته زینب
تیر و به چشم تو میبینم از //چشم به خون نشسته ی زینب
قطعتمو یمینی گفتی و //تو فکر فردای حرم بودی
دست بریدتو نشونم داد// زخمای دست بسته ی زینب
از غصه لبالبم چیکار کنم
با دردای زینبم چیکار کنم
برگشته مدینه اما بی حسین
جونم اومد به لبم چیکار کنم
_وای امون ای دل
بند دوم:
این آرزوم بوده ابالفضلم //فدای بچه های زهراشه
بهش میگفتم نکنه عباس//حسین من یه روزی تنهاشه
حالا شنیدم که تو میگفتی //وقتی به دندون مشکو میبردی
دست از امامم بر نمیدارم// حتی اگه دستم جدا باشه
با مشک بدون آب چیکار کنم
با اشک چشم رباب چیکار کنم
عباس ای کفیل زینب بگو با
روضه بزم شراب چیکار کنم
___
بند سوم:
لبای خشک اصغرو دیدم // وقتی نگاه من به مشک افتاد
صااااار کالقنفذو فهمیدم // تازینب سپرت رو دستم داد
برام همیشه روضه میخونه// میگه ازون سه تا زخم کاری
رباب بیهوش میشه تا حرفی از// تیر سه شعبه به میون میاد
میگه من یه مادرم چیکار کنم
از دستم رفت پسرم چیکار کنم
دستای خالیشو هی تکون میده
میگه لالا اصغرم چیکار کنم
#احمدجواد_نوآبادی
#مرتضی_کربلایی
@raziolhossein1
#حضرت_امالبنین_واحد
#واحد
سبک روحی. باسم کربلایی
اید از خاک بقیع هردم به گوشم ناله ای محزون و خسته
در کنار چار صورت قبر خاکی مادری تنها نشسته
در عزای چار فرزند رشیدش از حیاتش دیده بسته
مثل شمعی سوزد و گوید به زاری بادلی محزون و خسته
ویلی. دیگر ندارم من پسر
ویلی. شد آسمانم بی قمر
ویلی. می نالم از سوز جگر
ویلی. ویلی علی شبلی اباالفضلی
-----------------------------------+---------
من نبودم کربلا اما شنیدم با ابالفضلم چها شد
جای من در علقمه زهرا کنار جسم او صاحب عزا شد
مشک آب او یکی با سینه او در هجوم تیرها شد
خاک عالم بر سرم دست رشیدش بی هوا از تن جدا شد
ویلی. از آن عمود آهنین
ویلی. عباس من از صدر زین
ویلی. افتاد با صورت زمین
ویلی. ویلی علی شبلی اباالفضلی
--------------------------------+------------
تا دم آخر شنیدم روی خاک ان میر لشکر گریه میکرد
با دو چشم پر زخونش بر غریبی برادر گریه میکرد
تشنه لب در پیش دریا بود ویاد کام اصغر گریه میکرد
روی نی حتی سرش در کوچه ها بر حال خواهر گریه میکرد
ویلی. چنان سرش شکسته شد
ویلی که روی نیزه بسته شد
ویلی بند دلم گسسته شد
ویلی ویلی علی شبلی اباالفضلی
#عبدالحسین
@raziolhossein1