هدایت شده از محدثہسرچمی | عکاس
|🥀🕯|
#ݩوࢪخُدآ
#ݩخستیݩمَقتَݪࢪوایےتَحݪیݪےامامحسیݩ؏۱
...آمدنش آمدن است، نه مثل آمدن های دیگر، آمدنی است که بوی رفتن دارد...
و اینگونه می شود که میلادش، سرور و عزا را درهم می آمیزد، وملائکی که صف در صف به خدمتگزاری اش کمربسته اند، شادباش گویان به رسول عشق، پیغام تسلیت از حضرت الهی می آورند.
حسین آمده تا برود، آمده تا ببرد، حسین همه چیزش فرق میکند...
آری اصلا حسین جنسش از جهان دیگر است، وجودش آنجایی است، آنجا که به بال ملائک فرش گشته و به خون عاشقان زینت داده شده ...
و چگونه مانند طفلان دیگر باشد، آنکه قوتش از دست نبی است و خود پاره تن نبی است و آشیانش معراج نبی...
و چونین می شود که هنگامه بازی دوش پیامبر عشق است که مهیا می گردد و به هنگام اعطاء هدیه است که نه ملعبه دست کودکان که رشحه ای از بیکرانه صفات نبوی است که در وجود حسین جاری می گردد.
ادامہدارد......
Iمَسلخعِشـ🕊ـق | ᴍᴀsʟᴀᴋʜᴇsʜɢ
هدایت شده از محدثہسرچمی | عکاس
|🥀🕯|
#ݩوࢪخُدآ
#ݩخستیݩمَقتَݪࢪوایےتَحݪیݪےامامحسیݩ؏۷
حسین آمده است کاری بکند کارستان، آمده است تا جهانی را مست بوی سیب کند؛ تا تمام فصل های عاشقی را به نام خود رقم بزند، حسین سر مخزن الهی است، حسین همان غیبی است که درازای هیچ دستی به قامت حقیقت بالاتراز عرش و کرسی او نمی رسد.
اما این بار حکایت حکایت دیگری است... سرغیبی که جبرائیل را در حریمش راه نیست ، اراده ربانی حکم به افشای عشق کرده است... قرار است نام عشق به گوش همگان برسد، قرار است آوازه ارباب گوش جهان را پر کند؛ قرار است بر روی این خاک، تا اوج افلاک، هیچ بی دلی نمانده باشد که در جانش شوق پریدن موج بزند اما از شاهباز عالم قدس بی خبر باشد.
این بار خدا قرار است هر که را در دلش اندک روزنه ای به عالم قدس و طهارت مانده به دستان پر مهر حسین، به نگاه گرمش، به حماسه عاشقانه اش، به نام پرسوزش پرواز دهد تا انتهای خوبی ها، تا بالاتر از بهشت.
حسین را همه باید بشناسند، حسین اتمام حجت خداست با اهل زمین، و برای همین است که حذیفة بن یمان می گوید:
ادامہ دارد......
Iمَسلخعِشـ🕊ـق | ᴍᴀsʟᴀᴋʜᴇsʜɢ