eitaa logo
تشکل طلبگی ربیون
1.7هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
51 ویدیو
50 فایل
وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ پوشش فعالیتها و ارائه محتوای تولیدی تشکل طلبگی ربیون مشهد @Admin_rebbiion
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 *خمینی شوید* ✍🏻یادداشت رضا عطارد عضو تشکل طلبگی ربیون به مناسبت هفته ◀️طلبه سطح سه حوزه علمیه بخش یک از دو ❇️بسیجی یعنی که تمام وجودش وقف اسلام بود. پیر، مقتدا، معشوق و امام ما؛ خمینی بزرگ، در اواخر عمر مبارکش که در نهایت و عبادی خود بود و تنها خدا و اولیای خاصّه ی او میدانند تا چه سر حدّی از سیر در اسماء و صفات و ذات حق تعالی ترقّی کرده و در سفر چهارم؛ در میان خلق خدا میگشت و پیامبروار مردم را با خود به سمت خدای خویش قیادت مینمود، در دیدار با بسیجیانی که یافته ی نفس گرم خود او هستند، می فرماید: ❇️«من به این چهره های نورانی و بشّاش شما، و به این گریه های شوق شما میبرم. من احساس میکنم. من وقتی با این چهره ها مواجه میشوم و این قلبهایی که به واسطه ی توجه به خدای تبارک و تعالی اینطور در چهره ها اثر گذشته است، احساس حقارت میکنم. من غیر از دعا که بدرقه ی شما کنم، چیزی ندارم که به شما بکنم. من چطور به این احساسات خداگونه و به این توجّهاتی که شما به خدای تبارک و تعالی دارید، و به این عزم راسخ شما و این بی نظیر شما، چطور میتوانم از شما ستایش کنم؟» (صحیفه امام؛ جلد 13 ، صفحه 391) یا ❇️«اینجانب هروقت با یکی از این چهره ها رو به رو میشوم و او را به در بیان و چهره ی نورانی اش مشاهده میکنم، احساس و حقارت میکنم. و هروقت در تلویزیون، مجالس و محافل این عزیزان که خود را برای حمله به دشمن خدا مهیّا میکنند و مناجات و راز و نیازهای این عاشقان خدا و را در آستانه ی هجوم به دشمن می نگرم که با مرگ، دست به گریبان هستند و از شوق و عشق در پوست نمیگنجند، خود را میکنم و بر حال خویش میخورم.» (همان؛ ج 16 ، ص 151) 💢اما این کمترین عاشق و شیدا و مرید خمینی بزرگ، از امام خود . بخاطر این حرفها. چرا؟ چون او کسی بود که در حاکم بر ، بر دانشگاهها و مراکز رسمی علم آموزی، و رخوت و سستی و بی انگیزگی حاکم بر عموم مردم ایران و بلکه جهان اسلام، یک تنه چنین فریاد میزد و را معنا میکرد: 🛑«من مصمم هستم که از پا ننشینم تا را به جای خود بنشانم؛ و یا در پیشگاه مقدّس حق تعالی با عذر وفود کنم «(همان؛ جلد 1، ص 187) یا: ⭕️«حضرات آقایان توجه دارند در معرض خطر است. قرآن و مذهب در مخاطره است. با این احتمال، حرام است؛ و اظهار حقایق، واجب؛ ولو بلغ ما بلغ. ... من اکنون قلب خود را برای های مأمورین شما حاضر کردم، ولی برای قبول زورگوئی ها و خضوع در مقابل جبّاری های شما حاضر نخواهم کرد.» (همان؛ جلد 1، ص 179) در جای دیگر: ❌«دستگاه جبّار بداند که اگر بخواهد به اسلام کند و احکام کفر را در بلاد اسلامی جاری سازد، من در آنها ایستاده ام. من تا آخرین لحظه های زندگی ام از نوامیس اسلام و مسلمین میکنم. من به حکم اسلام که به ما دستور و مقابله داده است، در برابر به اسلام دست روی دست نمیگذارم و ساکت نمینشینم. ... اکنون بحمدلله زنده اند، در قم اولاد فاطمه هستند، در مشهد اولاد فاطمه هستند، در نجف اولاد فاطمه هستند، در سایر بلاد اولاد فاطمه هستند، اینها نمی نشینند تا دولتها هر خیانتی که خواستند بکنند