🥀...
✍ماجرای پپسی نخوردن شهید عباس بابایی👇
آمریکا که بودیم هیچ وقت پپسی نمی خود چند بار بهش گفتم برام نوشابه پپسی بخر اما نخرید
یه بار بهش اعتراض😤 کردم و گفتم:
این نوشابه ها تفاوت قیمت ندارند
پس چرا نوشابه پپسی نمی خری؟؟؟
گفت:
چون کارخونه پپسی متعلق به اسرائیلی هاست.
#خاکریز_خاطرات
#خاطرات_شهدا
#نوشابه_پپسی
#مرگ_بر_اسرائیل👊
🥀🖤
@Refighe_shahidam313
"چند خانم رفتند جلو سوالاتشان را بپرسند،در تمام مدت سرش بالا نیامد...
نگاهش هم به زمین دوخته بود...خانم ها که رفتند،رفتم جلو گفتم:تو انقدر سرت پایینه نگاهم نمی اندازی به طرف که داره حرف میزنه باهات،اینا فکر نکنن تو خشک و متعصبی و اثر حرفات کم شه...
گفت:من نگاه نمی کنم تا خدا مرا نگاه کند!"
🥀شهید عبدالحمید دیالمه
#خاکریز_خاطرات
#خاطرات_شهدا
#نگاه_به_نامحرم⛔️
🥀🖤
@Refighe_shahidam313
#خاکریز_خاطرات
چشماش مجروح شد و منتقلش کردن تهران
محسن بعد از معاینه از دکتر پرسید:
اقای دکتر مجرای اشک چشم سالمه؟؟
می تونم دوباره با این چشم #گریه😭کنم؟
دکتر پرسید:براچی این سوال رو می
پرسی پسرجون؟؟
محسن گفت: چشمی که برا امام حسین(ع) گریه نکند بدرد من نمی خوره😔
{خاطرات زندگی روحانی شهید محسن درودی}
#گریه_برای_امام_حسین
#خاطرات_شهدا
🥀🖤
@Refighe_shahidam313
یه استاد داشتیم که گیر داده بود
همه باید با کراوات بیان جلسه ی امتحان
مصطفی کراوات نزد
استاد هم دونمره ازش کم کرد
نمره ی شهید چمران شد هجده
بالاترین نمره...
#خاطرات_شهدا
#شهید_مصطفی_چمران
🥀🖤
@Refighe_shahidam313
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
دوستان ما کانالمون تبادل نداره اگه فکر می کنید کانال مفیده به بقیه هم معرفی کنید که از مطالب استفاده
سلام بزرگوار
خوب هستین؟؟؟
میخواستم خدممتون عرض کنم که
ما ی کانالی داریم که محتواش
#حدیث_ائمه📚
#خاطرات_شهدا😍
#سخنان_ناب_از_شهدا🙃
#کلام_علما🤓
#سخنان_حضرت_اقا👌☺️
#معرفی_شهدا💌😉
#دلنوشته✍
این کانال ما شهدایی است
افتخار بدید و قدم👣روی چشم بگذارید🙏🌹
ممنون میشم اگه عضو شید🌺😊
لینک کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
🥀رفیق شهیدم
مشغول صحبت با دوستم بودم که حمید
را جلوی خودم دیدن. با صدای آرام گفت:
حواست باشه تو این حرف ها بک وقت غیبت نکنین.
با تیما و اشاره خیالش را راحت کردم که حواسم هست عزیزم☺️.
به کوچکترین حرفی که بوی غیبت داشت واکنش نشان می داد،و سریع بحث را عوض می کرد.
می گفت:باید چند تا حدیث درباره غیبت پرینت بگیرم،بزنم به در و دیوار خونه،
تا هر وقت می بینیم یادمون باشه،یه وقتی از روی حواس پرتی غیبت نکنیم
از زبان همسر شهید✍
#شهیدحمیدسیاهکالےمرادے
#خاطرات_شهدا
#غیبت
|🥀🖤|
@Refighe_shahidam313
#سردارشهید_حسن_ایرلو
داشتم به هیکل درشت حسن که جسد اسماعیل را عقب آورده بود، نگاه میکردم و می خندیدم😂!
