eitaa logo
رفیقم سید
408 دنبال‌کننده
842 عکس
217 ویدیو
1 فایل
بسم الله الرحمن الرحيم «رفیقم سید » بهانه‌اى‌ست تا در بزمِ ميهمانىِ خاطرات شهيد مجاهد «سید علی زنجانی»، سرخى يادش را به شبنم ديده بشوييم و با برگ برگ زندگى‌اش، شاخه‌ى معرفتى از خاک به افلاک پيوند زنيم ... خوش آمدید به این مهمانی🌹💌 ●تحت نظرخانواده شهید
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻یک شب که نیمه‌های شب از همنشینی با رزمنده‌ها برگشته بود، گفت: «فلانی؛ من میرم خونه. اگه میشه برای نمازشب بیدارم کن. دوست ندارم نمازشبم قضا بشه». خسته بود، حتی به سختی حرف می‌زد. رفت. چهل دقیقه قبل نماز بهش زنگ زدم تا بیدارش کنم؛ اما بیدار بود. گفتم: «سید؛ چرا بیداری؟ چرا استراحت نکردی؟» گفت: «حاجی؛ ترسیدم برای نمازشب بیدار نشم». از شما می‌پرسم؛ «شما اسم این رو چی میذاری؟ من میگم عشق و محبت الهی در تمام وجودش موج می‌زد». 💔 ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید سید مرتضی آوینی: 🔻عقل معاش می‌گوید که شب هنگام خفتن است؛ اما عقل معاد می‌گوید همه چشم‌ها در ظلمات محشر در آن هنگامه فزع اکبر از هول قیامت گریانند، مگر چشمی که در راه خدا بیدار مانده و از خوف او گریسته باشد. ❤ ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
🔰«چند خط خودمونی!» متفاوت از همیشه حالا هر کی شهید شد، فکر نکنید فقط پای سجاده نشسته بود و شب تا صبحش به عبادت می‌گذشت. فكر نكنيد يه طهارت ماورائی داشت كه حتى لحظه‌ای تصورش كنار من و تو معمولی مشكل بود! نه! اونام مثل ما، عادی و معمولی زندگيشونو كردن می‌گفتن می‌خنديدن شوخی می‌كردن منتهى يه چیزهایی رو رعایت کردند و برای همه اينا یه حد و مرزی گذاشتن و اين شد كه خدا خریدشون!! همين سید علی ما كه اينهمه از كرم و صفا و نمازشباش براتون گفتم؛ اگر نيم‌ساعت باهاش می‌نشستی اون‌قدر فضا رو تلطيف می‌كرد و شوخ‌طبع بود كه غصه‌هاتو يادت می‌رفت! خيلی وقتا فقط برای اينكه غم و غصه‌هامون يادمون بره يا می‌گفتيم ميومد پيشمون يا می‌رفتيم پيشش! راحت بگم آن‌قدر تو سر و كله هم می‌زديم و مسخره‌بازی و خنده كه هيچ هم و ناراحتی نميموند تو دلمون … اما خب مثلاً همين سيد شب که می‌شد تو خلوت و سجده‌هاش آن‌قدر گريه می‌کرد كه می‌گفتی اين يكی ديگه‌س …...... ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
🔰«سیاحت نماز» 🔻هر جا می‌رفت؛ در جاده، در شهر، در مقرها، خط مقدم یا هر جای دیگری، موقع نماز که می‌شد تمام کارها را تعطیل می‌کرد و قامت می‌بست به نماز. حتی شده بود از مغازه آبمیوه فروشی در حلب که صاحب مغازه هم از اهل سنت بود، سجاده‌ای بگیرد و همان‌جا گوشه مغازه در کنار مشتریانی که می‌آمدند و می‌رفتند، نماز اول وقتش را بخواند. چند بار این مدل را امتحان کردم. اسمش را گذاشتم «سیاحت نماز». جاهای جدیدی برای نماز خواندن پیدا شد، همراه با لذتی وصف‌ناپذیر. ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید علی وقتی که رفت ،معنویتش ،صداش تازه بعد ازرفتنش بلند شد..... ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔘 🔰«پاک و باصفا» 🔻گاهی اوقات برای یک رفتار ساده که اصلاً در عالم رفاقت نمی‌شد به آن فکر کرد، چه رسد به اینکه بخواهی ناراحت بشوی؛ بارها عذرخواهی می‌کرد. صاف و پاک و باصفا بود. ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
🔰«شهید میشی ...» هر وقت پیش سید نشسته بودی یا باهاش جایی می‌رفتی يا حرف از شهادت می‌شد و بهش می‌گفتی: «سید؛ ان‌شاءالله شهید می‌شی» يا مثلاً من که بهش می‌گفتم: «سید من یقین دارم شهید می‌شی»، بقول خودمان گل از گلش می‌شکفت. شادیش وصف‌ناپذیر بود. گاهی هم کارهایی می‌کرد؛ از شدت خوشحالی بغلت می‌کرد يا گاهی دستت را هم می‌بوسید، يعنی این‌قدر عاشق شهادت بود!!!!!!! ای خدا؛ سوختم ساختم. تا حالا این‌قدر رفتن کسی داغونم نکرده بود. بخدا این جمله‌ی آخر رو که گفتم قلبم سوخت😭 ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 شهیدسیدمرتضی آوینی: بگذار اغيار هرگز در نيابند كه اين قلب‌هاي ما از چه اشتياق و شور و نشاطي مالامال است و روح ما در چه ملكوتي شادمانه سر مي‌كند و سر ما در هواي كدامين يار خود را از پا نمي‌شناسد. بگذار اغيار هرگز در نيابند ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
