•┈••✾◆🍃◆✾••┈•
✨خطبـه شریف #غـــــدیـر [ #قسمت 1]
بخش اول: حمد و ثنای الهـــــی
1) اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی اَرْکانِهِ،
2) وَاَحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْماً وَ هُوَ فی مَکانِهِ وَ قَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ،
3) حَمیداً لَمْ یَزَلْ، مَحْموداً لایَزالُ (وَ مَجیداً لایَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعیداً وَ کُلُّ أَمْرٍ إِلَیْهِ یَعُودُ).
4) بارِئُ الْمَسْمُوکاتِ وَداحِی الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُ الْأَرَضینَ وَ السّماواتِ،
5) قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائکَةِ وَالرُّوحِ،
6) مُتَفَضِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ أَنْشَأَهُ.
7) یَلْحَظُ کُلَّ عَیْنٍ وَالْعُیُونُ لاتَراهُ.
•┈••✾◆🍃◆✾••┈•
1) ستایش خدای را سزاست که در یگانگی اش بلند مرتبه و در تنهایی اش به آفریدگان نزدیک است؛ سلطنتش پرجلال و در ارکان آفرینش اش بزرگ است.
2) بی آنکه مکان گیرد و جابه جا شود، بر همه چیز احاطه دارد و بر تمامی آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است.
3) همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگی او را پایانی نیست.آغاز و انجام از او و برگشت تمامی امور به سوی اوست.
4) اوست آفریننده آسمانها و گستراننده زمینها و حکمران آن ها.
5) دور و منزه از خصایص آفریده هاست و در منزه بودن خود نیز از تقدیس همگان برتر است.
6) هموست پروردگار فرشتگان و روح؛ افزونی بخش آفریدهها و نعمتده ایجاد شدههاست.
7) به یک نیم نگاه دیده ها را ببیند و دیده ها هرگز او را نبینند.
ادامه دارد...
•┈••✾◆🍃◆✾••┈•
@razkhoda
🌷رازخـــــدا 🌷
🌷 #دختر_شینا – قسمت77 ✅ #فصل_شانزدهم 💥 فردا صبح همسایهها آمدند بیمارستان و آوردندم خانه. یکی اتاق
🌷 #دختر_شینا – قسمت 78
✅ #فصل_شانزدهم
💥 گوشی تلفن را که برداشتم، نفسم بالا نمیآمد. صمد از آنطرف خط گفت: « قدم جان تویی؟! »
گفتم: « سلام. »
تا صدایم را شنید، مثل همیشه شروع کرد به احوالپرسی؛ میخواست بداند بچه به دنیا آمده یا نه؛ اما انگار کسی پیشش بود و خجالت میکشید. به همین خاطر پشت سر هم میگفت: « تو خوبی، سالمی، حالت خوب است؟! »
💥 من هم از او بدتر چون زن همسایه و معصومه کنارم نشسته بودند، خجالت میکشیدم بگویم: « آره. بچه به دنیا آمده. »
میگفتم: « من حالم خوب است. تو چطوری؟! خوبی؟! سالمی؟! »
💥 معصومه با ایما و اشاره میگفت: « بگو بچه به دنیا آمد، بگو. »
از همسایه خجالت میکشیدم. معصومه که از دستم کفری شده بود، گوشی را گرفت و بعد از سلام و احوالپرسی گفت: « حاجآقا! مژده بده. بچه به دنیا آمد. قدم راحت شد. »
💥 صمد آنقدر ذوقزده شده بود که یادش رفت بپرسد حالا بچه دختر است یا پسر. گفته بود: « خودم را فردا میرسانم. »
💥 از فردا صبح چشمم به در بود. تا صدای تقهی در میآمد، به هول از جا بلند میشدم و میگفتم حتماً صمد است. آن روز که نیامد، هیچ. هفتهی بعد هم نیامد. دو هفته گذشت. از صمد خبری نشد. همه رفته بودند و دستتنها مانده بودم؛ با پنج تا بچه و کلی کار و خرید و پخت و پز و رُفت و روب.
💥 خانم دارابی تنها کسی بود که وقت و بیوقت به کمکم میآمد. اما او هم گرفتار شوهرش بود که به تازگی مجروح شده بود.
صبح زود بندهی خدا میآمد کمی به من کمک میکرد. بعد میرفت سراغ کارهای خودش. گاهی هم میایستاد پیش بچهها تا به خرید بروم.
ادامه دارد...
@razkhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک «صلوات»
تبدیل به چنان نوری در عالم برزخ برای مردگان مےشود، که آنها را از گرفتاریهای آن عالم نجات مےدهد.
🌸برای اموات خود صلوات بفرستید که چشم انتظارند.
