#فعالیت
#آخرین_عملیات
سرگرد اقبالی در ۱ آبان ۱۳۵۹ در یک #مأموریت #برونمرزی به عنوان #سرگروه با هدف #بمباران یکی از سایتهای #رادار #شهر_موصل اعزام شد.
دو #فروند هواپیمای اف-۵ پس از رسیدن به منطقه و عدم مشاهده هدف نخست برای بمباران #پادگان_العقره در حوالی پایگاه هوایی #کرکوک به عنوان هدف دوم، تغییر مسیر دادند. پس از بمباران این پادگان، در راه بازگشت هواپیمای وی مورد اصابت #موشک قرار گرفت و در ۳۰ کیلومتری شرق موصل پس از اجکت، سقوط کرد.
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
#خاطرات
#خاطره
#همسر_شهید
#تمیز کردن #فریزر( از خاطرات شهید حسین همدانی )
فردای #عید_غدیر بود. قرار بود قبل از #اعزام مجددش و رفتن به #ماموریت به کارهای #اداری و غیر اداریش بپردازد و سر و سامانش بدهد.
مدتی در اتاق مشغول بودم. #جانمازش مانند همیشه رو به #قبله باز بود.
بلند شدم و بیرون رفتم. چشمهایم از #تعجب گرد شد؛ حاج آقا جلوی در فریزر بود و مشغول تمیز کردن آن.
گفتم : مگه شما بیرون نبودید؟کی آمدین من متوجه نشدم؟! چرا زحمت می کشید؟
نگذاشت حرفم را ادامه بدهم؛ لبخندی زد و گفت: دیدم کمرت درد می کند گفتم قبل از رفتن دستی به این #فریزر بکشم شما اذیت نشی...
#عشق
#علاقه
#عاشقان_مذهبی
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
#شهید #شمسی_پور #شخصیت #باهوشی داشت و #همزمان با #حضور در #جبهه ها، #تحصیلات_عالیه خود را نیز می گذراند،
در #عملیات_کربلای_۴ #معاون #دسته می شود و پس از #شهادت #داریوش_ساکی،
#عهده دار #مسئولیت #دسته_غواصی،
مدتی نیز #فرمانده یکی از #گروهان_های_غواصی شده و سپس به #اطلاعات و #عملیات نزد #شهید_بزرگوار #علی_چیت_سازیان رفته و او را #الگوی #تمام_عیار خود قرار می دهد.
بعد از آنکه #مسئول #دسته_شناسایی می شود، همراه با علی چیت سازیان و #علی_میرزایی در یکی از #گشت_های_شناسایی می رود،
در این #مأموریت و در زمان #شهادت #حاج_علی_چیت_سازیان، شمسی پور به همراه علی میرزاییان که در کنار #شهید چیت سازیان هستند #مجروح می شوند.
#اواخر #جنگ که می شود فرماندهی گردان را عهدار شده تا اینکه جنگ پایان می یابد و او همچنان #آرام و #قرار ندارد،
گاهی همراه با #کاروان !راهیان_نور
برای #روایتگری می رود و گاهی دیگر به عنوان #جستجو_گر_نور در #تفحص_شهدا حضور می یابد و گاهی هم در #سوریه به عنوان #مدافع_حرم #آل_الله
...
❤️❤️🌺🌺🌺❤️❤️
#همدان
گلزار_شهدا
یه دستش
قطع شده بود
اما دست بردار
#جبهه نبود
بهش گفتند:
با یک دست که نمی تونی بجنگی برو عقب...
می گفت:
مگه #حضرت_ابوالفضل
با یک دست نجنگید؟
مگه نفرمود:
«وَاللهِ اِن قَطَعتُموا یَمینی، اِنّی اُحامی اَبَداً عَن دینی»
#عملیات #والفجر_۴ مسئول #محور بود
#حمید_باکری بهش #مأموریت داده بود
#گردان حضرت ابوالفضل رو از #محاصره #دشمن #نجات بده ...
با عده ای از نیروهاش رفت به سمت #منطقه مأموریت....
لحظهی آخر #قمقمه را آوردن نزدیک #لب های خشکش ...
