#شهیدمدافع_حرم_مهدی_ثامنی_راد
#سیره_شهید_مهدی
تنها کسی که من را ممد هادی تو زندگی صدام می کرد آقا مهدی بود اغلب شب های جمعه پیاده می رم سمت گلزار شهدای حسین رضا آقا مهدی با موتور معروف در مسیر معمولا به حقیر می رسید و می گفت ممد هادی چرا پیاده بیا سوار شو و من را به مقصد می رساند و خود به تنهایی به خلوتی با شهدا مشغول میشد آن هم چه خلوتی بعدها متوجه شدم دو رکعت نماز به نیت رسیدن به مقصود خود که روزی این مرد خدا شد یعنی شهادت می خواند دو سال پشت سر هم دهه محرم روزی حقیر شد که در مسجد مهدیه کارخانه قند روضه خوانی و مداحی حضرت سیدالشهداء(ع)را انجام دهم شب جمعه طبق قرار همه سال که به مدح و یاد شهدای دفاع مقدس می پردازم واحد معروف 《شبای جمعه که میشه دلا بهونه می گیره...》را خواندم هیچ وقت فراموش نمی کنم از لابه لای جمعیت تنها یک نفر نظر حقیر را جلب کرد و تا انتهای این مداحی فقط به او و اشکها و حال بسیار زیبای او نگاه می کردم بله آقا مهدی حال قشنگی پیدا کرده بود و سیم دلش عجیب به دریای بی کران الهی متصل شده بود وقتی به قسمت 《چند ساله مادر کارش همینه.خبر نداره بچش همینه》 حالش قشنگتر و اشک هاش روونتر نیز می شد و من آن شب فقط به او نگاه می کردم فقط به او....
به امید شفاعت
((نقل از:بسیجی محمد هادی تاجیک))
#به_مناسبت_سالروز_شهادت
#ولادت_۲۲_بهمن_۶۱
#شهادت_۲۲_بهمن_۹۴
#محل_شهادت_حلب_سوریه
"هرگاه شهدا را در شب جمعه یاد کنید آنها نیز نزد اباعبدالله(ع) از شما یاد خواهند نمود"
👈شادی روح شهدا صلوات
[ @mohammad_hadi_tajik ]