💎 یک بینهایت ِ جاودانه
انسان میل به بینهایت دارد. میل به زندگی طولانی و تجربهی همهی آنچه در تخیل او میگنجد.
میل دارد شیرینی ها را بچشد و تلخی ها را ببلعد.
با تندی ها بسوزد و با تیزی ها بتازد.
میل دارد بپرد. با فلز و پارچه، با پر و گوشت. فرقی ندارد، با همه شان.
میل دارد غرق شود در اعماق فضا و ژرفای اقیانوس. بی نور ببیند و با نور بارور شود.
او حتی میل دارد رنج ببیند، درد بکشد و بمیرد.
میخواهد در یک بینهایت ِ جاودانه، طعم مرگ را بچشد.
و #داستان آن بینهایت جاودانه است. آنجا که تو بارها میمیری و زنده میشوی و بارها زندگی میکنی.
✍️ م.م
این آخرین یادداشت صفر دو برای اولین شنبهی صفر سه
🎨 تصویر : به هوش مصنوعی گفتم اگر "داستان" به شکل یک انسان بود؛ اینو تحویل داد. خوبه به نظرم.
جالب اینجاست که عبور زهره از مقابل خورشید رو هم نشون داده 😇
🍎☀️ @RedDawn | طلوع سرخ
🩸 «باید جلوی خونریزیات رو بگیرم»
شما دعوتید به خواندن #داستانهای_۵۵_کلمهای :
خودش را رساند به پسری که بیرمق نشسته بود لبهی جدول. روی پیراهن سفید طلبگیاش خون جاری بود. دستش روی زخم چاقو و نگاهش به دویدن آن دو...
دختر بغضش را خورد و گفت:«باید جلوی خونریزیات رو بگیرم.»
جلو رفت و شالش را از کیفش درآورد. گذاشته بودش که اگر نیاز شد، سرش کند.
✍ محمدصادق مطیع رسول
#حجاب #داستان
🍎☀️ @Reddawn | طلوع سرخ
طلوع سرخ
🩸 «باید جلوی خونریزیات رو بگیرم» شما دعوتید به خواندن #داستانهای_۵۵_کلمهای : خودش را رساند
🌱
من اولِ یه راه پر ماجرام ☺️
حتما نظرت رو در مورد #داستان ها بگو
اینکه چه برداشتی داشتی
یا چه احساسی
به این لینک پیام ناشناس 👇
🤫 B2n.ir/4red
🆔 یا به آیدی ام 👈 @motie296
🍎☀️ @Reddawn | طلوع سرخ