#حضرت_رقیه_شور
دنیای منه رقیه، رویای منه رقیه
شیرینی زندگی، آقای منه رقیه
ای سلاله ی اباعبدالله
باغ لاله ی اباعبدالله
عمرمون فدای تو بی بی جان
ای سه ساله اباعبدالله
خاتونِ اباعبدالله، هم خونِ اباعبدالله
اسمت میکنه ماها رو، مجنون اباعبدالله
واللهِ تویی شیرین تر، از جون اباعبدالله
یا رقیه مولاتی
ذکر هر لبه رقیه، ماه هر شبه رقیه
پرچمدار فتح شامِ، عمّه زینبه رقیه
ای ترانه ی اباعبدالله
نور خانه ی اباعبدالله
ای فرشته ی اباعبدالله
نازدانه ی اباعبدالله
زهرای اباعبدالله، دنیای اباعبدالله
خنده ت علت لبخند، زیبای اباعبدالله
جنگیدی توو شام و کوفه، هم پای اباعبدالله
یا رقیه مولاتی
#وحید_محمدی
@raziolhossein1
#عاشورا_زمزمه
#قتلگاه_زمزمه
بی رحمه
سرتو برداشته بازم پی سهمه
به لباسات چیکار دارن آخه مگه کسی اینجا
چیزی از حیا نمی فهمه؟
بمیره شمر
که محاسنت رو دیگه اینجوری نگیره شمر
کو ابالفضل ببینه ما شدیم اسیر شمر
بمیره شمر
بسوزه شمر
همه ی عزیزامو ازم گرفت یه روزه شمر
کو ابالفضل که سمت خیمه چشم ندوزه شمر
بسوزه شمر
نه رحمت کرد، نه آبت داد
با کندی تیغش چقد عذابت داد
لگد میزد، به آئینه ت
چجور دلش اومد بشینه رو سینه ت
مظلوم من
#وحید_محمدی
@raziolhossein1
#امام_حسین_شور
#قتلگاه_شور
#عاشورا_شور
بشکنه دستی که موهاتو کشید
از قفا سرت رو بی هوا برید
به دل مادرمون رحم نکرد
مادرو گوشه ی قتلگا ندید
زینبو بیچاره کرد، دست و پا زدن تو
زینبو بیچاره کرد، زخمای روو تن تو
زینبو بیچاره کرد، خشکی دهن تو
چجوری زیر دست و پا، افتادی حسین
دل نگرون خیمه ها، جون دادی حسین
دور سر تو کف زدن، با شادی حسین
یارالی حسین
بی حیا اومد و قلبمو شکست
وقتی رو سینه ی تو شمر نشست
صدای ناله ی مادرم اومد
وقتی که محاسنُ گرفت به دست
بند دلم پاره شد آخه خیلی طول کشید
بند دلم پاره شد سر حوصله برید
بنده دلم پاره شد شد امیدم نا امید
خیمه هارو چیکار کنم بدون تو حسین
جونی نمونده واسه من بجون تو حسین
خسته شده خواهر قد کمونه تو حسین
یارالی حسین
اللهین لعنتی شمر و خولییَ
بوقازووو بجیری کسیپ نییَ
کهنَه کونگون نییَ غارت اولوپ
ظالم ایستیر کی اُنو هارا گییَ
اُن دَنه مرکب گلیر قتلگاهَ نِینیییم
سن دگینن خیمه ی بی پناهَ نینیییم
من تکیمَ قالمیشام خیمه گاهَ نینیییم
ناله ویرر اهل حرم یارالی حسین
آقلییارام و دییرم یارالی حسین
اسیرییَ من گدیرم یارالی حسین
یارالی حسین
#محمد_مراد_زاده
#وحید_محمدی
@raziolhossein1
#حضرت_علی_اصغر_زمینه
از زبان حضرت سکینه (س)
از کجا بگم
از کجای این ماجرا بگم
از یه مادر چش به را(ه) بگم
از عطش توی خیمه ها بگم
عمو که توو علقمه زمین گیر شد
همگی دیدن چقد رباب پیر شد
از زندگی سیر شد
وسط خیمه قحط آب شد
حال داداش علی خراب شد
گلوی پاره سهم اصغر ...