💝 @razkhoda 💝
🌷رازخـــــدا 🌷
#نکات_تربیتی_خانواده 62 💢 خیانت های رسانه ای ⭕️ وقتی نگاه مردم به ازدواج غلط باشه، رسانه ها هم میا
#نکات_تربیتی_خانواده 63
✅ در حالی که فیلم های سینمایی و کسانی که دغدغۀ فرهنگی دارن باید تمام تلاششون رو بکنن تا رابطۀ زن و شوهرها رو با همدیگه خوب کنن.
✅❇️
✔️ کافیه چند تا فیلم قوی ساخته بشه با این موضوع که توی فلان صحنه، آقا میتونست از همسرش به خاطر اشتباهی که کرده انتقام بگیره اما بخشیدش...
❤️ خانم میتونست شوهرش رو اذیت کنه اما فداکاری کرد...
بالاخره چهارتا مبارزه با نفس باید دیده بشه توی رسانه ها دیگه!
🚫 نمیشه رسانه های ما صبح تا شب فیلمای دعوای زن و شوهرا رو نشون بده بعدش ما انتظار داشته باشیم طلاق کم بشه!
@razkhoda 🌺
سردار بی سر،روزمیلادت مبارک
#دوست شهیدم،تولدت مبارک!
#21تیرماه_تولدشهیدمحسن حججی!
🌷رازخـــــدا 🌷
🌷 #دختر_شینا – قسمت 78 ✅ #فصل_شانزدهم 💥 گوشی تلفن را که برداشتم، نفسم بالا نمیآمد. صمد از آنطرف
🌷 #دختر_شینا – قسمت79
✅ #فصل_شانزدهم
💥 آن روز صبح، خانم دارابی مثل همیشه آمده بود کمکم. داشتم به بچهها میرسیدم. آمد، نشست کنارم و کمی درددل کرد. شوهرش به سختی مجروح شده بود. از طرفی خیلی هم برایش مهمان میآمد. دستتنها مانده بود و داشت از پا درمیآمد.
💥 گرم تعریف بودیم که یکدفعه در باز شد و برادرم آمد توی اتاق. من و خانم دارابی از ترس تکانی خوردیم. برادرم که دید زن غریبه توی خانه هست، در را بست و رفت بیرون.
بلند شدم و رفتم جلوی در. صمد و برادرم ایستاده بودند پایین پلهها.
💥 خانم دارابی صدای سلام و احوالپرسی ما را که شنید، از اتاق بیرون آمد و رفت. برادرم خندید و گفت: « حاجی! ما را باش. فکر میکردیم به اینها خیلی سخت میگذرد. بابا اینها که خیلی خوشاند. نیمساعت است پشت دریم. آنقدر گرم تعریفاند که صدای در را نشنیدند. »
💥 صمد گفت: « راست میگوید. نمیدانم چرا کلید توی قفل نمیچرخید. خیلی در زدیم. بالاخره در را باز کردیم. »
همین که توی اتاق آمدند، صمد رفت سراغ قنداقهی بچه. آن را برداشت و گفت: « سلام! خانمی یا آقا؟! من باباییام. مرا میشناسی؟! بابای بیمعرفت که میگویند، منم. »
💥 بعد به من نگاه کرد. چشمکی زد و گفت: « قدم جان! ببخشید. مثل همیشه بدقول و بیمعرفت و هر چه تو بگویی. »
فقط خندیدم. چیزی نمیتوانستم پیش برادرم بگویم. به برادرم نگاه کرد و گفت: « سفارش ما را پیش خواهرت بکن. »
برادرم به خنده گفت: « دعوایش نکنی. گناه دارد. »
💥 بچهها که صمد را دیده بودند، مثل همیشه دورهاش کرده بودند. همانطور که بچهها را میبوسید و دستی روی سرشان میکشید، گفت: « اسمش را چی گذاشتید؟! »
گفتم: « زهرا. »
تازه آن وقت بود که فهمید بچهی پنجمش دختر است. گفت: « چه اسم خوبی، یا زهرا! »
ادامه دارد...
🔰🔰🔰🔰🔰🔰
@razkhoda
💥 زیباست گلستان خدا رنگ به رنگ است
💥 لبخند بزن ، خنده دوای دل تنگ است
💥 صبح است بزن بوسه تو بر ساحت خورشید
💥 ترڪیب گل و شادی و لبخند قشنگ است
سلام صبح زیباتون بخیر😍🌴
@razkhoda 🆔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دوستان_خوب_رازخـــــــــدا 🌹
👌این ویدیو رو
هدیه کنید به هرکسی
که حال خوبش رو آرزو دارید! 🌹
ببینید , عالیه..👌
👍زندگی بهتر👍
#الهی_آمین 🌷
🌸🍃 @razkhoda 💫