حسن به من گفت: چرا می خندی!؟
گفتم در این فکرم اگه شهید بشی چه کسی تو را به عقب می آورد،خندید و گفت: ناراحت نباش، قول می دهم هیچ کدومتون به زحمت نیفتید، وقتی اون مین مین منفجرشد😖
از اون هیکل درشت فقط پای چپ باقی مانده بود😭.
#خاکریز_خاطرات
#خاطرات_شهدا
#مردان_آسمانی
✨رفیق شهیدم✨
https://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
💢دلیل رفتن حمید آقا به سوریه💢
حمید آقا عاشق اهل بیت ع و گوش به فرمان رهبر عزیزمان امام خامنه ایی بودن...وقتی شرایط منطقه رو به این شکل میدیدن تحمل نداشتن و مدام پیگیر اخبار بودن تا ببینن شرایط چه طور پیش میره که خیلی علاقه داشتن برای دفاع به سوریه برن ولی چند باری که نشده بود میگفتن به خدا قسم من باید برم سوریه و عراق و یمن فرق نداره ..من تحمل این همه بی شرمی و هتک حرمت و قتل رو ندارم...و وقتی تهمت بعضی از مردم رو نسبت به مدافعان حرم میشنید خیلی متاثر میشد و میگفت بخدا پولی نمیدن که طرف بخواهد خودشو به خطر بندازه...حتی برگه حق ماموریت رو امضا نکرد تا پولی نگیره و گفت من فقط برای قرب الهی میرم..حضرت امیر المومنین ع فرمودن اجازه ندید دشمن به خانه هایتان برسه منم شیعه هستم و پیرو ،پس لبیک میگم...لبیک یا حیدر لبیک، یا حسین،لبیک یا زینب
{شہـید حمید سیاهڪالے مرادی}
#خاطرات_شہدا
#پیرو_اهل_بیت
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#خاطرات_شهدا 🌷
🔰او 27 سال داشت و اهل همدان بود. از آن بچه های دوست داشتنی که هر پدری آرزوی آن را دارد. #مظلوم، متین، خوش رفتار، درسخوان و ... به تازگی هم ازدواج💍 کرده بود.
🔰هر سال در ایام محرم به مناسبت #شهادت سرور و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین🚩 در منزل پدریاش مراسم #عزاداری برپا میکردند تا اینکه بنا بر گفته خودش:↯↯
🔰یکی از همان روزها (محرم 1388)، بعد از مراسم خیلی خسته شده بودم آخرشب بود خوابیدم کمی قبل از اذان صبح بود که در خواب شهید #علی چیت سازیان را دیدم، چند نفری👥 هم همراه ایشان بودند که من نشناختم. ایشان رو به من کرد و گفت: حتما به مراسم شما می آیم👌 و به شما سر می زنم.
🔰درحالیکه #لبخند قشنگی روی لبانش نقش بسته بود که زیبایی و #نورانیت چهره اش را دو چندان می کرد. دلتنگی شدیدی💔 مرا احاطه کرد و دوست داشتم که با آنان باشم، موقع خداحافظی گفتم: علی آقا من میخواهم همراه شما بیایم😢 گفت: شما هم می آیی اما هنوز #وقتش نرسیده است!
🔰برادرش می گوید: محمد اصلا آدم گوشه نشین و اهل نشستن و یک جا ماندن نبود🚫 حتی اگر یک روز می آمد همدان، آن روز را هم مدام در عجنب و جوش بود. برای مثال همین #آخرین_بار، شب 21 ماه مبارک آمد همدان، با هم رفتیم گنج نامه و نشستیم چای☕️ خوردیم که شروع کرد به #نصیحت کردن من که مواظب پدر و مادر باش.