گفت:
مگه مولایمان #حسین (ع) در لحظه #شهادت #آب نوشید ؟!
🌷ـشهید که شد ...
هم ـتشنهـ بود
هم ـبـی دستـ ...
#رفیق_شهیدم
#قهرمان
#سردار_سپاه_عاشورا
#شهید_شاپور_برزگر🌷
#خدا
#عاشقانه
#ایثار
#عشق
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_هدیه_نثار_شهدا_آزاد
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
🌸﷽🌸
شهیدیکه پدرش ارادتی که به #امام_حسنع داشت نام فرزندش را #مجتبی گذاشت💔👇👇
مجتبی خیلی به #شهدا #ارادت داشت و در #مراسم و #یادواره های شهدا شركت فعال داشت.
همین یك سال پیش مجتبی در مأموریتی 9 روزه بود🍃 كه قرار شد در #همدان #یادواره_شهدا برگزار شود. بلافاصله بعد از اینكه از #مأموریت بازگشت به كمك دوستانش رفت تا یادواره را برگزار كنند.
وقتی #بحث شهدا پیش می آمد شبانه روز #فعالیت كرد 👌و خستگی را نمی فهمید و به قولی خستگی ناپذیر می شد.
او از كار كردن برای شهدا لذت می برد✨
. یك بار به مجتبی گله كردم كه ما هم هستیم.
به محض رسیدن، رفتید سراغ یادواره!
اصلاً در خانه حضور ندارید😒.
مجتبی خندید و گفت شرمنده ام، به خاطر شهدا تحمل كن.
بعد گفت شهدا بیشتر از این ها گردن ما حق دارند😞.
اگر اعتراض كنی اجرت از بین می رود خانمم.
حالا وقتی آن روزها را مرور می كنم و به یاد حرف های مجتبی می افتم با خودم می گویم مجتبی مزد همه زحمت و جهاد و اخلاصش را از شهدا گرفت🕊.
شهدا مزد مجاهدت همسرم را به خوبی دادند.🌹
راوی:#همسر_شهید_مدافع_حرم
#شهادت
#شهیدانه
#مجتبی_کرمی
#همدان
#شهدای_همدان
#گلزار_شهدا
#مدافع_حرم
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_هدیه_نثار_شهدا_آزاد
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
#خاطرات_شهدا🌷
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌷
🎓کارشناسی ارشد نرم افزار
🌷بسیار با ایمان و همیشه #باوضو بود و همواره به مسجد فاطمه زهرا در محله خودمان می رفت. هیچگاه #نماز_اول_وقت، دعای توسل و کمیلش ترک نشد.
🌷بسیار #باحیا بود و چشمش حیا داشت. در هنگام مواجه با نامحرمان سرش پایین بود به گونه ای که یکی از اساتید دانشگاه از #حیایش تعریف می کرد و می گفت هیچگاه مستقیم به خانم ها نگاه نمی کرد.
🌷اهل #زهد بود و از سر کار که می آمد برای استراحت بدون متکا دراز می کشید.
خواندن #دعای_عهد کار همیشگی او بود، هرروز صبح پیش از رفتن به محل کار #قرآن تلاوت میکرد و همیشه تا ساعتی پس از پایان ساعت کار، در محل کارش میماند تا تمام حقوقی که دریافت میکند #حلال باشد.👌✔
🌷وی در #ماموریت جعفر طیار در عملیات نصر 2 منطقه حلب ناحیه العیس سوریه، در تاریخ 5 آذر 1394 به فیض شهادت نائل آمد.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🍁🌷✌️🌷🍁
@Refighe_Shahidam313
🍁🌷✌️🌷🍁
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#خاطرات_شهدا 🌷
🔰او 27 سال داشت و اهل همدان بود. از آن بچه های دوست داشتنی که هر پدری آرزوی آن را دارد. #مظلوم، متین، خوش رفتار، درسخوان و ... به تازگی هم ازدواج💍 کرده بود.