اسیری قسمت رباب شد
غمامونو خدا میدونه
امون امون از این زمونه
از کجا بگم
از سه شعبه ی بی هوا بگم
از سر رووی نیزه ها بگم
از حکایت اون عبا بگم
چه آتیشی زد به قلب این مادر
قنداقه ی خونیِ علی اصغر
هلهله زد لشکر
خندیدن و دل بابا سوخت
یه جوری زد که قلب ما سوخت
چند تا لباس یادگاریش
تووی آتیش خیمه ها سوخت
غمامونو خدا میدونه
امون امون از این زمونه
#وحید_محمدی
@raziolhossein1
#حضرت_علی_اصغر_واحد
دلم می سوزه یک بار
به من مادر نگفتی
مراقب باش عزیزم
که از روو نی نیفتی
کی فکر می کرد، فقط شیش ماه، بمونی پیش مادر
هنوزم از، تب دستات ، دلم آتیشه مادر
کی فکر می کرد، یه لبخندت، برام حسرت شه اینجور
یه بار دیگه، بیا پیشم، مگه چی میشه مادر
بعیده بتونم، که بی تو بمونم
یه بار دیگه مادر
بیا سر بذار روی شونه م
علی جان علی جان
دلم آتیش گرف با
ترک های رو لب هات
تو که خوابت میومد
چرا پس باز چشمات
الان باید، توو آغوشم، می خوابیدی عزیزم
دیگه بعد از، تو و بابا، چه امیدی عزیزم
اگه سقا، نمی رفت از، کنار ما عزیزم
منو با چادر پاره، نمی دیدی عزیزم
امونم بریده، شدم قد خمیده
نمیدونی مادر
چقدر شمر سرم داد کشیده
علی جان علی جان
#وحید_محمدی
@raziolhossein1
#حضرت_علی_اصغر_زمینه
#شور
متحیره اباعبدالله
چه جوری تا خیمه ها بره اباعبدالله
توی غم شده محاصره اباعبدالله
سخته لحظه های آخِر اباعبدالله
روو زدنش برای آب، یه طرف
خجالت از رووی رباب، یه طرف
قصه ی سوز جگرش، یه طرف
غصه ی داغ پسرش، یه طرف
پسرش مظلومه
دست و پاهاشو زده، الان دیگه آرومه
مادرش تموم قصه رو خودش میفهمه
تیرِ بیرون زده از زیر عبا معلومه
ای وای علی لالای
کوهی از غمه اباعبدالله
روضه یعنی قامت خم اباعبدالله
صورت خونی و در همِ اباعبدالله
غصه دیده بیشتر از همه اباعبدالله
شکستن از داغ جوون، یه طرف
حرمله و زخم زبون، یه طرف
علقمه و داغ عمو، یه طرف
سه شعبه و زخم گلو، یه طرف
چشمِ آقا دیده
که مِنَ الْاُذُنْ اِلَی الْاُذُنْ گلو پاشیده
خونش از زمین به سمت آسمون باریده
فکرشو بکن فقط بچه چقد ترسیده...
ای وای علی لالای
#وحید_محمدی
@raziolhossein1
#حضرت_علی_اکبر_زمینه
پا نکش رو، خاک صحرا
پاشو بابا، پاشو بابا
جگرم شد، اربا اربا
پاشو بابا، پاشو بابا
چی بگم از حالم، جگرم آتیشه
تو بری بابا جان، دل من چی میشه
اینا منتظرن زمین بیفتم
اینا منتظرن غریب بشم من
اینا منتظرن تو جون بدی و
به گریه های، بابات بخندن
علی علی جان
بالا سرت، اومد زهرا
پاشو بابا، پاشو بابا
می چینمت، روی عبا
پاشو بابا، پاشو بابا
کاشکی بند میومد، نفسم توو سینه م
همه جای این دشت، تنتو می بینم
بگو من چه کنم یه بار بخندی
بگو من چه کنم پیشم بمونی
بگو چه کار کنم یه بارِ دیگه
صدات بیاد از، گلوی خونی
#وحید_محمدی
@raziolhossein1
#حضرت_اباالفضل_شور
علم بالاتر از این علم نیس
تا دنیا دنیاس خدا گواهه
کسی که دل داده به ابالفضل
تو سختی هم باشه روبراهه
توو دل میدون، طوفانه ابالفضل
بر همه عالم، سلطانه ابالفضل
ماه بنی عشق، جانانه ابالفضل
با جنم عباسه و صاحب دم عباسه
مقتدر عباسه و شیر حرم عباسه
اونی که میدونُ
با یه گوشه چشمش، زده به هم عباسه
