eitaa logo
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
31.3هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
366 فایل
راهِ شَهادَت بَسـته نیست، هَنـوز هَم می شود شهید شد اَمـّا هَنوز شَرطِ شَهیـد شُـدَن شَهـیدانه زیستن است تبادل و تبلیغات: @tablijhat13 عنایات و.: @emamrezaii_8 روضه نیابتی: @Mahdi1326 کانال فروشگاهمون: https://eitaa.com/joinchat/172425437Ca032079577
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 شما همانند یک ماھی که قدر آب را نمی‌داند؛ قــــــــــدر را نمی‌دانید!! 🌱 •.˹@refigh_shahidam˼ |ོ
۩﴿دعاےحدیث‌کساء﴾۩ بہ نیت •قرائت روزِ بیست و چهارم۴۲۝ •.˹@refigh_shahidam˼ |ོ
بسم رب النور ✨ سلام‌‌ورحمت رفقا🍃 فردا‌ ان‌شاءالله محفلی خواهیم داشت در پیرامون مبحث 💌قرار ما‌ به حوالی ساعت ۸ شب ان شاءالله مسابقه به همراه جایزه خواهیم داشت منتظر حضور گرمتون هستیم •.˹@refigh_shahidam˼ |ོ
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
کاری کن 🍃 🔸بعضی وقتها نمیدانم در گرد و غبار این دنیا چه کنم! مرا جدا کن از زمین. دستم را بگیر؛ میخواهم در دنیای تو آرام بگیرم🌷 •.˹@refigh_shahidam˼ |ོ
﷽ سلام میخوام یکی از عنایات اقا امام رضا ع رو براتون بگم.. مدتها پیش خداتوفیق دادرفتیم زیارت اقاامام رضاع.. جایی مهمان بودیم که منزلشون از حرم خیلی فاصله داشت.هرچی به همراهام اصرار کردم بریم حرم وبیتابی میکردم.. بهانه میاوردن.منم دلم رو زدم به دریا وبا سرویسهایی اتوبوس رانی تک وتنها اون هم با اصرار راهی شدم. گفتن برگشتن سختت میشه،گفتم: ادرس بدین یه کارش میکنم.مثل پرنده ها با شوق رفتم حرم🕊وقتی رسیدم که دیدم ای وایی من درهای حرم روبستن تا ضریح رو شستشو کنن😔دلم شکست گفتم: اقا جون با چه ذوقی اومدم. درو به روم بستن؟ که یهو دیدم پشت یکی از دربهای حرم یه عده ای جمع شدن گفتم:چی شده؟ گفتن اینا نابیناهستن میخوان مخصوص تو خلوتی ببرنشون زیارت...خودم روانداختم بینشون که مدیرشون گفت: خانم شما نابینا نیستین برو بیرون وحولم داد بیرون ... گفتم یا امام رضا منم کورم..دلمو شفا بده تورو خدا بذار بیام تو همه که رفتن اخرین نفر من بودم یکی دستمو کشید داخل حرم وپشت سرم دربسته شد☺ ای خدا من وحرم خلوت وزیارت و اقام امام رضا..زیارت سیری کردم..جوری که چشم دلم روشن شد❤ وقت برگشتن انقدرتعداد اتوبوسها زیاد بود که نمیدونستم باید سوار کدومشون بشم...تو دلم گفتم:🥺ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده...کمکم کن اقای مهربانم 🤲 دیر وقت بود منم ترسو و تنها.. یه جوان رشید بلند بالای زیبا رو با یک لباس خاص؛ گفت: سلام خانم کجا میخواهی بری.ببینم ادرستون رو.. بیا دنبالم..ترسیدم بودم ولی بهش اعتماد کردم .. کلی راه رفتیم. گفت مسیرمه شما نگران نباشید.شما رو میرسونم تا جایگاه ... رسیدم و سوار سرویس شدم تشکری کردم ..واون اقای راهنمایی مهربان به سمت حرم برگشت... سبکبال🕊 وارام به اون هادی مهربون فکر میکردم... وتشکر از خدایی که همین نزدیکیها بود😊 °•🌱|@refigh_shahidam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ قࢪائت دعاے فرج ... به‌نیّٺ برادࢪشهیدمان‌مےخوانیم 🌱 💐💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🕊 تلاوت آیات‌ قرآن ڪریم ؛ ۩ بــِہ نـیّـت‌ برادرشھیدابراهیم‌هادے 🌿' ۲٦٥۝فحه 📚 •﴿رفیق‌شھیدم‌ابراهیم‌هادے‌‌﴾•