eitaa logo
🌷رازخــــ‌ـدا 🌷
441 دنبال‌کننده
3هزار عکس
287 ویدیو
29 فایل
ما اینجا جمع شدیم که بگیم... 💯میشه هم دیندار بود و هم به بالاترین لذت ها رسید رسالت دین در همین هست 👆 ارتباط با ما: @hajeb114
مشاهده در ایتا
دانلود
🔥تــهـمـت🔥 ⚜مثل زغال است!!! 👌اگرنسوزاند،سیاه میکند.... وقتی تن کسی را زخمی میکنی، ✨دیگه بعدش نوازش کردنش فقط دردش را بیشتر میکند.... حواسمان باشد🌹🍃 💞 @razkhoda 💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷رازخــــ‌ـدا 🌷
🌷 #دختر_شینا – قسمت 83 ✅ #فصل_هفدهم 💥 فردای آن روز نزدیک‌های ظهر بود که چند تا بچه از توی حیاط فری
🌷 – قسمت 84 ✅ 💥 مادرشوهرم روبه‌روی صمد نشسته بود. سرش را روی پاهای او گذاشته بود. گریه می‌کرد و می‌پرسید: « صمد جان! مگر من داداشت را به تو نسپردم؟! » صمد همچنان سرش را پایین انداخته بود و گریه می‌کرد. مردها آمدند. زیر بازوی صمد را گرفتند و او را بردند توی اتاق مردانه. 💥 جلو رفتم و کمک کردم تا خواهرشوهر و مادرشوهرم و صدیقه را ببریم توی اتاق. از بین حرف‌هایی که این و آن می‌زدند، متوجه شدم جنازه‌ی ستار مانده توی خاک دشمن. صمد با این‌که می‌توانسته جسد را بیاورد، اما نیاورده بود. به همین خاطر مادرشوهرم ناراحت بود و یک‌ریز گریه می‌کرد و می‌گفت: « صمد! چرا بچه‌ام را نیاوردی؟! » 💥 آخر شب وقتی خانه خلوت شد؛ صمد آمد پیش ما توی اتاق زنانه. کنار مادرش نشست. دست او را گرفت و بوسید و گفت: « مادر جان! مرا ببخش. من می‌توانستم ستارت را بیاورم؛ اما نیاوردم. چون به جز ستار، جسد برادرهای دیگرم روی زمین افتاده بود. آن‌ها هم پسر مادرشان هستند. آن‌ها هم خواهر و برادر دارند. اگر ستار را می‌آوردم، فردای قیامت جواب مادرهای شهدا را چی می‌دادم. اگر ستار را می‌آوردم، فردای قیامت جواب برادرها و خواهرهای شهدا را چی می‌دادم. » می‌گفت و گریه می‌کرد. 💥 تازه آن وقت بود متوجه شدم پشت لباسش خونی است. به خواهرشوهرم با ایما و اشاره گفتم: « انگار صمد مجروح شده. » ادامه دارد... 👉 @razkhoda 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبحتون باطراوت🍃🌸 صبحانه تون عشق روزی تون فراخ🍃🌸 سفره هاتون پر برکت دلهاتون با صفا❤️ لبهاتون پر از لبخند سرنوشتتون نیک🍃🌸 سلام دوستان خوب رازخدا 🌷 #صبح_آخر_هفته_تون_بخیر😍 🌸🍃 @razkhoda
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃 ...🌷 🌸🍃 لذت بردن را یادمان ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ !🍃🌸 🌹از گرما می نالیم. از سرما فرار می کنیم. در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم. 🌻تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بی حوصلگی تقصير غروب جمعه است و بس! 🌷ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ: ﻣﺪﺭﺳﻪ.. ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ .. ﮐﺎﺭ.. 🌺ﺣﺘﯽ ﺩﺭﺳﻔﺮﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ! 🌸ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ✨ @razkhoda 🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
#پندانه_رازخدا... 🌷 میگویند: 🌸🍃حرف ها هم پا دارند پاهاي بزرگي كه گاهي روي دلی ميگذارند و جایشان براي هميشـه مي ماند. 👌مراقب حرفهایمان با‌شیم 🌸🍃دل که رنجید از کسی خرسند کردنش مشکل است 🍃💞 @razkhoda 💞🍃
هدایت شده از حاجب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 🍃سبحان الله 🍃صحنه ی بسیار نادر و زیبا از طبیعت 🔰🔰🔰🔰 🌸🍃 @razkhoda
#خداجووونمممم ❤ 🌹ﺩﻟﻢ ميﺧﻮاﻫﺪ ﺁﺭﺍﻡ ﺻﺪﺍﻳﺖ ڪنم 🌷ﺍﻟﻠّﻬُﻤـَّ ﯾـﺎ ﺷـﺎﻫـِﺪَ ڪُـﻞِّ ﻧـَﺠْـﻮے🌷 ﻭ بگویم ﺗـﻮ ﺧﻮﺩ ﺁﺭاﻣشي ﻭ من ﺧﻮﺩ ﺧـﻮﺩ ِبیقرار ﺧﺪﺍﯾـﺎ❤ ﺧﺮﺍﺑﺖ مي ﺷﻮﻡ ﻣﺮﺍ ﻫر گوﻧﻪ ڪہ مي ﺧﻭﺍهي ﺑﺴﺎز🙏 🌸 @razkhoda 💖
خدایـا ❤ در این روز زیبای اخرین جمعه تیرماه مشگل گشای دوستانم باش🌸🍃 مسیر زندگیشان راهموار کن و صندوقچه سرنوشت شان را پر کن ازسلامتی 🙏 #سلام✋دوستان_خوب_رازخدا 🌷 ‌ #روزتون_بخیر 🌺 🌸🍃 @razkhoda
❤ 🌸🍃زیباترین قسمت زندگیت آنجاست که ناممکنی را ممکن کنی 🌸🍃و چیزی را که دیگران حتی فکرش را هم نمی کردند 🌸🍃تو انجام می دهی این بزرگترین لذت است 🌸🍃 @razkhoda
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃 ...💕 🌐مردعربی از حضرت علی (ع) پرسيد : 🍃اگر من آب بنوشم حرام است؟ فرمودند : نه 🍃گفت: اگر خرما بخورم حرام است؟ فرمودند: نه 🍃گفت: پس چطور اگه ايندو را با هم مخلوط كنم و مدتي در آفتاب بگذارم تا شراب شود خوردنش حرام است ! 🌹اميرالمومنين (ع) فرمودند : 🍃اگر آب به رو ي سرت بپاشم دردي احساس ميكنی؟ گفت : نه 🍃فرمودند:اگر مشتی خاك بپاشم چطور ؟ گفت : نه 🍃فرمودند : اگر ايندو را با هم مخلوط كنم و مدتي در آفتاب بگذارم آنگاه به سرت بزنم چطور ؟ گفت : فرق سرم شكافته ميشود. 🌷حضرت فرمودند : حكايت آن نيز اينگونه است 🌷 📚کتاب قضاوتهای امیرالمومنین(ع) @razkhoda 🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