جانم ابالفضل
اگه حاجت داری باشه یادت
بزن رو به اون کسی که مرده
کسی که شد سائل ابالفضل
با دست خالی بر نمی گرده
مست حسینم، سرمست ابالفضل
من شده روحم، پا بست ابالفضل
عالمی دارم، با دست ابالفضل
با وفا عباسه و کوه سخا عباسه
با صفا عباسه و مرد خدا عباسه
تکیه گاه ما و
مرهمِ زخمایِ رو قلب ما عباسه
جانم ابالفضل
#وحید_محمدی
@raziolhossein1
#امام_حسین_زمزمه
#عاشورا_زمزمه
بی رحمه
سرتو برداشته بازم پی سهمه
به لباسات چیکار دارن آخه مگه کسی اینجا
چیزی از حیا نمی فهمه؟
بمیره شمر
که محاسنت رو دیگه اینجوری نگیره شمر
کو ابالفضل ببینه ما شدیم اسیر شمر
بمیره شمر
بسوزه شمر
همه ی عزیزامو ازم گرفت یه روزه شمر
کو ابالفضل که سمت خیمه چشم ندوزه شمر
بسوزه شمر
نه رحمت کرد، نه آبت داد
با کندی تیغش چقد عذابت داد
لگد میزد، به آئینه ت
چجور دلش اومد بشینه رو سینه ت
مظلوم من
#وحید_محمدی
@raziolhossein1
#حضرت_زینب_زمینه
#اسارت_زمینه
گریه پشت گریه/غصه پشت غصه
روزای اسارت/زینبو کشته غصه
غصه یکی دو تا نیس
غصه که قحط آب نیس
این روزا روضه اینه
جای زینب و سکینه
تو مجلس شراب نیس
میشه با این یه جمله هم جون داد
اسم زینب سر زبون افتاد
واسه روضه همین بسه امشب
دخلت زینب علی ابن زیاد
سیلی پشت سیلی/نیزه پشت نیزه
چند تا دخترا رو/تا حالا کشته نیزه؟
غصه یکی دو تا نیس
غصه که بی شماره اس
روضه همینه آره
میگم با یه اشاره
روضه لباس پاره اس
روضه خون امشبو نزن فریاد
نرسه روضه هات به گوش باد
چشم سقا رو نیزه ها بسته س
دخلت زینب علی ابن زیاد
#وحید_محمدی
@raziolhossein1
#امام_حسین_شور
می زنم به سینه، مادرش ببینه
بی خیال دنیا معنی زندگی همینه
زندگی، ینی سینه زنی توو روضه ها
یه روضه بگیری توو کربلا
بمیری پای غم این آقا
زندگی، ینی شور و نوحه و زمزمه
اجازه بده بی بی فاطمه
یه روضه بخونی توو علقمه
بی اباعبدالله، جهنمه دنیامون
توی روضه ش دیدیم، بهشتو با چشمامون
به خدا که حرف، تموم این نوکرهاس
جونمونم میدیم، اگه بخواد آقامون
یا اباعبدالله حسین اباعبدالله
عزتم حسینه، فطرتم حسینه
بی خیال دنیا من همه ثروتم حسینه
ثروتم، اینه که توو روضه چشمام تره
سایه ی سرم علی اکبره
مگه چیزی ام از این بهتره
ثروتم، اینه که گدای ابوفاضلم
رقیه خونه داره تووی دلم
دیوونه ی حرمم و عاقلم
با اباعبدالله، همیشه خوبه حالم
کربلا که باشم، توو بهترین احوالم
دیدنی تر میشه، قیامتم وقتی که
می بینم امضاشو، توو نامه ی اعمالم
یا اباعبدالله حسین اباعبدالله
#وحید_محمدی
@raziolhossein1
#امام_سجاد_زمینه
سجاده نشینِ گریه، عمرش شد عجینِ گریه
آخه ارث موندگارِ، زین العابدینه گریه
تاب و تبش گریه بود
روز و شبش گریه بود
وسعت صحن چشاش
هر وجبش گریه بود
آب دید گریه کرد، مهتاب دید گریه کرد
هر جا شیرخواره یا، قصاب دید گریه کرد
ای، غریب آقام آقام آقام
داغ کربلا رو دیده، اشک عمه ها رو دیده
داغ گوشه ی خرابه، شامِ پر بلا رو دیده
غصه ی زخم زبون
زخم لب و خیزرون
کشته آقا رو غمِ
انگشتر و ساربون
تیر دید گریه کرد، شمشیر دید کرد
بازار رفت غصه خورد، حصیر دید گریه کرد
ای، غریب آقام آقام آقام
#وحید_محمدی
@raziolhossein1