eitaa logo
رضیع الحسین (نوحه)
3.2هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
8 فایل
جهت دسترسی و استفاده از اشعار مذهبی به کانال شعرمذهبی رضیع الحسین علیه السلام بپیوندید @raziolhossein @raziolhossein تبلیغات و تبادل ❌❗
مشاهده در ایتا
دانلود
گریه کن ای دیده در ، عزای ام کلثوم آه بکش ای جگر ، برای ام کلثوم از غم کرببلا ، دگر زمینگیر شد بسکه برای حسین ، به سینه زد پیر شد واویلا واویلا واویلا واویلا ...................................... روز و شب از دیده اش ، خون جگر چکیده مصیبتی که دیده ، هیچ کسی ندیده دیده به چشم خودش ، صحنه گودال را به خاک صحرا تنی ، زخمی و پامال را ....................................... گرفته اشک غم از ، چشم تر کودکان ز کربلا تا به شام ، شد سپر کودکان چقدر گریه کرده ، پای سر روی نی دیده رقیه را که ، خیره شده سوی نی ....‌‌‌‌‌..................................... چه غصه ها که نخورد ، چه طعنه ها که شنید چه شهرها که نرفت ، چه کوچه ها که ندید شبیه زینب ز دست ، رفت همه هست او با که بگویم طناب ، بستند بر دست او ........................................... شام بلا زخمها ، بر جگر او زده بمیرم از بی کسی ، به شمر دون رو زده میان بازار شام ، به بی کسی خو گرفت نبود پوشیه اش ، به آستین رو گرفت ...............................‌..‌‌‌‌‌........... خرابه شام شد ، منزل او وای من داغ سه ساله شده ، قاتل او وای من به یاد این غصه بود ، مدام اشکش روان رقیه میگفت که ، گرسنه ام عمه جان @raziolhossein1
سیدتنا امّ کلثوم    یابنت امیرالمومنین بعداز،زهراوزینب‌تویی‌حبیبه‌‌ی‌ربّ‌العالمین كرامتت‌علی‌الدّوامه  جلالتِ تو مُستدامه آرزومه‌ تو کُلّ‌ عالم    عزای‌ تو بشه‌ اقامه مانند‌زینب والاتباری بنت‌ُالجَلال‌و‌اُختُ‌الوَقاری مثل‌حسن‌که‌‌ عین‌ِ‌حُسینه تو با عقیله فرقی نداری یااُمّ‌کلثوم ___ سیّدتنا امّ کلثوم  یابنت امیرالمومنین به‌امرتوبوده‌بی‌بی‌جان شمرو‌اگر‌بلعیده‌زمین سَلیله‌ی‌حضرت‌طاها شریکه‌ی‌زینب‌کُبری   با‌خُطبه‌‌خُوندنت‌توکوفه‌تداعی‌شدخُطبه‌زهرا قوم تو بودن خیرُالعشیره نسل تو نسل خیر کثیره تو نور‌ مَحضی یعنی‌مَحاله ظلمت کنار تو جا بگیره یااُمّ‌کلثوم ___ سَیّدتنا امّ کلثوم    یابنت امیرالمومنین رکاب‌پای تو هم بوده  زانوی‌یل‌ِ‌اُمّ‌البنین چادرِزهرا‌به‌سَرتوست‌حَیا‌دَخیل‌مَعجر‌توست تا‌آخرین‌قطره‌خونش‌ مُحافِظِت‌برادر‌توست ای‌عمه‌جان شهزاده‌اکبر رو‌دستای‌تو آرومه‌اَصغر بی‌بی‌رقیّه  خوابیده بوده در دامن‌ تو ساعات‌آخر یااُمّ‌کلثوم @raziolhossein1
گریه کن ای دیده در ، عزای ام کلثوم آه بکش ای جگر ، برای ام کلثوم از غم کرببلا ، دگر زمینگیر شد بسکه برای حسین ، به سینه زد پیر شد واویلا واویلا واویلا واویلا ...................................... روز و شب از دیده اش ، خون جگر چکیده مصیبتی که دیده ، هیچ کسی ندیده دیده به چشم خودش ، صحنه گودال را به خاک صحرا تنی ، زخمی و پامال را ....................................... گرفته اشک غم از ، چشم تر کودکان ز کربلا تا به شام ، شد سپر کودکان چقدر گریه کرده ، پای سر روی نی دیده رقیه را که ، خیره شده سوی نی ....‌‌‌‌‌..................................... چه غصه ها که نخورد ، چه طعنه ها که شنید چه شهرها که نرفت ، چه کوچه ها که ندید شبیه زینب ز دست ، رفت همه هست او با که بگویم طناب ، بستند بر دست او ........................................... شام بلا زخمها ، بر جگر او زده بمیرم از بی کسی ، به شمر دون رو زده میان بازار شام ، به بی کسی خو گرفت نبود پوشیه اش ، به آستین رو گرفت ...............................‌..‌‌‌‌‌........... خرابه شام شد ، منزل او وای من داغ سه ساله شده ، قاتل او وای من به یاد این غصه بود ، مدام اشکش روان رقیه میگفت که ، گرسنه ام عمه جان @raziolhossein1