و احکام قرآن را پایمال کنند. تا اولاد فاطمه زنده اند، اجازه نمیدهند که دشمنان به مقدسات اسلام تجاوز کنند و مقدّرات مسلمین را به دست یهود و اسرائیل بسپرند. ای فاطمیین! به داد اسلام برسید. من امسال 63 سالم تمام است. پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله، 63 سالش بود که وفات کرد. حضرت امیر علیه السلام 63 سالش بود که به شهادت رسید. ما از پیروان پیغمبر اکرم هستیم، ما از پیروان حضرت امیر هستیم، ما از پیروان اباعبدالله هستیم. کسانی که پیروان آن بزرگواران باشند، هرگز .» (همان؛ جلد 1، ص 164) 💠"تشکل طلبگی ربیون" 🌐 @rebbiion
🔰 *خمینی شوید* ✍🏻یادداشت رضا عطارد عضو تشکل طلبگی ربیون به مناسبت هفته بسیج ◀️طلبه سطح سه حوزه علمیه بخش دو از دو ❇️اماما! جانا! تو را یاد فرزندانت دادی. تو بسیجی بودن را شرافت دادی. تو بسیجی بودن را مایه ی افتخار و عزّت بودی. اصلا حتی همین نام بسیج را؛ حتی نامش را هم تو بودی که کردی؛ چه برسد به مرامش را. فرزندانت اگر مرگ را به بازی میگرفتند و دنیا و مافی هایش را به سخره؛ چون ای از وجود روحانی و تو در درونشان ظهور کرده بود. حقیقت تو بودی؛ آنها ی تو بودند. تو بودی که چهل سال قبل از رشادته ای ابراهیمی و محمدی و علوی و حسینی فرزندانت، به زمانه ی خود فرمان «» دادی و خواندن کریمه ی «قل إنما أعظکم بواحده أن تقوموا لله مثنی و فرادی» را. ❇️به این حقیر اگر باشد، میگویم و امام، از اندیشه های نظری جنابش، انسان سازتر و شایسته تر به و تعلیم و تعلم است. شجاعت، صلابت، اعتقاد به خدا، تفویض امور به او، همنشینی و خاکساری با خلق خدا، اهمیت ندادن به هیچ چیز جز خدا، عمل به وظیفه، هوشیاری و زرنگی، ایمان به غیب، صداقت، لطافت روح، رسوخ در عقیده، ووو همه چیزهایی بود که این عبد صالح خدا، همه را به مرتبه ی اعلی و مجموعا با هم داشت؛ و همین ها بود که این قابلیّت را برای او ایجاد کرد تا حقّ تبارک و تعالی و حضرت ولیّ عصر اروحنا له الفداء، کار ممکنه در عصر غیبت معصومین علیهم السلام را به دستان خدایی او به ثمر بنشانند و این چنین او بشود ولیّ نعمت جهانیان. ❇️خمینی! بسیجی تو بودی، دیگران میخواستند خود را به تو شبیه کنند. بسیجی بودن به حرف نیست؛ که اگر باشد خیلی ها بسیجی میشوند. بسیجی بودن به است و چه عملی و چه زندگی یی سراسر الهی خمینی عزیز؟ بی نصیب آنهایی که از اندیشه ی خدایی تبلور یافته «صیحفه امام» محجوبند و بی نصیبتر آنهایی که با اعمال و زندگانی الهی نگاشته شده در «برداشت هایی از سیره امام خمینی» غریبه. ❇️آری! شناخت علمی و نظری و تحلیلی از ماهیت، وظایف و خصلتهای بسیج و بسیجیان لازم و حقیقتا نعمت خداست، اما آنی که است، مشاهده ی تبلور آن خصلتها و بایسته ها در زندگانی سراسر نور یک ولیّ خداست. پس بسیجیان خمینی را باد به مطالعه ی میلی متری زندگانی . غایت مأموم، شباهت با امام خود است. اصلا میگویم مراتب بسیجی بودن، به مراتب خمینی شدن است. ❇️اما مگر خمینی شدن آسان است؟ خیر؛ مگر اینکه انسان بر مرکب عشق و محبت سوار شود و راه های صدساله را یک شبه پشت سر بگذارد. بسیجیِ خمینی، با مطالعه ی سبک زندگی و سلوک عملی امامش، چارهای جز او شدن ندارد. و وقتی که عاشق شد و محبّ، راحتتر میتواند شبیه امام خود شود؛ که تنها در این صورت قدم در وادی بسیجی شدن میگذارد... . بسیجیان! خمینی شدن مبارکتان. 💠"تشکل طلبگی ربیون" 🌐 @rebbiion