دراین‌آشوبِ‌شهر ؛ دلتنگےبرای‌شهدایك‌عنایت‌است! :) بایدخداراشاکرباشیم‌که‌هنوز دلتنگمان‌مےکندبرای‌شما...💔 ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
شب آخری که قرار بود برگردم دمشق، آمد دنبالم و به همراه شیخ و چند نفر دیگر ما را به بازار حلب برد. به یک مغازه عطر فروشی رفتیم. یکی از عطرهای خوشبو را پیشنهاد کرد. قصد داشتم آن را به عنوان هدیه با خودم به ایران ببرم. وقتی قیمت را پرسیدم، فروشنده گفت: «یازده هزار لیر». برای خرید مردد شدم، ولی به‌خاطر رودربایستی که با سید و شیخ داشتم‌ چیزی نگفتم. توی دلم گفتم: «چه خبره برا یه عطر یازده هزار لیر بدم!» وقتی می‌خواستم پول را حساب کنم، سید اجازه نداد و خودش حساب کرد. شعارش این بود و همیشه می‌گفت: «من باید ببخشم تا خدا بهم بده». ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
میگفت : همیشه عکس یه شهید تو اتاقتون داشته باشید.. پرسیدیم : چرا؟ گفت : اینا چشماشون معجزه میکنه! هر وقت خواستید گناه کنید فقط کافیه یه نگاهتون بهشون بخوره.. میگفت.. بنده‌ها فراموش کارن.. یادشون میره یکی اون بالا هست که همه چیزو میبینه... ولی این شهدا انگار انعکاس ِ نگاه خدان :) ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
🔻داشتم با خودم فکر می‌کردم امشب چه بنویسم، یاد حرف عارف روشن ضمیر شیخ رجبعلی خیاط افتادم که می‌گفت: «اگر می‌خواهید به مقامات برسین سه تا چیز خیلی اهمیت داره؛ گدائی شب‌ها، احسان به خلق و توسل به اهل بیت». یک لحظه جرقه‌ای توی ذهنم افتاد که سید علی واقعاً بدون غلو این سه ویژگی در وجودش بروز داشت و حتی درش غرق بود. سید علی یک بچه هیئتی و عاشق امام حسین (علیه‌السلام) بود که برنامه روزانه برای روضه شنیدن و گریه کردن داشت. گاهی هندزفری توی گوشش بود و به شدت گریه می‌کرد.
میتونی چشمات رو ب من«قرض بدی»؟ تا ببینم چطور دنیا را دیدی که«شهید شدی»:)✓ ❤️ ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
🔻یک شب که نیمه‌های شب از همنشینی با رزمنده‌ها برگشته بود، گفت: «فلانی؛ من میرم خونه. اگه میشه برای نمازشب بیدارم کن. دوست ندارم نمازشبم قضا بشه». خسته بود، حتی به سختی حرف می‌زد. رفت. چهل دقیقه قبل نماز بهش زنگ زدم تا بیدارش کنم؛ اما بیدار بود. گفتم: «سید؛ چرا بیداری؟ چرا استراحت نکردی؟» گفت: «حاجی؛ ترسیدم برای نمازشب بیدار نشم». از شما می‌پرسم؛ «شما اسم این رو چی میذاری؟ من میگم عشق و محبت الهی در تمام وجودش موج می‌زد». 💔 ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
بهش میگفتم:<سید خسته ای یکم استراحت کن> میگفت:<شیخ ،وقت نداریم باید کارکنیم> ،اصلا خستگی نداشت و یه تنه کار چندنفرو انجام میداد ،حالا که نیست جای خالیش احساس میشه ومیفهمیم سید چقد کارمیکرد💔 ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
🔹وقتی میبینی رفیقت ناراحته، حالش خوش نیس، دلش گرفته، بیخیال نباش؛ 🔸امیرالمؤمنین فرمودند: ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺯﺩﺍﻳﻨﺪﻩ ﻏﻤﻬﺎ ﻭ ﺍﻧﺪﻭه‌هایند. ❤️ ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
میگـفت‌:بچـه‌هـا‌بگردید‌یـك‌رفیق‌خـدایی‌پیداکنـید! یکـی‌ازقشنگیا‌ش‌این‌بود‌کـه‌اون‌دوستایی‌کـه‌تومحـله‌باهم‌ آشنا‌می‌شدند تومدرسه‌‌باهم‌آشنـامی‌شدند! تودانشگـاه‌توکـوچه‌باهم‌آشنامیشدند، بعد‌باهم‌هم‌میـومدن‌جبهه‌ بگـردیـك‌رفیق‌خـدایی‌پیـداکـن! حـاج‌حسیـن‌یکـتا- ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید علی وقتی که رفت ،معنویتش ،صداش تازه بعد ازرفتنش بلند شد..... ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
دراین‌آشوبِ‌شهر ؛ دلتنگےبرای‌شهدایك‌عنایت‌است! :) بایدخداراشاکرباشیم‌که‌هنوز دلتنگمان‌مےکندبرای‌شما...💔 ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin