رفیق شهیدم ابراهیم هادی
سلام ورحمت🤚 عزیزانی که تا امروز موفق نشدن که چله ی زیارت عاشورا رو شروع کنند... هنوز هم دیر نشده ا
شهدای که ما در چله از آنها یاد می کنیم شهدایی هستند که در حادثه ی تروریستی گلزار شهدای کرمان هستند و دیگر شهدای دفاع مقدس وگمنام البته چله زیارت عاشورا به نیابت از تک تک شهدای عزیز سرزمینمون هست و ما اعلام اسم شهدای عزیز یاد این شهدا را گرامی می داریم و اینکه در هر روز که ما اعلام می کنیم در کانال جهت یادآوری هست و شما عزیزان می توانید هر تایم از شبانه روز در برنامتون هست بخوانید ان شاءالله
﴿#زیآرتعٰاشۅرٰا 📿﴾
السلامعلیڪیااباٰعبدِالله💔
•۩|#روزپنجچله زیارت
عاشورآ بھنیّت❤️
شهیدان#عادلرضاییسیدمیثمحسینیوشهیدزلفقاری💛
-846586111_-571870140.mp3
8.87M
🎤 حاج#میثم_مطیعی
هر روز به نیت ظهور #امام_زمان (عج)و#شهدا زیارت عاشورا میخوانیم!
شهید #سیّدمجتبی_نواب_صفوی:
#آرزو دارم که حکومت اسلامی تشکیل شود، آن زمان بزرگترین افتخارم این است که رفتگر خیابانهایش باشم
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
|•#سلامبرابراهیم•|
يكدفعــه متوجه شــدم، روي دوش او يكي از بچه هاي بســيجي خودمان
است! او مجروح شده و جامانده بود!
خيلــي تعجب كــردم. اســلحه را روي كولم انداختم. بــا كمك بچه ها،
مجروح را از روي دوش او برداشتيم. رضا از او پرسيد: تو كي هستي، اينجا
چه ميكني!؟
ســرباز عراقي گفت: بعد از رفتن شــما من مشــغول گشــت زني در ميان
سنگرها و مواضع شما بودم. يكدفعه با اين جوان برخورد كردم. اين رزمنده
شــما از درد به خود ميپيچيد و مولا اميرالمومنینعلیهالسلام امام زمان)عج( را
صدا ميزد.
من با خودم گفتم: به خاطر مولا امام عليعلیهالسلام تا هوا تاريك اســت و بعثيها
نيامدهاند اين جوان را به نزديك سنگر ايرانيها برسانم و برگردم!
بعد ادامه داد: شــما حساب افسران بعثي را از حساب ما سربازان شيعه كه
مجبوريم به جبهه بيائيم جدا كنيد.
حســابي جاخــوردم. ابراهيم به ســرباز عراقي گفت: حــالا اگر بخواهي
ميتواني اينجا بماني و برنگردي. تو برادر شيعه ما هستي.
ســرباز عراقي عكســي را از جيب پيراهنش بيــرون آورد وگفت: اينها
خانواده من هســتند. من اگر به نيروهاي شــما ملحق شــوم صــدام آنها را
ميكشد.
بعد با تعجب به چهره ابراهيم خيره شد! بعد از چند لحظه سكوت با لهجه
عربي پرسيد: اَنت ابراهيم هادي!!
همه ما ســاكت شديم! باتعجب به يكديگر نگاه كرديم. اين جمله احتياج
به ترجمه نداشــت. ابراهيم با چشمان گرد شــده و با لبخندي از سر تعجب
پرسيد: اسم من رو از كجا ميدوني!؟
من به شــوخي گفتم: داش ابرام، نگفته بودي تو عراقيها هم رفيق داري!
#اینحکایتادامهدارد
10.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#عنایتشهیدهادی
کمک شهید ابراهیم هادی به یک زیر حکمی(محکوم به اعدام)
#قرارِعاشقۍ❤️
قࢪائت دعاے فرج ...
بهنیّٺ برادࢪشهیدمانمےخوانیم 🌱
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج 💐💚
. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
برادرشھیدابراهیمهادے ♥️🌿'
#صفـ۳۹۹ـفحه 📚
•﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾•
اندوه بزرگی ست°°°
زمانی که نباشی•••🥺🖤
°•🌱|@refigh_shahidam