🔰این آمدن و رفتن من به همدان فقط به خاطر پدر و مادر است اما این بار که دارم میرم #ماموریت، دیگر پدر و مادر را به تو می سپارم♥️ عادت داشت می خواست داخل اتاق من بشود در می زد. این آخرین بار نیمه شب در زد🚪 و داخل شد و گفت: اگه میشه مقداری #تنهام بزار تا توی حال خودم با شم.
🔰من رفتم. شروع کرد به #نمازشب خواندن. برگشتم و گفتم: محمد چقدر نماز می خوانی؟😳 کمرت درد می گیرد، خسته میشی. گفت: امیر می خواهم توی این ماه رمضان #پاک شوم.
🔰خانه شان را بنده رنگ کردم، در کمدش را باز کردم و دیدم تمام در کمدش را با عکس های شهدا📸 پر کرده است و بالایشان نوشته بود: ای سر و پا! من بی سر و پا، خود را کنار عکس شهدا🌷 پیدا کردم.
🔰خوب که دقت کردم یک جای #خالی روی در کمدش بود، گفتم: محمد عکس یکی از شهدا🌷 رو بزن اینجا، این جای خالی قشنگ نیست😬 گفت: آنجا، جای عکس #خودم است.
راوی: برادر شهید
#شهید_محمد_غفاری
#بسم_الله_القاصم_الجبارین
📚موضوع مرتبط:
#شهدا_و_نماز
#نماز_شب
#خاطره
#عکس
📅مناسبت مرتبط:
#جمعه
#jihad
#martyr
#خاطرات_شهدا
🔻شهیدی که رهبری شالش را برای تبرک گرفت
🔅 بچههای گردان علیاکبر(ع) میرن پیش رییس جمهور وقت (مقام معظم رهبری) تا دیداری داشته باشند و روحیه بگیرن
🔅 تو مراسم سیدجمال که مسئول تبلیغات گردان بوده و مداح اهل بیت(ع)، برنامه اجرا میکنه و جلوی حضرت آقا مرثیه سرایی میکنه.
🔅 موقع نماز وقتی حضرت آقا میان شروع کنن نماز رو، سیدجمال که قرار بود مکبر باشه شال سبزش و میندازه رو دوش آقا و میگه اینو میذارم تا تبرک بشه و ان شاء الله در جبهه #شهید بشم.
🔅 نماز که تموم میشه و میره شال رو بگیره آقا میفرمایند که شما ساداتی و اگه مشکلی نداره این به عنوان تبرک پیش من بمونه که سیدجمال قبول میکنه.
🔅 بعداً حضرت آقا به برخی از دوستان لشگر میسپرن بیشتر هوای سیدجمال رو داشته باشن و نذارن بره خط که حضورش برا بقیه رزمندهها باعث دلگرمی و قوت قلبه
🔅 اتفاقاً تو عملیات همه مواظب بودن که خط نره و عقبه بمونه، ولی تو شلوغی درگیریها سید هم جلو میره و به آرزوی دیرینهاش میرسه و شهید میشه
مداح اهل بیت
#شهید_سیدجمال_قریشی
#دهه_فجر
❀❀ رفیق شهیدم
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁❄️☃❄️❁══┅┄
🌟 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره
🔻 تقريباً مهمات ما تمام شده بود ،
ابراهيم بچه های بی رمق کانال را در گوشه ای جمع کرد و برايشان صحبت كرد، بچه ها غصه نخوريد حالا كه مردانه تصميم گرفتيد و ايستاديد اگر همه هم شهيد شويم، تنها نيستيم مطمئن باشيد مادرمان حضرت زهرا (س) می آيد و به ما سر ميزند.
بغض بچه ها ترکيد، صدای هق هق شان هم هی کانال را پر کرده بود، به پهنای صورت اشک می ريختند.
ابراهيم ادامه داد غصه نخوريد، اگر در غربت هم شهيد شويم، مادرمان ما را تنها نميگذارد ! ....
#شهیدابراهیم_هادی
📕 سلام بر ابراهیم
@Refighe_Shahidam313
رفیق شهیدم