#ماه_رمضان
📖تفسیر سوره حمد
به بیان استاد #امینینژاد
خلاصه جلسه اول و دوم
۶ رمضان ۱۴۴۵
🔰فرصتی به نام رمضان
🔸روح همه عبادات اسلامی، شکل گیری #ادبار به طبیعت و #اقبال به ماوراء طبیعت است.
🔸شدت این ادبار به طبیعت را میتوان در ماه مبارک #رمضان، به وضوح مشاهده کرد. عبادتی به نام روزه و صیام، یک عبادت سلبی و امساکی است.
🔸مهمترین عنصری که میتواند جنس ما را عوض کند، عنصر #علم و #معرفت است.
لذا انس با معارف و علوم و مسائلی که حقیقت نوری دارند، در ماه رمضان بسیار لازم و مفید است.
🔰درآمدی بر مبانی تفسیر
🔸قرآن، کلام خداست و هویت گفتوگویی بلکه القائی دارد.
در هر تخاطب و القائی، برای فهم دقیق و عمیق آن تخاطب و القاء باید #چهار_رکن اساسی را مورد اندیشه و تامل قرار داد:
1⃣ رکن متکلم
🔹متکلم در این تخاطب و سخن کیست؟
متکلم گاهی فرد عادی است، گاهی دانشمند متخصص است، گاهی عالم ربانی، گاهی امام معصوم و گاهی پیامبر. حتی بین اینکه متکلم امام معصوم باشد یا پیامبر، فرق است.
ما میگوییم متکلم خداوند سبحان است؛ فاصله کلام خداوند با خلق، به میزان فاصله خود خداوند با خلق است. لذا تحلیلهای متفاوت از وحی، تاثیر دارد بر اینکه متکلم را چگونه فرض کنیم و این در فهم کلام موثر است.
🔹حتی نوع خداشناسیها نیز تاثیر دارد. مثلا خداشناسی بر اساس دادههای کلامی، باعث میشود فهم ما از آیات از یک سطحی بالاتر نرود.
2⃣رکن مخاطب
🔹فرد #حکیم ناظر به فهم و درجه و شخصیت مخاطب سخن میگوید.
مخاطب قرآن به ادله عقلی و ادله قرآنی و روایی، یا همهی بشر از اولین تا آخرین است، یا اقلا مردم از عصر پیامبر تا آخرین هستند. از یک فرد معمولی گرفته تا نخبه و عارف و… .
🔹بحثی داریم تحت عنوان تفسیر و فهم #عصری؛ یعنی قرآن با خصوص هر فردی با توجه به شرایطی که در آن زندگی میکند حرف دارد.
🔹با این طیف وسیع از مخاطب از اول تاریخ تا آخر و چنین متکلمی که بی نهایت است، یعنی یک طیف وسیعی از تفسیر با تنوع بسیار بالا قابلیت رویداد دارد.
3⃣رکن کلام و ابزار انتقال پیام
🔹بخش های زیادی از مباحثه اصول فقهی، ذیل این رکن است. ظرفیت های کلامی بحث مهمی است. مثلا یک بحث مهم، جواز یا عدم جواز استعمال لفظ در اکثر از معنا است.
🔹یا اینکه آیا قرآن از صناعات کلامی مانند مبالغه، مجاز و... استفاده میکند یا خیر؟
4⃣رکن موضوع تخاطب
🔹اگر موضوع گفتگو یک امر تکلیفی باشد یا یک امر هستی شناسانه یا یک امر حکومتی یا یک امر تربیتی باشد، این تاثیر دارد در فهم ما از آن گفتگو.
🔹اگر موضوع یک موضوع تخصصی است، قطعا مخاطب، مخاطب خاصی است و قطعا کلامش به شکلی تخصصی است و متکلم به شکل تخصصی القاء میکند.
🔹در بحث های دینی بسیاری از مباحث در سطح گفتگوی عمومی نیست. مثل بعضی از دقائق علم توحید یا معاد.
🔰 مقدمهای بر تفسیر سوره حمد
🔸اسامی مختلفی برای این سوره قرار داده شده است. نام و اسمی که بسیار عمیق میتواند سطح آیات سوره حمد را مشخص کند، این عنوان است که در روایات از آن یاد شده: #امالکتاب یا #امالقرآن
🔸روایات را که بررسی میکنیم، میفهمیم سوره حمد یک کلام فوق فوق سنگین است. مرحوم صدرالمتألهین در تفسیر سوره حمد میگوید: نسبت سوره حمد با کل قرآن مانند نسبت #انسان است با کل #جهان. انسان عصاره تمام عالم و هستی است، و عالم صغیر است.
🔸همه کلمات الهی با اینکه همه از خداست، در یک سطح قرار ندارد. برخی در سطوح عالی تری قرار دارد.
چرا که خود معارف سطوح مختلف دارد. لذا طبقه بندی آیات قران هیچ اشکالی ندارد.