🔰هر سال در ایام محرم به مناسبت #شهادت سرور و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین🚩 در منزل پدریاش مراسم #عزاداری برپا میکردند تا اینکه بنا بر گفته خودش:↯↯
🔰یکی از همان روزها (محرم 1388)، بعد از مراسم خیلی خسته شده بودم آخرشب بود خوابیدم کمی قبل از اذان صبح بود که در خواب شهید #علی چیت سازیان را دیدم، چند نفری👥 هم همراه ایشان بودند که من نشناختم. ایشان رو به من کرد و گفت: حتما به مراسم شما می آیم👌 و به شما سر می زنم.
🔰درحالیکه #لبخند قشنگی روی لبانش نقش بسته بود که زیبایی و #نورانیت چهره اش را دو چندان می کرد. دلتنگی شدیدی💔 مرا احاطه کرد و دوست داشتم که با آنان باشم، موقع خداحافظی گفتم: علی آقا من میخواهم همراه شما بیایم😢 گفت: شما هم می آیی اما هنوز #وقتش نرسیده است!
🔰برادرش می گوید: محمد اصلا آدم گوشه نشین و اهل نشستن و یک جا ماندن نبود🚫 حتی اگر یک روز می آمد همدان، آن روز را هم مدام در عجنب و جوش بود. برای مثال همین #آخرین_بار، شب 21 ماه مبارک آمد همدان، با هم رفتیم گنج نامه و نشستیم چای☕️ خوردیم که شروع کرد به #نصیحت کردن من که مواظب پدر و مادر باش.
🔰این آمدن و رفتن من به همدان فقط به خاطر پدر و مادر است اما این بار که دارم میرم #ماموریت، دیگر پدر و مادر را به تو می سپارم♥️ عادت داشت می خواست داخل اتاق من بشود در می زد. این آخرین بار نیمه شب در زد🚪 و داخل شد و گفت: اگه میشه مقداری #تنهام بزار تا توی حال خودم با شم.
🔰من رفتم. شروع کرد به #نمازشب خواندن. برگشتم و گفتم: محمد چقدر نماز می خوانی؟😳 کمرت درد می گیرد، خسته میشی. گفت: امیر می خواهم توی این ماه رمضان #پاک شوم.
🔰خانه شان را بنده رنگ کردم، در کمدش را باز کردم و دیدم تمام در کمدش را با عکس های شهدا📸 پر کرده است و بالایشان نوشته بود: ای سر و پا! من بی سر و پا، خود را کنار عکس شهدا🌷 پیدا کردم.
🔰خوب که دقت کردم یک جای #خالی روی در کمدش بود، گفتم: محمد عکس یکی از شهدا🌷 رو بزن اینجا، این جای خالی قشنگ نیست😬 گفت: آنجا، جای عکس #خودم است.
راوی: برادر شهید
#شهید_محمد_غفاری
#بسم_الله_القاصم_الجبارین
📚موضوع مرتبط:
#شهدا_و_نماز
#نماز_شب
#خاطره
#عکس
📅مناسبت مرتبط:
#جمعه
#jihad
#martyr
⚠️ دو جمله معروف👇👇
1. عیسی به دین خود، موسی به دین خود❗
2. هر کسی رو توی قبر خودش میگذارن❗
از کجا اومده؟؟؟
🤔🤔🤔
🚫#کتاب_مستر_همفر
#کتاب #خاطرات فردی انگلیسی هست که به عنوان #جاسوس در قالب یک فرد #مذهبی و #مومن در بین #مومنان نفوذ پیدا کرده بود...😏
به حدی که به عنوان دوست صمیمی و یار غار دوستان مومنش شده بود
😱😱😱
🚫خود این مستر همفر
در خاطرات خود میگوید یکی از #ماموریت های من در #ایران این بود که این دو جمله را در بین مردم ایران رواج دهم❗
و چــقــــدر قشنگ توانسته
ماموریت خود را اجرا کند
که سالهای سال هنوز این دو جمله در بین مردم رواج دارد...
😒😒😒
اگه ما هم تو اعتقاداتمون مصِر بودیم الان نورعلی نور شده بود
#نشر_حداکثری #نشرحداکثری #یادشهداباصلوات+وعجل_فرجهم
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ما_ملت_امام_حسینیم #من_حسینی_ام
👇🥀👇🥀👇🥀👇
@Refighe_Shahidam313