هنوز سیزده سالش هم تمام نشده بود
خانهی شان حیاط بزرگی داشت
شبها میترسید تنهایی بیرون برود
از بچگی ترس خاصی از تاریکی داشت.
خبرِ شهادت بچههای مسجد
یکی یکی می رسید؛
بی طاقت شده بود....
مادر را به زور راضی کرد و رفت!
دوستانش میگفتند :
رفته بود گردان تخریب!
امیدِ یک عملیات بودن...
تاریکی مطلق...
وسط مینهای آدم خوار
با مرگ بازی کردن ،
دلِ شیر میخواست....
#نوجوانان
#تخریب_چی
🔴 شهید شاپور برزگر؛ شهادت با لب تشنه و یک دست قطعشده
📌 یک دستش قطع شده بود، اما از جبهه دست نمیکشید. به او گفتند: «با یک دست که نمیتوانی بجنگی، برو عقب.»
🔸 شهید شاپور با صدای رسا پاسخ داد: «مگه حضرت ابوالفضل با یک دست نجنگید؟ مگر نفرمود: «والله ان قطعتمو یمینی، انی احامی ابدا عن دینی»؟»
🔹 در عملیات والفجر ۴، مسئول محور بود. حمید باکری به او مأموریت داد که گردان حضرت ابوالفضل را از محاصره دشمن نجات دهد.
▫️ در لحظات آخر، وقتی قمقمه آب را آوردند، با لبهای خشکیده گفت: «مگه مولایم امام حسین علیهالسلام در لحظه شهادت آب آشامید که من بیاشامم؟»
💔 شهید شاپور برزگر، در حالی که بیدست بود و لب تشنه، به شهادت رسید.
#شهید_شاپور_برزگر
#خاطرات_شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
روایتی از شب قبل از شهادت حجتالاسلام رازینی
🔴حجتالاسلام گلپایگانی: خانوادۀ این شهید بیان داشت که ایشان در شب شهادت تا صبح شب زندهداری می کرد و به قرائت قرآن و نیایش مشغول بود؛ گویا حس کرده بود که آخرین شب عمرش است.
▪️حتی این شهید بزرگوار روز حادثه گفته بود که قبایی که مخصوص تشرف به حرم علی بنموسی الرضا(ع) بر تن میکردند را برایش بیاورند و با آن لباس به محل کار آمد و به شهادت رسید.
🌱میخواهم شهید شوم
تا خونم نهال کوچکی از
جنگل انبوه انقلاب را آبیاری کند
#شهید_سردار_حاج_یدالله_کلهر
#جانشین_لشکر۱۰سیدالشهدا
10.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💯 #کلیپ | یک پله بالاتر
✨️ خبر خوش رهبر انقلاب به جوانان
7.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️و خداوند بالاترین قدرتها و یار و یاور مؤمنان است .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹پیکر خلبانان ایرانی در خلیج همیشه فارس بعد از چهل سال جنگ با عراق
#امنیت_اتفاقی_نیست
#شهدا_شرمنده_ایم😭
🌱شهید اسماعیل رستمی❤️
✍ متولد ۱۳۴۴ با اصرار زیاد توانست رضایت پدرش را برای اعزام به جبهه بگیرد.
پدر شهید گفت: وقتی رضایتنامه اسماعیل را امضا کردم خیلی خوشحال شد. ۱۸ ساله بود که به کردستان رفت.
یک ماه از حضورش در جبهه می گذشت در دوم بهمن ۱۳۶۱ توسط معاندین کومله در بانه به شهادت رسید.
مادرش خیلی به او وابسته بود و شهادت اسماعیل ضربه بزرگی به او وارد کرد.
شهید#اسماعیل_رستمی🕊🌹
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ڪلیپ
●وقتی آنقدر سرگردان چرخاندن امورات زندگی بشوی که مجبور شوی گوشوارههایت را برای تهیهی غذا بفروشی...😔
●درون صحبتهای خانم سبکخیز همسر شهید برونسی غم سنگینی از تنگدستی روزهای پس از شهادت همسرس وجود دارد که انگار حتی پس از گذشت سالها از آن روزها همچنان دل این بانوی عزیز را میفشرد...
#حتما_ببینید👌
#شهید_عبدالحسین_برونسی
🔴 شهید شاپور برزگر؛ شهادت با لب تشنه و یک دست قطعشده
📌 یک دستش قطع شده بود، اما از جبهه دست نمیکشید. به او گفتند: «با یک دست که نمیتوانی بجنگی، برو عقب.»
🔸 شهید شاپور با صدای رسا پاسخ داد: «مگه حضرت ابوالفضل با یک دست نجنگید؟ مگر نفرمود: «والله ان قطعتمو یمینی، انی احامی ابدا عن دینی»؟»
🔹 در عملیات والفجر ۴، مسئول محور بود. حمید باکری به او مأموریت داد که گردان حضرت ابوالفضل را از محاصره دشمن نجات دهد.
▫️ در لحظات آخر، وقتی قمقمه آب را آوردند، با لبهای خشکیده گفت: «مگه مولایم امام حسین علیهالسلام در لحظه شهادت آب آشامید که من بیاشامم؟»
💔 شهید شاپور برزگر، در حالی که بیدست بود و لب تشنه، به شهادت رسید.
#شهید_شاپور_برزگر
#خاطرات_شهدا
14.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆خاطره ای زیبا از زندگی شهید بابایی 😭😭
وقتی میگن شهدا.......
💢 ندیدیم که بگوید فلان غذا را دوست دارم!
🔹 شنیده بودم که احمد مشغول نگارش قرآن است. قبلا یک بار کل قرآن را نوشته بود. بعد هدیه داد به یکی از دوستان. برای بار دوم کار نگارش را آغاز کرد. اما این بار کار را تمام نکرد! پرسیدم: تو که شروع کردی خب تمامش کن و بده به من.
🔹 گفت: نه، اولش با اخلاص بود. اما الآن احساس میکنم اخلاص لازم برای این کار را ندارم. احمد بنا به گفتهی مادرش هیچگونه هوا و هوسی نداشت. یک بار ندیدیم که بگوید فلان غذا را دوست دارم یا اینکه فلان چیز را میخواهم. اصلا این گونه نبود.
شهید احمد علی نیری
#سیرهشهدا