🔸بصورت اجمالی، دو بحث در سوره حمد مطرح شده است:
الف) مباحث #توحیدی
ب) مباحث #سلوکی
یعنی سوره حمد از این دو صحبت میکند: توحید و موحد.
تمام معارف دین راجع به همین دو است.
💠 تشکل طلبگی ربیون
🌐 @rebbiion
#ماه_رمضان
📖تفسیر سوره حمد
به بیان استاد #امینینژاد
خلاصه جلسه دوازدهم
۱۱ رمضان ۱۴۴۵
🔸جمع میان #رحمت و #غضب است که سازنده است. با خوف و رجا و رحمت و غضب است که انسان در وادی "ایاک نعبد و ایاک نستعین" قرار میگیرد.
🔰إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ
🔸تا قبل از این آیه، بیان معارف #توحیدی است. از اینجا #معارف_سلوکی آغاز میشود. اینجا پیوند هست ها با باید هاست. در بستر مطالعه و فهم و تعمق و یقین به معارف توحیدی است که انسان موحد سالک درست میشود.
🔸به لحاظ روش تربیتی، وقتی دائما از عالیترین ساحت هستی صحبت شود، ساحت های پایینتر خودش حل و فصل میشود. در کسی اگر حقیقت توحید بنشیند، اخلاق و اعمال او خود به خود اصلاح میشود.
🔰"ایاک" و سرّ التفات از غیبت به حضور (از غایب به مخاطب)
🔸آیت الله جوادی آملی: "انسان وقتی بسم الله الرحمن الرحیم و آیات پس از آن را فهمید و مشاهده کرد، خدا را حاضر می یابد؛ انسان وقتی نسبت به اسماء الهی ملتفت میشود، به حضور کشانده میشود."
🔸آیت الله جوادی آملی: "تقدم ایاک، مفید حصر است. و لطافتی که در این تعبیر است، در تعابیر دیگری مانند "لانعبد الا ایاک" نیست. "ایاک نعبد" یعنی از ابتدا خداوند باید چشم تو را پر کند. این تعبیر یعنی معبود مقدم است حتی بر عابد و حتی بر خود عبادت. و این نهایت توحید است"
🔸شهید سید محمدباقر صدر: "تفاوت فرهنگ غرب با فرهنگ اسلامی، این است که در تمدن غرب ابتدا حرف از آزادی و آزادگی است. ولی در نهایت به بردگی و بندگی تمام عیار منتهی میشود. در اسلام عکس آن است؛ از بندگی عالیترین مقام هستی آغاز میشود و به تدریج به یک احساس آزادی حقیقی ختم میشود. او تو را از همه چیز آزاد میکند. کسی که بتواند چشم خود را آزاد کند، و گرفتار گناه نباشد، آن وقت است که طعم آزادی واقعی را میچشد."
🔸معنای "نعبد"
عبد یعنی مملوکِ غیر که دائما باید در اختیار مالکش باشد و مالک حق تصرف مالکانه داشته باشد.
🔸ما عبد هستیم یعنی ما کسی هستیم که فقط خدا حق تصرف مالکانه دارد و ما باید مطیع محض او باشیم. #عبادت یعنی اظهار عبد بودن و بنده بودن. خشوع و خضوع و … از لوازم عبد بودن است.
🔸علامه طباطبایی: "وقتی شیئی را از حیث #مملوکیت مشاهده میکنیم، در دل آن شیء، مالک نیز مشاهده میشود و در متن آن حاضر است. انسان مملوک تمام عیار خداست. لذا وقتی به آیهی "مالک یوم الدین" میرسیم، میبینیم همه چیز مملوک اوست؛ و بلافاصله او را در متن خلقت حاضر مییابیم و التفات رخ میدهد. این نسبت مالکیت خدا با مملوکیت همه موجودات، تبدیل میشود به عین ربط. وقتی اینگونه شود، خدا حاضر است."
🔸علامه طباطبایی: "سر اینکه عبادت را با صیغهی متکلم مع الغیر آورده است، این است که مقام، مقام تبلور و بروز توحید است، و بایستی فرد خودش را در میان جمع حذف کند. رمز اصلی سلوک حذف خود و انانیت است. در منزوی شدن و کار فردی خودخواهیهای انسان و انانیت افزایش پیدا میکند و انسان متوجه آن نمیشود. خود را در جمع پنهان کردن یک راه برای حذف انانیت است."
🔸اینطور هم میتوان گفت که وقتی معرفت مقام خدا پیدا میشود، میفهمیم که فقط من نیستم که عبد هستم، بلکه همه ماسوی الله عبد هستند. هیچکس هیچ نمودی در برابر خدا ندارد. من همه را میبینم و کثرت را میبینم ولی وحدت را از دل همین کثرات میابم.
🔸عرفان اسلامی بنا ندارد با حذف کثرت به خدا برسد. بلکه در دل کثرت ها باید به وحدت رسید. میگویند نماز میخوانی، مکروه است چشمت را ببندی. یعنی همه کثرات را ببین و در دل این کثرات وحدت را پیدا کن.
💠 تشکل طلبگی ربیون
🌐 @rebbiion